بخشی از مقاله

روانشناسی محیطی و ارتباط آن با معماری و طراحی کالبدی

چکیده:

این مقاله مروری بر روند ایجاد و گسترش روانشناسی محیطی و ارتباط آن با طراحی کالبدی سعی در بررسی این موضوع دارد. روانشناسی محیطی به رفتارهای مرتبط با محیط میپردازد. مفاهیم مربوط به محیط و اولویتهای زیبایی شناختی مورد مطالعه قرار گرفته و بازده ان به صورت نقشه های رفتاری است. محیط انسان در سطوح مختلفی رفتار او را تحت تأثیر قرار میدهد. رفتارهای آنی، تابعی از وضعیتی هستند که در آن اتفاق میافتند. شخصیت مردم یک کشور، توسط طبیعت و نوع محیطی که در آن زندگی میکنند شکل میگیرد. با استفاده از این دانش می توان پیش از طراحی و ساخت، ارزیابیهایی را انجام داد که بهترین ابزار برای طراحان حرفه ای به حساب می آید. روانشناسی محیطی کاربردی، سعی در فراهم ساختن معیارهایی برای مدیریت بهتر محیط به منظور زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد دارد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن با استفاده از مطالعات کتابخانهای می باشد.

واژگان کلیدی : روانشناسی محیطی، معماری، طراحی کالبدی، روانشناسی محیطی کاربردی

1

-1 مقدمه :

روانشناسی محیطی زیر مجموعه ای از علوم رفتاری است.با توجه به این که بهره گیری از علوم رفتاری در راستای اصلاح و انگبزش رفتار های بایدار در کاربران ساختمان ها برای تحقق اهداف بایداری از جایگاه ویژه ای برخوردار است لذا لازم است تا بستر شکل گیری رفتار های کاربران که همانا نیازهای انسانی است مورد بازشناسی قرار گیرد (دانشبور، مهدوی نیا، غیائی، (2:88 بنابر نظر "کریک")"(Crik,1970روانشناسی محیطی مطالعه روانشناختی رفتار انسان به گونه ای است که به زندگی روزمره او در محیط کالبدی مرتبط باشد" . روانشناسی محیطی مطالعه پیچیده بین مردم و محیط اطرافشان است. به عقیده جیفورد )Gifford( روانشناسی محیطی با شاخه اصلی روانشناسی تفاوت دارد زیرا به محیط فیزیکی روزمره می پردازد انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدف های خود، محیط را دگرگون می کند و بطور متقابل تحت تاثیرمحیط دگرگون شده قرار میگیرد ازآنجا که معماری و روانشناسی دو علم وابسته به هم در دنیای وسیع طراحی امروز میباشند پس بررسی علم روانشناسی محیطی و تاثیر بسزای آن در روند طراحی دارای اهمیت فراوان بوده و قابل تامل میباشد.

تحقیقات گستردهای در زمینه پژوهش انجام گردیده که به اختصار به آن امروزه با توجه به لزوم همکاری علوم رفتاری و روانشناسی محیطی و همچنین علوم اجتماعی چون جامعه شناسی با حرفه ی طراحی باعث گردیده است تا سازمان های مختلف علمی پژوهشی در نقاط مختلف جهان تاسیس گردد(قاسم مطلبی،.(1380 در آمریکای شمالی سازمانEDRA در اروپاIAPS در ژاپنMERA و در استرالیا و نیوزیلندPAPER سازمان هایی هستند که تلاش خود را معطوف به پژوهش در رفتار انسان و رابطه آن را با محیط کالبدی نموده اند. مجلات و کتاب های موثری در زمینه پژوهش در رفتار و محیط کالبدی نیز انتشار یافته است. کتاب های روانشناسی محیطی()stokols and altman 1987 ,fisher and loomis,1978, canter,1977 سری کتاب های آخرین پیشرفت ها در مطالعه ی محیط. رفتار و محیط((zuble and moore 1988 &1991 پژوهش در معماری و برنامه ریزی از آن جمله هستند. مجله ی طراحی داخلی که یکی از معتبرترین مجلات در این حرفه به شمار می رود محتوا و علاقه خویش را به امر پژوهش در علوم رفتاری نشان می دهد (مطلبی .قاسم..(1380

-2 بحث و نتایج :
-1-2 ماهیت روانشناسی محیطی و حوزه های کارکردی آن:

انسان با توجه به نیازها و هدف های خود محیط را دگرگون می کند و به طور متقابل تحت تاثیر محیط دگرگون شده قرار می گیرد بویژه فن آوری بیشرفته موجب می گردد تاثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد.برخی این دگرگونی سریع محیط را مخرب و موجب انحلال در نظام زیست محیطی"انسان - محیط" می دانند و بر این نکته تاکید دارند که هرنوع دگرگونی اساسی و عمیق در محیط طبیعی بایذ باتوجه به تاثیر بلند مدت آن بر انسان و بیش بینی نتایج مثبت ومنفی آن انجام گیرد .دگرگونی سریع از ویژگی های بنیادی دوران اخیر است.هر روز شهر ها ومحله ها و بناهای جدید ساخته می شود اینگونه "موقعیت های کالبدی" برخی الگوهای رفتاری و نقش های اجتماعی نوینی را برساکنان خود تحمیل می کنند یا برخی الگوها و معیارهای رفتاری را


2

تقویت وبرخی دیگر را تضعیف می نمایند و به طور خلاصه جهت و ابعاد جدیدی به رفتار ساکنان خود می بخشند(مرتضوی، 1380، .(2

-2-2 تأثیر محیط بر رفتار

فرض بر این است که محیط در سطوح مختلفی رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد. رفتارهای آنی، تابعی از وضعیتی هستند که در آن اتفاق میافتند. برای مثال، آرایش مبلمان و اثاثیه در یک اتاق بر شیوه تعامل افراد در آن اتاق با یکدیگر، تأثیر میگذارد. شخصیت مردم یک کشور، توسط طبیعت و نوع محیطی که برای مدتی طولانی در آن زندگی میکنند شکل میگیرد. تفاوتهای نژادی در شخصیت، تا حدّ زیادی، به تفاوت محیط هایی که مردم نژادهای مختلف برای چندین نسل در آن زیستهاند، بستگی دارد. (موس، (1976 برای مثال، فرض بر این است که آب و هوا بر روی خلق و خوی انسان تأثیر می گذارد. آب و هوای سرد مردم را فعّال«» و »سختکوش« میکند. احتمال انجماد، باعث ایجاد حس ناامنی میشود و در یک محیط سرد، فرد باید به طور مداوم کار

کند تا بدنش را گرم نگه دارد. مردمی که در نواحی سردسیر زندگی می کنند باید برای زندگیشان از قبل برنامهریزی کنند، غذا و وسایل گرمایی ذخیره کنند و لباسها و کفشهای مناسب برای زمستان فراهم سازند. محیط نامساعد و دشوار، مردم را پرخاشگر و جسور میکند. مردم این گونه محیطها آدمهایی عملگرا بار میآیند و رویکرد آنان به محیط، تجاوزگرانه، رقابتجویانه یا بهرهبردارانه است. گفته میشود که علم و فناوری، نتیجه این نوع رویکرد به محیط است.

در نقطه مقابل، مردمی که در آب و هوای گرم زندگی میکنند، معمولاً آدمهایی غیرفعّال«» و »کمتوجه« هستند. ویژگی این نوع خلق و خو، تنبلی و سستی است. کار کردن در مکانهای بسیار گرم، به خاطر عرق کردن و زود خسته شدن، ناخوشایند است. در مناطق استوایی، فصلها تفاوت چندانی با هم ندارند و استخراج منابع در طول سال آسان است. این نوع آب و هوا، گرایش به تسلیم شدن، دست برداشتن و پذیرفتن شرایط را تقویت میکند و رویکرد به محیط، همراه با ترس و خرافات است. آب و هوای معتدل، مردمی با خلق و خوی »خالص« و »معتدل« بار میآورد. ویژگی این نوع خلق و خو، آگاهی از خود و رابطه با محیط است. زندگی این افراد در هماهنگی با محیط است و بینشی که نسبت به نقش محیط در بهبود زندگی دارد، باعث احساس نیاز به حفظ محیط طبیعی میگردد. ویژگی خلق و خوی معتدل، کل گرایی، شهودی بودن و متوازن بودن است. حیوانات هنگامی که در محیط غیرطبیعی خود قرار بگیرند، رفتارشان آشفته و غیرعادی میشود. نشان داده شده است که حیوانات، نیازهای رفتاری متناسب با عادتهای طبیعی خود دارند. برای مثال، خرس قطبی، که از رودخانه ماهی میگیرد نیاز به

تحرّک داشتن برای ماهیگیری دارد. امّا در قفس، چنانچه فرصت ارضاء این نیاز را پیدا نکند، نشانههایی از رفتار ناشی از گرسنگی را بروز خواهد داد، حتی اگر غذای کافی در اختیارش گذاشته شود. بسیاری از حیوانات در قفس، نشانههایی از رفتار غیرعادی مثل بیاختیاری از خود بروز میدهند. افزایش جمعیت، فراتر از حدّ طبیعی نیز نوعی تغییر محیط محسوب میشود و به استرس ناشی از جمعیت میانجامد و باعث پرخاشگری و نقش رفتاری میگردد.

مطالعات بسیاری، تأثیرات مخرّب شهرنشینی بر روی رفتار انسانی را نشان میدهد. الگوهای رفتار غریزی انسان نیز در شرایط شهرهای شلوغ تغییر میکند. همچنین نشان داده شده است که وقوع بیماریهای روانی با شهرنشینی افزایش یافته است. بیشترین میزان شیوع اسکیزوفرنی در مراکز شهرهاست. تنها یک پنجم جمعیت شهرهای بزرگ، نسبتاً به دور از نشانه های آسیبشناسی به سر میبرند. نرخ جرم و جنایت در شهرهای بزرگ به مرز هشدار دهندهای رسیده است و بسیاری از شهرهای عمده جهان به عنوان شهر جرم و جنایت شناخته می شوند. خشونتهای فزاینده مادران نسبت به فرزندان و نرخ رو به رشد طلاق و تولد نوزادان نامشروع، نشانگر تغییر و فروپاشی الگوهای رفتار غریزی در انسانهاست.

روانشناسان محیطی همچنین به مطالعه اثرات محلههای مختلف زندگی انسان مثل محلههای کم ارتفاع و ویلایی، آپارتمانی، فقیرنشین و غیره بر پیدایش الگوهای رفتاری میپردازند. اثرات خصوصیات مختلف نهادها و سازمانها بر روی رفتار کارکنان و

3

همکاران، از دیگر موضوعات مورد مطالعه در روانشناسی محیطی است. پژوهش بر روی تأثیرات انزوا و محیطهای یکنواخت و خسته کننده را نیز میتوان در همین بخش قرار داد. ارگونومی یا مطالعه جنبه های مختلف محیط کار نظیر گرما، نور و غیره در ارتباط با کارایی و بهرهوری نیز بخشی از روانشناسی محیطی را تشکیل میدهد.

-3-2 روانشناسی محیطی کاربردی

هدف روانشناسی محیطی کاربردی، مدیریت بهتر محیط برای زندگی و رشد روانی بهتر است. این رشته به مطالعه راههای موثر حفظ محیط طبیعی، روشهای بهتر طراحی شهرها و محلات، و ابزارهای ارتقاء آگاهی محیطی در بین مردم میپردازد. روانشناسی کاربرد زیادی در برنامهریزی شهری دارد. مطالعه بر روی چگونگی کارکرد اجتماعی، نیازهای روانشناختی مردم و علایق و سلایق آنها باید در برنامهریزی رشد شهرها در نظر گرفته شود. از آنجا که محیط، شکلدهنده و محدود کننده رفتارهاست، برنامهریزی مناسب به منظور اطمینان یافتن از حداکثر رضایتمندی، کارایی و رشد، ضرورت دارد.

روانشناسی معماری به مطالعه چگونگی بازتاب نیازها و اولویت های مردم در سبکهای معماری و نیز چگونگی شکلدهی رفتارها توسط طراحیهای مختلف میپردازد. پیش از به دست آوردن یک طراحی قابل قبول، بررسی دقیق و مناسب نیازهای فرهنگی، اجتماعی و شخصی ساکنان ضرورت دارد. یک طراحی موثر باید آزادی رفتار، تحرّک پذیری و انعطافپذیری را به حداکثر برساند. از دیگر ملاحظات میتوان به استفاده درست یا نادرست از فضا و نیازهای متفاوت و گاه متضاد محرمانگی و اجتماعی بودن اشاره کرد. آموزش مردم در مورد استفاده موثر فضا و مطالعات بعدی درباره اثربخشی انواع مختلف طراحیها، ضرورت دارد. به عنوان مثال، آگاهی از نقطه نظرات جدید درباره چگونگی کارکرد اداره، مدرسه یا بیمارستان، به هنگام طراحی، اهمیت دارد. اطلاع دقیق از انواع فعالیتها و برنامهها و الگوهای تعامل انسانی که در یک ساختمان صورت خواهد گرفت، برای طراحی مناسب معماری آن ساختمان ضرورت دارد.

نشان داده شده است که نزدیکی به عناصر طبیعی مثل گیاهان، درختان و آب، باعث آرامش بیشتر انسانها میگردد. در نتیجه، یکی از ملاحظات اصلی معماران و برنامه ریزان شهری، چگونگی به کارگیری عناصر طبیعی در طراحیهایشان است.

دکتر اصغر دادخواه، روانشناسی که سالها در خصوص معماری و طراحی فعالیت کرده است در این باره می گوید: »موضوعی که در معماری باید به آن توجه ویژه ای داشت، نقش معماری، طراحی به خصوص طراحی داخلی بر روح و روان انسانهایی است که می خواهند از ساختمان یا یک محل اسکان استفاده کنند؛ به همین دلیل،رعایت نکات روانشناختی در طراحی ها امر بسیار مهمی است که نباید نسبت به آن بی توجه بود. بر این اساس در حال حاضر بسیاری از افراد ، به رشته های جدید روانشناسی معماری یا معماری روانشناختی روی آورده اند.« به گفته او، موضوع روانشناسی دکوراسیون و معماری حدود 10 سال است که در دانشگاه گلاسکو

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید