بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به توسعه ارتباطات و فراگیر شدن آن در سطح جهانی، رسانههاي جمعی توانستهاند همه پدیدهها و عناصر فرهنگی از جمله دین را تحت تاثیر خود درآورند که تلویزیون یکی از مهمترین ابزار اثرگذار در رسانههاست. این تأثیرات، در حوزه دین نیز زمینهساز پیدایش دینی با ویژگیهاي رسانهاي شده است که از آن به رسانهاي شدن دین یاد میشود و در این راستا استفاده ما از تلویزیون در جهت توسعه تفکر و آموزههاي دینی است که ابعاد مختلف آن از دیدگاههاي آموزشی و ایجاد تنوع در برنامهسازيها مورد توجه قرار دارد درحال حاضر با توجه به اینکه تلویزیون بخش جداییناپذیر از زندگی روزمره میباشدقطعاٌ، بخش عظیمی از آگاهی و اطلاعات از طریق این رسانه منتقل میشود و برخی نظریهپردازان بر این باورند که رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاري ما را تعیین میکنند و به این سئوال پاسخ میدهد که آیا تلویزیون بر تعالیم مذهبی مخاطب اثرگذار است؟ این نوشتار درصدد است تا نقاط اشتراکی بین دو مقوله دین و رسانه و تاثیر رسانه بر دین و بالعکس بیابد تا با تقویت نقاط مشترك در جهت بهبود باورهاي دینی گامی بردارد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است از این رو با استفاده از روش اسنادي - کتابخانهاي، ضمن بررسی چالشها، به تاثیر تلویزیون بر دین اشاره شده است.
کلید واژهها: دین، تلویزیون، رسانه دینی، رسانهاي شدن دین
مقدمه
امروزه ما شاهد فراگیري بیسابقه رسانهها و وسایل ارتباطات جمعی مدرن و نوین هستیم و بالطبع در معرض شدیدترین امواج رسانهها قرار داریم. رسانهها نه تنها پل ارتباطی، بلکه وسیله تسلط بر افکار، اراده و احساسات بشریت در دوران معاصر به شمار میآیند. در این راستا، بسیاري از دست اندرکاران رسانههاي گروهی مایلند که بدانند چگونه میتوان در عرصه رسانه، اخلاق و ارزشهاي دینی را رعایت کرد و به اعتقاد اینان، آن دسته از برنامههاي رسانهها کهمشخصاً دینی هستند یا به دین میپردازند، میتوانند با تأکید بر جنبههاي معنوي و اخلاقی دین، فضاهاي آرامش آور براي مخاطبان ایجاد کنند، ولی اگر در این برنامهها بیش از حد بر هر کدام از دو جنبه تنذیري و تبشیري دین تاکید شود و اصصلاحا در خصوص هر دو جنبه افراط و تفریط گردد، قطعا در دراز مدت از کارکرد اخلاقی دینی رسانه ملی کاسته خواهد شد و اثر معکوس خواهد داشت. در فرهنگ ما گفتار و شنیدار بر نوشتار غالب است و مخاطب تحت تاثیر موعظه قرار میگیرد؛ اما تجربه نشان داده است که مخاطب بیش از آنکه تحت تأثیر موعظه قرار گیرد، از اقدام عملی موعظهگران اثر میپذیرد. موعظهگران نیز تأثیر دو جانبه دارند؛ هم تأثیري موافق با رفتارها در جامعه و هم تاثیر در شکلگیري ناهنجاريهاي اجتماعی دارند.
چنانچه گفته شد تمام سعی و تلاش تلویزیون، رسیدن به اهداف و مقاصدي است که در عین حال هر کدام به نحوي داراي رنگ و بوي تربیتی است، زیرا این رسانهها در اموري نظیر رشد شخصیت افراد در ابعاد مختلف، ایجاد ارتباط بین افراد جامعه، کمک به افراد جامعه، کمک به افراد در فرآیند سازگاري با جهان متغیر پیرامون و…دخالت دارند. در این مقاله سعی شده در اظهارنظرها از مطلق گرایی پرهیز شود و آنچه عنوان میشود جنبه نسبی بودن موضوعات در دست بررسی است.
چارچوب نظري
نیل پستمن معتقد است که تلویزیون بر مبناي تصویر عمل میکند، بنابراین نیازمند توجه احساسی است. او میگوید اختصاص فرصت بیشتر براي دستیابی به اطلاعات، جایگزین تفکر در باب معنی اطلاعات میشود. دستیابی آسان به اطلاعات افراد را از رنج تحقیق و پذیرش انتقاد، آزاد میکند ولی در عین حال وقت آنها را صرف تفکر نمیکند و افراد با تفکر انتقادي ساخته نمیشوند.
امیل دورکهایم بخش قابل ملاحظهاي از مطالعات خود را به بررسی دین اختصاص داده و توجه خود را به دین، در جوامع کوچک سنتی معطوف کرد. اثر دورکهایم به نام صور ابتدایی زندگی دینی،دین را اساساً با نابرابریهاي اجتماعی یا قدرت مرتبط نمیسازد، بلکه آن را به طبیعت کلی نهادهاي جامعه مربوط میکند.
دورکهایم قویا این واقعیت را مورد تاکید قرار میدهد که ادیان هرگز فقط یک موضوع اعتقادي نیستند بلکه همه ادیان متضمن اعمال تشریفاتی و شعایري منظم هستند که در آن گروهی از مومنان گرد هم میآیند و در مراسم تشریفاتی جمعی، حس همبستگی گروهی تقویت میشود. تشریفات مراسم؛ افراد را از امور مربوط به زندگی اجتماعی نامقدس دور کرده و به قلمرویی متعالی؛ وارد میکند.
تعریف دین
دین در زبان انگلیسی به معنی"" Religion است. به معناي ایمان نیک و شعایر؛ این واژه به گروهی اشاره دارد که طرفدارانش به طور منظم گرد هم جمع میشوند و مناسک به جاي میآورند. در فرهنگ دهخدا، فرهنگ دکتر معین و برهان قاطع، واژه دین برگرفته از ریشه