بخشی از مقاله

چکیده:

تنوع قومیت ها و بالطبع تکثر فرهنگ ها در جوامع، منشا وجود آداب و رسوم و سنت هایی است که صرفاً در بستر همان قوم، دارای جایگاه و معنا میباشد. این امر، موجب پیدایش جرایم فرهنگی شدهاست که بدون عنصر روانی یا حالت خطرناک مجرمانه، و صرفا بر اساس فرهنگ گروه اقلیتی ارتکاب مییابد، درحالی که در فرهنگ غالب، دارای ممنوعیت میباشد. شایان ذکر است که تمام جرایم اقلیت ها مشمول این امر نمیشود و احراز رابطه ی سببیت بین جرم و فرهنگ مجرم ،ضروری است. پیدایش این دست جرایم، موجب ظهور پدیده ای نو، تحت عنوان دفاع فرهنگی شدهاست.

نظام های حقوقی مخلف در مواجهه ی با این پدیده، رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند. برای مثال در رویه ی دادگاه های آلمان، سه رویکرد متفاوت را شاهد هستیم دوره ای از بی ثباتی, دوره ای از کرنش و پذیرش و دوره ی سخت گیری مضاعف. در نظام حقوقی آمریکا، دفاع فرهنگی به رسمیت شناخته نشدهاست اما توجه به دلایل فرهنگی هم، نادیده گرفته نشدهاست. اما در نظام حقوقی ایران، علی رغم وجود تکثر قومیت ها و فرهنگ ها، قانون گذار با تکیه بر اسلام گرایی صرف، تمامی گروه های اقلیتی را مورد اغماض قرار داده و تنها در صورتی فرهنگ آن ها را به رسمیت میشناسد که با فرهنگ غالب، یا همان فرهنگ اسلامی، هم پوشانی داشتهباشد.به منظور بکارگیری و پذیرش دفاع فرهنگی در نظام حقوقی کشور به عنوان دفاعی قابل استناد، پیشنهاداتی از قبیل اصلاح قوانین موجود و پذیرش صریح دفاع فرهنگی، یا تمسک به تفسیر موسع قوانین کیفری و پذیرش دفاع فرهنگی به عنوان مصادیقی از جهات تخفیف, و پذیرش و گسترش گفتمان تساهل و حق بر متفاوت بودن درجامعه و به رسمیت شناختن کثرت گرایی است قابل طرح می باشد.

واژه های کلیدی: دفاع فرهنگی، مسئولیت کیفری، تعارض فرهنگی

مقدمه:

شاید مشهورترین قاعده در حقوق کیفری قاعده ی - - جهل به قانون رافع مسوولیت کیفری نمی باشد - - 1 است.استدلال سنتی ای که در پس این قاعده نهفته است, این بوده که اگر ما جهل به قانون را به رسمیت بشناسیم, آگاهی یا عدم آگاهی فرد به قانون را در مرتبه ای بالاتر از قانون و بعنوان سنگ محک اینکه فرد مجوز دارد چه کاری را انجام دهد یا خیر قرار داده ایم.اما این قاعده در دهه های گذشته با چالش هایی مواجه بوده است.در جوامع کثرت گرا2 اقلیت های قومی3 و بومیان 4 اغلب از نظام حقوقی خواستار هستند که زمینه های فرهنگی آنان را در پرونده های کیفری و حقوقی مدنظر داشته باشد که در بیشتر موارد با پاسخ منفی روبه رو می شوند.[1]مسوولیت کیفری که عبارت است از مسوولیت مرتکب در برابر هرگونه رفتار غیرقانونی که باعث ایجاد ضرر به شخص یا اموالی می شود و مرتکب را در برابر رفتار غیرقانونی خود پاسخگو می داند.

در نقطه مقابل مجرم بمنظور زدودن وصف مجرمانه از عمل خود یا تعدیل مجازات عمل مجرمانه به دفاعیاتی از قبیل اضطرار، دفاع مشروع، عدم بلوغ، جنون، مسوولیت نقصان یافته5 و... که بطور سنتی در دو قالب دفاعیات علل موجهه جرم و علل رافع مسولیت کیفری می گنجند، استناد می کند . از جمله دفاعیات نوظهور که در دهه ی 1980 میلادی بمنظور زدودن عنوان اتهامی و یا تعدیل در مسوولیت کیفری مورد استناد قرار گرفت، دفاع فرهنگی6 نام دارد.دفاع فرهنگی بیانگر این مطلب است که افرادی که توسط فرهنگ خارجی یا فرهنگ گروه های اقلیتی جامعه - پذیر شده اند, نباید بطور کامل در برابر انجام رفتاری که ناقض قوانین رسمی است مسوول شناخته شوند زمانی که آن رفتار منطبق با فرهنگ خودشان باشد.[2]

دفاع فرهنگی در برابر جرایم فرهنگی7 مطرح می شود که به اختصار به رفتار عضوی از یک فرهنگ اقلیت که توسط نظام حقوقی فرهنگ غالب جرم محسوب می شود ولی در فرهنگ اقلیت امری مجاز می باشد, اطلاق می شود. مراد ما از فرهنگ غالب, فرهنگی است که پایه های ایدولوژیکی قوانین و قواعد کیفری که متهم در آن مورد محاکمه قرار می گیرد را پایه گذاری می کند. و به هم ترتیب مقصود ما از فرهنگ اقلیت, زمینه های فرهنگی و قومی متهم است که در موضوع واحد قواعد و ارزش های مشابه ای با فرهنگ غالب تجویز نمی کند. ارزش های فرهنگی که در نظام حقوقی بخصوص در قوانین کیفری بکار برده می شوند, نمایانگر این است که کدام فرهنگ, فرهنگ غالب می باشد.[3]

دفاع فرهنگی ریشه در حقوق فرهنگی دارد که به کلیه حقوق مدنی, سیاسی, اقتصادی و اجتماعی مرتبط با فرهنگ اطلاق می شوددفاع. فرهنگی معمولاً در جوامع ای که کثرت گرایی فرهنگی8 را به رسمیت شناخته باشد, مورد استناد قرار می گیرد. جامعه کثرت گرا دارای فرهنگ های مختلفی هستند که هر کدام دارای سنت ها و ارزش ها و باور های متفاوتی از یکدیگر می باشند.در ادبیات حقوقی متفکران اروپایی و آمریکایی در مورد دفاع فرهنگی/جرم فرهنگی تفاوت وجود دارد. اروپایی ها بر نفس عمل تاکید داشته و آن را جرم فرهنگی یا délits culturels می نامند و آمریکایی ها آن را با مساله ی دفاع برای متهم در ارتباط دانسته و از بعنوان دفاع فرهنگی یاد می کنند.[4]

از جهت اینکه که پیرامون دفاع فرهنگی در چهارچوب مطالعات نگارندان این مقاله جز یک مورد با عنوان - - دفاع فرهنگی در ایران و آمریکا - - 9 نوشتار دیگری کار نشده است, و باتوجه به اینکه کشور ما دارای تنوع کم نظیری از فرهنگ های گوناگون می باشد فلذا دفاع فرهنگی می تواند در قالب چالشی مهم در ایران مطرح شود, در صدد آن شدیم تا ضمن مطالعه ی تطبیقی وضعیت دفاع فرهنگی در 2 کشور آلمان و آمریکا, رویکرد نظام حقوقی ایران در مواجه با دفاع فرهنگی و تاثیر آن بر مسوولیت کیفری را مورد بررسی قرار دهیم. بدین منظور ابتدا به مفهوم شناسی دفاع فرهنگی, تبیین مبانی و چالش های فراروی آن و سپس به وضعیت دفاع فرهنگی در آلمان, آمریکا و ایران و در پایان به جمع بندی مطالب و ارائه ی پیشنهادات خواهیم پرداخت.

مفهوم دفاع فرهنگی:

بمنظور تبین دقیق دفاع فرهنگی ابتدا تعریفی دقیق و جامع از فرهنگ ضروری است.فرهنگ - - نظام چند ذهنی از نمادها است که انسان را بسوی دیگران,جهان مادی,خودشخص و غیر انسان ها سوق می دهد, این نظام نمادین دارای کاربرد شناختی10 و ارزیابی کننده11 می باشد, از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود, و متصل به توالی پایداری می باشد,حتی اگر هرگز به نظم کامل نرسد یک نظم و ساختاری در آن وجود دارد که این سیستم را بهم متصل می کند.واژه ی - - نمادها - - دارای معنای گسترده ای است که اشاره به هرچیزی دارد که معنای دیگری می دهد. قانون و ارزش های اخلاقی بخشی از کاربرد شناختی و ارزیابی کننده ی فرهنگ می باشد و در معنای گسترده ی خود بکار می رود و راهنمایی برای تفسیر رفتار افراد می باشد و در قضاوت رفتار افراد کمک می کند, در واقع قانون و قواعد اخلاقی جزئی از فرهنگ می باشند.[5]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید