بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر اکتساب دانش بر نوآوری و نقش واسطه سیستم مدیریت دانش در شرکت های کوچک و متوسط شیراز است.برای این منظور 420 پرسشنامه در بین 188 سازمان توزیع گردید. در این مطالعه مدیران ارشد مرتبط با سیستم های مدیریت دانش - - KMS را مورد بررسی قرار دادیم ، از جمله مدیران ارشد اجرایی، مدیران فناوری اطلاعات، مدیران سیستم مدیریت اطلاعات، تحلیلگران سیستم، مدیران منابع انسانی و مدیران کسب و کار . روایی و پایایی پرسش نانه ها توسط استادان دانشگاه مورد بررسی قرار گرفته است.

از طریق نرم افزار SPSS و Amose برای تحلیل آماری این پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتیجه تجزیه و تحلیل در سطح /05 نشان می دهد رابطه مثبت و معنی دار بین سیستم مدیریت دانش و نو اوری وجود دارد.

در بررسی ابعاد این متغیر ها بیان می کند که ابعاد سیستم مدیریت دانش بر نو آوری در شرکت های کوچک و متوسط شیراز تاثیر می گذارند. سطح معنا داری برای فرضیه دوم برای مدل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی کمتر از /05 است.

نتایج حاصل از این فرضیه نشان داد بین کسب دانش و نو آوری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. در برسی ابعاد سیستم دانش بر کسب دانش نتایج نشان داد که ابعاد فن آوری اطلاعات - - IT و اینترنت اشیا - - IOT تاثیر مثبت بر کسب دانش دارد و بعد همکاری مبتنی بر فن اوری اطلاعات - - ctc اثر معنا داری پیدا نشد.در بررسی فرضیه تاثیر اکتساب دانش بر نو آوری با نقش میانجی سیستم های مدیریت دانش نتایج فرضیه نشان می دهد که سیستم مدیریت دانش نقش میانجی جزئی را ایفا می کند و تاثیر معنا داری بین متغیر اکتسا ب دانش و نو اوری با میانجی گری سیستم مدیریت دانش وجود دارد.

مقدمه

نوآوری3 به طور گسترده ای به عنوان یک هدایت کننده قدرتمند مزیت رقابتی و رشد کسب و کار ، به ویژه در بازارهای مشخص شده توسط تغییر سریع فناوری، عدم اطمینان پویا و رقابت شدید در نظر گرفته می شود - هولت و همکاران. - 2004 4 شرکت ها به دنبال زنده ماندن و رشد از طریق نوآوری، به ویژه در اقتصادهای در حال ظهور هستند

واقعیت این است که دولتها باید توسعه نوآوری گرا را به عنوان یک استراتژی کلیدی برای نوسازی اقتصاد کشور خود در نظر بگیرند که این نشان دهنده اهمیت نوآوری است. گوپالا کریشنا و بیرلی - - 2001 نو آوری را به سه دسته تقسیم بندی می کند:نو آوری های مدیریتی و فنی ،نو آوری های فرایندی و محصول و نو اری های بنیادین و تدریجی؛ پراجو گو ،پاور و سوهال - - 2004دو نوع نو آوری محصول عملکرد و نو اوری فرایندی را تقسیم بندی کردند و انگ و احمد - - 2004 با مطالعه خود در باب نو اوری به پنج دسته تقسیم بندی می کند نو آوری محصول ،بازار، فرایند، رفتاری و نو آوری استراتژی می باشد.

این مطالعات نشان دهنده اهمیت وجود دونوع نو آوری محصول و فرایند می باشد.دانش و مدیریت دانش کارکردهای فراوانی در حوزه نو اوری دارند.ایده های جدید و دانش تولید شده توسط کارکنان لازم هستند اما ممکن است برای نوآوری کافی نباشند، زیرا توسعه موفق محصول نیز به شدت وابسته به دانش انتقادی از محیط خارجی برای تفسیر، استقرار، و پایگاه کامل دانش موجود است

توانایی یک سازمان برای به دست آوردن و استفاده از دانش خارجی نقش مهمی را در تاثیرگذاری بر استراتژی و عملکرد در بازار در حال ظهور بازی می کند - آراگون و همکاران7، - 2007، زیرا که شرکت ها در بازارهای نوظهور اغلب فاقد تجربه و یا دانش پایه برای ایجاد دانش جدید داخلی هستند. همانطور که الون و همکاران - 2011 - 8 اشاره می کنند، توانایی نوآوری منحصر به فرد است و شرکت ها با قابلیت های قوی تر ، بهتر قادر به استفاده از دانش خارجی در عملیات داخلی خود و فعالیت های نوآوری هستند.

محصولات جدید پا به عرصه وجود می گذارند و در نهایت جای خود را به محصولی جدیدتر می دهد ولی آنچه امروزه برای سازمان ها ارزش می آفریندایجاد رابطه بادوام و مستمر با مشتری می باشد و سازمان هایی موفق تر هستند که قادرند مشتریان مادام العمر برای خود ایجاد نمایند؛اثربخش ی اقدامات مدیریت دانش عامل مهمی برای کسب مزیت رقابتی است. همچنین، منبع اصلی مزیت رقابتی سازما نها از کارایی و کیفیت به نوآوری تغییر کرده است.

تحقیقات زیادی د رخصوص پاسخ به این سؤال اساسی که چه چیز می تواند نوآوری را بهبود ببخشد؟ فرایندهای اکتساب محور مدیریت دانش آن فرایندهایی هستند که به سوی به دست آوردن دانش گرایش دارند. اصطلاحات متعددی برای توصیف این فرایند مورد استفاده قرار گرفته اند :اکتساب کردن، خلق کردن و به دست آوردن .تمام این اصطلاحات یک زمینه ی مشترک دارند، انباشت دانش. قسمتی از مدیریت دانش در سازمان د ربردارنده ی ایجاد فرایندهایی به منظور کسب دانش است.

از دلایل اهمیت کسب دانش در سازمان در زمینه افزایش کیفیت خدمات و نو آوری این است که کسب دانش موجب کاهش هزینه ها، بهبود عملکرد، بهبود ارائه خدمات به مشتریان، کاهش زمان توسعه محصولات جدید، کاهش زمان تاخیر در انجام امور و خدمت رسانی به مشتریان و در نهایت کاهش هزینه مربوط به یافتن و دسترسی به انواع دانش در داخل سازمان می شود. ظرفیت جذب فردی موجب تسریع و بهبود در انتقال دانش در سازمان می شود ؟در  واقع ظرفیت جذب به  عنوان مجرایی برای دانش انتقالی بین واحدهای سازمانی است، دانشی که می  تواند وسیله ای برای فعالیت های  نوآورانه نوآوری  بعنوان یک نشان سازمانی مهم برای  انتقال دانش است

فرایند کسب دانش در بین کارکنان از منابع دانش سازمانی صورت می گیرد که یکی از این منابع، تجربه  هایی است که کارکنان سازمان در طی زمان کسب می کنند واز آنها می آموزند - زهرا و جورج9،. - 2002 این کارکنان  سازمان هستند که فرایند انتقال دانش در سازمان را بر عهده دارند؛ در واقع پژوهش در زمینه انتقال دانش، زمینه ساز  نگرش جدیدی به ظرفیت جذب شده است که به ظرفیت جذب دانش تمامی کارکنان سازمان مرتبط است

در  ادبیات انتقال دانش، ظرفیت جذب دریافتی هر فرد در سازمان به عنوان یک عنصر مهم در انتقال دانش درونی  سازمان در نظر گرفته می شود ؟در واقع افراد ظرفیت جذب متفاوتی دارند - مینباوا و همکاران، - 2003 در مواجهه با دانش و اقتصاد معاصر مبتنی بر تکنولوژی که با گرایشاتی نظیر جهانی سازی، و پوشش تکنولوژیکی و صنعتی توصیف می گردد، شرکت های موفق از مکانیسم های خاصی برای مدیریت دانش استفاده می کنند. در واقع، کارشناسی جهانی و بهره های اعمال شده در دانش سازمانی در ابتدا موضوع مدیریت دانش را برای افزایش منافع سازمانی مورد خطاب قرار داده است.

مدیریت دانش پروسه هایی از دانش جمعی شرکت را سازماندهی کرده و در آن نفوذ می کند تا به ثبات برسد و خلاقیت و پاسخگویی را برای تغییرات محیطی بالا ببرد. با این حال تحقیقات کمی در مورد این طرح، استفاده از آن یا موفقیت ICT10ها و سیستم هایی وجود دارد که از مدیریت دانشی آن حمایت می کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید