بخشی از مقاله
چکیده
آتش همواره مورد احترام ایرانیان بوده، این احترام مسلماً تنها به خاطر ریشه مذهبی آتش نبوده، بلکه مزیت فراوان آتش نیز در این موضوع دخیل بوده است. اهمیت و قداست آتش با گذشت زمان در ایران باستان بیشتر شد، به طوري که در زمان هخامنشیان آتشکدهها بسیار ساده و در فضاي باز و روي سکوها قرار داشت و مثل آتشکدههاي زمان ساسانیان تا این حد، داراي موقوفات، ثروت، نظم و انضباط، مقررات و اهمیت نبود.
علت پررنگ شدن نقش آتشکدهها را باید به اردشیر ساسانی نسبت داد، که پس از به حکومت رسیدن، دین و دولت را به هم پیوند داد. تأثیر دیدگاه زرتشتی - که مبارزة همیشگی خیر و شر اورمزد و اهریمن - است، باعث میشود احترام به آتش روزبهروز بیشتر شود، چون آتش باعث از بین رفتن تاریکی - جایگاه اهریمن - بود و اورمزد را تنها باید در روشناییها جستجو کرد.
از این رو آتشکدههاي اساطیري که نمایانگر سه طبقه اجتماعی جامعه ساسانی بود شکل گرفت. .1 آتشکدة آذرفرنبع - آتشکدة اشراف و موبدان - .2 آتشکدة آذرگشنسب - آتشکدة ارتشتاران - .3 آتشکدة آذربرزین مهر - کشاورزان و تولیدکنندگان - آتشهاي مینوي که شرح آن در یسنا آمده و آتشهاي آیینی بهرام، آدران و دادگاه به جامعه زرتشتی معرفی شدند.
-1مقدمه
آتش از دیرباز مورد پذیرش ایرانیان باستان و هندوها بوده است هندوها آتش مقدس را آگنی میگفتند و بر آن قربانیانی تقدیم می داشتند در ایران پیش از زرتشت افسانههایی دربارة آتش وجود داشت که برخی از آنها در زامیاد یشت منعکس شده است.
در دین زردشتی نیز مانند دین ودایی مهمترین عنصر در تشریفات و مراسم مذهبی آتش مقدس است. آتش در مزدیسنا از بهترین دادههاي اهورامزداست و میانجی میان خالق و مخلوق محسوب میشود. در یسنا آتش بارها به مثابه پسر اهورامزدا خوانده شده است و در اوستا همه جا آتش داراي مقامی والاست. گوهر زندگی، عشق و تجلیگاه خداوند است. در سرودههاي یسنها، یشتها و خرده اوستا از آتش به بزرگی یاد میشود.
آذر ایزد در اوستا غالباً پسر اهورامزدا خوانده شده است از این تعبیر خواسته اند علو مقام او را برسانند چنانکه سپندارمد - اسپندارمد - را که فرشته موکل زمین است نظر به فایدة آن دختر اهورامزدا نامیده اند. در یسناي 25 فقرة 7 آمده است: »آذر پسر اهورامزدا را ما میستاییم ترا اي آذر مقدس و پسر اهورامزدا و سرور راستی، ما میستاییم همه اقسام آتش را ما میستاییم«
مرکزیت آتش در دین زردشتی شاید یکی از شناختهشدهترین جنبههاي این دین باشد، اما بسیار بد تعبیر شد. گرچه هم عقیده و هماعمال - دینی مربوط به آتش - به دوران پیش از زردشت تعلق دارند، اما کاملاً رنگ زردشتی به خود گرفتهاند و در اسطورهشناسی ایرانی غالباً دشوار است که عقاید قدیم را از متأخر جدا سازیم. آتش پسر اهورامزدا، نشانه مرئی حضور او و نمادي از نظم راستین اوست. در دین زردشتی کنونی آتش چنان مقدس است که نه اشعه خورشید را باید گذاشت که بر آن بیفتد و نه چشم کافري آن را ببیند شاید همیشه وضع چنین نبوده است، زیرا در دوررانهاي کهن آتشدانها را بر سر کوهها میساختند
-1-1 بیان مسأله
بررسی تاریخچه ادبی آتش از طریق ترجمه متن اوستایی یسناي 62 و سایر متون ادبی مرتبط با آتش در ایران باستان و همچنین علت اهمیت آتش در ایران باستان
-2-1 اهداف تحقیق
در این تحقیق سعی بر آن شده تا با مطالعه و پژوهش در خصوص آتش در متون ادبی ایرانی و اوستا وهمچنین معارف زردشتی به واژه شناسی آتش، جایگاه، علت تقدس و اهمیت آن در ایران باستان پی برد
-3-1 مروري بر ادبیات و پیشینه تحقیق
افرادي که به طور برجسته به ترجمه و تفسیر اوستا پرداخته اند.
1. آنکتیل دوپرون در سال 1771 ترجمه فرانسوي از اوستا را به نام زنداوستا در پاریس منتشر کرد تا آن زمان کسی غیر از زردشتیان با خط و زبان اوستایی آشنایی نداشت.
2. بارتلمه فرهنگ ارزشمند واژهنامه ایران باستان را در سال 1889 به زبان آلمانی تألیف کرد.
3. دارمستتر کتاب زنداوستا را در دو جلد در سال 1883 به زبان انگلیسی منتشر کرد.
4. ولف در سال 1910 ترجمه دیگري از اوستا به زبان آلمانی منتشر کرد.
5. روانشاد استاد ابراهیم پورداوود کل اوستا را به جز وندیداد - البته وندیداد را ترجمه کرده بود اما موفق به چاپ آن نشد - ترجمه کرده است.
6. جلیل دستخواه ترجمه کل اوستا را در سال 1337 منتشر کرد.
7. هومباخ نیز ترجمهاي از اوستا به انگلیسی و آلمانی در سال 1998 ارائه کرد.
8. دستور هوشنگ جاماسب در سال 1907 ترجمهاي از اوستا را به زبان انگلیسی منتشر کرد.
9. دستور داراب پشوتن سنجایا در سال 1897 ترجمهاي از اوستا را به زبان انگلیسی منتشر کرد.
-2 آتش
-1-2 تعریف آتش آتش یا هیر: انرژي گرمایی و نور است که هنگام واکنش شیمیایی آزاد میشود و حاصل سوختن یا احتراق یک شئ میباشد آتش داراي زبانه و گرما و روشنایی است.
-2-2 ریشهشناسی واژة آتش
واژة اوستایی sltWātarš ازستاك ātr-، āөr-، ātәrә، ātar- که اسم مذکر بود. در بندهاي 1، 2، 4، 6، 7، 8، 9 یسناي 62 تکرار شده است و در زبان پهلوي - Pahl. - واژة آتش به صورت nnntAātur[’twr] یا ādur و sAtAātaxš [’thš] درآمده است
در فارسی نو - New Persian - به صورت ātaš و ādar / āδar نوشته میشود. معنی لغوي آن: آتش یا ایزد آتش گاهنما: نهمین ماه سال و نهمین روز ماه
از آنجا که حرفت t در پهلوي، در فارسی جدید به »د« و در عربی به »ذ« تبدیل میشود »دندانی میشود« بنابراین ādar در فارسی جدید به آذر در عربی تبدیل میشود.
-2-3 کشف آتش
اکتشاف بزرگ انسان دست یافتن به آتش است؛ به عقیدة داروین شاید سنگهاي تفته آتشفشانها نخستین عاملی بوده است که به انسان ماهیت آتش را شناسانیده است.
به گفته آشیل، نمایشنامهنویس یونانی، پرومته نخستین کسی بود که شاخه انقوز را در دهانه آتشفشان روشن جزیرة لمنوس مشتعل کرد در میان آثاري که از انسان نئاندرتال به دست آمده قطعاتی از زغال و استخوان سوخته دیده شده؛ بنابراین شاید باید گفت که تاریخ نخستین آتشی که انسان افروخته از 40.000 سال میگذرد.
انسان کرومانیون سنگها را گود میکرده و در آنها چربی میریخته و روشن میکرده؛ به همین جهت باید گفت که چراغ نیز جزو اختراعات اولیه بشر است . شک نیست که آتش عاملی بوده است که به انسان نیروي پایداري در مقابل هجوم یخچالهاي پیشرو میبخشیده و در عین حال او را براي تأمین امنیت شب و هنگام خواب و راحت مجهز میساخته است؛ همان اندازه که انسان به آتش احترام میگذارد و آن را مورد پرستش قرار میداده، جانوران از آن میترسیده و از نزدیکی به آن پرهیز میکردند. همین آتش است که به وسیله آن انسان بر تاریکی پیروز شده و از ترس خود کاسته است؛ کاهش ترس انسان یکی از رشتههاي زرین تاریخ حیات بشري است، که البته همه تارهاي آن زرین نیست؛ آتش سبب پیدایش هنر شریف و باستانی آشپزي است