بخشی از مقاله

چکیده

بر طبق بدیهی ترین اصول فلسفی ایجاد،اعتالء،افول واضمحالل تمدنها معلول به علتهای خاصی است که تمدن نااوین اسااالمی نیااز از ایاان قاعااده مسااتثنی نیساات. مقدمااه ایجاااد تماادن نااوین اسااالمی اسااتقرار یااک نظااام ارزشی،برقراری امنیت ،همبستگی ملی ،قانون و قانون مداری و اقتدار حاکمیت است.

در خصوص قانون و قانونگذاری مهمترین مسئله منبع تغذیه و ضمانت اجراء ان میباشاد. از فوا اد قارار دادن فقه اسالم به عنوان منبع تغذیه قانون این است که افراد ضمن رعایت قانون احساس میکنند به شرع نیز ملتازم می باشند و عمل انها امتثال اوامر الهی است. علیرغم نقطه قوت فوق ،تغذیه قانون ازفقه موانعی نیز دارد کاه از جمله انها میتوان به اختالف مذاهب و اراء فقهی ، متاثر بودن فقه از زمان و مکان و مشکالت خاص تقنین فقه نام برد. راه حل مشکالت فوق ،تقریب مذاهب اسالمی،مطالعات تطبیقی در حوزه فقه اسالمی ،ترقی دادن فقاه اساالم وبه روز نمودن ان و تطبیق ان باپیشرفتهای علمی میباشد.

مقدمه

مروری بر تاریخ نشان میدهد که درخشندگی و افول تمدنها امری مسلم و قطعی است و بی گمان نه اعتلای تمدنها امری تصادفی است و نه انحطاط انها اتفاقی است ،بلکه اعتلاء و افول تمدنها مانند هر پدیده دیگر معلول علل و عواملی خاص است.

بدیهی است شناخت این عوامل به ویژه برای افراد تاثیر گذار در سرنوشت جامعه امری سازنده است، زیرا شناخت این عوامل ، این فرصت را فراهم میاورد تا افراد در افرینش و تقویت این عوامل بکوشند که کوشش در این باره کوشش در اعتلاء تمدن است.

مهم ترین این عوامل از قرار زیر است که مختصرا به بررسی انها میپردازیم:
الف- برای اینکه جامعه به نقطه زایش و اعتلاء تمدن مورد نظر خود نائلاید ،لازم است پیش از ان به استقرار یک نظام ارزشی که به موجب ان ،معیارهای خوبی و بدی تعیین میشود ،دست یافته باشد ،زیرا تمدن محصول فکر فرد یا ملتی خاص نیست بلکه پدیدهای است که به صورت گروهی انجام میگیرد و زیربنای ان عقیده مشترک مردم است.

فرید وجدی در تاکید بر بنیادین بودن نقش دین و معنویت در تاسیس تمدن میگوید:

تمدن با هر سرزمینی سازگار و با هر نژادی قابل دوام است ولی در سرزمینی که ارکان تمدن یکنواخت و هماهنگ باشد یعنی نیروهای مادی و معنوی ، قوای جسمی و روحی بطور مساوی تکامل پیدا کنند ، تمدن میتواند در راه ترقی گام بردارد.

ب-از جمله مولفههای موثر در شکل گیری تمدنها ،برقراری امنیت در جامعه است چرا که تا فضایی ارام و بستری توام با امنیت فراهم نشود و اضطراب و دل مشغولیهای زیان بار فرو ننشیند نه جامعه سامان مییابد و نه تمدن شکل میگیرد ."اللهم انی اسئلک الامن و الایمان بک".

ج - یکی از پیش زمینهها که شکل گیری تمدن ناگزیر از ان است ، همبستگی ملی است . این عامل که ابن خلدون از ان به عنوان - عصبیت - یاد کرده است ،عاملی است که انگیزه لازم را فراهم میاورد و همکاری گروهی و تعاون هدفمند را شکل میدهد.

د- قانون و قانون مداری یکی دیگر از عوامل مهم در زایش و اعتلاء تمدنها ست زیرا قانون مانند خون در عروق جامعه است. اگر جامعه از قانونی فراگیر و متقن برخوردار باشد و احاد جامعه بدان وفادار باشند جامعهای استوار سامان مییابد و تمدنی ماندگار شکل میگیرد.

با توجه به اینکه قوانین اسلامی ریشه عمیق در فقه اسلام دارند و به زبان ساده تر نیمی از فقه با عظمت اسلام را معاملات تشکیل میدهد که در واقع حقوق اسلامی است ، این دغدغه مطرح میشود که تقنین فقه یعنی شکل قانونی دادن به فقه چه موانع و راهکارهایی دارد که این مقاله به این مهم میپردازد. به عنوان مثال یکی از این دغدغهها این است که :

بی تردید در مسایل فقهی بین فقهاء اختلاف نظر است حال در موارد اختلاف نظر کدام مرجع ملاک عمل برای قانونگذاری قرار گیرد؟ نظر مشهور یا اعلم یا ولی فقیه یا...

ه- این امر مسلم است که صرف وجود قانون ، کافی نیست بلکه جامعه زمانی سامان مییابد و به تمدن مطلوب دست خواهد یافت که از رهبری اگاه و پای بند به اصول جامعه برخوردار باشد تا مردم گرد او جمع شده و او مردم را به سمت تمدنی استوار رهنموناید. در تفسیر ایه شریفه "و ذروا ظاهر الاثم و باطنه ]"انعام:[120 امام میفرماید:
ظاهر اثم گناهان معمولی است و باطن ان امام فاجر است و ظاهر ثواب ثوابهای معمولی است و باطن ان امام نیکوکار است

و- از جمله عوامل موثری که در ساماندهی تمدن نقشی به سزا دارد ، اقتدار حاکمیت است. در علوم سیاسی برای تشکیل حکومت پنج عامل را موثر میداند که عبارتند از :جمعیت ، سرزمین ، حکومت، قانون و اقتدار حاکمیت.[4]

باید حاکمیت از قدرت لازم برخوردار باشد تا بتواند عواملی که در زایش و اعتلاء تمدن لازم است را فراهم اورد.
پس از این مقدمه به بررسی مسئله اصلی یعنی "تاثیر قانون برگرفته از فقه در تحقق فرهنگ نوین اسلامی و موانع و راه کارهای ان " میپردازیم.

سوالهای پژوهش

در اینکه ایجاد و اعتلاء تمدن نیاز به قانون و قانونمداری داردهیچگونه تردیدی نیست. انچه محل بحث است این است که ایا قرار دادن فقه اسلامی به عنوان منبع اصلی قانون به اعتلاءتمدن اسلامی کمک میکند و در صورت مثبت بودن پاسخ ایا نمونههای عملی وجود داشته که فقه اسلام منبع قانونگذاری باشد و در عمل موفقیت امیز باشد.

ایا امپراطوری اسلامی که در زمان خلفاء بنی العباس تشکیل شد و عمده منبع قانون ، فقه بود و به همین دلیل ابویوسف قاضی القضاه هارون برای ایجاد وحدت رویه چهار مذهب حنفی،مالکی،شافعی و حنبلی را برای انشاء اراء قضایی ،رسمی اعلام کرد و سایر مذاهب غیر رسمی شدند ،موجب رشد و شکوفایی فقه و حقوق شد یا موجب انحطاط فقه و قضاء گردید؟

به چه دلیل در تدوین قانون مدنی فرانسه یکی از مهمترین منابع ،جامع عباسی شیخ بهایی بود؟
امپراطوری عثمانی به چه دلیل به تدوین کتاب "المجله الاحکام العدلیه" به عنوان قانون مدنی دولت اسلامی پرداخت و چرا تدوین این کتاب جزء بزرگترین افتخارات فقه و حقوق اسلام قرارگرفت؟

در صورت مثبت بودن پاسخ این سوال مطرح است که تقنین فقه چه موانع و راهکارهایی دارد؟

روش پژوهش

روش تحقیق تحلیلی است

بیتردید در هر جامعه دارای حکومت، قانون و قانونگذاری از جمله نیازهای اولیه است. جامعه اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست و از آنجا که در چنین جامعهای، شریعت اسلامی مبنای رفتار فردی و جمعی است طبیعتا قانون نیز تحت تأثیر شرع است.

در میان علوم دینی علم فقه متکفل بیان شریعت است و با این که معمولا افعال مکلفین را موضوع این علم در نظر گرفتهاند،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید