بخشی از مقاله
بررسی مسئولیت کیفري منحرفین جنسی در نظام عدالت کیفري
چکیده
مقولهي انحرافات جنسی، خاستگاه بروز آنها و چگونگی مواجهه با آن ها از جمله موضوعاتی است که به ویژه در قرن معاصر مورد توجه بسیاري از اندیشمندان جامعهشناس، روانشناس و جرمشناس قرار گرفته و پاسخ به این پرسش که اساساً در چه صورتی میتوانیم یک رفتار جنسی را انحرافی بدانیم خود محلّ مناقشات فراوان میان متخصصان امر است. گذشته از این مسایل، توجه به چگونگی مسئولیت کیفري منحرفان جنسی که در راستاي برآورده کردن اهداف جنسی خود مرتکب جرم میشوند از اهمیت بیشتري برخوردار خواهد بود. زیرا دستاوردهاي جدید علمی ثابت کردهاند که بسیاري از منحرفین جنسی به هنگام انجام رفتار انحرافی از ارادهي تام برخوردار نبوده و داراي ارادهاي نسبی هستند. در واقع بسیاري از آنها تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی مرتکب رفتار انحرافی مجرمانه میگردند و این مسأله چگونگی برخورد کیفري با این گروه از مجرمان را از حساسیت بیشتري برخوردار میسازد. مخدوش بودن اراده - به عنوان زیربناي مسئولیت کیفري - در منحرفین جنسی، لزوم برخوردي
122 فصلنامه تحقیقات حقوقی آزاد
متمایز از مرتکبین داراي ارادهي تام را ایجاب مینماید تا بدین وسیله علاوه بر اعمال رویکردهاي اصلاحی و درمانی به منظور پیشگیري از تکرار جرم، هدفمندي و سودمندي چگونگی برخورد با منحرفین جنسی مورد لحاظ قرار گیرد.
واژههاي کلیدي: مسئولیت کیفري- انحراف- جنس- منحرفین جنسی.
بررسی مسئولیت کیفري منحرفین جنسی در نظام عدالت کیفري 123
مقدمه
انحرافات جنسی به عنوان یکی از انحرافات رفتاري از جمله پدیدههایی است که به اعتقاد برخی صاحبه نظران عمري به درازاي عمر بشریت دارد. غریزهي جنسی موهبتی است خدادادي که نقشی بسیار مهم و تعیینکننده در بقاي نسل بشر و شکلگیري عواطف انسانی و استحکام بنیان خانواده و متعاقب آن اجتماع دارد. بر همین اساس انکار این وجه مهم در وجود انسان امري ناصحیح و به دور از خرد خواهد بود. انسان همانند سایر غرایز مادي و معنوي خود نیازمند رفع دغدغهها و نیازهاي جنسی و تنشهاي جسمی و روحی ناشی از آن است. بدیهی است که چنانچه این تمایلات در مسیر صحیح هدایت نشده و یا زمینه هاي تأمین صحیح آن در جامعه فراهم نشود، به بیثباتیهاي روحی و روانی منجر شده و در قالب رفتارهاي انحرافی بروز میکند. این مسأله به ویژه در کشورهاي داراي فرهنگ شرقی و یا داراي نظامهاي حکومتی مذهبی که غریزهي جنسی و مسایل پیرامون آن همواره در پردهاي از ابهام قرار داشته و بسیاري از افراد جامعه به دلیل منع فرهنگی، اجتماعی و مذهبی به راحتی امکان ارضاي این نیاز را ندارند بیش تر امکان ظهور مییابد.
نکتهي حایز اهمیت و قابل بحث در این میان، جرم انگاريهاي صورت گرفته نسبت به برخی از انحرافات جنسی در این گونه جوامع است. وقتی سخن از جرم و مجازات به میان میآید، باید به اصول و مبانی حقوق کیفري، جرم شناسی و حقوق بشر گوشهي چشمی داشت. این که یک جامعه در چه مواردي و تا چه حدي داراي حق
مجازات شهروندان خود است از جمله مباحث فلسفی و حقوقی بسیار قدیمی و دیرپاست که تا امروز نیز همچنان ادامه دارد. اما آن چه که در حقوق کیفري مدرن و تحت تأثیر تحولات جرم شناختی به عنوان یک اصل در اعمال مجازاتها پذیرفته شده، دنبال کردن اهداف مجازاتهاست. به این معنی که مجازات زمانی سودمند و قابل اعمال است که دستیابی به هدف وجود خود را تأمین نماید. اینجاست که بحث
124 فصلنامه تحقیقات حقوقی آزاد
مسئولیت کیفري و اصول و مبانی جرمانگاري داراي اهمیت فوق العادهاي خواهد بود.
جرم انگاري انحرافات، به ویژه انحرافات جنسی داراي نکات بسیار ظریفی است که میتواند به عنوان یک مرز بین شیوهي صحیح یا ناصحیح برخورد با انحرافات مورد شناسایی قرار گیرد. یکی از این موارد دشواري و چگونگی تشخیص رفتارهاي انحرافی از غیر انحرافی است. این مسأله را در خصوص انحرافات جنسی نیز میتوان مشاهده نمود. امکان تعیین یک معیار واحد براي تشخیص انحرافات، به دلیل تفاوتهاي زیستی، روانی، فرهنگی و اجتماعی انسانها بسیار مشکل است. از طرف دیگر معیارهاي ارایه شده از سوي متخصصان براي شناسایی رفتارهاي انحرافی داراي چارچوب و خطّ مشخّصی نیست. بلکه این معیارها یک طیف و یک کیفیت بوده و نیازمند بررسیهاي دقیق بالینی و روانشناسی بر روي هر فرد هستند. به علاوه در بسیاري از موارد حتّی در میان متخصصان مربوطه اتّفاق نظر در خصوص انحرافی یا غیرانحرافی بودن یک عمل وجود ندارد که میتوان از همجنسبازي به عنوان یک نمونه نام برد. بر همین اساس بایستی در خصوص چگونگی احتساب مسئولیت کیفري مرتکبین آنها با دقّت عمل کرد. مسألهاي که به نظر میرسد چندان مورد توجه دستاندرکاران امور تقنین و قضاي کشور ایران واقع نشده است.
مشکلات و نارساییهاي نظام عدالت کیفري در کشور ایران که همچنان دوران رکود خود را طی کرده و بیتوجه به تئوريهاي جدید حقوق کیفري و جرمشناسی بر اجراي
نظام سنّتی تعقیب جرایم پاي میفشارد، موجب میگردد که عوامل مؤثّر در وقوع جرایمی که ریشهي انحرافی دارند نادیده گرفته شده و بدون توجه به یافتههاي جدید علمی، واکنشی یکسان در برابر منحرفین جنسی و مجرمین عادي اتّخاذ گردد.
دستاوردهاي جدید علمی ثابت کردهاند که در برخی افراد، میان ارادهي تام و فقدان اراده حد وسطی وجود دارد که نه میتوان شخص را داراي مسئولیت مطلق دانست و نه میتوان او را فاقد مسئولیت فرض کرد.
قایل شدن به مسئولیت تام منحرفین جنسی که یا فاقد اراده و یا داراي ارادهي نسبی
بررسی مسئولیت کیفري منحرفین جنسی در نظام عدالت کیفري 125
هستند علاوه بر آن که مغایر با عدالت و انصاف است، در برآورده کردن اهداف مجازاتها نیز مثمر ثمر نخواهد بود. زیرا به دلیل عدم توجه به خاستگاه بروز رفتار انحرافی مجرمانه و عدم پیگیري روند اصلاح و درمان، مجازات فرد منحرف فاقد اثربخشی بوده و با توجه به باقی بودن عوامل بروز، امکان تکرار جرایم از سوي وي وجود خواهد داشت. چنین امري تنها صرف هزینههاي گزاف براي تعقیب، محاکمه، اجراي مجازات و... بدون کسب هیچ منفعتی را به دنبال دارد. بنابراین هدف از این پژوهش تلاش براي گشودن نگاهی جدید در این خصوص و نمایاندن کاستیهاي موجود در این زمینه با نگاهی علمی است.
-1 انحراف جنسی در بستر مفاهیم تئوریک
-1-1 انحراف
انحراف در لغت به معناي خم شدن، کج شدن، برگشتن به طرفی و منحرف گشتن است.(عمید، 1377، ذیل واژه انحراف) معادل انگلیسی انحراف یعنی «deviance» نیز از واژهي«via» به معناي راه و طریق گرفته شده است که در اصطلاح به معناي دور شدن و منحرف شدن از راه راست است. در جامعه شناسی و جرم شناسی، انحراف به معناي دور شدن و پشت کردن به یک هنجار و به نوعی هنجارگریزي است.
هنجارهایی که به لحاظ اهمیت میتوانند مورد توجه قانونگذار کیفري نیز قرار بگیرند. (نجفی ابرندآبادي، 1382-83، ص (1723 با توجه به تعدد و تکثّر تعاریف ارایه شده از سوي جرمشناسان و جامعه شناسان، ناگزیر از بررسی تفصیلی در این خصوص هستیم.
-1 -1-1 تعریف انحراف در پرتو دیدگاههاي جامعه شناختی
از دیدگاه اندیشمندان جامعه شناس، انحراف یک پیوستار رفتاري است که هم به تخلّف از قانون و هم به تخلّف از هنجارهاي اجتماعی و فرهنگی بدون قانونشکنی اطلاق میشود. بنابراین چنانچه رفتار فرد خلاف هنجارها و ارزشهایی باشد که به وسیله