بخشی از مقاله

چکیده

اسلام از سرآغاز تاریخ تاکنون، برای انسان، اصول و برنامه و شیوهای از زندگی تدوین کرده که بتواند در صورت انتخاب راه حقیقت، در جهت تکامل و توسعه حرکت کند. معماری اسلامی به عنوان یک هنر همچون مخلوقات الهی محملی برای بروز حقیقت است که یکی بدون واسطه و دیگری به واسطه آدمی، از عالم غیب به عالم حس آمده است. ازاین رو هنر،تجلّیِ بازنمود همان حقیقت اولی است که در قالب اشیای محسوس بیان شده است. این حقیقت درک ناب قرآن نیز در قالب الفاظ از جانب پروردگار نازل شده است.

برای شناخت آثار کالبدی، فضایی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی دین اسلام بر شهرها و تبیین الگویی برای تمایز این شهرها از سایر شهرهای جهان، بررسیها و تحقیقات متعددی انجام و تحلیلهای گوناگونی ارائه شده است. مقاله حاضر بر آن شد تا تأثیر معماری اسلامی را بر عناصر و فضاهای کالبدی شهر به ویژه در شهرستان مرند به عنوان نمونه آماری مورد تحقیق در این مقاله مورد بررسی قرار دهد. در این شهرستان بسان بسیاری از شهرهای ایرانی دیگر، از لحاظ ساختبندی، بافت و الگوی فیزیکی مورد توجه قرار گرفت و شایان ذکر است که در هیچکدام جایگاه عنصر مذهبی از نظر پنهان نمانده است.

-1مقدمه

در نخستین برخورد انسان با معماری سنتی، نخست، صورت ظاهری معماری است که در ذهن بیننده نقش میبندد و در او اثر میگذارد. با تأمل بیشتر در صورتها، تأثیرگذاریها عمیقتر میشود و در این تعامل وارد فضای معانی میگردد. سنت در اینجا به معنی یک دین خاص نیست، بلکه یک امر معنوی است.

صورت در کلیسا و صورت در مسجد متفاوت است؛ چون نوع رویکردشان به حقیقت واحد متفاوت است ولی، در اصل دین راستین و غیرمنحرف، حقیقت واحد است. در معماری اسلامی که از مبناییترین اصل توحید نشأت گرفته که مسجد نمونه شاخص آنست، این تأثیر را به شکل بارزی نمایان میسازد.

پس از طلوع اسلام، سبکهای معماری سرزمینهایی که به قلمرو اسلام پیوستند، بهگونهای تغییر یافت که حاصل آن شاهکارهایی چون مساجد بزرگ شد. تفاوت محتوای بیان و فرم معماری جدید به شکلی است که نمیتوان سهم و تأثیر اسلام را در دگرگونی آن، نادیده گرفت. تأثیری که منشأ آن به معارفی بازمی-گردد که کلیاتش در کتاب آسمانی قرآن نمود یافته است.

در این بررسی با تبیین جایگاه قرآن و نیز معماری اسلامی به عنوان یک هنر در عالم هستی، مشخص میشود که معماری همچون مخلوقات هستی جایگاهی برای بروز حقیقت است که به دست انسان از عالم غیب در عالم حس بیان شده است.

ازاین رو، معماری بازنمود همان حقیقت واحدی است که در کتاب قرآن در قالب الفاظ از جانب پروردگار آورده شده است. از آنجاکه زبان در بیان قرآنی و همچنین معماری با آراستگی همراه است، میتوان برای آنها نظامی ادبی قائل شد. جنبهها و عناصر ادبی این نظام در قرآن، با وجود بیان و زبان مردمی، ساده و روان و قابل تشخیص است و میتوان از خصوصیات این عناصر در معماری ازطریق تناظر میان مفاهیم کلیدی مشترک در ادبیات معماری و قرآن بهره برد و کیفیت حقیقت مانندی آن را ارتقا بخشید.

شهر ظرف مصنوعهای بشری است و ویژگیهای خاصی داشته و تجلّیگاه اصول و ارزشهای فرهنگی و باور انسان است و جهانبینی سازنده خویش را معرفی میکند

همان طور که جهانبینی به عنوان فضای اندیشه وتفکّر، اصل و ریشه فرهنگ - یا فضای عمل و رفتار - است، که آن نیز به نوبه خود عامل پدیدار شدن آثار و ظهورتمدّن است، در شناخت مبانی "شهر" اسلامی شناخت اصول حاکم بر جهانبینیای که اساممبلّغ ومروّج آن است - جهانبینی توحیدی - ضرورت دارد

جهانبینی توحیدی، ایدئولوژی و خط مشیای برای تمام عرصههای زندگی در طول زمانها ارائه کرده و بر سیاست، تجارت، روابط اجتماعی، خوردن و آشامیدن و... تأثیر گذاشته است. معماری و شهرسازی به عنوان فضای دربرگیرنده انسان و فعالیت-های اودستخوش تغییرات شده و براساس نیازهای این تفکر و نگرش خود را اصلاح نموده است. این تفکر کمال و سعادت همه انسانها را مدّ نظر قرار داده است.

شهر دوران اسلامی از نظر سیاسی و قانون تابع مقرراتی است که ناشی از شریعت است. از اینرو بررسی شهرهای ایران، بدون بررسی عناصر متشکله شهرهای اسلامی مشکل و حتی غیرممکن است، فلذا هرگونه طرح و پلان در نظر گرفته شده برای شهر با توجه به پیشینه تاریخی و مذهبی آن برای توسعه آتی شهر با تأملی بر نقش و تأثیر فرهنگ اسلامی بر شیوه معماری و بافت شهری، صورت گیرد.

-2اهمیت و ضرورت تحقیق:

ارزشهای فرهنگی و اصول جهانبینی جامعه، با مختصات معماری، تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. فرهنگ جامعه بر شیوه زیست و فعالیتهای انسان و در نتیجه بر معماری و شهرسازی تأثیر مستقیم دارد، معماری و شهرسازی واجد هویتی است که نشان از مفاهیم و مقولاتی است متاثر از جهانبینی و فرهنگ جامعه و مؤید توجهی است که باید نسبت به احراز هویت شهر و معماری اسلامی بعنوان محل زیست جامعه مسلمانان به عمل آید.

با توجه به دستاوردها و اثبات اینکه جهانبینی و فرهنگ و رفتارها و مختصات محیط تأثیرات متقابلی بر یکدیگر دارند، لزوم ایجاد محیطی متأثر از جهانبینی اسلامی برای زندگی مسلمانان بنحوی که آنان را در احراز هویت و تقویت مبانی فرهنگشان یاری رساند، ضرورت دارد.

مکان را نمیتوان تنها پدیدهای مادی که منحصراً حاصل بهکارگیری عناصر طبیعی است، تلقی نمود، بلکه به این نکته باید توجه داشت که مکان ترکیبی از عناصر طبیعی و عناصر فرهنگی و غیرمادی میباشد. همین عناصر فرهنگی هستند که به هر مکانی نظم و شکل و معنایی خاص را عطا نموده، در نتیجه بررسی معماری و بافت شهری و عناصر متشکله آن، با توجه به رواج مدرنیته و عناصر مدرنیسم و تقابل آن با فرهنگ خاص حاکم بر جامعه اسلامی لازم مینماید تا همگام با رشد و شکوفائی جامعه و نیازهای روز و پیشرفت تکنولوژی، توانائی معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی را در جهت این نیاز، توسعه بخشد،

لذا مسئله این است که:

- تاثیر اسلام در پیدایش انواع جدیدی از فضاهای معماری و شهری چه بوده است؟

-اما پرسش این است که آیا میتوان از زاویه دید قرآن نگریست و درمعماری اسلامی، راهی را برای بازنمود حقایق نهفته در قرآن جستجوکرد؟

-3روش تحقیق :

هر تحقیق در صورتی میتواند به اهداف خود نائل گردد که از یک روش علمی بهرهمند باشد. مسائل شهری و علم برنامهریزی شهری نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی میباشد. روش جمعآوری دادهها مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی و مطالعه اسناد تاریخی، و استفاده از عکسهای آثار تاریخی و عکسهای هوایی و مطالعات میدانی مبتنی بر مشاهده است.

رویکرد این مقاله بر تحلیل عناصر کالبدی شهر در معماری اسلامی متمرکز است و سعی دارد تا با مشخصههای فیزیکی به بررسی هویت کالبدی معماری اسلامی بپردازد. هرچند در گام اول این دیدگاه با نادیده گرفتن مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و جمعیتی روبرو است اما برای پرداختن به پدیده عظیمی چون شهر و معماری اسلامی ناچار به چشمپوشی از بعضی جنبهها شده است.

-4جامعه آماری :

از بین تمامی شهرهای ایران، شهر مرند بعنوان نمونه انتخاب شد و سپس مهمترین عناصر تشکیلدهنده معماری اسلامی برگزیده شده و روابط این عناصر با معماری و بافت شهر و سبکهای شهرسازی مورد تحقیق و مطالعه موردی قرار گرفت.

شهرستان مرند یکی از 20 شهرستان استان آذربایجانشرقی با مساحت 3311/9 کیلومترمربع در موقعیت جغرافیایی 38 درجه و 17 دقیقه الی 38 درجه و 53 دقیقه عرض شمالی و 45 درجه و 14 دقیقه الی 45 درجه و 50 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. موقعیت شهرستان مرند نسبت به شهرستانهای اطراف در شکل 1 نشان داده شده است.

شکل-1 نقشه موقعیت شهرستان در استان آذربایجان شرقی و ایران، ترسیم نگارنده

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید