بخشی از مقاله

چکیده

در دنیای امروز توسعه گردشگری به عنوان یکی از مهمترین منابع کسب درآمدی شهری و کشوری و نیز عاملی برای ایجاد تغییراتی در ساختار اجتماعی ، اقتصادی و گاهای کالبدی شهری - در جهت ایجاد عناصری متناسب با صنعت گردشگری جهت جذب و استقرار گردشگران همانند ایجاد و یا تقویت جاذبه های گردشگری ، مراکز اقامتی و ... - گشته است .

اما عدم توجه به ملاحضات زیست محیطی ، اجتماعی ، فرهنگی در مکان های مقصد در برخی موارد منجر به تخریب و نابودی این مراکز شده و در نهایت پس از گذشت چند دهه این مکانها که روزی به عنوان مراکز عمده جذب گردشگر تلقی می شده اند تبدیل به مکان بی روحی شده که فقط خاطره ای از اوج دوران قبل از ورود گردشگران به آنجا در آن باقی می ماند . چنانچه یکی از محققان به نام باتلر پس از مطالعات فراوان قالبی را تحت عنوان سیکل و چرخ گردشگری معرفی نموده که طبق آن شهرها و مکان های گردشگر پذیر طی دوره زمانی ابتدا شناخته شده و طی مراحلی در نهایت رو به افول گذاشته و نه تنها جاذبه گردشگری بلکه سیمای مورفولوژی آنها نیز به کلی دگرگون می شود

در این پژوهش به بررسی شهرهای شمال ایران و به صورت موردی به بررسی سیمای کلاردشت که به عنوان یکی از قطبهای گردشگری ایران از آن یاد می شود پرداخته شده تا ضمن بررسی سیکل گردشگری در این منطقه، رشد ، توسعه کالبدی و نیز عوامل موثر بر دگرگونی سیمایی و ریخت سکونتگاه های این منطقه که از دوره ورود گردشگران به این مکان ها شکل گرفته است مورد تحلیل قرار گیرد . پژوهش صورت گرفته از نوع توصیفی -تحلیل بوده و نتایج حاصل از آن نشان می دهد که به موازات ورود گردشگران و البته عدم نظارت کافی از سوی مدیران و برنامه ریزان امر شهر و نیز صنعت گردشگری موجبات تغییر سیما و منظر مقاصد گردشگری فراهم می آید.

مقدمه

گردشگری بزرگترین حرکت و جا به جایی مردم در زمان صلح است - موحدی به نقل ازgreen o,1972 wood ، 1386 ، - 117 و امروز آن را به عنوان یک پدیده فرهنگی و اجتماعی چالش برانگیز معرفی می کنند . بعد از جنگ جهانی دوم رشد صنعت گردشگری و پیشرفت آن به وسیله سازمان های مالی بین المللی به عنوان یک عامل توسعه سریع اقتصادی و تغییر بی سابقه دانسته شد و بدین سبب جنبش عظیمی در استفاده از جاذبه ها و ایجاد تأسیسات و تجهیزات و خدمات مورد نیاز گردشگران بدون توجه به استعداد و توانایی های محیطی شکل گرفت

به دنبال این امر و نیز اعلام سازمان ملل که طی سالهای 1955-56 گردشگری را به عنوان یک صفت در جهت توسعه صنعتی کشورهای تازه استقلال یافته و در حال توسعه معرفی کرده بود توجه به گردشگری به عنوان یکی از راه های کسب درآمدی شهرها و کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفت . و از آنجایی که جمعیت شهرنشین دنیا به صورت شتابانی در حال افزایش بوده و حتی پیش بینی می شود تا سال 2025 این رقم به بیش از 61 درصد کل جمعیت انسانی جهان برسد - نظریان، 2، - 1380 لذا توجه به مسئله گردشگری جهت احساس آرامش خاطر شهروندان برای فرار از زندگی ماشینی ولو برای مدت کوتاهی ضروری به نظر می رسد.

گردشگری و محیط زیست به طور غیر قابل انکاری دارای تأثیرات متقابل می باشند و به نوعی به یکدیگر وابسته اند . محیط به عنوان بستر فعالیت های گردشگری بسیاری از جاذبه های گردشگری را شکل می دهد و گردشگران به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آن استفاده می کنند . در اکثر اشکال گردشگری ، بهره برداری از محیط ملاحظه می شود ؛ بنابراین این امر می تواند آثاری مثبت و منفی را برای محیط زیست در برداته باشد از این جهت است که بر توسعه و مدیریت گردشگری به گونه ای که سازگار با محیط باشد تأکید می شود

در واقع ؛ توسعه گردشگری در فضاهای جغرافیایی علاوه بر آثار اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی آثار زیست محیطی نیز دارد . این آثار در صورت عدم پیگیری راهبردی ، استانداری و ارزیابی های مشخص و روشن در زمینه توسعه گردشگری دارای جنبه های تخریبی بسیاری در ابعاد محیط انسانی و طبیعی است ، هر چند از دیگر سو گردشگری می تواند در صورت پایبندی به پایداری در مفهوم بومی کردن زمینه ساز حفاظت از محیط زیست شود .

بررسی مناطق مختلف و از جمله مراکزی که از آنها به عنوان مقاصد گردشگری یاد می شود این امر را به وضوح نشان می دهد . شکل گیری فضاهای مسکونی ، گذرگاه ها و سایر عناصر شهری و روستایی بر اساس جریان حرکت خورشید و جهت باد قرار دارند . البته عوامل دیگری از قبیل آب و هوا ، عادتها ، شرایط محیط و وضعیت جغرافیایی زمین علتهای مناسب دیگری به منظور تقسیم جهت منازل و شبکه های شهری هستند .

در حقیقت قرار گیری هر شهر و روستا در هر یک از اقلیم های گرم و خشک ، گرم و مرطوب ، معتدل و مرطوب و سرد ، شکل گیری خاصی از مورفولوژی و سیمای سکونتگاه های انسانی را به دنبال خواهد داشت که متفاوت از سایر مناطق است . البته نقش فرهنگ و عادات مردم بومی نیز در شکل این سیما موثر خواهد بود . معماری بومی بناها و بهره گیری از مصالح بومی منطقه خود به عنوان عاملی در کنار سایر جاذبه های گردشگری در سطح سکونتگاه ها خودنمایی می کند که نمونه های آن را می توان در مناطقی همچون ابیانه در یزد و ماسوله در گیلان را ذکر نمود .

اما آنچه که حائز اهمیت است این است که عدم توجه به ملاحظات زیست محیطی ، فرهنگی و اجتماعی ، عدم درک صحیح از مفهوم گردشگری در بسیاری از مناطق خصوصا ً در کشورهای در حال توسعه سبب شده است تا گردشگری که روزی به عنوان نسخه شفا بخش فقر در شهرهای این کشورها تجویز شده است امروز به عنوان بلای جان آنها تبدیل شده است که نمونه موردی آن را می توان در برخی از شهرها و روستاهای شمال ایران مشاهده نمود .

البته این امر در شرهای استان گیلان و حتی گلستان کمتر به چشم می خورد اما شهر ها و روستاهای استان مازندران خصوصا ً در مسیرهایی که محل توزیع گردشگر در سطح استان می باشند شدیدتر می باشند که در این بین منطقه کلاردشت را شاید بتوان منطقه ای دانست که در حادترین شرایط قرار دارد که با تعبیر نادرستی از مفهوم گردشگری پیش بینی می شود تا چند سال آینده دیگر گردشگران رغبتی برای وارد شدن به آنجا نداشته باشند و این امر تدبیر ویژه ای را از مسئولین و مدیران اعم از مدیران شهری ، منطقه ای استانی و حتی کشوری می طلبد

تفکرات نظری و فرضیات :

توسعه گردشگری در کشور ایران که به لحاظ وجود جاذبه های طبیعی و فرهنگی غنی که این کشور را در جایگاه پنج کشور برتر از لحاظ منابع و جاذبه های طبیعی و 10 کشور برتر جهان از لحاظ منابع فرهنگی و تاریخی قرار داده است . می تواند کمک شایانی در بهبود توسعه اقتصادی و ارتقای کیفیت زندگی مردم به همراه داشته باشد ؛ اما همچنان که گردشگری آثار مثبتی را در جامعه ایفا می کند پیامدهای منفی را از لحاظ زیست محیطی ، فرهنگی ، اجتماعی و نیز اقتصادی به دنبال داشته باشد که نمونه آن تخریب محیط زیست در سکونتگاه های انسانی است . با بیان این مطالب در جهت رسیدن به نتیجه مطلوب در این پژوهش پیش فرض های زیر ارائه می گردد .

-1 با روندی که گردشگری در مناطق شمالی ایران از جمله منطقه کلاردشت در پیش گرفته است به نظر می رسد غنای فرهنگی و اقتصادی مردم منطقه را به همراه توسعه مثبت کالبدی در کلاردشت ایجاد خواهد شد .

-2 به نظر می رسد عدم درک صحیح از مفهوم گردشگری در ایران و هجوم سرمایه گذاران به جای گردشگران در مناطقی همچون کلارشت سیمایی ناهمگون و نامتناسب با بافت بومی منطقه شکل گرفته که این امر تبعات منفی را از نظر محیطی در سیمای سکونتگاه ها به دنبال خواهد داشت .

-3 استقرار ویلاهای با معماری نامتجانس با فرهنگ بومی و نیز شرایط اقلیمی در منطقه کلاردشت که در طی دو دهه اخیر در این منطقه رخ داده است از پیامدهای منفی گردشگری در شهرهای شمالی ایران از جمله منطقه مورد مطالعه است 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید