بخشی از مقاله


نقطه عطفی در خلق ارزش براي مشتریان، با ظهور بانکداري باز


چکیده

محدودیت بازار و رقابت براي دستیابی به منابع جدید درآمدي، تغییر در مدل بانکداري و ظهور مدلهاي جدید را ایجاب مینماید. این منابع در واقع تغییر نگرش به ارائه خدمات و پوشش طیف گستردهتري از نیازهاي جامعه میباشد که به صورت کلی این تغییر، بانکداري مشتريمحور را موجب میشود و کلید اصلی آن هم سفارشیسازي خدمات بانکی متناسب با نیاز مشتریان است. براي دستیابی به این هدف لازم است تا بانکها، تغییرات اساسی در ساختارهاي اصلی خود ایجاد کنند و یا اینکه شاخه مستقلی براي ارائه خدمات با این مفهوم راهاندازي نمایند. در میان تمام نیازهاي زیر ساختی براي ارائه خدمات با مفهوم مشتريمحوري، یکی از اساسیترین الزامات تغییر در معماري سیستمهاي یکپارچه میباشد. در این مقاله سعی شده است که ابتدا مفاهیم بانکداري باز و معماري مدرن سیستمهاي یکپارچه بانکی مورد بررسی قرار گیرد؛ و نشان داده شود که به واسطه ایجاد امکان توسعه سریع نرم افزارهاي بانکی و امکان عملی شدن سریع ایدهها و نوآوريها، فرصتهاي بسیار زیادي در خلق ارزش با بانکداري باز به وجود خواهد آمد. به این ترتیب، در نهایت میتوان نتیجه گرفت که نه تنها بانکداري باز انقلابی در بانکداري ایجاد خواهد کرد، بلکه تمام کسب و کارهاي مرتبط را نیز متحول خواهد کرد.

کلمات کلیدي: بانکداري باز ، سفارشی سازي خدمات بانکی، مدلهاي جدید، خلق ارزش ، معماري سیستم هاي کربانک

 

-1مقدمه

نسل اول سیستمهاي یکپارچه بانکی حول محصول طراحی شده است و نه بر اساس نیاز مشتري و آن هم محصولاتی که براي عموم کاربران بانک پیش بینی شده است. در طول زمان و بر اساس نیازهاي پیش آمده این امر منجر به آن شده است که فرآیندهاي اصلی بانکی در این ساختار، با نرم افزارهاي کاربردي در هم تنیده شود و به آنها وابسته باشد. و برعکس این نرم افزارها نیز به سیستم یکپارچه اصلی وابسته شود. این موضوع در یک محیط کمتر رقابتی قابل قبول است. اما زمانی که بانکها براي به دست آوردن بازارهاي بیشتر، مدلهاي بانکداري خود را تغییر میدهند و به بانکداري خصوصی و شرکتی و غیره رو میآورند، به این معنی است که نیازمند محصولاتی هستند که به سفارش مشتري طراحی شده است. به خصوص در بانکداري شرکتهاي کوچک و متوسط و تنوع و تعدد این شرکتها، بانکها با چالش بیشتري روبرو هستند. یکی از مهترین مسائل در این میان شرکتهاي متعدد نرم افزاري هستند که براي این شرکتها کار میکنند و میخواهند براي شرکتها نرم افزارهاي مورد نیاز آنها را تولید کنند. حال بانکها براي ارائه خدمات شناخته شده در این مدل از بانکداري یا خودشان باید مسئولیت تمام این نرم افزارها را به عهده بگیرند یا اینکه راه حلی براي این مسئله پیدا کنند. نیازهاي این بازار بسیار متنوع و پویاست پس بانکها چاره اي ندارند جز اینکه بسیار چابک باشند. در این جا سعی شده است بانکداري باز به همراه نمونههایی معرفی شود.

سپس به لزوم ، مزایا و چالشهاي آن، به خصوص در مورد شرکتهاي کوچک و متوسط، اشاره شده است.


مفهوم API

صنایع الکترونیک درگاههایی براي ورود عموم به زیرساخت نرم افزاري خود قرار می دهند که در اصطلاح به آن 1API گفته میشود. یک API اجازه میدهد نرم افزار با سایر نرم افزارها ارتباط برقرار کند و برنامه نویسان میتوانند نرم افزارهایی سازگار با آن تولید کنند. این روش باعث رشد سریع نرم افزارهاي سازگار میشود و همچنین باعث محبوبیت نرم افزار اصلی میشود، که خود منجر به استفاده فراگیر از آن میگردد.

بسیاري از صنایع الکترونیک این روش را در پیش گرفتهاند و توانستهاند به این ترتیب از محبوبیت خوبی برخوردار شوند. تصور کنید که اگر شرکت مایکروسافت این امکان را در اختیار برنامه نویسان قرار نمیداد و قرار بود تمام نرم افزارهاي کاربردي را خودش تولید کند، شرکت مایکروسافت باید به بزرگی دنیاي تولید نرم افزار میشد. مایکروسافت می بایست تمام نرم افزارهاي مهندسی و شبیهسازي و محاسباتی، نرم افزارهاي ویرایش فیلم و عکس و تولید انیمیشن، نرم افزارهاي مالی و اداري و مدیریتی و هزاران هزار نرم افزار کوچک و بزرگ را تولید میکرد. اما موضوع فقط به توان تولید ختم نمیشود. او همچنین باید میتوانست از خلاقیت هزاران نفري که در تولید نرم افزارهاي مبتنی بر محصولات مایکروسافت در سراسر دنیا مشغول هستند، استفاده

 

میکرد و این امر مشکلی نیست بلکه غیر ممکن است. با نگاهی به سایر شرکتها میبینیم که تقریبا همه محصولات موفق از این روش استفاده کردهاند. گوگل، اپل، فیسوك و ... .

این اتفاق در صنایع دیگر هم افتاده است. زیر ساخت برق خانگی با ولتاژ 220 طراحی و اجرا شده است و تمام تولید کنندگان وسایل برقی محصولات خود را بر این اساس تولید میکنند. این موضوع باعث گسترش صنایع و بروز خلاقیت گردیده است. در غیر این صورت شرکت تولید برق، توزیع برق و تولید لوازم خانگی باید یکی میبود.

بانکداري باز2

در حوزه محصولات نرم افزاري مرتبط با بانکداري نیز اوضاع چنین است. شاید بتوان گفت بانکداري در این حوزه عقب مانده است. محصور شدن تولید نرم افزارهاي کاربردي در دست شرکتهاي تولید کننده Core Bank باعث شده است که تولید آنها زمانبر، پر هزینه و بدون انعطاف و نوآوري باشد. شاید این نوع محصولات در حوزه بانکداري خرد اشکالی نداشته باشد، چرا که در این حوزه فقط به نیازهاي عمومی پرداخته میشود. اما زمانی که از بانکداري شرکتی، خصوصی و بانکداري شرکتهاي کوچک و متوسط صحبت میکنیم سراسر اشکال است. شاید بتوان توجیه کرد که براي بانکداري شرکتهاي بزرگ و خصوصی صرفه اقتصادي وجود داشته باشد که با ساختار فعلی اقدام به تولید محصولات سفارشی کنیم اماقطعاً در مورد شرکتهاي کوچک و متوسط این توجیه وجود ندارد، چرا که تولید محصول براي شرکتهاي کوچک و متوسط هم باید تا حدودي سفارشی باشد و هم براي بانک صرفه و صلاح اقتصادي ندارد.

به عنوان مثال درباره سامانه محب بانک ملت که یکی از کارهاي ارزنده در خصوص بانکداري شرکتی است می توان این نکات را مشاهده کرد: این سامانه توسط خود بانک ملت توسعه یافته است و براي سازمانها و شرکتهاي بزرگ قابل استفاده است.

همچنین این نرم افزار به صورت خودکار نمیتواند اطلاعات را از نرم افزار "دریافت و پرداخت" دریافت کند و نیاز به ورود اطلاعات مجدد در این سامانه است.

به عنوان مثال براي پیاده سازي فرآیندهاي خودکار میان شرکت و بانک و ایجاد ارتباط میان نرم افزارهاي دریافت و پرداخت شرکت و ارسال این عملیات به بانک، در حال حاضر بانکها چگونه میتوانند عمل کنند. تنوع در فرآیندهاي شرکتها و نرمافزارهاي متعددي که استفاده میکنند هزینه پیاده سازي این ارتباط را افزایش می دهد. بانک با ارائه یک زیر ساخت مبتنی بر API و شرکتها با استفاده از آن این ارتباط را ایجاد میکنند.

بانکداري باز میتواند انقلابی در بانکداري شرکتهاي کوچک و متوسط ایجاد کند، چرا که عمده درآمد بانک از این گروه بر اساس خدمات کارمزدي است و اگر بانک بتواند زیر ساخت نرم افزاري خود را طوري تغییر دهد که منجر به جذابیت براي شرکتها شود، شرکتهاي کوچک و متوسط میتوانند با تولید به صرفه محصولات نرمافزاري از خدمات بانک استفاده کنند.[1]

بر طبق آمارها در سال 2016، %75 از 50 بانک برتر زیر ساخت API را ارائه مینمایند و %25 آنها یک فروشگاه نرم افزار نیز عرضه خواهند کرد.[2] در نمونههاي معرفی شده در این مقاله توضیحات بیشتري درباره بانکداري باز با استفاده از نمونهها ارائه گردیده است.

گام هاي تحول و مزیت رقابتی بانکها

زیر ساخت باز گام سوم تحول است که بانکها در حال ورود به آن هستند. گام اول را میتوان محصول نام گذاري کرد. زمانی که بانکها محصولات بانکداري الکترونیک ارائه کردند. گام دوم در واقع تولید زیر ساخت یکپارچه یعنی Core بود و گام سوم ورود به عرصه بانکداري باز خواهد بود. همانگونه که برداشتن به موقع این گامها براي بانکها یک مزیت رقابتی ایجاد کرد، در این زمان نیز بانکها میتوانند با این گام یک مزیت رقابتی ایجاد کنند. بالتبع اولین بانکی که در ایران بتواند این زیر ساخت را ایجاد کند نه تنها بیشتر تولیدکنندگان نرم افزارهاي بانکی به این سمت خواهند آمد بلکه تعداد زیادي تولید کننده نرم افزار که تاکنون وارد این حوزه نشده بودند، اقدام به تولید نرم افزارهاي سازگار با بانک خواهند کرد. به این ترتیب دغدغه بانکها طراحی و ارائه محصولات بانکداري خواهد بود و خود را روي کسب و کار اصلی خود متمرکز خواهند کرد و مسائل مربوط به طراحی رابط کاربري و فرآیندهاي مورد نیاز مشتریان از عهده بانکها خارج خواهد شد. این امر به خودي خود مطلوب و باعث رشد بانکها خواهد شد. واضح است که هزینه و زمان مربوط به تولید نرم افزار براي مشتریان آزاد خواهد شد. ضمن اینکه با ظهور بانکداري باز، تولید نرم افزارهاي مورد نیاز مشتریان نیز رشد و توسعه چشمگیري خواهد داشت.

به عنوان مثال میتوان از شرکتهایی که محصولات اداري مالی براي شرکتها تولید میکنند، نام برد. در صورتی که فاصله زمانی ورود اولین بانک به عرصه بانکداري باز با بانکهاي بعدي زیاد باشد عمده شرکتها ترجیح خواهند داد که نرم افزارهاي مالی خود را به نرم افزارهاي سازگار با بانک تغییر دهند و این به معنی ارتباط تعداد بسیار زیادي از شرکتها با بانک پیشرو میباشد. مسلما تغییر زمانبر است و اگر بانکهاي بعدي به سرعت بانکداري باز را عرضه نکنند به شدت از رقیب عقب خواهند ماند.

تحقیقات انجام شده در شرکت IBM حاکی از آن است که در این گامها بانکها با وضعیتهاي زیر روبرو بوده اند:[3]

1. پیاده سازي عملیات و فرآیندها با استفاده از مفاهیم سنتی و عمومی بانکی که در صورت افزایش درخواستها منجر به پیچیدگی و هزینه زیاد خواهد شد. در این حالت خدمات عمومی بانکداري توسط بانک ارائه میگردد.

 

2. پیاده سازي عملیات و فرآیندها با استفاده از استانداردهاي پذیرفته شده در کسب و کار که منجر به پوشش بیشتر درخواستها و سرعت در ارائه خدمات میگردد. در این سطح بانک با ارائه ماژولهاي مشخص به این هدف دست مییابد.

3. در سطح سوم بانک با رصد عملیات و فعالیتهاي کسب و کار سعی در بهبود عملیات پشتیبان خود مینماید و از این طریق و با اتوماتیک کردن آنها تا حدودي وضعیت بهبود پیدا میکند.
4. در نهایت با استفاده از سیستم یکپارچه بانکی قابل انطباق با نیازهاي جدید و رسیدن به چابکی لازم محیطی فعال و پویا خلق میکند که علاوه بر افزایش سرعت و سفارشی سازي خدمات و بهرهگیري از خلاقیتهاي بی پایان محیط کسب و کار، هزینههاي این دستاوردها نیز کاهش مییابد.

تصویر-1 گامهاي تحول بانکداري

مدیریت تغییرات (مهاجرت به ساختار جدید)

هدف این مقاله پرداختن به این موضوع نیست؛ اما به خاطر اهمیت، اشارهاي به موضوع میگردد تا به صورت مستقل به آن پرداخته شود. یکی از مهمترین چالشهاي بانک براي پیاده سازي ساختار بانکداري باز، تغییر Core از ساختار موجود به ساختار جدید با مفهوم بانکداري باز است. این فرآیند در هر بانکی که اقدام به این تغییر نماید به صورت مستقل بایستی انجام شود و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید