بخشی از مقاله
چکیده
معماری پایدار و روانشناسی محیط همسو و هم جهت برای حل مشکل اساسی وزیست محیطی در حال تکاپو هستند ؛و هدف هر دو تلاش برای جلوگیری به هم خوردن چرخه طبیعی محیط زیست است.در تعاریف که از معماری پایدار در کتوب مختلف شده است میتوان گفت حفظ منابع طبیعی و تلاش برای بازگشت دادن منابع به چرخه زندگی ،استفاده آن به نفع انسان است.برای رسیدن به این اهداف نخست نیاز به شناخت صحیح فرهنگ و محیط اطراف است این شناخت میتواند با شناسی محیط ها تاثیر گذار برفرهنگ و محیط تلاشی برای طراحی فضا مناسب با روح و روان و همسو با معماری پایدار میشود.
-1 مقدمه:
معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژه ای به شناخت روان شناسانه رفتارهای انسان دارند .زیرا این گونه رفتارها با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد .آنچه روان شناسی محیطی را از سایر شاخه های روان شناسی مجزا می سازد، همانا بررسی ارتباط رفتارهای متکی بر روان انسان و محیط کالبدی است .لذا توجه طراحان به بررسی روان شناختی فضاهای طراحی شده پیوندی ناگسیستنی بین روان شناسان محیطی و آنها ایجاد کرده است .روان شناسان محیطی نیز خود را ملزم به پژوهش در رفتار انسان در محیط روزمره اش ساخته اند تا بتوانند تأثیرات محیط کالبدی را به گونه مستقیم و یا غیر مستقیم بر رفتار انسان بررسی نمایند .
اگرچه بیش از چند دهه از احساس نیاز و همکاری روان شناسان و طراحان در شاخه های گوناگونی چون معماری، طراحی شهری، طراحی منظر، طراحی صنعتی و غیره نمی گذرد، اما اکنون در بسیاری از مدارس معماری دنیا این دانش در جدول دروس آنها جایگاه ویژه یافته است .با وجود این، عدم آشنایی معماران و طراحان شهری و پژوهشگران ایرانی در مدارس معماری و مؤسسات پژوهشی ما موجب گردیده است تا آنها کمتر بتوانند از همبستگی بین علوم روان شناسی و طراحی بهره گیرند.
معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژه ای به شناخت روان شناسانه رفتارهای انسان دارند . زیرا این گونه رفتارها با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد. آنچه روان شناسی محیطی را از سایر شاخه های روان شناسی مجزا می سازد، همانا بررسی ارتباط رفتارهای متکی بر روان انسان و محیط کالبدی است. لذا توجه طراحان به بررسی روان شناختی فضاهای طراحی شده پیوندی ناگسیستنی بین روان شناسان محیطی و آنها ایجاد کرده است. روان شناسان محیطی نیز خود را ملزم به پژوهش در رفتار انسان در محیط روزمره اش ساخته اند تا بتوانند تأثیرات محیط کالبدی را به گونه مستقیم و یا غیر مستقیم بر رفتار انسان بررسی نمایند .
اگرچه بیش از چند دهه از احساس نیاز و همکاری روان شناسان و طراحان در شاخه های گوناگونی چون معماری، طراحی شهری، طراحی منظر، طراحی صنعتی و غیره نمی گذرد، اما اکنون در بسیاری از مدارس معماری دنیا این دانش در جدول دروس آنها جایگاه ویژه یافته است.
با وجود این، عدم آشنایی معماران و طراحان شهری و پژوهشگران ایرانی در مدارس معماری و مؤسسات پژوهشی ما موجب گردیده است تا آنها کمتر بتوانند از همبستگی بین علوم روان شناسی و طراحی بهره گیرند.
-2 روانشناسی محیطی
روانشناسی محیطی حوزهای است که تعریف آن به شکلی خاص و در قالب چند کلمه نمیگنجد، در واقع برخی روانشناسان عنوان داشته اند که تعریف آن غیرممکن است و گفته اند که روان شناسی محیطی اساسا هر چیزی است که روانشناسان محیطی انجام می دهند. با این وجود تعریف ارائه شده توسط »پروشانسکی1990 « پذیرفتهتر است. روانشناسان محیطی رشتهای است که با تعاملات و روابط میان مردم و محیطشان سر و کار دارد.
روانشناسی محیطی به رفتارهای مرتبط با محیط میپردازد. مفاهیم مربوط به محیط و الویتهای زیبایی شناختی مورد مطالعه قرار گرفته و در قالب نقشه های رفتاری نشان داده می شوند. محیط انسان در سطوح مختلفی رفتار او را تحت تاثیر قرار می دهد. رفتارهای آنی، تابعی از وضعیتی هستند که در آن اتفاق می افتند. روانشناسی محیط کاربردی سعی در فراهم ساختن معیارهایی برای مدیریت بهتر محیط به منظور زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد دارد
بی شک، جمعیت ساکن در شهرها و دیگر سکونتگاه های مختلف روی کره زمین- با ملاحظه نوع اقتصاد، فرهنگ، جغرافیا، و به طور کلی متناسب با شرایط محیطی و تکنولوژیکی - برای انجام تعاملات در عرصه های مختلف، اغلب نیازمند مکان های ساخته شده ای هستند که امکان انجام رفتارهای مربوط به انواع تعاملات را فراهم نماید. این مکان ها که با سرمایه گذاریهای مختلف در مکانهای مختلف جغرافیائی ساخته می شوند، در حقیقت جزء تغییراتی محیطی محسوب میگردند. یگونهای که صرف نظر از پارهای نمونهها، اغلب آن ها به ویژه در کشورهای در حال توسعه دارای چالشهای مهم زیست محیطی هستند در این ارتباط، موضوع آلودگی هوا، آب، خاک و به طور کلی محیطزیست طبیعی و عوارض ظاهری اغلب شهرها برای همگان آشکار است.
اما فراتر از آن تاثیرات سوء پنهانی است، که به واسطه چالش های زیست محیطی مورد نظر، ساکنین اغلب شهرها با آن دست به گریبان اند. از آن جمله می توان به وجود استرس، فشارهای روانی، احساس عدم سرزندگی و سرگردانی و افسردگی، احساس تنهائی، بی علاقگی، بیهویتی و به فراموشی سپردن اهداف طبیعی و اصل زندگی و بسیاری از عوارض روانی مشابه آن اشاره نمود.
اما از آنجائی که از یکسو طراحی محیط های ساخته شده به دلیل وابستگی های ذاتی خود به عوامل متعددی مانند : عوامل کالبدی؛ سرمایه، محیط جغرافیایی، محیط فرهنگی، اهداف عملکردی، زیبائی شناختی، مهارت و امثالهم و از سوی دیگر بهره برداران آن اغلب دارای ویژگی های شخصیتی، فرهنگی، اجتماعی، جنسیتی و سنی متفاوت و نیز اهداف مختلف هستند، بنابراین نمی توان یک قالب تئوریکال خاص برای آن در نظر گرفت
در عین حال این بدان معنی نیست که مطالعات روانشناسی محیط فاقد مبانی علمی و تئوریکال است. بلکه تفاوت آن با سایر علوم تجربی در آنست که حوزه عمل و آزمایش آن خارج از آزمایشگاهی بسته قرار دارد. لذار نتایج حاصل از تحقیقات آن نسبی تر از تحقیقات سایر علومی است، که در محیط بسته و با مهار نمودن و یا حذف دلخواه فاکتورهای غیر ضرور صورت میپذیرد.
از این رو بسیاری از اطلاعات به دست آمده در حکم دستورالعمل های کلی هستند که بخشی از آن می تواند در انجام کارهای طراحی محیط، به ویژه در بالا بردن ضریب اطمینان نسبت به افزایش کارآیی کمی و کیفی و نیز در صرف هزینه و پرهیز از اشتباهات احتمالی در تصمیم گیری های مربوط به مطالعات پروژه های مشابه کاربرد داشته باشند./ به عبارتی دیگر مطالعات مربوط به روانشناسی محیط های ساخته شده، این امکان را فراهم می کند که برخلاف روال موجود طراح در تصمیم گیری های مربوط به انجام کار طراحی، تنها به دانش محدود و تصورات شخصی متکی نباشد، بلکه از اطلاعات علمی و راه کارهائی که به نوعی کاربران را نیز در تصمیمها دخالت میدهد، بهره جوید.
اصولاً روان شناسی محیط، موضوعی میان رشتهای و پژوهشهای آن اغلب ناظر بر شناخت تاثیر عوامل محیطی به ویژه ساخته شده و نیز معانی قابل ادراک آن بر رفتار انسان است، بنابراین از یک سو شناخت ویژگی های صوری و محتوائی محیط ساخته شده و از سوئی دیگر شناخت ویژگیهای فیزیکی و روانشناختی انسان ضرورت مییابد.
-3 ماهیت روانشناسی محیطی
اساسا روان شناسی محیطی، خود بخشی از یک حوزه وسیع تر به نام علوم رفتاری است. علوم رفتاری علاوه بر روانشناسی شامل دانش هایی چون مردم شناسی، جامعهشناسی و حتی علوم سیاسی و اقتصاد است. تمامی این رشتهها به ارزشها، نگرشها و درک مردم از محیط و چگونگی انجام رفتارهای آنان در محیط های مختلف می پردازند. اما صرف نظر از این تعاریف کلی، در این میان رشته ای مانند روانشناسی محیط، که بیشترین توجه آن به رابطه میان » محیط - انسان« و در حوزه محیطهای مصنوع به رابطه میان »محیط ساخته شده - انسان« است. با عنوان های دیگری مانند : رابطه انسان، محیط، جامعه شناسی محیط، یا اکولوژی انسانی، نیز مورد استفاده قرار می گیرد. محتوای همگی این عنوان ها اغلب شامل مباحث مربوط به ماهیت مکانهای زیست انسانی، ارتباط ساختار کالبدی جهان و فعالیتها و ارزشهای انسانی است.
در حقیقت تعریف روان شناسی محیط »مطالعه روان شناختی رفتار در محیط کالبدی زندگی روزمره« است. تحلیل نوشته های این رشته نشان می دهد که موضوعات کار شده در حوزه روان شناسی محیط شامل نظریه ادراک، شناخت، روان شناسی اجتماعی، مردم شناسی، مطالعه روابط اجتماعی، و مطالعه فرهنگ است. - جان لنگ، . - 1381 به عبارت دیگر بخش مهمی از مطالعات روانشناسی محیط اختصاص دارد به مطالعه تجربه شخصی و جمعی مردم از مکان ها و به تبع آن تبیین عوامل موثر فردی، جمعی و محیطی در انجام رفتارهای فضایی آنان.
ماهیت علوم رفتاری و در راس آن روان شناسی محیطی، در حوزه طراحی محیط و معماری، نظری و پژوهشی است. این حوزه برخلاف دیگر علوم مرتبط با معماری- مانند تاریخ، جغرافیا، برنامه ریزی های کمی و غیره که به طور عمده توصیفی و هنجاری است به دنبال بنای نظریه های اثباتی در عرصه طراحی محیط است. اما از آنجائی که حوزه عمل تحقیقات مذکور با شرایط و ویژگی های محیطی و بومی و نیز تفاوت های فرهنگی و فردی، بستگی دارد فلذا نمیتوان انتظار داشت که قابلیت تعمیمپذیری نظریهها اثباتی حاصل از تحقیقات در موارد و شرایط متفاوت امکانپذیر باشد.
-4 ماهیت انسان:
کار طراحان محیط به میزان زیادی تحت نفوذ مفاهیم ماهیت انسان است. این تاثیر و نفوذ در طول تاریخ متفاوت بوده است. در زمان هایی مردم خود را آزاد و در زمانهایی دیگر تحت کنترل محیط میبینند ... در دورههایی اعتقاد به خردگرایی بیشتر بوده و در دوره هایی این اعتقاد کمتر شده است ... پژوهشهای مردم شناختی، جامعه شناختی و روان شناختی، بعضی از رموز رفتار انسان را روشن ساختهاند.
در این رابطه با موضوع ماهیت انسان، هدف تبیین بحث جبر و اختیار و یا غریزی و اکتسابی بودن رفتارهای انسانی نیست بلکه هدف نوع عواملی روانشناختی است که در انجام رفتارهای او موثرند. بیتردید فرآیند شکلگیری رفتار انسان در محیط را باید به نیازهایی منتسب نمود که فطری هستند. در هر صورت اگر بپذیریم که برای هر »رفتار سازشی« به نیرویی درونی و به عبارتی »انگیزه« نیاز است لذا با همان شدت باید پذیرفت که نحوه انجام رفتار از محیط - به معنای اعم کلمه- است.
در این رابطه مازلو میگوید: رفتارهای سازشی دارای هدف و انگیزه است و عامل تعیین کننده آن بیشتر متغیرهای خارجی محیطی و فرهنگی است. فلذا رفتارهای مورد نظر اکتسابی است. علاوه بر این ها رفتارهای سازشی میتواند واپس زده شود، ممانعت شود و فرهنگ پذیر میشود. اینگونه از رفتارها برخلاف رفتارهای بیانی که هدفمند و سودمند نیستند موجب تغییرهایی در محیط میشوند و از نظر خصوصیت، رفتار وسیلهای به شمار میرود که هدفش رضامندی نیاز یا کاهش تهدید است
از این مطالب چنین استنباط میگردد. که نقش محیط در انجام رفتار می تواند نقش بازدارنده، حمایتی، و برانگیزاننده باشد. همچنین اکتسابی و تجربی بودن رفتار، نقش زمینه و عاملهای محیطی و یادگیری را متذکر میشود. بنابراین با توجه به پیوستگی رفتار با عامل های مختلف شخصیتی و محیطی مهم ترین عامل های انسانی مورد توجه در روانشناسی محیط را میتوان شامل موارد شرح ذیل دانست