بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش بررسی مولفههای هوش هیجانی در 30 دانشآموز پایه اول ابتدایی ناحیه دو شیراز و مطالعه میزان اثر بخشی مداخلات هیجانی برآنان بود. روش پژوهش کیفی و از نوع اقدام پژوهی بود. ابزار پژوهش سیاهه محقق ساخته هوش هیجانی بود. والدین و معلم طی ده روز مشاهده کودکان ، به ثبت گویههای این سیاهه پرداختند . نتایج نشان داد که 56/7 درصد دانشآموزان از نظر معلم و 53/3 درصد آنان از نظر والدین هوش هیجانی پایینتر از میانگین داشتندو نیاز مند بهبود هوش هیجانی بویژه در ابعاد مدیریت خشم و نپذیرفتن خطا بودند .به منظور بهبود هوش هیجانی ، مداخلات هیجانی به مدت سه ماه و و روزی یک ساعت در کلاس توسط معلم انجام گرفت . نتایج نشان دادکه عملکرد دانشآموزان در زمینه هوش هیجانی از نظر معلم و والدین پس از اجرای مداخلات بویژه در زمینه کنترل خشم و انتقاد کردن بهبود یافت . به این ترتیب که نمرات هوش هیجانی آزمودنیها پس از مداخلات به ترتیب 63 و 67 درصد بالای میانگین از دید گاه معلم و والدین بود. به عبارت دیگر نمرات در فرم معلم و والدین به ترتیب 16 و 13 نمره افزایش یافت. نتایج حاصل با توجه به تحقیقات پیشین و ابعاد هوش هیجانی مورد بحث قرار گرفته است.
مقدمه

هوش هیجانی برخی موفقیتهای زندگی را پیشبینی میکند و اگر با هوش شناختی کنار هم قرار گیرند هم دیگر را تکمیل میکنند. این موفقیتها لزوما به امور تحصیلی مربوط نمیشود. - خلیلی آذر، . - 1386 مطالعات طولی انجام شده بر روی دانشآموزانی که موفقیت تحصیلی بالایی داشتند نشان دادهاست که هوش شناختی بالا لزوما به خلاقیت و شادکامی در زندگی منجر نمیشود به نظر روانشناسان برای تربیت افرادی که دارای اعتماد به نفس بالا باشند و بتوانند از زندگی خود لذت برده و زندگی سازندهای داشته باشند،لازم است در کنار هوش شناختی به پرورش هوش عاطفی آنان توجه شود - خلیلی آذر؛ 1386 به نقل از کاساندراماَ، . - 1997 به اعتقاد وی شش عامل عاطفی وجود دارد که ازطریق آنها میتوان موفقیت در مدرسه و سایر برنامههای آموزشی را تحت تاثیر قرار داد و عبارتند از اعتماد به نفس که به عنوان احساس کنترل خویش و نگرش مثبت نسبت به تواناییهای خود تعریف می شود، کنجکاوی که به معنای لذت بردن از تجربه و امتحان چیزهای جدید، پشتکار که معنای دنبال کردن اهداف است، نیاز به تعلق که به توانایی کودک در تعامل اجتماعی با سایر کودکان اشاره دارد، توانایی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، تعاون و مشارکت که به معنای برقراری هماهنگی بین نیازهای خود و دیگران است.

از دید گلمن، - 1995 - هوش هیجانی این گونه تعریف شدهاست: مجموعه مهمی که آن را هوش هیجانی مینامیم شامل تواناییهایی است که فرد بتواند انگیزه خود را حفظ نماید و در مقابل ناملایمات پایداری نماید و تکانشهای خود را کنترل کند و کامیابی را به تعویق بیاندازد، حالات روحی تنظیم نماید و نگذارد پریشانی خاطر قدرت او را خدشهدار سازد. با دیگران همدلی کند و امیدوار باشد. - آتش پور؛ به نقل از گلمن، . - 1390 در تعریف هوش هیجانی مایر و سالویُ - - 1997، معتقدند این هوش عبارت است از توانایی درک و فهم عواطف به منظور ارزیابی افکار æ    خلق و خو به گونهای که موجب تعالی و تحول عقلی - عاطفی گردد. شریفی درآمدی - 1386 - ، هوش هیجانی را کاربرد هوش در قلمرو

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید