بخشی از مقاله
چکیده
اسطوره شیوهاي ازشناختِ جهان هستی است که در آن انسان در صدد پیوند و همزیستی با جهان است.وجهِ بارز درروایتِ اسطوره زبان نمادین آن است.تصاویرِمثالیِ اسطوره رازآلود وپُر از ابهاماند. گیاهان و درختان از تصاویر تکراري و همیشگی در اسطورهاند. فرهنگ ایرانی سرشار از جلوةگوناگونِ درخت در زندگی، هنر و ادبیات است. اسطوره در ناخودآگاه بشر و نمادهاي فرهنگی جاري است، از این رو مساله پژوهش حاضر چگونگی تکرار این اسطوره وکُهنالگو در ذهن وزبانِانسانِمُدرن و شاعرِ معاصر است؟ بررسی آثار شاعران معاصر نشانه آن است که مضامین اسطورهاي درخت در ناخودآگاه جمعی شاعران معاصر نیز تکرار شده است.بیشترِ مضامین پیشین در زمینه همسانی و پیوند انسان و درخت و تداوم زندگی در پیکر یکدیگر تکرار شده است. حسرت و آرزو و دلتنگی از مضامینِ نوین در تصویر مثالی درخت است. جلوةکُهنالگوي درخت در برخی مکتبها و جریانها در شعر امروز بارزتر بوده است.
-1 مقدمه
اسطوره شیوهاي از معرفت انسان به ویژه در دورههاي آغازین زندگی است. معرفت اسطورهاي همدم انسان از آغاز تاکنون بوده است. پرسشهاي مهم و اساسی اسطوره نشانه تلاش بشر براي جستجوي پاسخ به مسائل همیشگی است. پرسشهایی چون آفرینش، زندگی، رستاخیز و جاودانگی از دغدغههاي همیشگی انسان بودهاست. پرسش از جایگاه انسان در این چرخه و میل به جاودانگی و غلبه بر مرگ در ضمیر انسان مایه کاوشهاي بسیاري شده استمیل. به اِدراك باطن هستی و کشفپردة رازآلودِ آن، نوعی نظامِ شناختی را رقمزدهاست کههدفِ آناتّحاد با هستی و بقاي انسان در بینشی جاندارپندارانه بوده است. شناختی که مایه تحسین نیکی و جبههگیري در برابر شر و باور به خدایان و ایزدان شده است.کشفِ نبرد اضداد و دوگانگی پدیدهها، یافتن جوهرِ حرکت و تلاش در زندگی استمعرفتِ. اسطورهاي معرفتی همسو با فلسفه و علم است اما با روشی متفاوت. در ذهن و زبان اسطورهاي رابطهها به جاي تحلیل به شیوهاي خلاقانه توجیه شدهاند.
پدیدههادر کسوتِ بینشی مُنسجم و یگانه در ناخودآگاه روان انسان به هم پیوند یافتهاند. بینش و معرفتی که به زبان نماد و اشارت قابل بیان است. »براي انسان ابتدایی تمام پدیدههاي صورت اسطوره یافته طبیعت به هیچ وجه تمثیل رخدادهاي عینی نیستند. آنها بیان رمزي نمایش درونی ناآگاه رواناند که براي آگاهی انسان به طریق فرافکنی –یعنی منعکس شده در آیینه وقایع طبیعت- قابل وصول میگردند.« - پورنامداریان، 1375، - 237 لازمه چنین شناخت مبهم ونامعیّنی بیانی مثالی است. تبیینماهیّتِرازآلودِ هستی نه در زبانشفّاف و دقیق که با زبانی دیگر امکان-پذیر است. »بیان سمبلیک به معنی کاستن از احساس نیست بلکه به معنی تشدید آن است.
آنچه در بیان سمبلیک مییابیم، بیرونیشدن محض نیست بلکه متراکمشدن است. بیان سمبلیک میتواند لحظهاي جاودان شود. قدرت بیان سمبلیک در عینی کردن احساس وتجسّم بخشیدن بدان بویژه در شعر و هنر است.« - کاسیرر، 1382، - 119 بیان اسطورهاي دریچه روایت خیالی حقیقت است. این امر زبان و بیان اسطورهاي را در قلمرو خیالخلّاق انسان قرار میدهد. نمودتخیّلی اسطوره شعر و هنر است..»مانایی اسطوره تا حدود زیادي مدیون همامیزي آن با عنصرتخیّل به عنوان وطن اصلی ورُستنگاه واقعی ادبیات و شعر است. از این رو شاید بتوان گفت اسطورهها ادبیاتی هستند که به سبب تخیّل پایدار هستند.« - خادمی کولایی، 1387، - 227 خیال فصل مشترك هنر و ادب با اسطوره و مایه زیبایی و مانایی روایت اسطورهاي است.
-1-1 بیان مسئله: معرفت اسطورهاي پایدار در ناخودآگاه جمعی انسان جلوه میکنداین. نوع معرفت فهم و دركِ معنایی والا و ژرف است که تاثیر شگرفی بر روان انسان میگذارد و زبان و بیان گوشه اي از آن رامجسّم میسازد. مفهومی که در ذهن انسان مرزهاي زمان را در مینوردد و همیشه در پی بیانی رساتر و دستیابی بهکُنه مفهوم است که در این چرخه تخیّل در تلاشی مداوم در پیتجسّد و شکلبخشی به آن است، و بهدلیلِعدمِاِحاطه بر مفهوم این تکرار همیشه ادامه مییابد.
این معرفت و زبان آن هنگام تکرار متناسب با زندگی و شرایط دچار تغییراتی مانند تبدیل و ادغام و جابجایی در عناصر و اجزا میشود. »پیر همان پدر است که در آیین میترایی که در مسیحیت وارد شدپدرِ. پدران در مراتب و مناصب و سلوك مهردینان، عالیترین درجه و مرتبه روحانیت و صاحب راز و اَسرار بود. پیر مغان، راهنما و مرشد معنوي و داناي راز در حوزههاي حکمت و فلسفه و عرفان محسوب میشد.« - رضی، 1380، - 194 همچنانکه در ورزش پهلوانی و زورخانهاي نیز عناصري از آیین مهر بهجامانده است. اسطوره در جنبههاي گوناگون و پیچیده زندگی انسان عصر نوین نیز در نشانهها و نمونهها جاري است. تکرار تصاویر مثالی وکُهنالگوها درکسوتِ گیاهان و درختان نیز جاري است.
مجموعه گیاهان و درختان و لایههاي گوناگون مضامین آن از موارد مکرّر و مهم اسطوره در فرهنگ ایرانی است. پرسش پژوهش حاضر چگونگی تکرار و تداوم اسطوره درخت در شعر امروز ایران است؟ در اندیشه و بیان شاعر امروز گنجینه نهفته در اعماق ضمیر انسان چه جلوهاي داشته است. اهمیت این پرسش با توجه به مواجهه بینش تغییر و تسخیر جهان به دست انسان مُدرن در برابر جاذبه بینش همزیستی مسالمتآمیز با جهان و بازگشت به ریشهها قابل یادآوري و بررسی است.
-2-1 پیشینه تحقیق: با وجود قدمت بسیار اسطوره و شیوه روایت نمادین آن، مطالعات اسطورهشناسی پیشینهاي کمتر از صد سال دارد. اما در همین یک قرن در زمینه اسطوره از جنبههاي گوناگون مطالعات گستردهاي انجام شده است. در ادبیات نیز اسطوره با نگرشهاي گوناگونی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در پنجاه سال اخیر در ایران آثاري در زمینههايمختلفِ اسطوره، ترجمه و تالیف شده است. در ادب فارسیغِناي اسطورهاي زمینه مناسبی براي پژوهش و بررسی است. در زمینه جلوة درخت در ادب گذشته درخت شاهنامه اثر مهدخت خالقی چترودي - 1387 - کار ارزشمندي است. اما جلوة اسطورهاي درخت در شعر معاصر نیازمند بحث بیشتري است. از این رو این مقاله جهت بیان رویکرد شاعرانه به وجه اسطورهاي درخت در دوره معاصر انجام شده است.
-3-1 ضرورت و اهمیت تحقیق: پیشرفت دانش منوط به شناخت شیوهها وصحّت دانستههاست. علل تکوین اسطوره در جوامع نخستین همان علل تداوم آن در انسان مدرن و معاصر است.دغدغهها و نیازهاي بشر براي درك معناي هستی به شیوه هاي گوناگون، حیات اسطوره را سبب شده است. در این میان جلوة اسطوره در هنر و ادبیات لازمه بیان بینش اسطوره اي است. شناخت زبان و معناي اسطوره در روزگار معاصر به معناي معرفت بر نوع تفکر انسان و دنیاي ناخودآگاه انسانهاست.دركِ تداوم جریان اندیشه اسطوره اي در دورة معاصر و نوع زبان آن نشانه پیوند ذهن و زبان آدمی با اسطوره است.
بحث
-2 اسطوره
اسطوره اندیشه و تجربه انسان در مواجهه با مسائل اساسی زندگی همچون معناي جهان وجود و ادراك ارزش ها وبنیادِ آیینهاي دینی و اجتماعی است. »میت تاریخ مقدسی است که حکایت ازرازِ آفرینش میکند ومنشاءِاَزلی هر آیین، هر پندار و کرداري است که در زمان آغاز اساطیري یکبار براي همیشه به وقوع پیوسته و از آن پس به صورت نمونه درآمده است.« - شایگان، 1381، - 103اسطوره حاصل نیاز انسان به شناخت و ارتباطِ مسالمت آمیز با هستی است. اسطوره در پی امنیت روانی و احساس آرامش است. شیوة بیان و روایت شناختهها در اسطوره رازآلود و پر از ابهام استابزارِ. این نوع شناخت و روایت جادوي شباهت و تمثیل است. »اسطوره روایت یا جلوةنمادینِ جهان شناختی یک قوم به منظور تفسیر هستی است.