بخشی از مقاله

چکیده:

خودوده - ازدواج با محارم - از آئینهایی است که در ایران باستان بهویژه در میان خاندان سلطنتی رایج بود. بیشک علّت اصلی آن، تأمین منافع طبقه حاکم از این رهگذر بود. سئوال اساسی در این پژوهش این است که تبار و اصل این گونه ازدواجها از چه فرهنگی وارد فرهنگ ایران باستان گردیدهاست؟ هدف این پژوهش یافتن تیار و ریشه چنین ازدواجهایی در ایران باستان به استناد دادههاي باستانشناسی و دانش اسطورهشناسی میباشد. اهمیت و ضرورت این پژوهش از آن روست که بسیاري از مباحث فرهنگی در ایران باستان چه از نظر تبارشناسی و چه از نظر مفهومشناسی مغفول ماندهاست. شیوه گردآوري دادهها در این پژوهش کتابخانهاي است و روش تجزیه و تحلیل دادهها تحلیلی است. برآیند نشان میدهد، پیش از امپراتوري هخامنشی، در نواحی غرب و جنوبغرب ایران، تمدن ایلام داراي نهاد سیاسی سازمانیافته و نظام فلسفی قوامیافتهاي بود که بسیاري از جنبههاي آن توانست به دلیل کارکرد موثرش در نهاد سیاسی به دوره-
هاي بعد منتقل گردد.

واژه هاي کلیدي: ایلام، هخامنشی، ازدواج با محارم، توتم، تابو.

.1مقدمه:

در ایران باستان، هم در دوره هخامنشی و هم در دوره ساسانی به ازدواج با محارم در منابع تاریخی اشاره گردیدهاست. بیشک اینگونه ازدواجها با انگیزههاي سیاسی انجام میگرفته است؛ چراکه شاهان هخامنشی همیشه سعی داشتند از سیاست »ازدواج درون گروهی « یا »ازدواج با محارم« پیروي کنند و بدینگونه خاندان سلطنتی را به روي بیگانگان بسته نگهدارد و بدینترتیب فرمانروایی را مصون بدارد. پس عجیب نیست که »خویشاوندان شاه« نفوذ ویژهاي در دربار داشته باشند - ویسهو فر،. - 58:1385 از جملهي این ازدواجها، ازدواج کمبوجیه با خواهرش هوتوس - بویس، - 35:1386 و نیز داریوش دوم با خواهرش پروشات - زرین کوب، - 179:1390، ازدواج اردشیر دوم با دو دختر خود آتوسا و آمسترین است - همان منبع، . - 191 اما با اهمیتترین این ازدواجها، ازدواج داریوش با دختر کوروش هوتوس است.

این اقدام داریوش براي مشروعیت دادن به سلطنتش بود تا خشیارشا نوه کوروش که نتیجه ازدواج او با آتوسا بود، به سلطنت رسانید. علت این امر نباید الزاما »شخصیت« مادر خشایارشا بوده باشد. بلکه ریشه در سنت هاي بسیار کهن نجد ایران دارد - بهار، . - 152:1386 در دوره ساسانی نه تنها در کتابهاي پهلوي مربوط به دین زرتشتی چنین ازدواج هایی ستوده شده، بلکه عملاً در ادبیات، اسناد و نوشته هاي تاریخی هم، به عنوان عملی تایید میشود که از سده ششم پ.م در میان شاهزادگان، روحانیان و موبدان و مردمان عادي رخ میدادهاست و از آن پس، البته تنها به صورت ازدواج دختر عمو-پسرعمو باقی ماند که هنوز هم شکل پسندیده پیوند زناشویی در ایران است - بویس،. - 81:138 از جمله این اسناد کتیبه کردیر در نقشرستم است که انجام خوِدوده - ازدواج با محارم - را تشویق نموده است . - Gignoux,1991:46-47 - در ارداویرافنامه نیز ارداویراف بیان میدارد با هفت خواهر خویش ازدواج کردهاست - سلطانی، . - 146:1384 این گونه ازدواجها در طبقه اشراف ساسانی در جهت حفظ خون و بتع آن مالکیت بود - کریستینسن، . - 228:1385 تا از رهگذر آن بتوانند نهاد سیاسی را پا برجا نگهدارند.

.1-1  بیان مسئله

آنچه در این پژوهش مهم است، این است که آیا این ازدواجها با رويکارآمدن خاندان هخامنشی آغاز گردیده یا در فرهنگ دیگري شایع بوده و هخامنشیان از آنان اقتباس کردهاند. بنابراین تبار و پیشینهي ازدواج با محارم را در چه فرهنگی میبایست جستجو کرد؟

.2-1 هدف و اهمیت پژوهش

در این پژوهش هدف این است که از طریق دادههاي باستانشناسی، اساطیري و تاریخی ریشه و تبار ازدواج با محارم را در دوره ي هخامنشی جستجو کنیم. اهمیت این تحقیق از آن رو است که ازدواج با محارم در مباحث اندیشه سیاسی در ایران باستان نقش برجستهاي ایفا کرده است و بیشک شناخت تبار این پدیده در تاریخ ایران که برخی عناصر فرهنگساز آن از دورههاي قبل به دورههاي بعد رسیده، در شناخت این موضوع و ابعاد وابسته به آن یاريگر پژوهشگران دوران تاریخی خواهد بود.

.3-1 پیشینه پژوهش

در مورد پیشینه تحقیق، پژوهشی در مورد تبارشناسی ازدواج با محارم در ایران باستان انجام نشده است و فقط در منابع تاریخی به وجود چنین ازدواجهایی در دوره ایران باستان اشاره گردیده است.

.4-1 روش شناسی پژوهش

در پژوهش حاضر، از شیوه کتابخانهاي براي گردآوري داده بهرهبرده شده و روش مناسب تجزیه و تحلیل دادهها تحلیلی و تاریخی است. از روش تحلیلی براي استنباط موضوع مورد پژوهش که در دل منابع اساطیري و باستانشناسی نهفته است، بهرهبرده شدهاست. و از روش تاریخی براي بررسی مطالب منابع تاریخی در مورد موضوع پژوهش استفاده شدهاست. در پژوهش حاضر، ابتدا به اهمیت زن در دوران باستان پرداخته و بعد براساس اسناد باستانشناسی، اساطیري و تاریخی نقش زن در شکلگیري باورها و عقاید ماندگار در فرهنگ ایلام بیان گردیده و سپس تأثیر این جنبه از فرهنگ ایلام بر دوره باستان ایران شرح داده میشده و سپس از مباحث آمده در این مقاله نتیجهگیري به عمل آمدهاست.

.2 اهمیت نقش زن در در دوره باستان

زن در جامعه بدوي نگهبان آتش و شاید اختراعکننده و سازنده ظروف سفالین بود، میبایست چوبدستی به دست گرفته در کوهها به جستجوي ریشههاي خوردنی نباتات یا جمع آوري میوه هاي وحشی بپردازد. گیاهان، مولود مشاهدات طولانی و مداوم بود و همین امر باعث پیشرفت در زمینه هاي مختلف او بود، مردان در این مورد اندك پیشرفتی کرده بودند، شناسایی گیاهان و تشخیص فصل روئیدن دانهها عاملی بود براي ابداعات بیشتر توسط زنان. در نتیجه عدم تعادلی بین وظایف زن و مرد در جوامع ابتدایی ایجاد شد و همین سبب، تفوق زن بر مرد در جوامع ابتدایی شد. در چنین جوامعی زن کارهاي قبیله را اداره میکند و به روحانیت میرسد. در عین حال زنجیر اتصال خانواده به وسیله سلسله زنان صورت میگیرد چه زن ناقل خون قبیله به خالصترین 122 شکل خود به شمار میرفت - ثمودي،. - 25:1387 طبیعی است که براي انسان پیش از تاریخ، بسیاري از صفات زنانه با پدیدههاي طبیعی یکسان دانستهشود؛ مانند بارداري زن که با باروري دانهها در زمین که آنان را در زهدان خود پرورش میدهند، یکسان دانستهشدهاست . - Eliade,1975:30 - بدینسان ویژگیهاي باروري و زایش زن باعث گردید، الهه هاي باروري و زایش مونث باشند

و مورد پرستش قرار گیرند - فریزر، . - 467 : 1388 چراکه زن نقشی را در جوامع باستان بازي میکرد که او را با عناصر زندگیبخش مثل آب، گیاه و زایش پیوند میداد - معینیسام و خسروي،. - 321 :1390 بنابراین زن با باورهاي انسان گذشته در زمینه جهانبینی و تبین کائنات در آمیخته بود و در محور برخی آئینهاي مورد احترام مورد گذشته قرار داشت. با این همه، بسیاري از عقاید در مورد الهه باروري و مونث در در دوره باستان با تکامل و تغییر فرهنگ دگرگون گشت؛ در هر حال مادري و باروري مایه اصلی شخصیت وي در هر دوره است - بهار،1384الف: . - 393 حال باید دید در فرهنگ نجد ایران زن چه اهمیتی داشته که توانسته جایگاه خود را در نظام سیاسی ایران باستان به صورت ازدواج با محارم حفظ نماید.

.3 جایگاه زن در جهانبینی و نظام سیاسی ایلام باستان به اسناد دادههاي باستانشناسی

نخستین باورهاي مذهبی در ایلام، مانند اقوام کشاورز بر مبناي سمبل هاي باروري شکل گرفته، که زن نمونه بارز آن بوده است - بهار، . - 446 :1386 بسیاري از پیکركهاي ساخته شدهي الههي برهنه در هزارهي دوم پ.م و مجسمههاي زنان نیایشگر در ادوار بعد، به منظور ارجگذاري به مقام زن ساخته شدهاند - مجیدزاده، 151 :1386، . - 123-129 در کنار آثار زیادي از تصویر و مجسمه زن، نقش مار از رایجترین نقشمایههاي1 ایلام است. این نقشمایه از هزارهي چهارم پ.م بر روي لیوانی به دست آمده از شوش ارائه شده است - آمیه، . - 20 :1384 در برخی از تصاویر - شکل - 1 مار به صورت چنبره زده، بخش زیرین تخت جلوس خدایان یا شاهان ایلام را اشغال کرده است - همان منبع: - 58 -59، یکی دیگر از نقشمایهها، نقش آب است، این تصویر در مراسم آئینی نقش برجسته کورانگون و دیگر مهري از دوران ایلام میانه - شکل - 2 به تصویر کشیده شده است - پرادا، . - 48 :1385 در تصویري، نقش زنی که جریانهاي آب را در دست دارد که جریان آب پیرامون او را فراگرفته، بازنمایی شده است - مجیدزاده، - 161 :1386، برخی معتقدند که اینها، جریان آب نیستند، بلکه تصویر ماراند - عابددوست و کاظمپور، . - 68 :1390 بر مهري تصویري از مار نیز با سر انسان - شکل - 3 ارائه شده است - هینتس، . - 32 :1388

سه نقشمایهي زن، آب و مار، ما را به شناخت نظام فلسفی ایلام باستان رهنمود میسازند. آب و زن هر دو جنبهي باروري زمین را دارند، پوست انداختن مار، این جانور خاکی، باعث میشود که مردمان باستان تصور کنند که مار دائماً میتواند تجدید حیات کند و از این رو، ادعا شده که جاوید و نامیرا است و چون در زیر خاك به سر میبرد، نگهبان مردگان دانسته میشد. مار اگر در شکل جریان آب نشان داده شود، نماد آب و نشانهي نیکی و فراوانی و حاصلخیزي است - عابد دوست و کاظمپور، . - 70 :1390 آب در بسیاري از تصاویر به صورت جریان رود تصویر شده، رود سرچشمه مقدس حاصلخیزي و پرورانندهي هستی است. خدایان رودها غالباً مونثاند. فکر این که برخی رودها باعث جاودانگی میشود، بسیار متداول بود - هال، . - 207-208 :1383 بر این اساس، زن، آب و مار هرسه با باروري مرتبط بودند و جنبهي برکت بخشی داشتند، نقش دو مار در حال جفتگیري نماد باروري ایلام شناخته میشد - هینتس، . - 31 :1388 بنابراین، این سه، یعنی آب، زن و مار در اعتقادات ایلام مقدس شمرده میشدند. »اتو2« موجود مقدس را داراي سه ویژگی میداند: -1 هیبت داشته باشد.البتّه این هیبت، پنداشت ذهن انسان بود. -2 جذاب باشد به طوري که افراد بسیاري به سوي او کشیده شود. -3 ترسآور باشد. پیروان پدیدههاي مقدس همیشه با حالتی از ترس رفتار خود را کنترل میکردند و سعی مینمودند، از انجام رفتار نادرست که باعث خشم پدیدهي مقدس میشد، ممانعت کنند. این ترس ناشی از اخلاص همراه با احترام بود . - OTTO, 1931: 6-11,61 -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید