بخشی از مقاله


روان شناسی محیطی زبان مشترک ادراک و معماری (نگرشی در باب روانشناسی فضا و معماری)

 


چکیده

طی بیست سال اخیر، رشته روان شناسی نیز مانند سـایر رشـته های علمی به پدیده تاثیر انسان بر محـی و تـاثیر متقابـل محی بر انسان، بی توجه نماینده و به یافته های چشم گیـری دست یافته است. دراین راستا مقاله حاضر توجـه خـود را بـه معرفی مفاهیمی در روان شناسی محیطی که مـی تواننـد اهمیـت ویژه ای برای طراحی محیطی داشته باشند معطوف سـاخته اسـت. ماهیت دانـش روان شناسـی محیطـی و حـوزه هـای کـارکرد آن، ارتباط بین رفتار انسان و محی کالبدی و اهمیت شناخت ایـن ارتباط برای مقاصد طراحی و به ویژه معماری و طراحـی شـهری از موضوعات شاخص دیگری است که بدان پرداخته می شود. نتایج حاصل از ایـن پـژوهش کـه براسـاس مطالعـات کتابخانـه ای و اسنادی صورت گرفته است حاکی از آن است که آشنایی با دانـش روان شناسی محیطی برای طراحان این امکان را بـه وجـود مـی آورد تا طرح های ارائه شده آنها بیش از پیش بـا نیازهـا و فرهنگ استفاده کنندگان سازگار بوده و لذا محی های طراحـی شده به وسیله آنها شرای لازم را بـرای یـک زنـدگی انسـانی فراهم آورند.


کلمات کلیدی: روان شناسی، روان شناسی محیطی، معماری، محی کالبدی، طراحی محیطی


.1 مقدمه

آنچه روان شناسی محیطی را از سایر شاخه های روان شناسـی مجزا می سازد، همانا بررسی ارتباط رفتارهای متکـی بـر روان انسان و محی کالبدی است. لذا توجه طراحان بـه بررسـی روان شناختی فضاهای طراحی شده پیوندی ناگسستنی بین روان شناسـان محیطی وآنها ایجاد کرده است. اگر چـه بـیش از چنـد دهـه از احساس نیاز و همکاری روان شناسـان و طراحـان در شـاخه هـای گوناگونی چون معماری، طراحی شهری، طراحی منظر، طراحی صنعتی

1

و غیره نمی گذرد، اما اکنـون در بسـیاری از مـدارس معمـاری دنیا از این دانش در جدول دروس آنها جایگاه ویژه ای یافتـه است. با وجود ایـن، عـدم آشـنایی معمـاران و طراحـان شـهری وپژوهشگران ایرانی در مدارس معمـاری و موسسـات پژوهشـی مـا موجب گردیده است تا آنها کمتر بتوانند از همبستگی بین علوم روان شناسی و طراحی بهـره گیرنــد. روان شناسـی محیطـی زیـر مجموعه ای از علوم رفتاری است.

علوم رفتاری علاوه بر روان شناسی شامل دانش هایی چون انسـان شناسی، جامعه شناسی و حتی علوم سیاسی و اقتصاد است. به این دلیل است که تعدادی از پژوهش گران مطالعه انسان در محی را در قالب الگوی مطالعه زیست محی - رفتار بیشـتر تـرجیح مـی دهد. اما به هر حال، روان شناسی محیطی به عنوان شاخه ای از روان شناسی که معماران نیز سهم عمده ای در ارائه وتوسعه آن داشته اند، به مطالعه رفتارهای انسان در رابطه با سکونتگاه هایش می پردازد و لذا در این مقالـه مـی تـوان روان شناسـی محیطی و علوم رفتاری را به جای یکدیگر به کاربرد. این دانش نوین به نام های دیگری مانند ارتباط هـای انسـان - محـی ، جامه شناسی محیطی و بوم شناسی انسانی نیز شناخته می شود.


.2 ماهیت روان شناسی محیطی و حوزه های کارکردی آن

انسان با توجه به نیازها، ارزش ها و هدف های خـود محـی را دگرگون می کند و به طور متقابل تحت تاثیر محـی دگرگـون شده قرار می گیرد، بویژه فن آوری پیشـرفته موجـب مـی گـردد تاثیر انسان بر محی شدت و سرعت یابد. برخـی ایـن دگرگـونی سریع محی را مخرب و موجب انحلال در نظام زیست محیطی انسـان - محی می دانند و براین نکتـه تاکیـد دارنـد کـه هـر نـوع دگرگونی اساسی و عمیق در محی طبیعی باید با توجه به تاثیر بلند مدت آن بر انسان و پیش بینـی نتـایج مثبـت و منفـی آن انجام گیرد دگرگونی سریع محی از ویژگی هـای بنیـادی دوران اخیر است. هر روز شهرها و محله ها و بناهای جدید ساخته مـی شود این گونه موقعیت های کالبدی1برخی الگوهای رفتاری ونقـش های اجتماعی نوینی را بر ساکنان خود تحمیـل مـی کننـد؛ یـا برخی الگوها و معیارهای رفتاری را تقویـت و برخـی دیگـر را تضعیف می نمایند و به طور خلاصه جهت و ابعاد جدیدی به رفتار ساکن خود می بخشند(مرتضوی ، .(2- 5: 1380

طی بیست سال اخیر، رشته روان شناسی نیز ماننـد سـایر رشـته های علمی، به این پدیده یعنی تاثیر انسان بر محی و تـاثیر متقابل محی بر انسان بی توجه نمانده و به یافته های علمـی چشمگیری دست یافته است. برخی عقیده دارند قدمت روان شناسـی محیطی به اندازه قدمت خود رشته روان شناسی است ولـی معمـولا کوشش شده است برای آن تاریخچه مشخص تری بیان شود.


2

کیفورد2، اگون برنوسویک 3، و کورت لوین4 از پایه گذاران ایـن رشته می باشند. در دهه های 60 و 70 پژوهش هائی که به بررسی تاثیر متقابل »محی وانسـان « اختصـاص داده مـی شـدند. بـه عنوان بررسی های تخصصی رشـته هـای »روان شناسـی محیطـی5 «، »روان شناسی زیست محیطی 6 « یا »علوم محی رفتاری 7 « منتشر شدند. »گرامان 8 « به سـال 1976 بـرای تعریـف وتحدیـد »روان شناسی محیطی« از عناوین دیگر، به بررسی تـاریخ روان شناسـی می پردازد. وی روان شناسی محیطی را مکمل »روان شناسی عمومی « فاقد محی می داند، همچنین بـه عقیـده وی در روان شناسـی سنتی به ابعاد محیطی - فرهنگی توجه کافی نشـده اسـت و ایـن پدیده موجب پیدایش رشته روان شناسی محیطی شده است(مرتضـوی،

.(1380

از افراد دیگری که در این حیطه به ارائه تعـاریف و نظریـات پرداخته اند می توان گیفورد را نام بـرد. او در کتـاب خـود روان شناسی محیطی را »بررسی متقابل میان فـرد و قـرار گـاه کالبدی وی « تعریف می کند(.( Gifford,1997 :10 وی معتقد است در چنین تاثیر متقابلی فرد محی را دگرگون می کند و هـم زمـان رفتار وتجارب وی توس محی دگرگون می شود.

با توجه به تعاریف وآرا مطرح شده آنچه روان شناسی محیطی را از سایر شاخه های روان شناسی مجزا می سـازد بررسـی ارتبـاط رفتارهای متکی بر روان انسان و محی کالبدی است. لذا توجـه طراحان به بررسی روان شـناختی فضـاهای طراحـی شـده پیونـدی ناگسستنی بین روان شناسی محیطی و طراحی ایجاد کرده است؛ تا جائی که معماران به ضرورت ایجاد زبان مشترکی میـان آنهـا و روان شناسان پی برده و در تلاش برای ساخت و ایجاد دانشی نـو برای ساخت محیطی که بتواند بهتر از پیش بـرای مـردم مـانوس باشد برآمدند. روان شناسی مـدرن بـا پـیش فـرض تـاثیر غیـر مستقیم محی کالبدی بر رفتار انسـان کـه در نهایـت خـود را ملزم به بررسی محی های معماری و شهری می ساخت از یک سـو و از سوی دیگر توجه به طراحـان محیطـی در جهـت برطـرف سـاختن نیازهای مشتریان واستفاده کنندگان فضاهای طراحی شـده باعـث گردید تا آشنایی روان شناسی با حرفه طراحـی و بـرعکس آغـاز گردد و در نتیجه نطفه دانش نو و یا پارادایمی جدید به نـام »روان شناسی محیطی « بسته شود(مطلبی، .(54 :1380

دانش روان شناسی محیطی مانند بسیاری از رشته ای علمی دیگـر شامل دو بخش نظری و کاربردی یا عملی بوده و در واقع در پی آشکار سازی ابعادی است که در روان شناسی عمومی به فراموشـی سپرده شده اسـت؛ ابعـادی ماننـد شـرای کالبـدی - معمـاری، فرهنگی و اجتماعی و نیز ابعاد نمادی محیطـی (مرتضـوی،:1380 .(6 همانگونه که اشاره شد زمینه های کاربردی این دانـش بـه گونه ای موثر می تواند در خدمت طراحان و معماران قرار گیرد

3

و یافته های حاصل از آن در فرایند طراحی معماری نقـش مهمـی ایفا نماید.

به عنوان نمونه در طراحی فضاهای آموزشی و پرورشی حضور روان شناسی محیطی در کیفیت بخشی به محی داخل و خارج از جایگـاه ویژه ای برخوردار است. مشاهداتی که تا کنون در ایـن زمینـه انجام شده است، نشان می دهد برخی شرای محیطی امکان بیشتری برای بروز خلاقیت و ابتکـار ایجـاد مـی کننـد و برخـی دیگـر تسهیلات بیشتری از نظر تمرین رواب وتعامل های اجتمـاعی بـه وجود می آورند. به بیان دیگر رفتار و عملکرد افراد در محی به میزان قابل توجهی از شرای وعوامل کالبـدی - معمـاری آن محی تاثیر می پذیرد و لذا می توان با بهره گیری از قابلیت های محیطی، رفتاری کاربران را در جهت نیل بـه اهـداف مـورد نظر طراحان هدایت نمـود، کـه از چنـین رویکـردی بـا عنـوان رویکرد »تامین فرصت ها « در دانش روان شناسی محیطی یاد شده است(دانشپور، .(30- 32 :1388


.3 مفاهیم روانشناسی محیطی

روان شناسی محیطی به مطالعه نقشـه هـای شـناختی فـرد در رابطه با محیطش می پردازد و ارزش ها، معانی و اولویـت هـای محیطی را دنبال می کند. نقشه های رفتاری با توجه به ارتباط فعالیت ها به محی تهیه شده اند. در تکنیک های به کار رفته درتهیه این نقشه ها، از خ ها برای نشان دادن جهت حرکت رنگ ها برای نشان دادن زمان مصرف شده و ... استفاده می شود. به تازگی تلاش هایی برای مرتب ساخت اولویت های محیطی به ویژگی های شخصیتی، نژادی و منش ملی صورت گرفته است(یزدانی، :1391 .(2

بنابر نظر کریک ( craik,1970) روان شناسی محیطـی مطالعـه روان شناختی رفتار ا نسان به گونه ای است که به زندگی روزمره او در محی کالبدی مرتب باشـد. همانگونـه کـه از ایـن تعریـف مستفاد می شود روان شناسـی محیطـی رابطـه انســان بـا محـی کالبدی وتاثیرات این دو بـر یکــدیگر را بـه گونـه ای مـورد بررسی قرار میدهد که ارزش ها، نگـرش هـا و احتیـاج هـای او مورد توجه قرار گیرد و به موضوعاتی که در تشـریح رفتارهـای مردم نقش اساسی دارند مانند ادراک 9، شـناخت 10 و رفتارهـای فضایی 11 بپردازد. لذا روان شناسی محیطی بـه مطالعـه تجربـه فردی و جمعی مردم از مکـان هـا نیـز کـه از نـوع رفتارهـای بنیادین انسان می باشد، علاقه مند است(مطلبی، .(55 :1380


.4 ادراک انسان از محی

4

آنچه بررسی ادراک محیطی را ضرورت می بخشـد فهـم چگـونگی دریافت عوامل محیطی و تجزیه وتحلیل آن توس ذهن انسان است. ابتدا باید دانست که انسان از محی چگونه برداشت می کند تا براساس آن معانی و هویـت را در کالبـد نهـاد »ادراک محیطـی فرآیندی است که از طریق آن انسان داده هـای لازم را براسـاس نیازش از محی پیرامون خود برمـی گزینـد « (مطلبـی، .(1380 لذا در اینجا مفهوم دیگری به نام نیاز انسان حائز اهمیت می گردد که در ادامه به آن می پردازیم. مکاتب مختلفـی در بـاب ادراک محیطی نظریاتی بیان کرده اند کـه یکـی از مشـهورترین این مکاتب مکتب گشتالت است که بـا رویکـردی شـکلی ادراک را بیان می کند. تفسیر روانشناسی گشتالت از فرایند ادراک بصری اینگونه است که فرم ساختمان ها به طور مستقیم از طریق خطـا و سطح، معانی را منتقل می سازند(لنگ، .(1388 مکتب دیگری که به امر ادراک محیطی پرداخته است، مکتب روان شناسی سازشـمند یا تبادلی است که در این رویکـرد تجربـه انسـان از محـی و فرایندی سازشمند میان انسان ومحی مبنـای تحل یل قـرار مـی گیرد(مطلبی، .(52- 67 :1380

مکتب دیگر رویکرد بوم شناختی 12 است که نظریـه پـرداز جیمـز گیبسون 13 است مبنای این رویکرد نظریه »دید پی در پی « اسـت که توس گوردن کالن 14 مطرح شده است این نظریـه معتقـد اسـت جهان از پهنه ها یا پرده های مختلفی که همدیگر را پوشـانده اند تشکیل شده و مشاهده گر (انسان ) با قـدم زدن روی سـطوح این پهنه ها را مشاهده و محی را درک می کند (کالن، .(1388 در رویکرد بوم شناختی ادراک آمده است برخـی از سـطوح جهـان دیگر سطوح را پنهان می کنند(لنگ، .(1388 این رویکرد به جای حساب آوردن حواس به عنوان کانالهای حسی، آنها را به عنـوان منابع پویا و فعال به حساب می آورد و فق آنها را به عنوان کانالهای گیرنده و شناختی (مثل نظریه هـای قبلـی ) در نظـر نمی گیرد. این رویکرد معتقد است داده هـای محیطـی از طریـق حواس انسان دریافت وفهم می شوند ، لذا عامل ذهن را در خـود حواس می گنجاند و معتقد است که حواس انسـان دارای توانـایی ادراک داده های محیطی هستند. رویکرد دیگری نیز وجوددارد که بیشتر به نحوه دریافت معانی از محی توس انسان می پـردازد و نه اساسا به چگونگی ادراک محیطی در این رویکرد که ارتباط غیر کلامی 15نام دارد. نظریه پرداز آن آموس راپارپورت بـه دو مفهوم معنا و ارتباط اشاره مستقیم دارد. کاربرد این نظریـه در محی های ساخته شده توس انسان یا همان محی های مصـنوع بیان شده است نظریه ایست که می توان از آن برای پژوهش هـای کاربردی در زمینه معماری سود جست(جهانیان، .(2 : 1393


.5 روان شناسی محیطی و طراحی کالبدی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید