بخشی از مقاله
چکیده
سبک زندگی مجموعه تقریبا هماهنگی است از تمامی رفتارها و کنش هائی که یک فرد در طول زندگی روزمره از خود نشان می دهد، در واقع سبک زندگی نمودی از جهت گیریها وعادات روزانه است، سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ مردم رابطه نزدیکی دارد، بنابراین می توان شناخت لازم در مورد فرهنگ یک جامعه را از طریق شناخت سبک زندگی آن جامعه به دست آورد.
روش پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده که با مراجعه به منابع معتبر علمی و جستجو در سایت ها و منابع علمی بدست آمده است. در جامعه امروز ما ، سبک زندگی ایرانی اسلامی که برگرفته از حیات طیبه اسلامی و مبتنی بر توجه به تولید و آسایش همراه با احسان به دیگران - از همسایه گرفته تا همنوع - ترویج هم نمی شود. همچنین میتوان گفت که منبع معتبری از سبک زندگی ایرانی اسلامی که هم بر الگوهای عملی توجه داشته باشد و هم مبانی نظری را موشکافانه طرح کرده باشد ، موجود نیست .
مقدمه
در همه فرهنگ ها، خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوران طفولیت است البته در مراحل بعدی زندگی فرد، بسیاری از عوامل دیگر - همچون روابط همالان، مدارس، رسانه های همگانی و... - در اجتماعی شدن فرد نقش دارند، خانواده ها جایگاه مختلفی در چارچوب کلی نهادهای یک جامعه دارند. در بیشتر جوامع سنتی، خانواده ای که فرد درآن متولد می شود تا اندازه زیادی تعین کننده موقعیت اجتماعی فرد در بقیه زندگانی اش است، در جوامع امروزی غربی، موقعیت اجتماعی به این ترتیب در هنگام تولد به ارث برده نمی شود. با این وجود، منطقه و طبقه اجتماعی خانواده ای که فرد در آن متولد می شود بر الگوهای اجتماعی شدن به شدت تاثیر می گذارند.
با این وصف، برخی از عوامل که در اجتماعی شدن فرد موثر هستند، می توانند به عنوان بخشی از مولفه های موثر در تغییر نگرش افراد نسبت به شیوه زندگی باشند یا به تعبیری دیگر این عوامل موجب گشوده شدن راه های نوین برای تسهیل در انتخاب افراد می شوند به طوری که تاثیر برخی از آنان از جمله رسانه ها به شکلی است که با کنار هم قرار دادن موقعیتها و حالت های گوناگون، شکل ها و نمادهای ویژه ای را به وجود می آورند که سبک زندگی بی سابقه و نیز انتخاب های تازه ای را القاء می نمایند.
در تبیین و تعریف مفهوم سبک زندگی می توان چنین عنوان داشت که سبک زندگی حاصل ترکیب انگیزه ها، خصیصه ها، علایق و ارزشهائی است که در رفتار یک شخص نمایان می شود. در دنیای متجدد کنونی همه ما نه فقط از شیوه های زندگی معینی پیروی می کنیم، بلکه به تعبیری دیگر که اهمیت زیادی دارد، ناچار به این پیروی هستیم در حقیقت ما انتخاب دیگری جز گزینش نداریم، لذا بر این اساس شیوه زندگی را می توان به مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیرکرد که فرد آنها را به کار می گیرد، چون نه فقط نیازهای جاری او را بر می آورند بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم می سازد
سبک زندگی به عنوان الگوی نسبتاً پایدار مدیریت و شیوه سامان دادن به زندگی، در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی، به نوع نگاه افراد به جهان هستی بستگی دارد. نوع زیست کسی که دنیا را محل گذر و توقفی کوتاه برای آزمایش میداند، متفاوت از کسی است که آن را محل خوشگذرانی و لذت تلقی میکند. با این وصف، سبک زندگی مجموعهای کم و بیش جامع و منسجم از عملکردهای روزمره یک فرد است که این امر، نه فقط نیازهای جاری او را برآورده میسازد، بلکه روایت خاصی که وی برای هویت شخصی خود برمیگزیند، را در برابر دیگران مجسم میسازد
دین از جمله متغیرهای اساسی است که اغلب صاحبنظران و اندیشمندان آن را به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر شکل، نوع و روند تغییرات در اجتماع و بر روی افراد مورد تأکید قرار دادهاند. اهمیت این موضوع از آنجایی است که دینداری دارای کارکردها و اثرات ویژهای در تمام زوایای زندگی بشری است، چرا که افراد دیندار بسیاری از کنشها، افکار، شیوهزندگی، ارزشها و حالتهای خود را براساس دین تعیین نموده و دین را ناظر بر زندگی خود میدانند.
در دهه اخیر، بسیاری از جامعهشناسان و متفکران اجتماعی در بحث کارکردهای دین بر مواردی چون تعریف و معنابخشی ارزشها و هنجارهای اجتماعی، ارائه نظم اخلاقی و تقویت مفاهیم اخلاقی مشترک میان افراد، تقویت عواطف مشترک، تقویت کنترل اجتماعی، کارکرد انسجامبخشی و تقویت همبستگی اجتماعی، کاهش اضطراب و تعارضهای ذهنی، جهتدهی به نهادهای اجتماعی و مانند آنها تأکید نمودهاند
در شرایط زندگی امروز جوامع اسلامی نیز جنبه های مختلف فرهنگی وجود دارد، مثلاً جامعه ایرانی به خصوص طبقه متوسط از سبک و سیاق زندگی ایرانیان رنج می برد چرا که تفکر و تجلی تمام عیار اسلامی در آن وجود ندارد، یک فرد ایرانی در عین حال که می خواهد مسلمان باشد اما تلاش می کند که به سبک غربی ها راه برود، حرف بزند، لباس بپوشد و غذا بخورد و در قواعد و آداب و رسوم دموکراسی غربی خودش را آراسته کند و به نوعی روشنفکر گونه باشد. این در حالیست که قرآن کریم نوید می دهد که اسلام عزیز خود دارای سبک و سیاق زندگی شایسته و مطلوبی است.
پیامبران در حوزه عمل، دین، رفتار و کردار مردم را به سبک و سیاق زندگی شان آشنا می کردند اینکه علمای بزرگ اسلامی شرط نبوت را عصمت می دانند بر همین اساس است که رفتار و کردارشان باید معصومیت داشته باشدتا برای جامعه اسوه حسنه و سبکهای زندگی برنامههای خلاقی هستند که برپایه نمایش توان و شایستگی مصرف کننده استوارند و نشانگر تأمل فزاینده قلمداد میشوند که افراد در عمل و دادوستدهای روزمره به نمایش میگذارند.
سبکهای زندگی شکل مهمی از توانمندی و قدرتیابی فردی در متن مدرنیتهی متأخر است؛ این قدرتیابی به سازماندهی خلاقانهی فضا مربوط میشود. سبکهای زندگی بسیاری از رفتارهای متمایز و خاصگرایانه را برمیانگیزند و سبب تفاوت در بسیاری از کنشهای افراد و گروههای انسانی میشوند
مبانی نظری
اولین بار آلفرد آدلر از بین روانشناسان سبک زندگی را مطرح کرد، سپس توسط پیروان او گسترش یافت. آنان سبک زندگی، شکلگیری آن در دوران کودکی، نگرشهای اصلی سبک زندگی، وظایف اصلی زندگی و تعامل آنها با یکدیگر را به تفصیل بحث کرده و آن را در قالب درخت سبک زندگی نشان داده، مفاهیم ارزشی و انسانشناختی و فلسفی را مطرح کرده و تمام زندگی را به صورت یکپارچه به تصویر کشیدند.
تعاریف مربوط به سبک زندگی متعدد و متنوع است برای برجسته کردن اشتراکات، تبیین دو برداشت کلی از مفهوم سبک زندگی ضروری است:
1. پیشینه این برداشت به دهه 1920 باز می گردد و سبک زندگی در این دید معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و غالباً شاخصی برای تعیین طبقه اجتماعی است.
2. در برداشت دوم سبک زندگی نه راهی برای تعیین طبقه اجتماعی بلکه شکل اجتماعی نوینی پنداشته می شود که تنها در متن تغییرات فرهنگی مدرنیته و رشد فرهنگ مصرف گرایی معنا می یابد. در این معنا سبک زندگی راهی است برای تعریف ارزش ها و نگرش و هویت افراد که اهمیت آن برای تحلیل های اجتماعی روز به روز افزایش می یابد.
نظریات برخی از محققان غربی حول محور سبک زندگی چنین است: سبک زندگی مستلزم مجموعهای از عادتها و جهتگیریها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی، پیوند بین گزینشهای فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منظم را تأمین میکند - گیدنز، 1382، ص. - 121 باسرمن - 1983 - سبک زندگی را الگویی از مصرف میداند که دربردارندهی ترجیحات، ذائقه و ارزشهاست، همچنین »ارل« آن را الگویی فردی از گزینشها و فعالیتها تعریف کرده است.
مایک فدرستون - 1991 - اشاره میکند که واژهی سبک زندگی در درون فرهنگ معاصر، به نوعی فردیت، ابراز وجود و خودآگاهی سبکگرایانه اشاره دارد. به زعم فدرستون بدن، لباسها، طرز بیان، فراغت، ترجیحات خوردن و نوشیدن، خانه، اتومبیل، انتخاب محل برای تعطیلات و... به عنوان شاخصهای سبک زندگی به حساب میآید