بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مدیریت اسلامی بر روی رضایت مندی کارمندان شاغل در ادارات شهر بوشهر می باشد. این مطالعه توصیفی- پیمایشی می باشد و حجم نمونه آماری217 نفر است که با توجه به فرمول کوکران 138 نفر از کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر بوشهر به روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. این افراد توسط پرسشنامه رضایت شغلی و مدیریت اسلامی تحت بررسی قرار گرفتند و یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج نشان داد که بین مدیریت اسلامی و رضایت از حقوق، رضایت از کار، رضایت از سرپرست کارمندان شاغل در ادارات شهر بوشهر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین مدیریت اسلامی و رضایت از همکاران، رضایت از ترفیع کارمندان شاغل در ادارات شهر بوشهر رابطه معناداری وجود ندارد.

مقدمه

آموختن و کشف مجهولات در طول تاریخ مورد توجه انسان بوده است. چرا که حس کنجکاوی و تلاش در راه کشف ناشناختههای جهان برای بشر امری فطری است و یکی از آرزوهای دیرینه او همین بوده است که بتواند به اسرار آفرینش، رازهای طبیعت و جهان ماورای طبیعت دست یا بدو این واضح است که تحقق آرزوهایش نیاز به آموزگار دارد و آموزگار می تواند در این مسیر توفیق یابد که خود در این راه قدمهای اساسی برداشته باشد و قبل از هر چیز اقدام به تربیت و ادب نقش خویش پرداخته باشد چنان که مولای متقیان حضرت علی میفرماید: »آموزنده و ادب کننده نقش خویش به احترام سزاوارتر است از آموزنده و ادب کننده مردم.

در تمامی رشته های علوم انسانی، انسان به عنوان یکی از موضوعات تحقیق مورد مطالعه و بحث قرار می گیرد و آنچه که بین تمامی علوم انسانی مشترک است و ستون فقرات این علوم را تشکیل می دهد، انسان و ابعاد وجودی انسان است. هر کدام از این علوم به نحوی درباره یکی از ابعاد یا عوارض انسان بحث و گفتگو می کند؛ زیرا در همه علوم انسانی، پیوسته این سؤال مطرح می شود که خود انسان چیست؟ وقتی که موضوع این علوم روشن تر شود، بحث از ابعاد و تجلیات وجودی موضوع انسان بهتر و دلنشین تر خواهد شد.

اصولاً مدیریت در نظام های مختلف جهان همیشه بر مبنای مکتبی استوار بوده است؛ حال این مکاتب هر چند مادی یا الحادی باشد ولی از آنجا که مدیران در درون سازمان ها، کارگزاران حکومتی و حکومت ها در جوامع همیشه دارای یک سری از ارزش ها و ضد ارزش ها در ذهنیات و یا نظریه های حکومتی خود بوده اند؛ لذا مدیران نیز که کارگزاران یا مجریان سیاس تهای فوق در سازمان ها می باشند به ناچار در مدیریت پای بند آن ارزش ها و ضد ارزش ها بوده اند

ساده اندیشی است اگر گروهی از مدیران یا کارگزاران جوامع یا متخصصان علم مدیریت بر این اندیشه باشند که در نظام های سیاسی مختلف اگر بر مسند مدیریت قرار می گیرند بدون اتکا بر مکتب یا ارزش های خاص حاکم بر آن نظام یا جامعه، حلال مسایل و مشکلات دستگاه اداره خویش می باشند. پژوهش های انجام شده نشان می دهد در جوامع غربی از جمله آمریکا، توجه به معنویات و اصول انسانی و اخلاقی به عنوان یکی از ابزار دست یابی به اهداف سازمانی مورد اقبال قرار گرفته است و امروزه، مدیران علاقه فزاینده ای به تلفیق معنویت و مدیریت دارند. این تلفیق، عمیق ترین ارزش هایی را که بر کارشان تأثیرگذار است، به همراه دارد و نیز به همان میزان، نوید دهندهموفقیت بیشترِ آنها خواهد بود. مدیران به خاطر برخی علاقه های مشترک، خود را به معنویت ملزم کرده اند

علم مدیریت در پی اهدافی چون ارائه خدمات و یا تولید محصول می باشد. در یک جامعه غربی حداکثر کردن سود هدف، مدیریت است.به عبارت دیگر سود اصالت دارد و انجام وظایف مدیریت در راستای نیل به این هدف است. وجه تمایز اساسی که بین مدیریت اسلامی با دیگر انواع مدیریت در مکاتب شرق و غرب وجود دارد این است که مدیریت در نظام اسلامی و جامعه اسلامی متکی است بر دو پایه و اصل تا زمانی صاحب ارزش است که » کالا« و این »تولید کالا« و »تعالی انسان ها« عمده انسان ها باشد، در غیر اینصورت هر زمان که از صراط مستقیم »تعالی« در خدمت اسلامی برای سازندگی مادی و معنوی انسان های مشغول در سازما ن یا بیرون از سازمان خارج شد، باید معدوم گردد.

در مکاتب شرق و غرب اگر تعالی در کار هست در جهت افزایش مهارت ها برای افزایش تولید است و نه افزایش اعتقادات جهت تعالی انسان ها، لذا در این سیستم، مدیریت و تولیدی که در خدمت سود و افزایش در آمد صاحبان سهام باشد، مورد قبول و مابقی مطرود است 

توجه به آخرت در این مکتب، ایجاد تعهد در مدیریت را در پی دارد و این احساس تعهد باعث می شود تا بسیاری از نگرش هایی که باعث تزلزل در مسائل اجتماعی جوامع امروزی شده از بینش مدیران خارج شود و ارزش نهادن به انسان و روابط انسانی باعث رشد و تعالی جوامع گردد. ولی نبود تعهد و بی اعتقادی به آخرت باعث توجه به دنیا و مادیات شده و جو بی تفاوتی را ایجاد می کند که بسیاری از مشکلات ناشی از آن در کشورهای صنعتی و به ویژه غربی قابل مشاهده و بررسی است. تفاوت مدیریت اسلامی با دیگر مدیریت ها این است که اگر در مدیریت اسلامی مدیریت خوبی صورت نپذیرد آفات جبران ناپذیری به ریشه های دینی و اعتقادات مردم خواهد زد.

در دیگر مدیریت ها چنین رابطه ای وجود ندارد؛ چون اگر ضعیف ترین مدیریت ها هم اعمال شود طرف های درگیر، این مدیریت را به دین و اعتقادات مربوط ندانسته و در ریشه های اعتقادی مردم خلل و نقصان ایجاد نخواهد شد. پس اگر مدیران مسلمان مدیریت صحیحی اعمال نکنند دو ضرر جبران ناپذیر بر جامعه اسلامی وارد می شود یکی آثار تخریب سوء مدیریت در جامعه است و دیگری آثار تخریب سوء مدیریت بر اعتقادات مردم و بالعکس اگر مدیریت صمیمی اعمال شود دو نتیجه مزبور به حسن مدیریت و آثار ناشی از آن تبدیل خواهد شد؛ لذا وظیفه بسیار سنگینی بر دوش مدیران مسلمان ماست که با توکل و استمداد از عنایات الهی و دقت نظر و پاکی و صداقت به گونه ای عمل کنند که هم به راحتی و آسایش و فراغ بال مردم بیافزایند و هم اعتقاداتشان را مستحکم تر کنند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید