بخشی از مقاله
چکیده
نگرش کلی روایت درمانی بر مفهوم شکل گیری هویت افراد، بر مبنای داستان هایی - روایت هایی - که از زندگی خویش نقل می کنند استوار است. یک روایت درمانگر مشتاق است تا به فرد یاری دهد تا بتواند مسیرها ، روایت ها، اشکال مختلف بخش های زندگی، فرصت ها و احتمالات مختلف را بطور گسترده ای در زندگیش ترسیم کند. روایت درمانگر بطور همزمان فرد را به تحقیقی مشترک درباره ی تاثیرات گسترده ی یک مشکل در زندگی خود و اطرافیانش ترغیب می کند.
بجای تمرکز بر مشکل بعنوان بخشی از ماهیت وجودی فرد ، با تمرکز بر تاثیرات احتمالی یک مشکل در زندگی وی ، روایت درمانگر میان فرد و مشکلش فاصله ای ایجاد می کند. طی فرایند »بیرونی سازی« مشکل ، کار بررسی و تحلیل تاثیرات احتمالی مشکل برای فرد آسان تر می شود. در سطح عملی، روایت درمانی شامل فرایند »ساختار شکنی« و »معنا سازی« برای فرد مراجعه کننده است.
این دو فرایند طی نحوه ی خاصی از پرس و جو و همکاری متقابل میان روان درمانگر و فرد مراجعه کننده انجام می شوند. روایت درمانی می تواند در زمینه های خانواده درمانی، مشاوره ی روانشناسی ، روانشناسی آموزشی ، مدارس و بسیاری زمینه های مربوطه دیگر مورد استفاده قرار گیرد. اگر چه روایت درمانگران مختلف روش های گوناگونی دارند ، با این وجود عناصر مختلفی در کار روایت درمانی موجود هستند که فرد می تواند دریابد که یک روان درمانگر در حال استفاده از روش های روایت درمانی است.
مقدمه:
روایت درمانی - narrative therapy - یکی از مکاتب معاصر روانشناسی میباشد که در زمینههای مختلف بالینی، مشاوره ، روان درمانی و حتی مددکاری اجتماعی نیز کاربرد دارد. این رویکرد از حدود دهه هفتاد و هشتاد میلادی توسط »مایکل وایت « و »دیوید اپستون« بنیان نهاده شد. رویکرد آنها به سرعت و در دهه نود میلادی در آمریکا به شهرت رسید و فراگیر شد. این شهرت، با چاپ و انتشار کتابها و تحقیقات مختلف این دو فرد در رابطه با روند درمان افرادی با مشکلات اختلال کم توجهی و بیش فعالی، بی اشتهایی عصبی و حتی اسکیزوفرنی، بیشتر شد. طی سالهای اخیر این رویکرد روان درمانی به گستره وسیع تری از مشکلات پرداخت و تحقیقات زیادی انجام گرفت و امروزه بعنوان یکی از مهمترین مکاتب روانشناسی پست مدرن مطرح میباشد.
عبارت »روایت درمانی« مفهوم ویژهای دارد و با روانشناسی روایتی - داستانی - که از داستانها و قصهها بعنوان ابزار درمانی استفاده میکنند - قصه درمانی - ، یکسان نیست. در واقع روایت درمانی مربوط به تئوری و تحقیقات و اندیشههای سبک کاری »مایکل وایت«، »دیوید اپستون« و افراد دیگری است که برای گسترش این رویکرد تلاش کردهاند. درمانگر روایتی در طول روند مشاوره، تمرکز بر نگرش روایت گویی فرد مراجعه کننده دارد.
ارتباط میان روان درمانگر و فرد در این نوع از روان درمانی - مشاوره - یک ارتباط همسطح و یاری گرانه است و نه از نوع ارتباط یک متخصص با فرد مراجعه کننده. در این ارتباط تلاش مشاور بر این است تا روایت فرد از خویشتن و زندگی اش باصطلاح قوی تر و ضخیم تر شود. طی این روند، مشاور روایت درمانگر سوالات ویژهای را میپرسد تا حوادث و وقایع زندگی فرد، از مختصات تازه و روشنی روایت شوند. مختصاتی که تا کنون بخشی از طرح و نقشه داستان مشکل آفرین نبوده است.
با شعار »فرد مشکل نیست ، بلکه مشکل ، مشکل است« روایت درمانی سعی در جداسازی ماهیت فرد از مشکلش دارد. روایت درمانی سعی دارد برخلاف بسیاری از رویکردهای دوره مدرنیست که ویژگیها و مشخصات افراد را بطور قطع به یقین بخشی از ماهیت وجودی آنها می دانستند، مشکلات افراد را از خود آنها جدا کند و به این تکنیک »بیرونی سازی« می گوید. حتی نقاط قوت و توانایی های مثبت فرد نیز بیرونی سازی می شود تا فرد بتواند روایت بهتر و شفاف تری از ماهیت زندگی و خویشتن خویش کسب کند.
در سطح عملی، روایت درمانی شامل فرایند »ساختار شکنی« و »معنا سازی« برای فرد مراجعه کننده است. این دو فرایند طی نحوه ی خاصی از پرس و جو و همکاری متقابل میان روان درمانگر و فرد مراجعه کننده انجام می شوند. روایت درمانی می تواند در زمینه های خانواده درمانی، مشاوره ی روانشناسی ، روانشناسی آموزشی ، مدارس و بسیاری زمینه های مربوطه دیگر مورد استفاده قرار گیرد. اگر چه روایت درمانگران مختلف روش های گوناگونی دارند - بعنوان نمونه »دیوید اپستون« از نامه نگاری و مدارک نگاری دیگری با مراجعینش استفاده می کند - ، با این وجود عناصر مختلفی در کار روایت درمانی موجود هستند که فرد می تواند دریابد که یک روان درمانگر در حال استفاده از روش های روایت درمانی است.
تعریف نظری:
الف - روایت به معنای عام:عبارتست از-1نقل کردن خبر یا سخن ازکسی-2خبر یا سخنی که از زبان کسی یا گذشتگان نقل می کنند-3نقل سخن یا حادثه ای از زندگی یا سنت پیغمبر - ص - وامامان - ع - -4 رویداد هایی که براساس یک طرح وترتیب زمانی خاص در کنار یکدیگر فرا میگیرند.
ب - روایت به معنای خاص:عبارتست از نظر ودیدگاه سازه گرا روایت شکلی از سازه های ذهنی انسان است که افراد توسط آن خود وتجارت زندگی را تغییر و تعبیر میکنند.
تعریف نظری:مجموعه کاملا متمرکزی از فنون مداخلاتی که برای اولین بار توسط مایکل وایت و دیوید اپستون با طرفداری از نظریه ی گفتگو براساس داستان ها مطرح گردیده است.هدف از این مداخلات آن است که به خانواده کمک شود تا یک مشکل توان فرسا و دشوار را برونی کنند.
این رویکرد به اعضای خانواده کمک می کند که جر وبحثشان را در این باره کاهش دهند که مشکل مال کیست وراجع به حل مشکل وارد گفتگو شوند.
تعریف عملیاتی:روایت درمانی فرآیند کمک به افراد برای غلبه بر مشکلات از طریق درگیر شدن در گفتگوهای درمانی میباشند. این گفتگو ها شامل بیرونی سازی مشکل استخراج پیامد های یگانه پررنگ کردن نقشه ی جدید و اتصال آن به گذشته وآینده ,با استفاده از تکنیک های درمانی خاص می باشد در این رویکرد درمان براساس نقل روایت ها و داستان های زندگی یک شخص از زبان خود شکل می گیرد.
فرآیند درمان روایتی شامل گفتن روایت ها ,گوش دادن دقیق پرسش کردن,دوباره گفتن و دوباره شنیدن وباز سازی داستان ها با همکاری مراجع ومشاوره می باشد روایت های شخصی جدید,معانی جدید و برداشت های تازه ای از واقعیت می شوند.
مشکلی که از راه زبان خلق شده بود با استفاده از همان فرآیند برطرف می شوند.زیرا معانی دیگری برای افکار یا احساسات ناراحت کننده پدیدار می شوند.
یکی ازموضوعات جالب توجه ومطرح در روان شناسی وروان درمانی معاصر,نظری ی روایت است وکاربرد آن در قالب روایت درمانی به طور قابل توجهی مد نظر قرار گرفته است.
پست مدرنیسم قسمتی از سازه های اجتماعی در روانشناسی به شمار می آید ولذا با این نظر موافق است که فرض های ما راجع به واقعیت به کمک تبادل پیام زبان و گفتگو با دیگران شکل می گیرند وبنابراین تمامی دانش ما حاصل یک بافت اجتماعی است زبان چیزی بیش ازبیان افکار و احساسات درونی ماست وبه روابط انسانی شکل داده و از آن شکل می گیرد و اگر هیچ واقعیتی در بیرون وجود نداشته باشد پس ما همگی از طریق مشاهده,تمایز گذاردن میان این مشاهدات ودر میان گذاردن این دریافت هایمان با دیگران از طریق زبان واقعیت را خلق می کنیم.
درمانگران پست مدرن به تغییر دیدگاه های انعطاف ناپذیر وخشک درمانجو راجع به دنیا,علاقه خاصی دارند زیرا این قبیل علایق جزمی وبعضا منفی امکان ارائه ی تبیین های متفاوت درمانجو در خصوص رویداد ها و روابط را,اگر ناممکن نکنند با مشکل مواجه می سازند.دیدگاه درمانجویان در زبانی جلوه گرمی شود که از آن برای ساخت برداشت هایشان از واقعیت استفاده می کنند پس زبان گفتگو نیز به نوبه خود ابزاری ست درمانی بر تغییر رفتارهای کهنه,زیرا تبیین های جدید به راه حل های جدید ختم می شوند.
محبوبیت استفاده روایت در جنبش های روان درمانی از آنجا مشخص می شود که فرمول بندی های روایی گوناگونی در انواع درمان های روان پویای,سیستمی,شناختی وسازه گرا مورد استفاده قرار گرفته اند.
ولی همچنان که گفتیم اگر روایت را ضمن آنکه یک ابزار بالینی است راهی برای فهم تجربه انسان بنامیم. آن را در قالب روایت درمانی مطرح نموده ایم.
تاریخچه روایت درمانی:
روایت درمانی از کار خانواده درمانگر استرالیایی مایکل وایت و همکارش دیوید اپستون از نیوزلند رشد کرد,بویژه بر کمک به مراجعان متمرکزشد تا به جای زندگی کردن با فرا روایت های عمومی تر جامعه ,داستان های شخصی خودشان را خلق و زندگی کنند.
وایت و اپستون, با پیروی از نظریه ی گفتگو براساس داستان ها الگوی روایت درمانی را به وجود آورند.هدف از این مداخلات آن است که به مراجعان کمک شود تایک مشکل توانفرسا و دشوار را برونی کنند.
اگرچه گفته می شود که روایت درمانی یک جنبش جدید در روانشناسی و روان درمانی است ولی اصول و عقاید آن به زمانهای قبل بر می گردد.
وایت و اپستون در اوایل دهه ی 1980 به کارهای یکدیگر علاقه مند شدند آنها به عنوان دو خانواده درمانگر بنیان گذاران اصلی روایت درمانی به شمار می روند.با ترکیب زمینه قبلی اپستون در انسان شناسی وعلاقه ی اودر داستان گویی و علاقه ی وایت در روش های تغییری الهام گرفته بود آنها آنچه به عنوان روایت درمانی شناخته شده را به وجود آوردند.
نظریه ی روایت درمانی از ایده ی سازه گرایی اجتماعی استفاده کرده است بر طبق این نظریه ی زمان در خدمت ایجاد الگوی معنا بکار میرود.