بخشی از مقاله

چکیده

کشور ایران بالغ بر هشت هزار کیلومتر خط مرزی با پانزده کشور دارد که استان های مرزی آن حدود 50 درصد مساحت و 49 درصد جمعیت کشور را به خود اخنصاص داده اند. این مناطق از جمله استان سیستان و بلوچستان به سبب عواملی چون دوری از مرکز، انزوای جغرافیایی، کفه ترازو به سمت استانهای مرکزی متمایل شده است.

پس جای تعجب نیست که تاکنون رویکردهای متفاوتی در جهت دستیابی به تعادل منطقه ای توسط مسئولین اندیشیده شده باشد. از جمله متاخرترین این رویکردها با توجه به تجربیات جهانی، رویکرد نهادگرا است که چندی است به آن توجه کافی در کشورهای به ویژه پیشرفته به آن مبذول گردیده است.

اما مسئله این است که به رویکرد به اندازه کافی در سیاستگذاری و مدیریت بهینه مرزهای کشور و از جمله استان سیستان و بلوچستان وقعی نهاده نشده است. لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع به روشی توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مصاحبه با خبرگان امر به تحقیق پرداخت؛که در نهایت در قالب یافته های تحقیق و بحث، مهمترین رهیافتها و رهنمودهای مبتنی بر رویکرد نهادگرا متناسب با شرایط استان مرزی سیستان و بلوچستان استخراج گردید.

-1مقدمه

مرز خط جداکننده یک واحد فضایی یا گروه از دیگری است - لطفی و اقبالی زارچ،1391،. - 52مرز سیاسی مفهومی است که به صورت تعیین خطوط جداکننده قلمرو دو کشور می باشد و خطوط مرزی،خطوطی اعتباری و قراردادی هستند که به منظور تحدید یک واحد سیاسی،بر روی زمین مشخص می شوند این خطوط،ضمن تعیین حدود قلمرو حکومت،تعیین کننده اختیارات دولت آن حکومت نیز هستند

مارتین گلاسنر« جغرافیدان سیاسی،بر این باور است که مرز نه یک خط،بلکه سطحی عمودی است که از طریق فضا و زمین و زیرزمین،دولتهای همسایه را قطع می کند.این سطح در روی زمین به صورت یک خط مشاهده می شود

هر چند که مرز به تنهایی دارای یک نقش و کارکرد است و آن تحدید حدود منطقه ای است که داخل آن،یک نوع قدرت اعمال می شود،اما دولتها سعی دارند تا نقش های دیگری هم در منطقه اعمال کنند

در نگرشی کلی،کارکرد و نقش های مختلف مرزهای بین المللی را می توان در قالب دو گروه طبقه بندی کرد:کارکرد دفاعی-بازدازندگی و کارکرد ارتباطی-تجاری.در کارکرد ارتباطی-تجاری مرز،نگرش غالب،اقتصادی و تجاری است و هدف آن است که با انجام اقداماتی نظیر ایجاد دروازه ها و گذرگاههای مرزی،تاسیس گمرکات،مناطق آزاد،تعاونی های مرزنشینان و ایجاد بازارچه های مرزی و... تا حد امکان در گسترش ارتباط بین مردم دوسوی مرز و افزایش مراودات نقش ایفا کنند

بنابراین،اگرچه مطالعات مرزی در گذشته معطوف به بررسی ساختارهای فیزیکی خطوط مرزی بودند،اما امروزه شاهد تمرکز بیشتر مطالعات مرزی بر روی پیامدهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی مرتبط با تحولات مرزی هستیم.همچنان که محققان بر این باورند که مرزها با وجود تاثیرات کم و بیش خود،برای گروههای مختلف انسانی دارای معنا و مفهوم متفاوتی نیز هستند.

در واقع،همان گونه که»نایت« تصریح می کند،اگر همه مناطق را به عنوان یا سازمان اجتماعی انسانی قبول داشته باشیم،پس باید مرزها و کشور را نیز به عنوان یک سازه اجتماعی تلقی کنیم.همچنین نایت معتقد است که سرزمین و مرزها تنها به واسطه سکونت در آن معنا نمی یابد،بلکه این باورها و عملکردهای انسانی هستند که معنا و مفهوم سرزمین بودن را به آن می بخشد

ودر همین راستاست که ضرورت بهره گیری از رویکرد نهادگرا،با توجه به تاکیدش بر شرایط درونی منطقه، در سیاستگذاری و مدیریت بهینه مرزها بنا به تجربیات جهانی مطرح گشته است.اما مسئله این است که در سیاستگذاری ها و مدیریت مرزهای کشور،از جمله در ارتباط با استان سیستان و بلوچستان به اندازه کافی وقعی به رویکرد نهادگرا گذاشته نشده است.

واقعیت آن است،کشور ایران بالغ بر هشت هزار کیلومتر خط مرزی از کشورهای دارای مرز طولانی در جهان محسوب شده که با 15 کشور مرز مشترک دارد.همچنین دارای موقعیت استراتژیک بی نظیری در جهان می باشد. مناطق مرزی ایران دارای 16 استان و مناطق مرکزی دارای 15 استان است و حدود 50 درصد مساحت و 49 درصد جمعیت کشور متعلق به مناطق مرزی است

این مناطق مرزی،منطبق بر ده ناحیه فیزیوگرافیک اصلی،شامل مناطق کوهستانی،کوهپایه ای، کویری، باتلاقی،مردابی،رودخانه ای،جنگلی،استپی،دریاچه ای و دریایی منطبق است

همچنین ایران کشوری متنوع از نظر قومی است.ویژگیهای متمایز کننده اقوام از یکدیگر در ایران به ویژه بر مولفه های زبانی،مذهبی و نژادی متمرکز می شود.اقوام در ایران به شکل اقلیت های مشخص در مناطق و استان های مرزی پراکنده شده اند.سکونت پنج قومیت ایرانی در مناطق مرزی و همجوار با کشورهای همزبان خود،زمینه مناسبی را برای وقوع بحران های قومی در نقاط مرزی به وجود می آورد

در این راستا،استان سیستان و بلوچستان، را عواملی از جمله:وسعت زیاد،پراکندگی،رشد سریع و جوان بودن جمعیت،همجواری و همسایگی با دو کشور معضل خیز پاکستان و افغانستان،اقلیم و شرایط زیستی سخت،شیوه های سنتی معیشت،محرومیت تاریخی ممتد و عقب ماندگی در زمینه های صنعتی،کشاورزی و خدماتی،تنوع قومی،فرهنگی و مذهبی مرزنشینان منطقه ،کمبود شدید زمینه های اشتغال سالم،وجود زمینه های فراوان گرایش افراد بیکار به فعالیتهای غیرقانونی و... را تشکیل می دهد

در این راستا،با توجه به ویژگیهای برشمرده برای مناطق مرزی کشور از جمله و به ویژه استان سیستان و بلوچستان با تکثر،تنوع،وسعت و غیره به نظر می رسد که بهره گیری از رویکرد نهادگرایی بتواند در بهینه سازی سیاستگذاری و مدیریت مناطق مرزی کشور دارای کارکردهای موثری باشد.بر این اساس،این پژوهش برای دستیابی به این مهم و طرح اهمیت بهره گیری از رویکرد نهادگرا در سیاستگذاری و مدیریت بهینه مرزهای کشور با تاکید بر استان سیستان و بلوچستان به تحقیق پرداخت. در این چارچوب،از آنجا که هر پژوهشی در راستای پاسخ به سوالی انسجام می یابد؛این تحقیق در راستای پاسخ به سوال زیر انسجام یافت:

چگونه از رویکرد نهادگرا می توان در سیاستگذاری و مدیریت بهینه مرزهای کشور با تاکید بر استان سیستان و بلوچستان بهره برد؟

-2مبانی نظری تحقیق

نهاد از ریشه institute در لاتین به معنای»مستقر کردن«،»تثبیت کردن« و»ساختن« برمی آید - حبیبی،1389،. - 61نهاد مفهومی گسترده دارد که به اشکال مختلف تعریف شده است،اما متاسفانه تعریف روشن و قابل سنجشی که بر روی آن اجماع باشد،وجود ندارداما اصطلاح نهاد با نام»داگلاس نورث« عجین شده است.نورث نهادها زا بدین صورت تعریف می کند:»نهادها قوانین بازی در جامعه هستند و یا به عبارت سنجیده تر،قیودی هستند وضع شده از جانب بشر که روابط متقابل انسانها با یکدیگر را شکل می دهند.

در نتیجه نهادها سبب ساختارمند شدن انگیزه های نهفته در مبادلات بشری می شوند،چه این مبادلات سیاسی باشند،چه اقتصادی و چه اجتماعی.«به اعتقاد نورث،نهادها مرکب از محدودیتهای غیر رسمی - مانند جرایم،تحریم ها،آداب و رسوم،سنن و قوانین رفتاری - و قواعد رسمی - مانند قانون اساسی،مقررات و حقوق مالکیت - هستند.نورث تعریف مجددی از نهادها بدین صورت ارائه کرده است:» نهادها محدودیتهایی هستند که طبیعت بشری بر روابط متقابل انسانها وضع می کند.

«در این تعریف،از نهادها به جای اینکه با عنوان قواعد یاد شود،محدودیت عنوان شده است.نورث دوباره از موضع تعریف قبلی به عقب برگشته و نهادها را» قواعد بازی جامعه« تعریف کرده است.وی در آخرین اظهارنظر خود درباره نهادها،آنها را قواعد رسمی،هنجارهای غیررسمی و ویژگیهای اجرایی آنها می داند

در جدول شماره 1،مهمترین تعاریف ارائه شده از نهاد آورده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید