بخشی از مقاله

چکیده

توانمندسازی یکی از رویکردهای نوین مداخله در سکونتگاههای غیررسمی است که از دهه 1980 در دنیا و در ایران از سال 1382با تدوین »سند ملی توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی« در دستور کار قرار گرفته است تهیه و اجرای این طرحها در ایران همواره با دو چالش اصلی مواجه بوده است: اول، آشنا نبودن مدیریت شهری با ماهیت طرح توانمند سازی و فقدان ظرفیت های لازم برای اجرا و دوم عدم اعتماد ساکنین این گونه بافتها به مدیریت شهری و به تبع آن چالش جذب مشارکت آنان.

در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تمرکز بر چالش اول، به لحاظ رویهای در پی ایجاد یک روششناسی پیوسته برای ارزیابی چند مولفهای وضع موجود و سپس کاوش راهبردی با هدف برنامهریزی برای ظرفیت سازی مدیریت شهری مرودشت2 در فرایند تهیه و اجرای طرح توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی است. در این راستا ابتدا یک سلسلهمراتب محتوایی از مولفهها، معیارها و شاخصهای موثر در تحلیل ظرفیت مدیریت شهری تدوین میگردد، تشکیل ماتریس کیفی موضوعی اولین گام از کاوُش راهبردی بوده و در گام بعدی ماتریس کمیسازی شده برنامهریزی راهبردی ارائه شده است که با استفاده از نتایج آن راهبردهای پیشرو، اقتضایی، انطباقی و حمایتی در زمینه ظرفیت سازی مدیریت شهری مرودشت ارائه گردیده است.

در این پژوهش وزن دهی به شاخص ها از طریق روش بحث گروهی اسمی - NGD - صورت گرفته و سایر اطلاعات مورد نیاز شاخص ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و اطلاعات موجود در طرح توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی شهر مرودشت به دست آمده است. در پایان راهبردهای اولویتدار در راستای ظرفیت سازی سکونتگاههای غیررسمی شهر مرودشت از سوی مدیریت شهری، ارائه شده است.

.1 مقدمه

می توان گفت مبحث ساماندهی و ارتقای محیطی سکونتگاههای مساله دار شهری، از زمانی آغاز شد که راه حل پاکسازی - سیاست غالب مداخله در بافت های فرسوده و اسکان های غیررسمی تا حدوده دهه 1970 در عمل با مشکلات و انتقادات گسترده از طرف جامعه و حتی مدیران روبرو شد. اسکان غیررسمی به طور کلی می تواند در ابعادی همچون فقر مادی به علت بیکاری یا درآمد ناکافی و اغلب ناپایدار، بدمسکنی و یا بیخانمانی، فقر خدمات عمومی ، ضعف حمایتهای مالی حقوقی، قانونی و امنیتی ظاهر شود.

این نشانگان فقر و محرومیت نه تنها در زمان حال موجب تنزل شدید کیفیت زندگی میشوند، بلکه در یک چرخهی فقر موجب وخامت بیشتر وضعیت در آینده میشود. در مطالعات اخیر در مورد اسکان های مساله دار در اروپا - - LUDA Team; این ابعاد در پنج دسته اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و ظرفیتِ نهادی- سازمانی طبقه بندی شده اند. نقش جدید بخش دولتی در توانمندسازی، علاوه بر نقش سنتی تامین برخی خدمات و زیرساخت ها، حمایت و تسهیل در بالفعل نمودن توان ها و ظرفیت های این اجتماعات است و دولت در این فرآیند، نقش تسهیل گر، نهاد ساز و ظرفیت ساز را به عهده می گیرد

مدیریت شهری در ایران در برخورد با محلات غیررسمی با مسائلی همچون مشکلات مربوط به مالکیت، بدمسکنی، رشدِ روزافزون این گونه بافتها، فشارهای اجتماعی برای از بین بردن چهره خشنِ فقر، نیاز شدید به ارتقای محیطی و کالبدی، پیچیدگیهای قانونی و ضابطهای، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و پیچیدگی روابط درونیِ این ابعاد با یکدیگر، روبرو است. در بحث ارتقاء کیفیت محیط و زندگی در این گونه بافتها امروزه با حمایت سازمانهای بین المللی تاکید بر روش توانمندسازی ساکنان این بافتها میباشد که با توجه به ماهیت این پژوهش و تمرکز بر ظرفیت های مدیریت شهری در راستای رهیافت توانمندسازی ابتدا با بررسی متون مختلف و تجربیات عملی به واکاوی مفهوم توانمندسازی و بحث اصلی پژوهش یعنی ظرفیت سازی مدیریت شهری پرداخته می شود و در ادامه شاخصهای سنجش ظرفیت مدیریت شهری به عنوان مبانی نظری پژوهش تدوین و بر اساس آن و با استفاده از مدل QSPM به ارزیابی مدیریت شهری مرودشت خواهیم پرداخت تا زمینه برای راهبردهای ظرفیت سازی و اولویت بندی آنها فراهم گردد.

.1,1 اهداف پژوهش

در این پژوهش هدف اصلی ارائه راهبردهای مناسب در راستای ارتقای ظرفیت مدیریت شهری مرودشت جهت اجرای موفق برنامههای توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی و تغییر رویکرد آن نسبت به تعامل با ساکنین به عنوان یکی از کلیدهای اصلی موفقیت این طرحها مد نظر قرار گرفته و بر همین مبنا ابتدا با تدوین شاخصها و معیارهای مناسب جهت ارزیابی ظرفیت مدیریت شهری در وضع موجود در پی دست یابی به اهداف خردی همچون ارائه چارچوب کلی و مدلی مشخص جهت ارائه راهبردهای اجرایی می باشد.

2,1 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

.1,2,1 توانمندسازی

توانمندسازی به معنای تمرکززدایی و کاهش قدرت دخالت و مسئولیت های دولتی و تفویض این قدرت و مسئولیت به ساکنین و جوامع محلی است. چرا که بنگاهها و نهادهای مرکزی در تامین نیازهای جوامع محلی، غیر موثر و ناکارآمد عمل کرده و در عین ایجاد نارضایتی، موجب تضعیف توانِ نهادهای محلی می شوند - . - Litvack J; 1998 بر همین اساس در راستای تعیین سیاستهای عمدهی توانمندسازی، بانک جهانی توصیهمستقیمی در مورد لحاظ نمودنِ چهار سیاستِ عمدهی توانمندسازی در بهبود وضعیت محرومین شهری دارد: -1 تمرکززدایی -2 خصوصی سازی -3 آزاد سازی و تسهیل ضوابط-4 نیازمبنایی

بنابراین رویکردِ توانمندسازی به دنبال ایجاد شرایط مشارکتِ پایدار است که "لازمه این امر افزایش آگاهی و دانش برای ایجاد شرایط مناسب جهت تفویض قدرت تصمیمگیری به اجتماع محلی است و داشتن شرایط و قدرت تصمیمگیری به عنوان کلید کنترل و توانایی مدیریت اجتماع در استفاده خلاقانه و سازنده از منابع درونی و سرمایههای محلی و تقویت پایدار این داراییها است.

.2,2,1ظرفیت سازی مدیریت شهری

واژه »ظرفیت سازی« یا »توسعه ظرفیت« مدیریت شهری فرایند ارتقاء سطح ظرفیت انسانی و نهادی را توصیف میکند و شامل توسعه منابع انسانی، سازمانی و مباحث نظارتی که در حیطه کاری شهرداری است میپردازد . - Plummer; 2003 - در یک تعریف جامعتر میتوان ظرفیتسازی مدیریت شهری را به عنوان »توانایی برای انجام وظایف مناسب و مقتضی ایفای نقش موثر، کارآمد و مفید« تعریف نمود، بر این اساس میتوان گفت حکمروایی خوب نیازمند ظرفیت سازی در تمام سازمانها و نیروهایی می باشد که نقش کلیدی در مدیریت و توسعه شهر ایفا مینمایند

امروزه توقع از نحوه فعالیت مدیرت شهری بویژه شهرداری، افزایش سطح تعامل با شهروندان است به ویژه ساکنان محلههای فرودست شهری، این امر مستلزم مهارتها و دانشی متفاوت و تغییر جهت از نگرشهای سنتی به سوی ارائه خدمات و مشارکت است

Khan;این دگرگونیها کارکنان شایسته داخلی، ظرفیتهای مدیریتی و رشد مشارکت با سایر عوامل ذینفع را طلب خواهد کرد. بر این اساس ظرفیتسازی مدیریت شهری معطوف به گروهها و ارگانهایی همچون کارکنان خدمات شهری به انضمام مدیران، کارکنان و تصمیم گیران شهرداری و نظام مدیریت شهری محلی، سازمان اجتماعات محلی - - CBOs - HIS,1996 - و سازمان های غیردولتی - - NGOs - و پیمانکاران و تامین کنندگان خدمات در بخش خصوصی می باشد که هدف نهایی آنان ارتقاء اشکال ارائه خدمات پایدار و موثر به فقرایی است که در نواحی شهری زندگی میکنند.

بطور کلی می توان گفت ظرفیت سازی فرایندی است که در طی آن اشخاص و گروهها، فعالیتها و مسئولیتهای جدیدی را که از آن تحت عنوان »یادگیری از طریق انجام امور« نام برده میشود، بر عهده میگیرند. - A.C.O.R.D; و هدف آن، فزونی بخشیدن به دامنه اختیارات، رشد سرمایه اجتماعی، ایجاد محیطهای توانمندساز، رفع تبعیض اجتماعی و جهت بخشیدن به رفتارهای فردی و اجتماعی میباشد - UNDP,1998 - که دراین پژوهش منظور از ظرفیت سازی ارتقاء توانایی های مدیریت شهری در این راستا میباشد.

دستور کار - UNCED,1992 - 21 ظرفیت سازی را در برگیرنده قابلیتهای انسانی در زمینه برنامه ریزی و هماهنگی سازمانی، نهادی تعریف می کند و هدف بنیادی ظرفیت سازی را افزایش توانایی ساختارهای تشکیلاتی در آموزش و جلب مشارکت بیان می دارد. در سال UNDP 1991، ظرفیت سازی را خلق محیطی توانمندساز به همراه چارچوب قانونی مناسب در راستای توسعه نهادی شامل مشارکت اجتماعی، توسعه منابع انسانی و نظامهای مدیریتی تعریف کرده است.

توسعه سازمانی یا نهادی از طریق آموزش نیروی انسانی، تضمین مدیریت پاسخگو و کارآمد در راستای شفافیت و پایداری منابع مالی و ساختارهای تسهیلگر مشارکت عمومی امکان پذیراست. - Sohail Khan, 2004 - در منابع مختلف پیش نیازهای گوناگونی جهت ظرفیت سازی مدیریت شهری معرفی شده است که به طور خلاصه در جدول زیر ارائه شده است. نگارندگان با الهام از مباحث ذکر شده چارچوب نطری تحقیق را مشخص کرده و شاخصها را در چهار بعد جلب مشارکت اجتماعی، ساختار تشکیلاتی و آموزش، برنامه ریزی و هماهنگی و تامین مالی و وضعیت درآمد طبقه بندی نموده اند.

جدول شماره-1 شاخصها و معیارهای ظرفیت سازی مدیریت شهری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید