بخشی از مقاله

چکیده

تحولات بی وقفه علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در جهان معاصر و وضعیت و مسائل آموزش و پرورش ایران به گونه ای است که ضرورت نوآوری آموزشی و تربیتی در کشور ما را قطعیت می بخشد. مسئله مهمی که در کشور ما تاکنون به آن پرداخته نشده، این است که کدام گروه از متخصصان و دانشمندان تعلیم و تربیت و روان شناسانی، با کدام ویژگی های اساسی در ساختار روان شناختی خود، قادر به خلق اندیشه های جدید برای نوآوری آموزشی و تربیتی در ایران خواهند بود؟

در این مقاله، بر اساس فلسفه "علم مینوی" و با تکیه بر این فرضیه اساسی که خردمندی، دانش گسترده، شخصیت رشد یافته علمی پژوهشگر، زمینه ساز اصلی نوآوری علمی است، کوشیده ایم، با روش پژوهشی ترکیبی ابداعی برای شناخت عمیق و همه جانبه پدیده های مرکزی موضوع مورد مطالعه، که آن را "روش پژوهش اصیل خلاق" می نامیم، به طرح و بررسی و تحلیل ویژگیهای روان شناختی پژوهشگران بپردازیم و دلالتهای آن را در تحولات تعلیم و تربیت توضیح دهیم. به عنوان نمونه ای در این رویکرد زمینه های نوآوری در آموزش تفکر سالم به دانش آموزان را با اتکا بر خرد مینوی، دانش عینی فیزیولوژی مغز، روان شناسی و آموزش تفکر و شخصیت رشد یافته علمی پژوهشگر معرفی می کنیم.

مطالب مقاله در نه فصل به اضافه منابع، بدین شرح امده است: .1 بیان مسئله، .2 نوآوری در آموزش و پرورش، .3 سه بنیاد فلسفی، علمی و شخصیتی در نوآوریهای آموزشی و تربیتی پژوهشگران، .4 روش پژوهشی اصیل خلاق برای مطالعه پدیده های پیچیده روانی- تربیتی، .5 خرد مینوی، جوهره هویت ملی و دینی ایرانی برای معنی بخشیدن به زندگی، .6 فلسفه علم و دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، .7 آموزش تفکر سالم، نمونه ای از کاربرد دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، .8 موانع به کارگیری دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، .9 مفهوم رشد یافتگی شخصیت علمی، .10 منابع.

سرآغاز

بسم االله الرحمن الرحیم. افلم یسیرو فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او اذان یسمعون بها فانها لاتعمی الابصار ولکن تعمی القلوب التی فی الصدور. - حج،. - 46 در محیطی که ما به سر می بریم، اندیشه درست که بر دانش عینی، خردمندی، و بصیرت قلبی استوار باشد و از عشق به حقیقت مایه گیرد، چاره اساسی نابسامانیها و راه اصلی دست یابی به رهایی و نوآوری است. راه پیمودن در چنین مسیری، دشوار و پر رنج نیز هست. هم چنان که در زمانه حافظ بود. او در آغاز دیوان رندانه شورانگیز خود فرمود:

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها    که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل    کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

حضوری گر همی خواهی از وغایت مشو حافظ    متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

-1 -1 بیان مسئله

نوآوری آموزشی و تربیتی چیست؟ چه عوامل و عناصر و زمینه هایی آن را امکان پذیر می سازند؟ نوآوریهای آموزشی و تربیتی از کجا باید آغاز شوند؟ این سه سوال، توسط برخی از متخصصان تعلیم و تربیت کشور، ]از جمله کاردان 1381 - الف - و صافی، - 1382 - ، طرح شده اند و کوششهایی هم برای پاسخ گویی به آنها صورت گرفته است. عموم پژوهشگران بر این نکته تاکید داشته اند که آگاهی از تحولات نوآوری آموزشی در جهان و کوشش برای گسترش، تعمیق و بومی کردن روش های نوآوری آموزشی، امری ضروری است.

علاوه بر سه سوال فوق، توجه به دو مسئله دیگر نیز دارای اهمیت اساسی است: یکی این که عوامل بیرونی موثر بر نوآوریهای آموزشی و تربیتی کدام اند و چه نقش و تاثیری در کار پژوهشگران دارند؟ دیگر آن که ساختار درونی روان شناختی پژوهشگر چه نقشی بر کم وکیف نوآوریهای او دارد؟ به این دو مسئله نیز تا کنون توجه نشده، به خصوص کسی به این موضوع نپرداخته است که کدام گروه از متخصصان و دانشمندان تعلیم و تربیت و روان شناسی با کدام وضعیت روان شناختی، قادر به خلق اندیشه های جدید برای نوآوری اموزشی و تربیتی در ایران خواهند بود؟ پاسخ دقیق و عمیق به این مسائل را می توان ضروری ترین گام اساسی برای نوآوری آموزشی و تربیتی دانست.

ما در این مقاله به همین مسئله مهم اخیر پرداخته ایم و در پی آن بوده ایم که نشان دهیم، نوآوری در علوم و فنون و هنر و ادب و فرهنگ، جدا از تاثیر عوامل بیرونی بر کارکردهای پژوهشگر از ساختار شخصیتی فرد یا افرادی که برای نوآوری به پژوهش می پردازند، نیز تاثیر می پذیرد. با توجه به جنبه هایعمیقاً انسانی نوآوری در تعلیم و تربیت و سایر علوم انسانی، فرض اول ما آن است که سه ویژگی اساسی خردمندی، تسلط بر دانش عینی و شخصیت رشد یافته علمی پژوهشگر، مهم ترین نقش را در نوآوری آموزشی و تربیتی دارند.

به بیان دیگر، هر قدر این سه ویژگی، کیفیت برتر و ترکیب انسجام یافته تری در ساختار روان شناختی پژوهشگر داشته باشند، نوآوریهای او از کیفیت بالاتری برخوردار خواهند بود و پژوهشهای نوآورانه اش روایی بیشتری خواهند داشت. چنین نگرش را با ملاحظه کیفیت خردمندی، تسلط بر دانش و شخصیت علمی دانشمندان بزرگ جهان نیز می توان دریافت. کافی است، زندگی نامه این بزرگان را مرور کنیم و به ویژگی های یاد شده در ساختار شخصیتی نوآورانی چون سقراط، حکیم فردوسی، ابن سینا، جلال الدین مولوی، زکریای رازی، صدرالدین شیرازی، ایمانوئل کانت، لئو تولستوی، فردریک فروبل، ژان پیاژه، لئو ویگوتسکی و صدها و هزارها نابغه بزرگ دیگر توجه کنیم تا به اطمینان بیشتری در مورد فرضیه مذکور و ضرورت بررسی و تحلیل و توجه به دلالتهای آن دست یابیم.

در این مقاله، سعی کرده ایم با کشف معنا واصالت خرد مینوی در فرهنگ ایرانی، دانش عینی جهانی در یکی از حوزه های روان شناسی تفکر و صفات حاکی از رشد یافتگی شخصیت علمی پژوهشگر، دلالتهای نظری و راهبردی در نوآوریهای آموزشی و تربیتی را بررسی کنیم. مراکز پژوهشی تعلیم و تربیت و روان شناسی که تصمیم گیرنده در مورد برنامه ها و اجرای پژوهشها، توزیع کننده امکانات مالی پژوهش و ارزیابی کننده فرایند و نتایج پژوهشها هستند، بیش از همه نیاز دارند که به موضوع مورد بحث توجه کنند.

-2-1 نوآوری در آموزش و پرورش

تحولات بی وقفه علمی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر و مقتضیات زندگی در جهان کنونی که همه افراد، گروهها و نهادهای رسمی و غیر رسمی تعلیم و تربیت را تحت تاثیر شدید خود قرار داده ومی دهد، اقتضا می کند که آموزش و پرورش رسمی کشور به نوآوری در برنامه ها و عملکردهای خود بپردازد. به ویژه از نظر کیفی، مستمراً خود را توسعه دهد. پژوهشها نشان می دهند که برنامه ها و عملکردهای آموزشی و پرورشی مدارس در وضعیت مطلوبی نیستند و تحول و نوآوری مناسب و کافی در انها صورت نمی گیرد. برنامه ها و عملکردهای کنونی آموزشی و تربیتی، به گونه ای است که موجبات ناخرسندی متخصصان و افراد و گروههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را که مستقیم یا غیر مستقیم با آموزش و پرورش سروکار دارند، فراهم کردهاست.

این پژوهشها عموماً بر ضرورت تحول و اصلاح و نوآوریهای آموزشی و تربیتی نیز تاکید می کنند ]عریضی و عابدی، 1382؛ اورنگی، 1382؛ دانش پژوه، 1382؛ کیامنش، 1383؛ منطقی، 1384؛ عابدی، عریضی و شواخی، .[1384آموزش و پرورش رسمی ایران که از 150سال پیش تا کنون، با اقتباس از نهادهای رسمی تعلیم و تربیت غربی، شکل گرفته و به تدریج فراگیر شده است، اکنون به دلیل پیشرفتهای بی سابقه علوم، فناوری و ارتباطات در سطح جهانی و مقتضیات روز زندگی و چشم انداز آتی توسعه و پیشرفت کشور، نیازمند بازنگری، نوآوری و بازسازی است ]آقازاده، 1382 و.[1383 نسل کنونی کودکان، نوجوانان و جوانان ایران، به آموزش و پرورشی نیاز دارند که آنان را با کشف و حفظ و غنا بخشیدن به هویت تاریخی، فرهنگی، دینی و ملی مردم کشور خود، برای زندگی سعادتمندانه در جهان معاصر و در میهن خود آماده سازد تا بتواند به هویت، دانش و مهارتهایی مجهز شوند که تامین کننده خوش بختی آنان در عصر حاضر باشد ]لطف آبادی، .[1384 نوآوری آموزشی و تربیتی، در درجه اول به فلسفه تعلیم و تربیت و نظام ارزشهای زندگی در ایران و در جهان معاصر و چشم انداز آینده مربوط می شود.

برای نوآوری، هم باید به گذشته پرداخت و هم آینده را مورد توجه قرار داد. نوآوری آن نیست که هرچه را قدیمی است، دور بریزیم و هرچه را مدرن است بپذیریم، بلکه بدین معناست که آن را محکم و مثبت است، چه قدیمی و چه جدید، در ترکیبی پویا و خلاقانه قرار دهیم و این خلاقیت را در پژوهشها، برنامه ها و عملکردهای آموزشی و تربیتی متجلی سازیم. نوآوری آموزشی و تربیتی، می تواند در سطح یا در عمق صورت گیرد. مثلاً می توان مدارسی با معماری جدید و تجهیزات آموزشی مدرن فراهم کرد. اما این کار کافی نیست؛ باید نگرش عمیق تری به مسئله داشته باشیم و کیفیت برنامه های آموزشی و تدریس و تربیت را بر فلسفه و ارزشهای محکم استوار کنیم و رشد دانش و مهارت و هویت و شخصیت کودکان و نوجوانان و جوانان را هدف اصلی نوآوریهای آموزشی و تربیتی قرار دهیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید