بخشی از مقاله

چکیده:

تغییرات نرخ ارز تمام جوانب اقتصادی کشور، از جمله جریان تجارت کشور را تحت تاثیر قرار میدهد و در ادبیات اقتصادی بهویژه اقتصاد بینالملل، جریان تجارت و عوامل موثر بر آن از اهمیت خاصی برخوردار هستند. به منظور نیل به هدف اصلی پژوهش این مطالعه با استفاده از روش اقتصادسنجی مبتنی بر دادههای تابلویی، به بررسی تاثیر نرخ ارز بر جریان تجارت کشورهای عضو گروه دیهشت طی دورهی 2013-1993 میپردازد.

نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت و معنادار تولید ناخالص داخلی بر جریان تجارت میباشد. به علاوه یافتههای دیگر تحقیق نشان دادهاست که میزان جمعیت و مسافت بر جریان تجارت اثر معکوس و معنادار داشته و بیانگر بالا بودن هزینهی خودکفایی و هزینهی مکان و زمان در کشورهای در حال توسعه است.

همچنین براساس نتایج مطالعه حاضر، نرخ ارز اسمی نیز تاثیر منفی و معناداری بر جریان تجارت دارد و نرخ ارز موثر حقیقی اثر منفی بر جریان تجارت دارد ولی از نظر آماری معنادار نمیباشد. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر، نشانگر اهمیت تاثیر نرخ ارز بر جریان تجارت است. بنابراین توصیه می شود کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران جهت ایجاد رشد اقتصادی، سیاست توسعه تجارت را در کنار سایر عوامل موثر بر تجارت مدنظر قرار دهند.

-1مقدمه

جریان تجارت هرکشوری، یکی از بخشهای عمده اقتصاد آن کشور محسوب میشود و نقش مهمی در تعیین سرنوشت و آیندهی کشور میتواند داشته باشد. چراکه میزان افزایش آن، باعث رشد و توسعه کشور خواهد شد. بنابراین، مشخص کردن عوامل موثر بر تغییرات جریان تجارت و ارتباط آن با دیگر متغیرهای اقتصادی لازم است.

از طرفی نرخ ارز از جمله عواملی است که انحراف آن از مقادیر تعادلی و بی ثباتی آن میتواند عملکرد اقتصاد کلان به ویژه رقابتپذیری کشورها را تحت تاثیر قرار دهد. نوسانات مکرر و نااطمینانی مستمر در نرخ ارز میتواند با ایجاد یک شرایط نااطمینان در زمینه سود ناشی از مبادلههای بینالمللی، سبب کاهش تجارت و همچنین کم تحرکی جریان سرمایه از طریق کاهش سرمایهگذاری در فعالیتهای خارجی و به هم خوردن سبد داراییهای مالی شود.

بنابراین از آنجا که تجارت یکی از بخشهای مهم و حیاتی اقتصاد هر کشور محسوب میگردد و تاثیرات قابل توجهی بر روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درونکشوری و برونکشوری دارد و با توجه به کلیدی بودن رابطه نرخ ارز در بخش تجارت و اهمیت تراز پرداختهای بینالمللی در تعیین سطح درآمد ملی، اشتغال و فرآیند رشد و توسعه توجه به رابطهی این دو در جهت رشد و توسعه اقتصادی لازم است.

در همین راستا در این مطالعه تاثیر نرخ ارز بر جریان تجارت کشورهای دی هشت مورد بررسی قرار میگیرد. گروه دیهشت متشکل از هشت کشور مسلمان در حال توسعه و بزرگ اسلامی شامل اندونزی، ایران، بنگلادش، پاکستان، ترکیه، مالزی، مصر و نیجریه است که رسما در تاریخ 25 خردادماه 15 - 1376 ژوئن - 1997 با برگزاری اولین اجلاس سران گروه در استانبول آغاز به کار کرد.

این کشورها که در حال توسعه محسوب میشوند و از نظر میزان توسعه یافتگی در سطوح مختلفی قرار دارند و ساختار تجارت متفاوتی با اعضای گروه خود دارند، بنابراین بررسی وضعیت اقتصادی آنها با توجه به اهمیت رشد اقتصادی و عوامل موثر بر آن، به ویژه در کشورهای در حال توسعه با اهمیت خواهد بود. این مقاله ابتدا مروری بر ادبیات موضوع با تاکید بر تاثیر نرخ ارز بر تجارت خواهد داشت. در ادامه الگوی مناسب ارائه میشود و سپس به منظور بررسی تاثیر نرخ ارز بر جریان تجارت کشورهای دیهشت الگوی مذکور برآورد شده و مورد تحلیل قرار میگیرد. در پایان جمعبندی، نتیجه گیری و پیشنهادهای سیاستی ارائه میگردد.

-2 مبانی نظری و پیشینه تجربی

در این بخش ابتدا به بررسی تأثیر نرخ ارز بر جریان تجارت پرداخته و در ادامه پیشینه تجربی تحقیق مرور میگردد.

جریان تجارت و الگوسازی آن در ادبیات اقتصاد بینالملل از اهمیت ویژهای برخوردار است. نظریههای مدون رشد اقتصادی با مباحث اقتصاد باز از مکتب کلاسیک آغاز شده است؟ بر اساس نظر آدام اسمیت تجارت از طریق گسترش بازار و افزایش تقسیم کار، افزایش دهندهی کارایی و رشد اقتصادی است

تجارت خارجی با افزایش تنوع و کیفیت نهادههای واسطهای، انتقال و گسترش دانش، آثار یادگیری در حین عمل و افزایش اندازهی بازارها، تحریک کنندهی رشد اقتصادی بوده است 

در واقع تجارت میتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم رشد بهرهوری را در یک کشور تقویت کند؟ منافع مستقیم افزایش تجارت بینالملل ناشی از بهرهبرداری بیشتر از برتریهای نسبی و تحقق صرفهجوییهای ناشی از مقیاس تولید همراه با افزایش دسترسی به فرآوردههای واسطهای است. منافع غیرمستقیم نیز در اثر نقش تجارت بینالملل در تعیین توانایی اجتماعی یک کشور برای رسیدن به سطح کشورهای پیشرفته ایجاد میشود. تجارت بینالملل ممکن است از طریق افزایش دسترسی به کالاهای واسطهای نیز سطح بهرهوری در یک کشور را بالا ببرد

از طرف دیگر سیاستگذاران اقتصادی اغلب سیاست افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول داخل کشور را بهعنوان وسیلهای برای بهبود تراز پرداخت یک کشور لحاظ میکنند. رابطه میان نرخ ارز و تراز پرداخت کشور اینگونه توجیه میشود که در بلند مدت با کاهش ارزش پول و افزایش نرخ ارز، تراز پرداخت کشور بهبود مییابد و این سیاست بهعنوان یکی از راهکارهای جبران کسری تجاری هست. اما در بسیاری از موارد رابطه این دو متناقض با نظریات اقتصادی هست. زمانی که ارزش پول داخل کشور کاهش و نرخ ارز افزایش مییابد دو اثر قابلتفکیک از یکدیگر هستند:

-1 اثر قیمت: صادرات برحسب پول خارجی ارزانتر و واردات برحسب پول داخل گرانتر؛ لذا اثر قیمت منجر به بدتر شدن حساب تراز پرداختها میگردد. - 2 اثر مقدار: ارزانتر شدن صادرات موجب تشویق صادرات و افزایش حجم صادرات و نهایتاً اثر مقدار منجر به بهبود حساب مذکور میگردد. اثر خالص بسته به برآیند این دو اثر خواهد داشت. بنابراین؛ تغییرات نرخ ارز به چهار طریق تراز پرداخت را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بهطور مستقیم قیمت صادرات و واردات، غیرمستقیم عکسالعمل حجم صادرات و واردات نسبت به تغییرات قیمتهای نسبی.

در ارتباط با اثر نرخ ارز بر جریان تجارت مطالعات گستردهای صورت گرفته که در ادامه به اختصار مرور میشود.
آنیل و توماس - 2002 - 1 با استفاده از روش تصحیح خطای برداری و توابع عکس العمل آنی به بررسی عوامل تعیینکننده و مؤثر در تراز تجاری کشورهای آسیای جنوبی در سالهای 1985-1998 با استفاده از آمار فصلی برای دورههای کوتاهمدت و بلندمدت پرداختند و نتایج نشان داد که فرضیه وجود منحنی جی مورد تأیید است و نرخ واقعی ارز هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت تراز تجاری را تحت تأثیر قرار میدهد.

چن و گوپتا - 2006 - 2در مقالهای رابطهی درجهی باز بودن اقتصاد و رشد اقتصادی را در20× کشور آفریقایی طی دورهی 1990-2003 با استفاده از روش دادههای تابلویی مورد بررسی قرار دادهاند. بر اساس نتایج این مطالعه ارتباط میان رشد آموزش - که منجر به توسعهی انسانی میشود - ×و باز بودن اقتصاد منفی و معنادار بوده است.

حسینی و همکاران - - 2009 با استفاده از روش دادههای تابلویی، کششهای قیمتی و درآمدی تجارت دو جانبه ایران و اعضاء اکو را در دوره زمانی - - 2002-1998 مورد برآورد قرار دادند. نتایج برآورد آنها گویای آن بود که کشش درآمدی واردات ایران از کشورهای عضو اکو بیشتر از کشش درآمدی صادرات ایران به اعضاء اکو است؛ اما کشش قیمتی صادرات ایران به کشورهای عضو اکو بیشتر از قدر مطلق کشش قیمتی واردات ایران از اعضاء اکو میباشد.

آذربایجانی، راکی و رنجبر - 2011 - با استفاده از تئوریهای جدید رشد و تجارت بین الملل و روش اقتصادسنجی مبتنی به دادههای تابلویی به بررسی تاثیر متنوعسازی صادرات بر بهرهوری کل عوامل تولید و رشد اقتصادی کشورهای عضو گروه دی هشت طی دوره 2007-1999 میپردازد. نتایج حاکی از تاثیر مثبت و معنیدار متنوعسازی صادرات بر بهرهوری کل عوامل و رشد اقتصادی می باشد.

کریمزاده - 2013 - در مطالعهای تحت عنوان بررسی تاثیر نرخ ارز بر واردات دوجانبه ایران و ترکیه با استفاده از روش ARDL در دوره زمانی 1360-1389، وجود رابطه بلندمدت تعادلی تابع واردات ایران و ترکیه را تایید کرده است. بر طبق نتایج برآورد الگوهای اقتصاد سنجی مربوط به هر دو کشور، تولید ناخالص داخلی و شاخص قیمت عمدهفروشی تاثیر مثبت معنیدار بر واردات دو جانبه دارند در حالی که تاثیرگذاری شاخص قیمت صادرات طرف تجاری و نرخ ارز به صورت منفی معنیدار میباشد.

حیدری و همکاران - - 2013 در مطالعهای واکنش تراز تجاری ایران نسبت به تغییرات نرخ ارز با استفاده از رویکرد پارامتر زمان - - TVP و رهیافت فیلتر کالمن طی دوره 1338-1389 مورد مظالعه قرار دادهاند.نتایج به دست آمده نشان میدهند، ضرایب تراز تجاری به عنوان کششهای قیمتی و درآمدی در طول زمان از روند ثابتی برخوردار نیستند.

بهمنی اسکویی و همکاران - 2014 - به بررسی اثر نرخ ارز بر تراز تجاری کالا در کشورهای ایالات متحده امریکا و سنگاپور در سالهای 1974-2011 با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری پرداختند. اثرات کوتاهمدت افزایش نرخ ارز در 48 صنعت مورد مبادله در این دو کشور وجود داشته، اثر کوتاهمدت- بلندمدت در 24 صنعت وجود داشته و وجود منحنی جی در 27 صنعت مورد تأیید بوده است.

-3 روش شناسی و تحلیل داده های آماری

باتوجه به محدودیتهای موجود در استفاده از مدلهای سری زمانی در دورههای کوتاهمدت و همچنین تلفیق مقاطع و کشورهای مختلف، استفاده از روش داده تابلویی روشی مفید برای تلفیق دادههای مقاطع و کشورهای مختلف محسوب میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید