بخشی از مقاله

چکیده

مدیریت دانش در بیست سال گذشته به دنبال جایابی خود به عنوان یک سیمای جدید از مدیریت و سازمان بوده است و این حرکت با ظهور ایده های جدید کماکان با سرعت بیشتری ادامه دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ظرفیت جذب دانش بر عملکرد شرکتهای تولیدی است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و به روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران عالی و میانی 320 شرکت قطعهساز خودرو ایرانی است. از بین جامعه مذکور طبق جدول مورگان نمونهای به اندازه 175 شرکت انتخاب و پرسشنامه به صورت الکترونیکی برای آنها فرستاده شد. در نهایت،160 پرسشنامه بازگردانده شد، ده مورد از آنها ناقص بوده و در نتیجه کنار گذارده شد.

در مجموع برای این پژوهش 150 پرسشنامه تکمیل گردید. روایی سؤالات استفاده شده، شامل روایی صوری پرسشنامه و صحت و سقم سؤالات آن، توسط تعدادی از خبرگان و متخصصین امر تائید گردید و برای روایی سازههای این پژوهش از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار لیزرل استفاده گردید که نتایج آن، حاکی از مناسب بودن روایی سازههای پژوهش است. همچنین برای محاسبه پایایی سؤالات پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل ازمودنیها برابر با 0/947 محاسبه شده و تائید گردید. برای آزمون فرضیههای تحقیق هم از مدل معادلات ساختاری مبتنی بر نزم افزار PLS استفاده شد که نتایج آن تاییدکننده تمامی فرضیات پژوهش است.

واژه های کلیدی: ظرفیت جذب دانش، عملکرد شرکت، یادگیری سازمانی، چابکی زنجیره تامین، مدل معادلات ساختاری.

مقدمه:

با توجه به تغییرات سریع تکنولوژیکی، کوتاهی چرخه عمر محصولات و افزایش رقابت جهانی، تکنولوژی نقش مهمی در توانا ساختن سازمانها برای توسعه محصولات جدید در جامعه دانشی دارد. موفقیت در اتخاذ و به کارگیری تکنولوژی جدید در سازمان، تا حد زیادی بستگی به درک دانش فنی دارد.

دانش فنی یک تجربه پویا از تجارب فناوری، ارزشها، مفهوم سازی اطلاعات و ایدههایی است که چارچوبی برای ارزیابی و ترکیب تجربیات جدید اطلاعات جدید فراهم میکند  هر دوی کارکنان و پژوهشگران به طور فزاینده تشخیص دادهاند که مزیت رقابتی پایدار دیگر صرفا و به تنهایی بر دانش داخلی تکیه نمیکند، بلکه از جذب دانش تکنولوژی خارجی سرچشمه میگیرد. این دانش بر اساس یادگیری، جذب، تبدیل و بهرهبرداری از دانش خارجی هدایت میشود.

امروزه با شکل گیری محیطهای پیچیده رقابتی، تنها سازمانهایی میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند که عملکرد خود را در قابلیتهای مهم سازمانی همچون تکنولوژی تقویت کنند انجام فعالیتهای نوآورانه، منبعی پایان ناپذیر برای مزیت رقابتی فراهم می کند علاوه بر اینها عملکرد خوب سازمان، با خلق دانش مورد نیاز برای توسعه محصول و فرایندهای تولیدی جدید، یا بهبود فرایندهای موجود به دست میآید.
سازمانها با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند و عملکرد سازمان ترکیب گستردهای از دریافتیهای غیر ملموس، همچون افزایش دانش سازمانی و هم دریافتیهای عینی و ملموس، هم چون نتایج اقتصادی و مالی است. بخشی از این دانش از منابع خارجی به دست میآید، از این رو توانایی برای بهره برداری از دانش خارجی یک عامل حیاتی برای قابلیتهای نوآورانه است.

در همین راستا مفهوم ظرفیت جذب دانش به دیدگاه کالنی برمی گردد که توانایی اقتصاد را برای بهرهگیری و جذب اطلاعات و منابع خارجی مدنظر قرار می دهد. کوهن و لوینتال در سال 1990 این مفهوم کالن اقتصادی را به حوزه نظریههای سازمانی وارد کردند و ظرفیت جذب را به عنوان توانایی یک سازمان برای تشخیص ارزش اطلاعات جدید از منابع بیرونی، شبیه سازی و به کارگیری آن برای اهداف تجاری در نظر گرفتند. ظرفیت جذب به خودی خود هدف نیست، اما می تواند بروندادهای سازمانی مهمی چون عملکرد نوآورانه را خلق کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید