بخشی از مقاله
تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر اخلاق کسب و کار سازمانی
خلاصه
امروزه ضرورت توجه به ابعاد اخلاقی در بسیاری از مسائل تصمیمگیری که در سطوح مختلف جهانی، کشوری، منطقهای یا سازمان مطرح میشود، به امری انکارناپذیر تبدیل شده است.اخلاقیات مجموعه اصول ومعیارهای اخلاقی جهت دهنده رفتار تعریف شده است و فرآیندی است که از طریق آن در مورد درست یا غلط بودن رفتار خاصی قضاوت میکنیم، اخلاق، مسئولیتپذیری درقبال حقوق افراد جامعه است و مراد از مسئولیتپذیری اخلاقی پایبندی به حقوق ذینفعان است. در این مقاله به تعاریف مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاق کسب و کار سازمانی و زیر مجموعه ها و ارتباط این دو مقوله پرداخته شده و معیارهای اخلاقی به عنوان احساس مسئولیت دربرابر حکومت، مسئولیت فردی و اجتماعی،دوراندیشی وخیرخواهی مورد توجه قرار گرفته و به طور تلفیقی فرد رادر سازمان از نظر ارزشی-اخلاقی به تصمیمگیری صحیح قادر میسازد.نتایج بدست آمده از این مقاله حاکی از این است کهبه هر اندازه که فرد از روحیه مسئولیت پذیری برخوردار باشد به همان اندازه در تامین خواسته ها و رفاه حال افرادی که عهده دار خدمت رسانی به آن هاست، کارآمد تر و اخلاقی تر عمل خواهد کرد.در نهایت رعایت اخلاق کسب و کارها و مسئولیت اجتماعی از سوی سازمان سبب افزایش مشروعیت اقدامات سازمانی و بهبود مزیت رقابتی شده و موفقیت سازمان را به همراه میآورد.
واژههای کلیدی:اخلاق، اخلاق کسب و کار، مسئولیت اجتماعی، اخلاق اجتماعی، پاسخگویی اجتماعی
.1 مقدمه
امروزه ضرورت توجه به ابعاد اخلاقی در بسیاری از مسائل تصمیمگیری که در سطوح مختلف جهانی، کشوری، منطقهای و یا سازمان مطرح میشود به امری انکارپذیر تبدیل شده است. تحولاتی نظیر جهانی سازی، گسترش ارتباطات، ظهور و توسعه شرکتهای بزرگ چند ملیتی، بازارهای بزرگ مالی و. . . موجب درهم تنیده شدن منافع جوامعی شده است که پیش از این تأثیرگذاری چندانی برهم نداشته اند. از این رو در دوران ما نتیجه اقدامات و تصمیمات جوامع مختلف بیش از هر زمان دیگری برجوامع دیگرو همچنین بر نسلهای آتی تاثیرگذار است.
اخلاقیات به عنوان سیستمی از ارزشها و بایدها و نبایدهاتعریف میشود که بر اساس آن نیک وبدهای سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمایز میشود .(1) با اتکا به اصول اخلاقی ، مدیران قادر میشوند تاتصمیم بگیرند که چه چیزی خوب و چه چیزی نادرست است. چه کسی در سازمان به راه درست میرود و چه
کسیراه نادرست میپیماید. بنابراین مدیر در انجام وظایف خود نظیر تصمیمگیری، ارزش یابی، نظارت، تشویق و تنبیهبدون وجود یک نظام اخلاقی در سازمان نمی تواند با قاطعیت عمل کند.
اخلاق، مسئولیتپذیری در قبال حقوق افراد جامعه است و مراد از مسئولیتپذیری اخلاقی پایبندی به حقوق ذی نفعان است به تعبیری اخلاق سازمانی، مسئولیتپذیری سازمان در قبال حقوق همهعناصر محیط درونی و برونی و رعایت حقوق همه صاحبان حق بر ذینفعان است(.(2
مسؤولیتپذیری اجتماعی تدابیر و رفتارهای تجاری در حوزه های کارگری، مصرف کننده ها، حمایت های زیست محیطی، حقوق بشر، ضوابط رفتاری، اخلاقی، فعالیتهای اجتماعی و خیرخواهی سازمانی را شامل میشود(.(3 در این مقاله به تعاریف مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاق کسب و کار سازمانی و زیر مجموعه ها و ارتباط این دو مقوله پرداخته شده و معیارهای اخلاقی به عنوان احساس مسئولیت در برابر حکومت، مسئولیت فردی و اجتماعی، دوراندیشی وخیرخواهی مورد توجه قرار گرفته که به طور تلفیقی فرد را در سازمان از نظر ارزشی-اخلاقی به تصمیمگیری صحیح قادر میسازد.نتایج بدست آمده از این مقاله حاکی از این است که به هر میزان که یک فرد در انجام وظایف خود مسئولانه تر عمل نماید، به همان میزان نیز از وجدان کاری بر خوردار است که این وجدان بیدار به او این اجازه را نمی دهد که بر خلاف اخلاق کار حرفه ای عمل نماید، بنابراین مسئولیت پذیری اجتماعی سبب افزایش پایبندی به اخلاقیات خواهد شد.مسئولیت اجتماعی رفتاری اخلاقی و پاسخگو نسبت به
تبعات سازمانی در قبال تمامی ذی نفعان است یعنی اثر بخشی این امر در تحقق خواسته های ذی نفعان و رضایت مندی آنان است.یعنی مسئولیت پذیری اجتماعی به نوعی به رعایت اخلاق کسب و کار(که همان انجام کار درست در حیطه میئولیت هاست) منجر می شود.
با توجه به ویژگی مثبت، موثر و سازنده بعد مسئولیت پذیری، سازمان باید در جهت حفظ این خصیصه مطلوب و ارتقای سطح آن تلاش ورزد، این مهم از طریق شناسایی افراد منظم، سخت کوش و وقت شناس و تقدیر از تلاش آنان به منظور ایجاد انگیزه(در جهت حفظ بعد مسئولیت پذیری) و در پی آن بهبود اخلاق کسب و کار، انجام پذیرد.
.2 اخلاق
اخلاق در لغت جمع واژه خلق به معنی خوی هاست(.(4 ودر اصطلاح، علم مطالعه و ارزش گذاری خوی هاست. اخلاقیات مجموعه ی اصول و معیارهای اخلاقی جهت دهنده رفتار تعریف شده است که در دهههای اخیر جایگاه در خور توجهی در مدیریت پیدا کرده است. اخلاقیات فرآیندی است که از طریق آن در مورد درست یا غلط بودن رفتار خاصی قضاوت میکنیم(.(5 اخلاق در مدیریت بر این اساس است که روابط ما با جامعهای که در آن فعالیت داریم چگونه است و باید چگونه باشد(.(6
استاد مطهری در حوزه اخلاق دستوری، نظریه بدیع و متقنی به نام »نظریه پرستش« را ارائه مینماید(.(7 بر این اساس، انسان به همان میزان که خدا را نا آگاهانه پرستش میکند، نا آگاهانه هم از برخی قوانین الهی که در فطرت انسان است، پیروی میکند(.(8 انسان دارای دو نوع شعور ظاهر و شعور باطن(شعورمفغول عنه)است. کار اخلاقی که انسان خود آگاه یا نا خودآگاه انجام میدهد، نوعی پرستش در آن نهفته است؛اما تفاوت انسانها در خدا شناسی در مر حله آگاهانه است(.(9 لذا پیغمبران برای همین آمده اند تا ما را به فطرت خود سوق دهند وآن شعور نا آگاهانه و آن امر فطری را تبدیل به یک امر آگاهانه نمایند. .(11)
برای ارائه یک تئوری عملیاتی، نیازمند تعریفی عملیاتی از اخلاق که همسو بافلسفه اخلاق اسلامی باشد، هستیم. لذابه بحث اخلاق کاربریٌمعطوف میشویم و صرف نظر از تعاریف متعدد آن، حوزه تعریفی عملیاتی که هم خوان با آموزهها وفلسفه اخلاق اسلامی باشد، ارائه خواهیم کرد.
تعریف کاربردی از اخلاق در این پژوهش تعریف زیر میباشد که از نظر نگارندگان منطبق و همسو با آموزه های اسلامی و فلسفه اخلاق اسلامی است.اخلاق عبارت است از:الگوی رفتار ارتباطی پایدار درون شخصی و برون شخصی مبتنی بر رعایت حقوق تمامی ذی حقان طرف ارتباط(.(11
روشن است که برای اجرای حق، چارهای جز گره زدن آن با تکلیف دیگران نیست(.(12 بنابراین به اخلاق حق–تکلیف خواهیم رسید. شخص اخلاقی فردی است که شناسایی و رعایت تمامی حقوق صاحبان حق را وظیفه خود بداند و بدان عمل نماید.
.3 اخلاق کسب و کار
تعریف مورد کاربرد از اخلاق در پژوهش حاضر که مبنای تعریف اخلاق کسب و کار نیز قرار گرفته است، تعریف اخلاق مبتنی بر حق یا اخلاق حق محورٍ بوده، که براساس آن اخلاق را الگوی رفتار ارتباطی پایدار درون شخصی و برون شخصی مبتنی بر رعایت حقوق طرف ارتباط تعریف مینمایند(.(13
دو مفهوم اخلاق و کسب و کار برای سالها به صورت دو مقوله مستقل و جدا از هم در نظر گرفته میشدند، فلسفه اخلاق و دین شناسی در یک جهت، و رفتار سازمانی به عنوان رشتهای کاربردیدر جهت دیگر، به صورت مستقل از یکدیگر رشد مییافتند(.(14 لیکن امروزه با گسترش مفهوم اخلاق و توسعه مفاهیمی چون حرفهای گرایی در سازمانهاو مشاغل، پیوند و همسویی این دو شاخه علمی قابل مشاهده است. طبق تعریف اخلاق کسب و کار عبارتست از مطالعه موقعیت، فعالیتها و تصمیمات ماخوذه در حیطه کسب و کار در شرایطی که مسأله صحیح و غلط (حق و باطل) در آن در نظر گرفته شود(.(15 به عبارت دیگر اخلاق کسب و کار به دنبال ایجاد نگرش و راهنمایی اخلاقی (رویکرد حق محور) برای افراد و شاغلین کسب و کار میباشد. میتوان گفت اخلاق کسب و کار شاخهای میان رشتهای از علم بوده که موضوع آن نحوه رویارویی فرد (واحد) با دوراهی اخلاقیَایجاد شده در محیط کسب و کار میباشد(.(16
لذا وقتی در کسب و کار میتوان اخلاقی ماند، که ابزارها و روشهای کارآمد کسب و کار اخلاقیبرگزیده شود و چنین امری در گرو تصور صحیح از مفهوم اخلاق کسب و کار است. مدیران متناسب با برداشت خود از اخلاق به ترویج آن پرداخته اند. تصویر نارسا اقدام ناقص را در پی دارد. بنابراین قبل از هر بحثی در باب اخلاق کسب و کار، باید تصور خود را از آن مورد نقادی قرار داده و از وضوح، دقت و کامل بودن آن سوال شود(.(17
براساس تعریف کاربردی ارائه شده، اخلاق کسب و کار میتواند بیانگر حقوق هر یک از ذی نفعان سازمان، بخش، واحد، کارکنان و غیره با نگرشی 363درجه به محیط باشد. شکل 1 نمونهای از منشــور 7 وجهی اخلاق کسب و کار را برای ســازمان نشــان میدهد.
کارول در هرم مسئولیت اجتماعیٌخود سطوح مختلف سازمانهاو کسب و کارهای اخلاقی را از پایین به بالا بدین صورت معرفی نموده: سطح اول: (مسئولیتپذیری اقتصادی) اینسازمانهابه یجاد سود و ارزش افزوده، به صورت سازگار با سایر کسب و کارهای محیط میپردازند. سطح دوم: (مسئولیتپذیری قانونی) این سازمانهاکاملاً از قوانین کشوری و بینالمللی اطاعت کرده و با آن همخوانی دارند. سطح سوم: (مسئولیتپذیری اخلاقی) این سازمانهادر فعالیت های خود اخلاقی بوده و استانداردهای اخلاقی کشور میزبان و حتی استانداردهای جهانی را در فعالیتهای خود در نظر میگیرند. سطح چهارم: (مسئولیتپذیری نوع دوستانه) این سازمانهابه عنوان یک الگوی بینالمللی مطرح بوده و عالیترین استانداردهای کشور میزبانو حتی استانداردهای جهانی را درفعالیتهای خود در نظر گرفته و استانداردهای نوین اخلاقی را ارائه مینمایند. این هرم میتواند دیدگاهی نسبت به سطوح مختلف اخلاق کسب و کار برای افراد و سازمانهابه دست دهد(.(18 شکل2
.4 اخلاق کار در سازمانها
تبیین مسائل اخلاقی و اخلاق کار در سازمانهااز مفاهیم و موضوعاتی است که هر یک از آحاد جامعه و شهروندان نسبت به آن حداقل شناخت نسبی داشته و با توجه به رویههای کار، فرهنگ اعتقادی جامعه و مقررات در سازمان ها، کارکنان در محیط کار خود نیز شناخت داشته و از عوامل اساسی و تعیین کننده منشور اخلاقیات آنهاست. در این بخش، ابتدا مفاهیم اخلاق و فرهنگ کار مورد بحث قرار میگیرد و بعد مبانی نظری و پیشینه تحقیق در راستای فرآیند پژوهش بازبینی میشود تا در پرتو آن اجرای پژوهش و یافتههای آن مطرح و نتیجه گیری شود(.(19
پژوهشگری بر این باور است که: خلق حالی است برای جان انسانی که او را بدون فکر و تأمل به سوی کارهایی بر میانگیزد. به عبارت دیگر، حالتی که از اصل مزاج ناشی شده باشد و به واسطه عادت و تمرین حاصل میشود و چه بسا مبدأ آن فکر میباشد، سپس به طور متوالی استمرار پیدا میکند تا خلق شود.
به نظر اندیشمندان، اخلاق همانا یکسان بودن و هماهنگی کردار و گفتار میباشد و حکیم کسی است که گفتار و پندار و کردار او با هم منطبق باشند. بسیاری از فلاسفه در اصول اعتقادی بر این باورند که اخلاق آن دسته از قواعد و اصولی است که مطابق با اراده الهی باشد. در مباحث دینی و متون مربوطه نیز به صراحت ذکر شده که پیامبر بزرگوار و اشرف کائنات، حضرت محمد (ص) علت و انگیزه بعثت خود را به کمال رساندن مکرمتها و بزرگواریهای اخلاق بیان فرموده اند(.(21 دلایل توجه به اخلاق و خلق نیکو میتواند شامل موارد زیر باشد:
اخلاق تعدیل کننده خواسته هاست، اخلاق تعدیل کننده و پرورش دهنده بعد معنوی انسان است،
اخلاق ضامن اجرای قوانین و حافظ ایمان است(.(21
تعاریفی که از اخلاق ارائه شد در این نکته که اخلاق مجموعهای از اصول و قواعد را شامل میشود که رفتار فرد را شکل میدهد مشترکند. باید یادآور شد که آنچه که به عنوان علم تلقی میشود در دایره شمول»هست ها« قرار میگیرد و این اخلاق است که به ارزشها میپردازد و مرز بندی آنچه که باید به آن عمل کرد و یا از آن پرهیز نمود را مشخص مینماید.
با توجه به عوامل ذکر شده، اخلاق کار، حوزهای از فرهنگ یک سازمان ویا جامعه به شمار میرود که عقاید، ارزشها و هنجارهای مربوط به کار را در بر میگیرد و در واقع وجدان کاری شکل درونی شده این عقاید، ارزشها و هنجار هاست. از این منظر، اخلاق کار و وجدان کار، امور وقایع و پدیدههایی هستند قابل شناسایی و مطالعه، تغییر پذیر، قابل کنترل و دستکاری که از قواعد کلی حاکم بر فرهنگ و جامعه تبعیت میکنند و این قواعد رادر زمینه کلیتر فرهنگ و اجتماع نیز میتوان بررسی کرد.
.5 اخلاق اجتماعی
اخلاق در مدیریت بر این اساس است که روابط ما با جامعهای که در آن فعالیت داریم چگونه است و باید چگونه باشد(.(22 اخلاق واقعی سازمانی فرآیندی عقلایی برای کشف گزینهها ی تصمیمی، رفتاری، و انتخاب بهترین گزینه های ممکن برای همه دست اندر کاران است. اخلاق واقعی، در سطح سازمان، فراتر از ارزشها و اخلاق
شخصی مطرح است. اخلاق واقعییک تعهد جمعی و نظامی با همان ویژگی سیستمی برای اخذ نتایج است( .(23 از پیش شرطهای مدیریت استراتژیک خوب وجود اصول اخلاقی خوب در سازمان است(.(24 بدون شک یکی از مهمترین و حساسترین مسائل درتوجه به نسلهای آینده پیشرفتهای بشر تاکنون بدون در نظر گرفتن جدی منافع نسلهای آتی صورت گرفته است به این ترتیب هر مدیریت ایجاد تعادل و توازن بین عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی است. امروزه با پیچیدگی و پویایی کسب و کار که سبب پیدایش کثرت عوامل اثر گذار بر فرهنگ و ارزشهای سازمانی بوده، سازمانهامتوجه شدند که جهت انجام کارهای صحیح از نظر اخلاقی و پرهیز از کارهای غلط و مضر برای دیگران به راهنماییهایی نیاز دارند و اینگونه اخلاق کار و اخلاق سازمانی متولد شد. مقوله اخلاق سازمانی در جوامع توسعه یافته طییک و نیم قرن گذشته به عنوان بخشی از علم مدیریت به مرور نهادینه شده است(.(25 و اخلاقیات کار به عنوان شاخهای از دانش مدیریت از زمان ظهور جنبش مسئولیتپذیری اجتماعی سازمانی پدیدار گشت(.(26اخلاقیات اجتماعی در سازمان به چگونگی قرار گرفتن ارزشهای محوری همچون امانتداری، صداقت، راستگویی، اعتماد، احترام، عدالت و. . . . در درون خط مشی ها، برنامهها و اقدامات سازمانی گفته میشود(.(27 اخلاق اجتماعی عامل اعتماد ساز در هر نظام اجتماعی و روابط اجتماعی است.
اخلاق اجتماعی بر نوعی بازتاب اخلاقی توجه دارد که ذی ربط ساختارهای اجتماعی مثل مدرسه، سازمان و دولت است و پدید آورنده ییک سری معیارها در خصوص نحوه زندگی در جامعه است به طوری که بر اساس آن یکسری وظایف و الزامات تعریف میشود و این امر منتج به الگوهای رفتاری مورد پذیرش جامعه میشود. اخلاق اجتماعی در بر گیرندهی عمیقترین ارزشها و باورهاست که از این اخلاق میتوان به حفظ محیط زیست، رعایت حریم خصوصی افراد، عدم بکارگیری کودکان در محیط کاری، اعتماد، عدم تبعیض اشاره کرد(.(28 اخلاق اجتماعی به عنوان مجمــوعهای از ارزشها و قواعد رفتار در جامعه تلقی میشود و رفتاررا در جامعــه تعیین میکند که از طریق یادگیری، فرهنگ پذیری و جامعه پذیری، انتقاد پذیر است. صفاتی همچون وفای به عهد، کمک به دیگران، انصاف، احترام به حقوق دیگران و صداقت را میتوان از شاخص های اخلاق اجتماعی در ایران بر شمرد(.(29 اخلاق اجتماعی بر گرفته از هنجارهای حاکم بر جامعه است. مباحث اخلاق در کسب و کار و سازمانقاعدتاً تاکید کننده ی تعهد نسبت به جامعه و محیط زیست است که مدیریت اخلاقی مطروحه با ویژگی خدمت گذاری داوطلبانه و پاسخ گویی در قبال مسائل جامعه سازگاری دارد که میطلبد تا هوش اخلاقی در سازمان را که اشاره به توانایی رفتاری درست از اشتباه است ارتقا دهیم تا کار درست را درست انجام دهیم. لازم است که یک مدیر بداند چه کاری از نظر اخلاقی و اجتماعی درست است و بدون اینکه کار سازمانش را دچار مشکل کند، آن را انجام دهد(.(31 در نظام اسلامی، اخلاق اجتماعی سالم و پویا به مدیران سازمانهاو شهروندان کمک میکند تا تلاش همسویی در جهت رشد جمعی داشته باشند. امام خمینی معیارهای اخلاق اجتماعی را عبارت از تکریم مردم، ادب ورزی در روابط کاری، اهتمام در ارتقای خود آگاهی شهروندان، انتقاد پذیری، قدر شناسی، قانون مندی در رعایت حریم خصوصی دیگران میدانست .(31) تمدن، ترکیبی از سد معرفت و فضیلت جامعه در هر دوره یا مقطعی از تاریخش تعریف کرده است .(32) در یکی از دسته بندی ها، چهار سطح اخلاقیات مطرح شده که عبارت است از:
سطح اجتماعی: بزرگترین بخش تاثیر گذار بر رفتارهای اخلاقی است که بر گرفته از جامعه است. سطح قانونی: بخش عظیمی از هر آنچه که به عنوان اخلاق تفسیر میشود بر گرفته از قانون است. سطح سازمانی:هر سازمان با اتکا به کارکنان میتواند دستورالعمل های خود را انجام دهد.
سطح فردی: که ناشی از نیازها، اندیشهها و نگرشهای متفاوت است(.(33
در مدیریت دولتی سلسله مراتبی از سطوح اخلاقیات وجود دارد که هر یک از آنها مجموعهای از مسئولیتهای خاص خود را دارند. در این دسته بندی شفریتیز سطوح اخلاقی را در چهارسطح بیان میکنند که عبارتند از:
اولین سطح: اخلاقیات شخصی است که تفکیک درست از غلط بوده و تابعی از گذشته ماست. دومین سطح:اخلاق حرفهای است که مجموعهای از هنجارهای حرفهای است.
سومین سطح: داخلاق سازمانی است که در قالب منشور اخلاقیات بیان میشود و شامل قواعد رفتار اخلاقی رسمی و غیر رسمی سازمانی است.
چهارمین سطح:اخلاق اجتماعی است که در قالب منشور اخلاق اجتماعی قابل بیان است ودر بر گیرنده ی الزاماتی است که فرد ضمن توجه و حفظ خود و پیشرفتش به پیشرفت جامعه هم توجه دارد.
اخلاق اجتماعی تا جایی که جزو قوانین جامعه باشد رسمی و تا جایی که به عنوان بخشی از وجدان اجتماعی افراد باشد غیر رسمی است(.(34
کمسیون مستقل جمعیت و کیفیت زندگی سازمان ملل که در جنبههای توسعه ی انسانی، زیست محیطی و. . . فعالیت دارد، عنوان میدارد:»وقت آن رسیده است که از دایرهی تنگ بنیاد مادی بقا فراتر رویم اکنون نیازمند آن هستیم که ظرفیتهای چند گانه خود، از جمله روحی، روانی و اخلاقی را طوری سامان دهیم تابتوانیم به فکر یکدیگرباشیم و این چیزی است که نقشی تعیین کننده در پیشرفت بقای نوع انسان دارد.« اخلاق مراقبت، یعنی همان چیزی که وجه مشخصه نوع بشر است، بر منطق اقتصادی چیره میشود و میتواند فرد گرایی و آز را از میان بردارد به فکر خویشتن بودن و به فکر محیط زیست بودن، در کل پایه و اساسی را تشکیل میدهد که می توان بهبود پایدار کیفیت زندگی را بر آن استوار کرد. اخلاق مراقبت یعنی پارادایمی نو( .(35