بخشی از مقاله

چکیده

نوآوری، کارآفرینی و خلق ارزش برای مشتری، همانند سه بعد یک مثلث می باشند که هر یک به دلیل مزایا و جذابیتهایی که دارند، توجه تحقیقات مختلفی را به خود معطوف داشته اند. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر نوآوری بر کارآفرینی و خلق ارزش برای مشتری، سعی دارد این روابط را در میان بنگاههای فعال در صنعت مواد غذایی و کشاورزی مورد بررسی قرار دهد.

بدین منظور یک پرسشنامه استاندارد تهیه شد و داده هایی از 241 نفر از کارشناسان بازاریابی و مدیران بنگاههای فعال در صنعت مواد غذایی و کشاورزی جمع آوری شد. داده های بدست آمده به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرار گرفتند.

نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار نوآوری سازمانی بر کارآفرینی و همچنین خلق ارزش برای مشتری بود. اما تاثیر گذاری کارآفرینی بر خلق ارزش برای مشتریان در سطح اطمینان 95 درصد معنادار نبود.

مقدمه
در دنیای رقابتی امروز، شرکت ها برای بقا در دراز مدت ناگزیر به سبک نوآوری هستند، در غیر این صورت به آسانی از صحنه رقابت حذف خواهند شد.[1] از این رو، سازمان هایی موفق هستند و می توانند در این دنیای پر رقابت ادامه حیات بدهند که دائما افکار و اندیشه های جدید را در سازمان کاربردی سازند .[2] بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که پدیده نوآوری در بسیاری از سازمان ها به دقت درک نشده و به صورت کامل از پتانسیل این پدیده چند بعدی استفاده نشده است. نوآوری دارای اهمیت بسیاری برای شرکت ها و سازمان هاست، زیرا می تواند مزیت رقابتی پایدار را برایآن ها فراهم کند.

به طوری که بیان شده است فرایند نوآوری منجر به افزایش کارایی توسعه محصول جدید، بازاریابی و هم افزایی فنی بین محصول جدید و مزیت رقابتی موجود شرکت می گردد - معطوفی و تاجدینی،. - 2010 در همین راستا مدیران و کارکنان باید از قدرت خلاقیت و نوآوری در جهت تطبیق و هماهنگ شدن با تغییرات سریع، خطوط تولید شیوه های مدیریتی و فرایندهای تولید و غیره استفاده کنند.

نوآور بودن می تواند منبعی از پیشرفت و رشد قابل توجه برای یک شرکت باشد[4] و موسساتی که موفق به نوآوری نشوند، خواهند مرد

در حال حاضر محیط به طور مداوم در حال تغییر بوده و همچنین نیازهای مشتریان و بازار نیز در حال تغییر می باشند. سازمان ها مجبورند دانش جدید را برای توسعه محصولات جدید به منظور خرسند سازی گروه های مختلفی از مشتریان و بازار جدید یاد بگیرند 

از این رو نیازمند ایده های نو و بدیع هستند. این ایده های نو و بدیع همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آنها را از نیستی و فنا نجات می دهد. به همین دلیل است که سازمانهای مختلفی، نوآوری در بازاریابی و فعالیت های کارآفرینانه را با هدف دستیابی به مزیت رقابتی دنبال می کنند

علاوه بر این، در مسیر رسیدن به این هدف، شرکتها باید همواره ناظر و مراقب تعامل بین خود و مشتریانشان باشند و با شناخت و درک صحیح از نیازها و ارزش های مد نظر مشتریان، کالاها و خدمات با ارزشی را به آنان ارائه کنند، تا با جلب رضایتمندی در آن ها وفاداری ایجاد کنند. صاحب نظران مختلفی بر نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر دارند و معتقدند کارآفرینی فرایندی است که در محیط ها و مجموعه های مختلفی اتفاق می افتد و طی آن، از طریق نوآوری های افرادی که به فرصت های اقتصادی واکنش نشان می دهند، تغییراتی در نظام اقتصادی رخ می دهد که در ابعاد فردی و اجتماعی، موجب ایجاد ارزش های تازه ای می شود.[7] در واقع، کارآفرینی با ایجاد ارزش پیوند دارد و به این ترتیب تصور می شود که تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد، رشد، نوسازی، کسب و کار مداوم و اشتغال دارد .

از این رو سه عنصر نوآوری، کارآفرینی و خلق ارزش برای مشتری همچون سه راس یک مثلث عمل می نمایند که با گذاشتن در صورت تاثیرگذاری بر هر بعد دیگر، می توانند هم افزایی زیادی را در میان بنگاههای فعال در صنعت مواد غذایی و کشاورزی ایجاد نمایند. از این رو تحقیق حاضر سعی دارد تاثیر گذاری این عناصر را مورد بررسی و سنجش قرار دهد.

مروری بر ادبیات تحقیق نوآوری

در دنیای رقابتی امروز، شرکت ها برای بقا در دراز مدت ناگزیر به سبک نوآوری هستند، در غیر این صورت به آسانی از صحنه رقابت حذف خواهند شد. پس سازمان هایی موفق هستند و می توانند در این دنیای پر رقابت ادامه حیات بدهند که دائما افکار و اندیشه های جدید را در سازمان کاربردی سازند.

نوآور بودن یک عامل کلیدی برای کسب و کارهای امروزی است، زیرا می تواند منبعی از پیشرفت و رشد قابل توجه برای یک شرکت باشد»

موسساتی که موفق به نوآوری نشوند، خواهند مرد.« این بیانیه اهمیت نوآوری را به طور خلاصه بیان کرده است .

نوآوری به تلاش های یک شرکت در جهت یافتن فرصت های جدید و راه حل های تازه اطلاق می شود، قابلیت نوآوری ویژگی هایی است که به کسب و کار، توانایی سریع خلق ایده ها، شیوه های جدید، گسترش و معرفی محصولات و خدمات جدید یا بهبود مصولات و خدمت موجود را می دهد.

نوآوری به دو بخش نوآوری محصول و نوآوری فرآیند تقسیم می شود که به شرح زیر است:

الف - نوآوری محصول: نوآوری محصول از نگاه دستورالعمل[9] به معنای »معرفی یک محصول یا خدمت است که از لحاظ خصوصیات یا کاربردهای آگاهانه اش، جدید یا همراه بهبود قابل توجه باشد..« این نوآوری شامل بهبودهای قابل توجه در مشخصات فنی، اجزا و مواد تشکیل دهنده، نرم افزارهای پیوسته به آن، راحتی کاربری آن و یا دیگر خصوصیات کارکردی آن است. نوآوری های محصول شامل محصول بهتر و یا جدیدتراست که تولید و فروخته می شود. نوآوری محصول شامل کالاهایی با مواد اولیه جدید و نیز خدمات غیر قابل لمس جدید است.

ب - نوآوری فرآیند: نوآوری فرایند نشان دهنده تغییراتی در مسیر تولید محصولات و یا خدمات نهایی سازمان ها است. این نوآوری شامل کارکرد کیفی و فرایند تجاری مهندسی مجدد است که ابزارهایی به منظور حفاظت و بهبود کیفیت یا صرفه جویی هزینه های ارائه می دهد .

به گفته دستورالعمل[9] نوآوری های فرایند به منظور کاهش هزینه های تولید یا تحویل هر واحد، افزایش کیفیت یا تولید یا تحویل محصولات جدید یا با بهبود قابل توجه مورد توجه قرار می گیرند. هدف غایی از نوآوری فرایند در این دستورالعمل، تقویت بهره وری دانسته شده است.

کارآفرینی:
کارآفرینی از جمله موضوعاتی است که به نظر برخی صاحب نظران ریشه در موسسه های کوچک و بخش خصوصی دارد، اما با توسعه آن در سازمان های بزرگ، توجه محققان و مدیران زیادی را به سوی خود جلب کرده است. زیرا پدیده کارآفرینی، عامل است که می تواند پویایی سازمانی را با ارائه روش های جدید و ایجاد مزیت نسبی به ارمغان بیاورد.[12] کارآفرینی مفهومی است عینی و عملی که همزمان با آغاز زندگی انسان بر روی زمین و تلاش برای کسب درآمد و تامین مایحتاج زندگی پا به عرصه وجود گذاشته است.[13] در مکالمات رایج، کارآفرینی به معنی شروع یک کسب و کار جدید است.

پیش نگری یا پیش دستانه، استقلال فردی و ریسک پذیری از عوامل کلیدی کارآفرینی هستند که در ادامه به شرح آنها پرداخته خواهد شد:

الف - پیش دستانه: هیوز و مورگان پیش گام بودن را بر اساس در نظر گرفتن ابتکار عمل، شناخت فرصت ها و شروع به انجام اقداماتی که سازمان های دیگر را وادار به واکنش می کند، تعریف کرده اند .[14] از این رو پیشگام بودن شامل تلاش برای اطمینان و تضمین از دستیابی به نتایج موفقیت آمیز در سرمایه گذاری کارآفرینی، انعطاف پذیری و آمادگی برای بر عهده گرفتن مسئولیت شکست می باشد .[5] پیشگام بودن به داشتن ابتکار عمل، پیش بینی و پیاده سازی و استفاده از فرصت های جدید، و ایجاد بازارهای جدید و یا مشارکت در بازارهایی که در حال ظهور هستند مربوط می شود.

ب - استقلال فردی: استقلال طلبی به عنوان »یک فعالیت و اقدام مستقل توسط یک فرد یا تیم با هدف پدید آوردن و یا پذیرش یک چشم انداز، ایده یا یک کسب و کار و انجام آن تا مراحل نهایی و کامل شدن« تعریف شده است .[5] در زمینه کسب و کارهای کوچک، یک صاحب کسب و کار دارای ویژگی های استقلال طلبی است، این مفهوم که خودش تصمیم گیری کند، برایش ارزشمند است و دوست ندارد از دیگران دستورات بگیرد. این امر به ویژه برای صاحبان کسب و کار کوچک بسیار مهم است، زیرا آن ها را برای صریح، قاطع و با حوصله بودن در تصمیم گیری قادر می سازد.

ج - ریسک پذیری: در عمل تمام تلاش های کسب و کار مستلزم درجاتی از ریسک می باشند.[4] مطالعات اخیر ریسک پذیری را به عنوان یک ویژگی کارآفرینی که دارای اثر قابل توجهی بر ایجاد و انتشار فناوری و نوآوری می باشد، شناخته اند .[2] در زمینه صاحبان کسب و کارهای کوچک داشتن گرایش مثبت نسبت به ریسک، زمانی که مواجه با ریسک اجتناب ناپذیر است، مهم می باشد.

خلق ارزش برای مشتری
تعریف ارزش مشتری را براساس یک سطح بالایی از انتزاع اینگونه خلاصه نموده اند : »ارزش مشتری به عنوان مبادله بین مزایا و زیان ها در یک مبادله بازار تعریف می شود

کیفیت خدمات یا محصولات به عنوان مزایای اولیه مشتریان در نظر گرفته می شوند و آن ها استدلال نمودند که مزایای دریافتی به عنوان ترکیبی از ویژگی ها فیزیکی، خدماتی و حمایت فنی،شایستگی و موقعیت بازار و پاداش های اجتماعی .[16] در نظر گرفته می شوند. ارزش مشتری به سادگی می تواند توسط مشتری از طریق مقایسه ای از آنچه دریافت کرده با آن چه که پرداخت کرده است، مفهوم سازی شود.

ابعاد کلیدی خلق ارزش برای مشتری شامل ارزش عملکردی و ارزش رابطه ای است که در زیر به شرح آنها پرداخته خواهد شد:

الف - ارزش رابطه ای: دیدگاه رابطه ای پیشنهاد می کند که در جهت بهبود بهره وری اقدامات بازاریابی مشتریان در فرایند مدیریت ادغام شوند.

بنابراین منابع و تلاش های سازمان باید در جهت حفظ مشتریان به کار گرفته شود. از دیدگاه مشتریان، کسب مزایای اقتصادی[19] ، دسترسی به خدمات بهتر و متناسب با نیازهای آنها و دریافت خدمات اضافی از مزایای داشتن رابطه پایدار می باشد. به طور خلاصه، مشتریان اقدام به برقراری و حفظ یک رابطه با یک سازمان می کنند زیرا انتظار دارند تا ارزش مثبتی در نتیجه این مشارکت نصیبشان گردد.

ب - ارزش کارکردی یا عملکردی: ارزش کارکردی با استفاده از ارزیابی های عقلانی و اقتصادی تعریف شده است. کیفیت محصول و کیفیت خدمت بخشی از این ارزش را تشکیل می دهند.

ارزش کارکردی را به عنوان سودمندی درک شده از مشخصه های محصولات و خدمات تعریف کرده اند. به عبارت دیگر ارزش کارکردی به مطلوبیت برخاسته از کیفیت درک شده و عملکرد مورد انتظار از کالا یا خدمت گفته می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید