بخشی از مقاله

چکیده:

هدف این پژوهش به بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین محافظه کاری مشروط و حق الزحمه حسابرس می پردازد. به این منظور تعداد 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 الی 1393 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.دادهها با استفاده از نرم افزار آماری استاتا 12 و ای ویوز 8 مینی تب نسخه 16 تحلیل شده و پس از پردازش دادهها به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار میگیرند.

نتایج پژوهش نشان می دهد که بین محافظه کاری و حق الزحمه حسابرس یک رابطه معکوس و معنی دار مشاهده شد. هم چنین اثر تعاملی حاکمیت شرکتی و محافظه کاری بر حق الزحمه حسابرسی مورد بررسی قرار گرفت که تاثیر معنی داری مشاهده نشد. ولی معیار مالکان نهادی به تنهای دارای تاثیر معکوسی بر حق الزحمه حسابرسی می باشد به این معنی که حضور مالکان نهادی در شرکت بعنوان نظارت بیرونی قلم داد شده و باعث نظارت بر امورات شرکت شده و در نتیجه باعث کاهش حق الزحمه حسابرس می شود.

مقدمه

نقش حسابداری محافظه کاری در قراردادهای بدهی و کیفیت حاکمیت شرکتی شناخته شده است با این حال، بسیار کم در مورد رابطه محافظه کاری بر حق الزحمه حسابرسی کار شده است .در این پژوهش به بررسی رابطه محافظه کاری مشروط بر حق الزحمه ی حسابرسی و مهم تر از آن، تأثیر حاکمیت شرکتی در این رابطه می پردازییم.حاکمیت شرکتی به عنوان مبحثی که بر موضوع راهبرد شرکت ها و حقوق سهامداران تأکید داشت، مطرح گردید و نقش آن در کاهش تضاد بین منافع سهامداران و مدیران است.

این تضاد منافع اغلب با مسائل نمایندگی در ارتباط است که ناشی از دو علت اصلی است: اولی متفاوت بودن اهداف و ترجیحات مشارکت کنندگان در شرکت و دیگری ناقص بودن اطلاعات مشارکت کنندگان نسبت به عمل کرد، دانش و ترجیحات یک دیگر از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرمؤظف و مستقل در هیئت مدیره شرکت ها که تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم را برای نظارت بر عملکرد شرکت دارند، می تواند یک سازوکار بالقوه توانمند حاکمیت شرکتی به حساب آید 

محافظه کاری یکی از ویژگی های گزارش گری مالی است که در قالب یک میثاق محدود کننده در چارچوب اصول و مفاهیم حسابداری ایفاگر نقش مهمی در محدود کردن رفتارهای خوش بینانه مدیران در جایگاه تهیه کنندگان اطلاعات و اعمال برآوردی از حداقل عایدات توسط سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان در جایگاه مهم تری استفاده کنندگان، است.در بیانیه مفاهیم شماره هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی امریکا، محافظه کاری این گونه تعریف شده است: نشان دادن واکنش محتاطانه به وجود ابهام به منظور ایجاد اطمینان خاطر از اینکه ابهام و خطرات احتمالی همراه با آن، در حد کافی مورد توجه واقع شده اند

حق الزحمه حسابرسی به عنوان یکی از عوامل اثر گذار بر معیار اقتصادی بودن و شاخص منافع مستقیم حسابرسی و یکی از عوامل اثرگذار بر قدرت حرفه ای حسابرسی مستقل است .اقتصادی بودن شرط لازم برای بقای فعالیت های حرفه ای است اگر چه به هیچ عنوان شرط کافی تلقی نمی شود .درصورتیکه حسابرس حرفه ای نتواند حق الزحمه منطقی و معقولی را از ارائه خدمات حسابرسی تحصیل نماید قدرت حرفه ای وی مخدوش شده و بقای ان در دراز مدت مورد تردید جدی خواهد بود. مباحث مربوط به حق الزحمه حسابرسی از نظر اخلاقیات حرفه ای نیز حائز اهمیت زیادی است.

بیان مسله

فروپاشی شرکت های بزرگ از قبیل -1 انرون -2 آدفی -3 سیکو -4 گلوبال - 5 لیوسنت و ... که موجب زیان دیدن قریب به اتفاق ذی نفعان و سرمایه گذاران گردید و پس از تحقیق و بررسی مشخص گردید که سیستم های ضعیف حاکمیت شرکتی موجب بروز زیان گردیده و این رویدادها موجب تاکید بیش از پیش بر ضرورت ارتقاء و اصلاح حاکمیت شرکتی در سطح بین المللی گردیده است.

در سال های اخیر، حاکمیت شرکتی یک جنبه اصلی و پویای تجارت شده و توجه به آن به طور تصاعدی رو به افزایش است. پیشرفت در اعمال حق حاکمیت شرکتی در سطح جهانی صورت می گیرد. سازمان های بین المللی مانند سازمان استانداردهای قابل قبول بین المللی را در این مورد فراهم می کنند. در آمریکا - توسعه اقتصادی - و بریتانیا هم چنان به تقویت سیستم های حاکمیت شرکتی خود ادامه می دهند و به سهامداران و روابط آن ها، پاسخ گویی، بهبود عملکرد هیات مدیره، حسابرسان و سیستم های حسابداری و کنترل داخلی، توجه ویژه می کنند و به روش هایی توجه دارند که شرکت ها با این روش ها کنترل و اداره می شوند.

افزون بر آن، سرمایه گذار جزء، سرمایه گذاران نهادی، حسابداران و حسابرسان و سایر بازیگران صحنه بازار پول و سرمایه از فلسفه وجودی و ضرورت اصلاح و بهبود دایمی حاکمیت شرکتی، آگاهند - حساس یگانه ، یحیی،. - 1384 هدف نهایی حاکمیت شرکتی دستیابی به چهار مورد زیر در شرکت هاست:

 .1پاسخگویی، .2 شفافیت، .3 عدالت - انصاف - ، .4 رعایت حقوق ذینفعان حاکمیت شرکتی را میتوان مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روشهایی تعریف کرد که تعیین میکند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره میشوند 

سازوکارهای حاکمیت شرکتی به عنوان یک نظام، موجب تعادل بین اهداف اجتماعی و اقتصادی و اهداف فردی و جمعی شده و هم چنین موجب ترغیب و تقویت استفاده کارآمد از منابع و الزام پاسخ گویی شرکتها در قبال ذینفعان میشود. از سوی دیگر اجرای سازوکارهای حاکمیت شرکتی میتواند باعث تخصیص بهینه منابع و ارتقاء ارزش شرکت و در نهایت رشد و توسعه اقتصادی گردد

به طور کلی انتظار میرود که نقش حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین مدیران و سایر ذینفعان در قالب تئوری نمایندگی و تئوریهای ذینفعان باشد

گروههای متعددی در حاکمیت شرکتی نفوذ دارند. در این میان، سهامداران به ویژه سرمایهگذاران نهادی نقشی مهم ایفا میکنند. از دیدگاه نظری، سرمایهگذاران نهادی جایگاه توانمندی در حاکمیت شرکتی دارند که میتوانند بر مدیریت شرکت نظارت مؤثری داشته باشند. زیرا آنها میتوانند بر مدیریت شرکت نفوذ چشم گیری داشته و هم چنین منافع گروه سهامداران را هم سو کنند.

روشهای نظارت سهامداران بر مدیریت،عموماً در چارچوب نظریه نمایندگی معرفی می شود. هر روز بر اهمیت نقش نظارتی سرمایهگذاران نهادی افزوده میشود. زیرا آنها بسیار بزرگ و بانفوذ شدهاند و در عین حال تمرکز حاکمیت قابل ملاحظهای را به دست آوردهاند . البته در نوشتههای حاکمیت شرکتی از تمرکز مالکیت به عنوان سازوکاری مهم یاد میشود که مشکلات نمایندگی را کنترل میکند و حمایت از منافع سرمایهگذاران را بهبود می بخشد

نقش مالکیت نهادی در حاکمیت شرکتی، که با نظارت بر مدیریت شرکت ایفا میشود، تأکیدشده است. برای مثال، - اگراوال و همکاران4 ،بیان کرده اند که نقش فعال مالکیت نهادی میتواند اثر مثبتی بر عمل×کرد مالی شرکت های سهامی داشته باشد. افزون بر این اظهار داشته است که "نظارت سهامداران نهادی می تواند در بین انواع گستردهای از ابزارها و نیروهای بازار که برای کاهش واگرایی میان منافع مدیران و مالکان عمل می کنند تناسب ایجاد کند

 مالکیت نهادی، می×تواند مشکلات کارگزاری را به دلیل توانایی برخورداری از مزیت صرفه×اقتصادی مقیاس و تنوع بخشی حل و فصل نمایند. لذا به نظر می رسد که مالکان نهادی، در مقام×سهامداران شرکت ها، هم علت و هم چاره یا راه حل مشکل نمایندگی را بازنمایی می کنند

وجودشان در مقام سهامدار باعث جدایی مالکیت و کنترل می شود، درحالی که درگیری فزاینده شان×در شرکت ها و متمرکز کردن مالکیت، راهی برای نظارت بر مدیریت شرکت به×دست می×دهد. با وجود این، چنین تمرکزی میتواند اثرات منفی هم داشته باشد، مانند دسترسی به اطلاعات محرمانه که عدم تقارن اطلاعاتی را بین آنها و سهامداران کوچکتر ایجاد میکند.

سرمایهگذاران نهادی همچنین میتوانند تضادهای نمایندگی را به واسطهی وجودشان در مقام کارگمار - مالک - عمده، که مشکلات برخاسته از جدایی مالکیت و کنترل را کاهش میدهد، بیشتر کنند. اگر چه با رشد تمرکز مالکیت این مشکل هم برطرف میشود. هیئت مدیره مستقیمترین مکانیزم برای نظارت مدیریت است که نقش مهمی در به نظم درآوردن مدیران در صورت اثبات نامناسب بودن عمل کرد آنان بازی میکند و باید شامل اعضایی باشد که از مدیریت شرکت و سهامداران اصلی آن مستقل است

فرضیه های پژوهش

بر اساس آنچه در مقدمه و بیان مسأله پژوهش اشاره گردید فرضیه های این پژوهش عبارتند از:

-1 بین محافظه کاری مشروط و حق الزحمه حسابرسی رابطه وجود دارد.

-2 معیارهای منتخب حاکمیت شرکتی تاثیر معنی داری بر رابطه بین محافظه کاری مشروط و حق الزحمه حسابرسی دارد.
متغیرهای پژوهش

متغیر مستقل : محافظه کاری مشروط متغیر وابسته :حق الزحمه حسابرسی

متغیر تعدیل گر :معیارهای - منتخب - حاکمیت شرکتی متغیر های کنترلی :اندازه شرکت، شهرت حسابرس.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید