بخشی از مقاله

چکیده

پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را به کانون اصولگرایی اسلامی در سطح جهان اسلام، به ویژه در منطقه حساس خاورمیانه، تبدیل و سبک نوینی از مبارزه با اشغالگران صهیونیست را ارائه کرد که بر اسلامگرایی و بازگشت به ارزشهای ناب اسلامی مبتنی است. در بعد نظامی، رژیم صهیونیستی از سلاح اتمی و همچنین حمایت همه جانبه دولتهای قدرتمند نظامی جهان بهویژه آمریکا برخوردار است. از اینرو، جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با سیاستهای نظامی و تهدیدات رژیم صهیونیستی در منطقه از قدرت هوشمند بهره میگیرد.

به گونه ای که  :

-1 از توان نظامی حداقلی و عملیاتهای شهادتطلبانه حزباالله لبنان و گروههای مبارز بهعنوان قدرت سخت

و -2 از دیپلماسی عمومی ضد جنگ، تفکر مقاومت، روحیه جهادی، روحیه استکبارستیزی و شعار کمک به مظلومان جهان در جهت مهار ماشین جنگی و سیاستهای نظامی به عنوان قدرت نرم استفاده مینماید. این مقاله به بررسی مؤلفههای مؤثر قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران در مهار سیاستهای نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته است.

مقدمه

امروزه، کشورهای جهان با بهرهگیری از دانشها و فنآوریهای نوین، تمام امکانات خویش را به ویژه در حوزههای سایبری، مجازی و رسانههای گوناگون تجمیع ساخته تا موجبات تقویت قدرت نرم آنها فراهم شود. رویکرد آمریکاییِ قدرت هوشمند و ترکیب موقعیت محورِ جنگ سخت و جنگ نرم در راهبرد آن کشور و اعلام جنگ سایبری پنتاگون، گونههای موجود و مستندات عینی این جریان فزاینده در عصر جدید میباشند. در این مسیر جدید، قدرت هوشمند دربرگیرنده ظرفیتهای گوناگون در فرآیندهای خاص میباشد و چنان که گفته شده است، قدرت هوشمند به معنای کاربرد کارا، مستمر، همزمان و هماهنگ شده تمام نقاط قوت یک کشور در بخش خصوصی، دولتی و ظرفیتهای فرهنگی و سیاسی موجود و توسعه آن در مقابل تهدیدات جدید است .

ایران در مصاف با جبهه استکبار در عرصه بینالمللی، رویکرد شایستهای را که از سالهای گذشته در این حوزه آغاز نموده، همگام با تحولات نوین بینالمللی ارتقا بخشیده و درصدد بهرهگیری از آن بوده و هست چرا که در شرایط فعلی، استفاده هوشمندانه از قدرت، یک الزام برای تأمین منافع و اقتدار ملی ایران اسلامی است. در این راستا، فرهنگ ایرانی- اسلامی، بعد دیگری از قدرت جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید. فرهنگ مذهبی جامعه ایران موجب شده است که دین، مرکز ثقل فرهنگسازی و جامعهپذیری را در ایران شکل دهد، بهطوری که حتی فرهنگ سیاسی ایران نیز تأثیرپذیری زیادی از دین داشته باشد. مصداق بارز این امر، تأثیر فرهنگ عاشورایی در ساخت اجتماعی و تحولات سیاسی ایران در چند دهه گذشته است .

از آغاز دهه 1980 میلادی و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حرکت جهان به سمت دینداری نمود بارزتری یافته است. صحت این گفته در موج اخیر بیداری اسلامی در منطقه و بیداری انسانی در جهان، آشکار است. در چنین شرایطی، معنویت محوریِ فرهنگ ایرانی، اهمیت دوچندان یافته و نقش مهمتری در ایجاد قدرت هوشمند مییابد. در حال حاضر، تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران بر سطوح مختلف نظام بینالملل به نحوی است که همگان به آن اذعان دارند. در این راستا عامل اصلی که باعث گردید تا آمریکاییان از »خاورمیانه بزرگ« به »خاورمیانه جدید« تغییر جهت دهند، توجه به این نکته است که تحولات جدید منطقهای بهویژه در عراق نشان داد که جمهوری اسلامی ایران علاوه بر دستیابی به سطوح بالایی از تأثیرگذاری بر تحولات منطقهای، توانسته است از طریق سرمایهگذاریهای گذشته خود در تحولات منطقهای، یک »قدرت استراتژیک - موسوم« به جبهه مقاومت - تشکیل دهد که عملاً به عنوان مانع اصلی اجرای طرح خاورمیانه بزرگ عمل میکند.

نقطه محوری این قدرت استراتژیک، تشدید و تقویت »حرکتهای مقاومت اسلامی« است که در این میان، گروههای مقاومت به عنوان رکن اصلی، سیاستهای ایران را در راستای تضمین استقلال و امنیت اسرائیل به عنوان هدف اصلی طرح خاورمیانه بزرگ تسهیل میکنند. در این بین، آنچه برای جمهوری اسلامی ایران در مهار سیاستهای نظامی رژیم اشغالگر قدس بیشترین نقش را بازی میکند، حزباالله لبنان است.

با نگاهی اجمالی به تحولات خاورمیانه از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد دو بعد اساسی قدرت ایران در لبنان هستیم. هم بعد قدرت سخت و نظامی که مصداق آن، پیروزیهای حزباالله در جنگهای اخیر با ارتش رژیم صهیونیستی است و استفاده از توان نظامی حداقلی و عملیاتهای شهادتطلبانه حزباالله لبنان و گروههای مبارز به عنوان قدرت سخت که مهمترین پیامد آن، جنگ 33 روزه لبنان و شکست هیمنه ارتش اسرائیل بود و هم در بعد قدرت نرم آن که مبتنی بر دیپلماسی عمومی ضد جنگ، تفکر مقاومت، روحیه جهادی، روحیه استکبار ستیزی و شعار کمک به مظلومان جهان، تشابهات تاریخی و فرهنگی از جمله فرهنگ شیعی و ... بین دو کشور هستیم؛ این امر منجر به شکلگیری قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران در لبنان و به دنبال آن تهدید علیه اسرائیل در کوتاهترین نقطه مرزی یعنی جنوب لبنان شد .

در این مقاله ما بر آنیم که مؤلفههای قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران را که در مهار سیاستهای نظامی رژیم صهیونیستی مؤثر می-باشند، مورد بررسی قرار دهیم .

الف - چارچوب نظری

در این قسمت به نظریههای قدرت نرم و قدرت هوشمند و مؤلفههایی که در راستای موضوع پژوهش میباشند، میپردازیم. »جوزف نای« مهمترین نظریهپرداز در این زمینه است که عقیده دارد موفقیت در این جهان دگرگون شده، به فهمی عمیق از ماهیت قدرت، نقش قدرت نرم و اجرای یک توازن بهتر از قدرت سخت و نرم - چماق و هویج - در سیاست خارجی وابسته خواهد بود. از نظر وی، نظریه قدرت هوشمند، نه صرفاً قدرترمن و نه صرفاً قدرت سخت است بلکه هر دوی آنها را شامل میشود. قدرت هوشمند به این امر میپردازد که در فضای جدید جهانی و عصر تصویرسازی و با توجه به امکانات جدید به وجود آمده و چالشها و تهدیدهای پیش رو چگونه میتوان تصویری با هیبت و هیمنه و جذاب از خود ارائه نمود تا با استفاده از آن در رفتارهای کنشگران مورد نظر در این فضا تغییراتی مطلوب ایجاد کرده و زمینه برای تعامل سازنده و پویا فراهم گردد. جوزف نای در کتاب »قدرت نرم« قدرت هوشمند را این طور تصویر میکند: »این قدرت نه نرم است و نه سخت بلکه هر دوی آنها را در برمیگیرد

جی ویلسون، در مقالهاش »قدرت سخت، قدرت نرم، قدرت هوشمند«، قدرت هوشمند را اینگونه توصیف میکند. »قدرت هوشمند، ظرفیتی است که یک بازیگر، عناصر قدرت سخت و نرم را چنان ترکیب مینماید که بهطور چندجانبه موجب پیشبرد مؤثر و کارآمد اهداف بازیگر شود. پیشبرد قدرت هوشمند برای امنیت ملی یک ضرورت است و بر اساس تغییرات ساختاری بلندمدت بینالمللی و شکستهای کوتاه مدت کنونی تنظیم میشود.

کارایی هر منبع قدرت در وهله نخست به شرایط زمانی و مکانی بستگی دارد و در گام دوم به درک این امر که منابع قدرت، در طول زمان چه تغییری میکند. از اینرو، درک مؤلفههای قدرت هوشمند از ملزومات قدرت سیاست جهانی است. با چنین رویکردی، یکی از مفاهیمی که به عنوان مکمل قدرت نرم مطرح شده است، قدرت هوشمند میباشد. کاربرد قدرت نرم در عمل نشان داده که بهترین انتخاب یک کشور، سیاستی است که ترکیبی از قدرت نرم و سخت باشد تا به همراه اعمال زور، اقناع نیز استفاده شود. از اینرو، قدرت هوشمند، پاسخی به ناکارآمدی قدرت سخت و محدودیتهای قدرت نرم است. توان ترکیبی قدرت هوشمند مستلزم انعطاف در ماهیت قدرت است. البته افزایش کیفی توان ذهنی بازیگران، مهمترین عامل تعیینکننده در این فرایند به حساب میآید. بنابراین ذهن خلاق و پردازشگر، مهمترین و اساسیترین کانون در تبیین قدرت هوشمند میباشد .

مفهوم قدرت هوشمند را اولین بار، سوزان ناسل به معنای ترکیب هدفمند و خردمندانه قدرت سخت و نرم در مقابله با تهدیدات به کار برد. وی معتقد بود: »منابع اجباری و اقناعی شامل تواناییها و برتریهای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژیک باید در یک جهت هماهنگ شوند تا برآیند آن، تداوم برتری یک کشور را تضمین کند

از نظر مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، قدرت هوشمند به معنای توسعه راهبرد منسجم، پایگاه منابع و در واقع جعبه ابزاری برای دستیابی به اهداف است که هم شامل قدرت نرم و هم قدرت سخت میباشد. بدین ترتیب قدرت هوشمند، تحولی شهودی در موضوع قدرت است که مخاطبان اصلی آن را دولتها، نخبگان سیاسی، گروههای ذینفوذ و نهادهای حکومتی تشکیل میدهند

بارنس با همین رویکرد، واژه »قدرت مرکب« را به کار میبرد که در فضای پیچیده اجتماعی و بینالمللی از کارآمدی بیشتری برخوردار است، چرا که معتقد است، تأثیرگذاری فقط در شرایطی اعمال میشود که یک بازیگر از ابزار و نشانههای مختلف برای اعمال نفوذ بهره میگیرد. از اینرو قدرت هوشمند، شکل جدیدی از سازماندهی قدرت است که مبتنی بر مشارکت، انعطافپذیری و الگوهای متقاعدسازی جامعه باشد.

قدرت هوشمند در این چارچوب، به معنای توسعه یک راهبرد عملگرایانه مبتنی بر منابع و ابزارهای مناسب برای تحقق اهداف در قرن جدید است. ضمن اینکه قدرت نظامی را تولید میکند؛ بر ائتلاف همکاری و کارکرد نهادها در تمام سطوح برای افزایش نفوذ و نهادینه کردن مشروعیت در سطح جهانی نیز توجه دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید