بخشی از مقاله

چکیده
در جهان امروز پدیده حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی در مادر شهرها و کلانشهرها امری اجتناب ناپذیر و از جمله چالشهای فرا روی مدیریت شهری است.

در پژوهش حاضر، ابتدا به ماهیت شناسی اسکان غیر رسمی و ویژگیهای سکونتگاههای غیر رسمی پرداخته شده است. سپس علل پیدایش حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی و نقش آن در ایجاد آسیبهای اجتماعی و ارتکاب جرایم و همچنین بارزترین جرایم در این مناطق مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، این پژوهش نشان میدهد که مناطق حاشیهنشین به دلیل شرایط محیطی و وجود عناصر نامساعد و همچنین به دلیل بافت ناهمگون اجتماعی و فرهنگی از جرم خیزترین مناطق شهری محسوب میشوند. در پایان سیاستها و راهبردهای اجرایی به منظور پیشگیری از جرم و انحرافات اجتماعی در مناطق حاشیهنشین معرفی شده است.

مقدمه
امروزه یکی از چالشهای عمده شهرهای بزرگ و به ویژه کلانشهرهای کشور اسکان غیررسمی میباشد. وضعیت عمومی رشد شتابان جمعیت شهری و گسترش پهنه های فقر، اساس زندگی شهری در کشورهای رو به توسعه را با اوضاع نگران کنندهای روبرو ساخته است.

مسائلی چون رشد فقر، کاهش شاخصهای کیفیت زندگی، ازدیاد بیکاری، رشد سکونتگاههای غیر رسمی و آلودگیهای زیست محیطی شهرهای این کشورها را با بحرانهای متعدد روبرو ساخته است. از مهمترین مسائل گفته شده در شهرهای این کشورها، اسکان طیف گستردهای از جمعیت مهاجر و کم درآمد، در نواحی آسیب پذیر است که زمینه بروز ناهنجاریها و ناپایداری شهری را تشدید کرده است. جمعیت مهاجر، هر چند در حوزه کلان اقتصاد شهری و حتی گاهعمدتاً در بخش رسمی آن حضور دارند، لیکن در محدوده های غیررسمی سکونت یافته و از خدماتی بسیار نا چیز برخوردار میباشند.

حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی مسالهای گذرا و با ابعاد محدود نبوده و توافقی بر بقای باز تولید و بسط آن وجود دارد که حاکی از عدم رعایت راه حلها وسیاستهای متداول شهری است و رهیافتها و اقدامات نوینی را میطلبد

از دیرباز ثابت شده است که تبهکاری در شهر به نسبت تبهکاری در روستا خیلی بالاتر است. مطالعه نواحی و مناطق حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیر رسمی که ازآن تحت عنوان چالش شهری نام می برند، از جمله مباحث و موضوعاتی است که در صدر مسایل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جهان، به ویژه در ممالک در حال توسعه است. حاشیه نشینی زاییده رشد شهر نشینی ناهمگون است. فقر اقتصادی و عدم دسترسی مهاجران به مشاغل متعارف رسمی شهری موجب میشود آنان مکان هایی را برای زندگی برگزینند که اغلب فاقد هر گونه تسهیلات شهری هستند و عمدتا غیر قانونی و خارج از ضوابط ساخته می شود. این مناطق بیش از سایر مناطق شهر مخفیگاه انواع فعالیت های غیر قانونی است و اغلب با جرایم بیشتری نسبت به مناطق درونی شهر روبرو هستند.

سوالات تحقیق
سوالات تحقیق حاضر را میتوان در سه سوال زیر خلاصه نمود: -1 سکونتگاه غیر رسمی چیست و علل پیدایش آن چه میباشد؟

-2 چه نسبتی بین سکونتگاههای غیر رسمی و آسیبهای اجتماعی وجود دارد؟

-3 برای کاهش میزان جرم در مناق حاشیهنشین، میبایست چه سیاستهای پیشگیرانهای اتخاذ نمود؟

فرضیات تحقیق
- 1 به نظر می رسد بین وضعیت اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مردم و اتخاذ محلی برای سکونت ارتباط معنا داری وجود دارد.

-2 به نظر میرسد بین میزان ارتکاب جرم و میزان برخورداری از امکانات فرهنگی مناطق مختلف کلانشهرها رابطه وجود دارد.

-3 به نظر میرسد با اتخاذ برخی سیاستها و حسن اجرای قوانین کیفری و ایجاد برخی قوانین دیگر، میتوان از میزان وقوع جرم در مناطق حاشیه نشین را کاهش داد.

روش تحقیق

در این تحقیق که از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی است، جهت تحلیل موضوع از منابع کتابخانهای استفاده گردید. بررسی نتایج و آمار منتشر شده توسط سازمانهای قضایی و انتظامی، نتایج آماری و دادهای پژوهشهای میدانی، مشورت با اساتید حقوق و کارشناسان قضایی و انتظامی، از جمله مواردی بود که در تحلیل، توصیف و ارایه راهبرد، به نگارنده پژوهش یاری رساند.

تعریف اسکان غیر رسمی
یکی از زمینههای ناپایداری توسعه، گونهای از سکونت با مشکلات ویژهی آن است که امروزه از آن تحت عنوان اسکان غیررسمی نام میبرند. این چنین سکونتگاههایی علی رغم پیوستگی زیادی که از نظر اقتصادی - اشتغال - با شهر اصلی دارند، تفاوتهای اساسی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی خصوصاً کالبدی با شهر مادر دارند.

سکونتگاههای غیررسمی و نابسامان در واقع شکلی از تجمع مکانی و اسکان گروههای کم درآمد، اغلب مهاجر در نقاط آسیب پذیر است که به صورتکاملاً خودرو و فاقد مجوز رسمی از نهادهای قانونی ایجاد میگردند. این نواحی به دلیل سرعت پیدایش و عدم نظارت دستگاههای اجرایی از استانداردهای قابل قبول زیستی بیبهره بوده وعمدتاً فاقد نظام شکل یافته و مطلوب سکونتی هستند که در پاسخگویی به نیاز سرپناه فقرا به وجود میآیند.

بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، حاشیهنشینی و آلونک نشینی چالش اصلی هزاره سوم معرفی شده است. به طوری که در جهان از هر 6 نفر، یک نفر در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکند و بدون عمل مشترک دولت و مشارکت ساکنان، جمعیت یک میلیاردی زاغهها به دو میلیارد در سال 2020 خواهد رسید. این اوضاع به ویژه در کشورهای توسعه نیافتهتر بارزتر است. بر اساس بررسیهای انجام شده در سال 2000، 39 درصد جمعیت شهرنشین کشورهای در حال توسعه در این سکونتگاهها ساکن بودهاند 

ماهیت شناسی حاشیه نشینی
مفهوم حاشیه شهر در زبانهای مختلف و در شهرهای مختلف، سرگذشت های گوناگونی داشته است. برای مثال طی دهه 50 در ایران شاهد برداشتهایی از "حاشیه" هستیم:

-    عامل پس ران شهری آنها از شهر رانده به حاشیه کشانده است
-    حاشیهنشین کسی که جذب اقتصاد شهری نشده است.
-    حاشیهنشین یعنی کسی که به عنوان یک شهروند مشروع در جامعه شهری پذیرفته نشده است .

اگر انتخاب مسکن و سازش با نوع آن را نوعی رفتار اجتماعی بدانیم، خود تن دادن به سکونت در مسکن های حاشیه ای و انتخاب چنین سکونتگاههایی، حال به هر دلیل، دلیل جدا بودن شیوه جدا بودن شیوه زندگی حاشیهنشینان از دیگر ساکنان شهری است .

این عبارت ها شاهد نوعی پیش فرض جدایی شهر از غیر شهر هستیم. شهری که همواره با توسعه مدرن اش خود را بی بدیل می داند و در صدد است تا هر آنچه را که غیر شهر می یابد از خود به دور افکند و به حاشیه براند.
 چیزی که عمدتاً بر بعد فیزیکی این محلهها تاکید دارد و آنها را به عنوان بر هم زننده شکل شهر تلقی میکند و میپندارد که با تهیه آپارتمانهایی استاندارد برای رفع این معزل، با بهبود شرایط فیزیکی می توان به موضوع "حاشیهنشینی" پایان داد.

از سویی دیگر در کشورهای توسعه یافتهای مثل فرانسه، کلمه های فوبورگ - متداول از قرن دوازدهم - و بانلیو - متداول از قرن سیزدهم - به معنی حومه امروزه معرف "حاشیه های نه چندان خوشنام شهرها" هستند، هر چند دیگر نه واقعیت فیزیک "زاغه" وجود دارد، نه هیچ نوع سکونتگاه نامتعارف دیگری. به همین ترتیب کلمه عربی داحیه - Dahiye - به معنی حومه، کلمه ای است که در شهر بیروت طی جنگ داخلی لبنان برای نامیدن حاشیه جنوبی پایتخت بکار رفت و منظور از آن مجموعه محله های مورد سکونت شیعان بودند. این کلمه به مرور زمان در اذهان عمومی تداعی کننده فضای فقر، فضای غیر قانونی و هرج و مرج شهری است

ویژگیهای اسکان غیر رسمی
اوصاف عمومی مناطق حاشیهنشینی به شرح زیر میباشد:

-1 سیمای نامطلوب : عمده ترین نماد جهانی حاشیهنشینی سیمای نامطلوب آن است که احساس و وجدان و دیدگان آدمی را می آزارد، ساختمانها تخریب شده و فرسوده شده نشان می دهد. گذرگاهها ومعابر پرپیچوخم و کم عرض بوده و معمولا راه دسترسی خودروهای امداد اعم از آتشنشانی، اورژانس و پلیس در مواقع بروز حوادث و خطرات وجود ندارد.

-2 پایین بودن سطح بهداشت عمومی و سلامتی حاشیهنشین ها فاقد بهداشت عمومی و خصوصی در حد واندازه استانداردهای جهانی و حتی ملی هستند و اقدام علیه بهداشت عمومی و محیط زیست در چنین مناطقی شایع است. انباشت زباله ها و عدم جمع آوری آنها، جریان فاضلاب منازل در کوچه ها و عدم دفع بهداشتی آن، آلودگی های صوتی و آلودگی هوا و غیره در این محلات مشهود است.

-3 فقدان شغل رسمی و در آمد کافی اکثر خانوادههای حاشیهنشینی شغل رسمی برای تامین معاش خود ندارند و چون این افراد عموما فاقد مهارت وتخصص و سرمایه گذاری می باشند به مشاغل کاذب و بعضا مجرمانه مثل دست فروشی، کوپن فروشی، تکدی گری، زباله دزدی، خرید وفروش مواد مخدر و مشروبات الکلی روی می آورند. بر حسب آمارهای موجود حدود 20 در صد افراد این مناطق فاقد شغل می باشند.

-4 وجود خرده فرهنگهای خاص مناطق کوچک در مناطق حاشیهنشین خرده فرهنگهای خاص مناطق کوچک هر یک از خانوارها که قبلا ساکن آن بودند مشاهده می شود. این فرهنگها بسیار دیر جذب فرهنگهای شهری می شوند و این امر و نیز فقر فرهنگی افراد امکان نفوذ از نظر فرهنگی و اجتماعی را در آنها برای اجرای برنامههای مختلف اجتماعی، چون بهداشت و تنظیم خانواده و غیره مشکل می کند.

-5 تراکم جمعیت ترکیب سنی جمعیت در این مناطق نشان می دهد که علیرغم جوان بودن بیشتر رؤسای خانواده ها بعد خانواده وسیع است متوسط تعداد جمعیت هر خانوار حدود 4/5 در صد میباشد که با در نظر گرفتن مساحت کم منازل موجود در مناطق حاشیهنشینی به تراکم بیش از حد جمعیت در این مناطق پی خواهیم برد.

-6 فقدان یا کم بودن امکانات آموزشی و رفاهی و پایین بودن سطح سواد و تحصیلات به لحاظ پایین بودن سطح آگاهی و مشکلات معیشتی و فقدان امکانات آموزشی و غیره نرخ با سوادی بسیار پایین است و حسب تحقیقات انجام شده حدود 2/5 در صد افراد این مناطق میزان تحصیلات خود را در سطح دیپلم و فوق دیپلم بیان کرده اند. و افت تحصیلی و آموزشی شدیدی در این مناطق دیده می شود.

-7 اعتیاد از عوامل گرایش به اعتیاد، فقر، بیکاری، فقدان برنامه صحیح جهت پر کردن اوقات فراغت، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و در دسترس بودن مواد مخدر را می توان نام برد معمولا در مناطق حاشیهنشینی بسیاری از این عوامل قابل رؤیت است و بدان جهت اعتیاد به مواد مخدر در بین جوانان این مناطق و همچنین خرید و فروش مواد افیونی روز به روز افزایش مییابد.

تحقیقی که در مناطق حاشیهنشین شهر تبریز صورت گرفته است نشان میدهد که میزان آلودگی به مواد مخدر در دو منطقه از مناطق شهری شکل غیر طبیعی داشته که عبارتند از :

الف مناطق مهاجر نشین قسمت های شمال شرقی و شمال غربی که ساکنان آنها اکثرا از بومیان شهرستان اهر و ارسباران می باشند و بیشتر انها خانواده های تهی دست و فقیر اجتماعی به شمار می روند.

ب مناطق مهاجر نشین قسمت های جنوبی شهر که در اطراف قبرستان بقائیه و قبرستان امامیه سکونت دارند و اکثر انها از بومیان شهرستان های مراغه، عجب شیر و بناب تشکیل شده و بیشتر آنها نیز از خانواده های فقیر و بی نوا هستند.

توجه به اسامی مناطق ذکر شده که شامل محلات کشتارگاه قدیم، کوی مجاهدین - شاه آباد سابق - داداش آباد و خلیل آباد و باقر آباد و بازارچه سیلاب و کوی ایده لو و محله یانوق و زنگوله باغ و قسمت-های پایانی خیابان شهید منتظری - مارالان سابق - به صراحت نشان دهنده حاشیهنشین بودن مناطق یاد شده میباشد.

-8 منبع و مرکز انحرافات و کجرویهای اجتماعی فقر و ناتوانی یا عدم تمایل بازار رسمی اقتصاد شهر، به جذب حاشیه نشینان، آنان را به بازار فعالیتهای غیر رسمی می کشاند. بازاری که بخشی از محصولات آن در زمره امور ممنوع و بزهکارانه مثل مواد مخدر، دزدی، فحشاء هستند. کمبود یا فقدان مراکز تامین خدمات امنیتی و انظباتی مانند پاسگاهها و کلانتری ها در این مناطق آنها را بدل به مراکز امن و خالی از نظر برای افراد و گروه هایی کرده است که به شیوه های بزهکارانه ارتزاق می نمایند .[6] همچنین این مناطق به لحاظ اینکه برای بزهکاران امن می باشد محل مناسبی برای اختقای اموال مسروقه اختقای مجرمین فراری و اختفای مواد مخدر جهت توزیع آن می باشد.

همچنین سیمون چپمن  ویژگیهای عمده مناطق حاشیهنشین را به شرح ذیل لیست کرده است:

-1عموماً غیر قانونی اند.

-2 خلق الساعه اند و از مواد و مصالح مختلف در دسترس ساخته شده اند.

-3 خود ساکنان آنها را احداث کردهاند.

-4 فاقد خدمات شهری مثل آسفالت، برق، دفع زباله و... هستند. -5 توسعه بدون برنامه ریزی و اتفاقی.

-6 مکان گزینی در لبه شهر،حواشی خط راه آهن و بزرگراه و زمین خالی فاقد سکنه مجاور شهرها.

-7 در مناطق نامناسب شهر در مجاورت زمینهای رها شده و بلا استفاده.

- 8 جمعیت متراکم تشکیل شده از خانواده های پرجمعیت.

ویژگیهای جمعیتی، فرهنگی و اخلاقی حاشیهنشینان
ساکنان مناطق حاشیهنشین مهاجرانی هستند که به علل مختلف شهرهای بزرگ را هدف قرار داده اند ولی به دلایلی چون پائین بودن سطح مهارت های فنی و فقدان سرمایه کافی قدرت ورود به متن اصلی شهر را نداشتهاند.

تراکم و زاد و ولد در این مناطق بالاست که خود بالقوه مشکل زاست، گروههای خود جوش متمایل به کج روی اجتماعی در بین جوانان شکل می گیرند که در خود تضادهای نژادی و قومی و قبیله ای دارند ولی در فقر عمومی مشترکند و در مقابله با تخریب مسکن و سایر مشکلات عمومی و متحد عمل می کنند، در این مناطق به طور عمده بهداشت مقوله غریبی است عدم تطابق هنجاری و نائل نشدن به یک شناخت جامعه محور در حاشیهنشینان و همچنین سطح نازل معیشت اقتصادی این طبقه موجب انحرافات نهادینه شده در رفتار آنان می شود.

قاچاق مواد مخدر، جنایتهای مبتنی بر هیچ انگاری جامعه، رواج مشاغل کاذب غیر رسمی، فقر مفرط اقتصادی، عدم وجود مهارت فنی، سطح نازل آموزش و پرورش و سواد که منجر به بدویترین شکل ممکن آموزش شده است. عدم تخصیص بودجه مناسب برای آموزش و پرورش علاوه بر کم سواد شدن جامعه منجر به نقص در جامعه پذیری می شود که مضرات آن در فراموشی آداب و کنش شهروندی و نمایان شدن کنش روستائی که سنخیتی با شاکله شهر ندارد دیده می شود و از نظر سبک زندگی بیتوته کردن چند خانواده و12-10 نفر در یک اتاق مشکلات متعدد رفتاری و اخلاقی ایجاد می کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید