بخشی از مقاله

چکیده
اگر چه هرکدام از مکاتب غرب تعریفی متناسب باخواست خود از عدالت ارائه میدهند، اما بطور کلی عدالت در اندیشه غرب به برابری و حقوق مساوی برای تمامی انسانها تعبیر میشود.اسلام اما برابری همه انسانها در تمامی حقوق را عین بی عدالتی دانسته و حق رادارای منشا وحیانی ناشی از فطرت الهی آدمی میداند .از این منظر وجود تفاوت میان مخلوقات جزء ذاتی نظام علی و معلولی دانسته و حقوق متفاوت زن و مرد را می پذیرد.غرب منشا طبیعی یا عقلی برای حق قائل بوده وبدین معنا که حق را رضایت اکثریتی مردم در امور میداند.

لذا تقابل دیدگاه امانیستی حقوق بشر بانظام فطری الهی اسلام سرفصل موضوع جدیدی بنام عدالت جنسیتی است که برگرفته از حقوق طبیعی و نیازهای ذاتی زن ومرد می باشد.طبق این مستند عدالت جنسیتی"تساوی در حقوق اولیه وتفاوت در حقوق ثانویه"تعریف شده ودر مقابل برابری جنسیتی اندیشه غرب که یکسان سازی تمامی حقوق زن ومرد است قرار میگیرد.طبق این تعریف حقوق اولیه ،نیازهای اساسی هرانسان است که ناسی از حقیقت ذات اوست و حقوق ثانویه کلیه حقوقی ست که انسان در قالب شخصیت حقوقی خود نسبت به جامعه و خانواده دارند.

واژگان کلیدی: عدالت جنسیتی،برابری جنسیتی،عدالت در حقوق بشرغربی ،عدالت درحقوق بشر اسلامی

مقدمه
درجامعه دموکراتیک اشباع هرگونه امیال وخواسته ها به شرط آن که منجر به مزاحمت دیگران نشود مجاز است. این امر موجب می شود اخلاق والای انسانی تاسرحد نابودی تنزل پیداکند. دربهره برداری نیز ازآنها ممنوعیت فقط متوجه مواردی نیست که به حقوق دیگران ضرر وارد می سازد، بلکه از نظر رشد وکمال نباید آسیبی به خود وارد کند. لذا درباره خودکشی وسقط جنین - که
بنوعی حق آزادی جنین است - سخنی در میان نیست زیرا معیار، عقل بشری است واین با فطرت عدالت خواه بشر درتناقض آشکار است، این مسئله با ماده 1،3 و29 اجماع جهانی مغایر است.

برابری زن ومرد در ازدواج در ماده 16 اعلامیه حقوق بشر، ماده1 کنوانسیون زنان، وبحث برابری جنسیتی درحقوق بین الملل، ازجمله مواردی است که مسلما در مذاهب مختلف متفاوت است واز منظر اسلام قابل قبول نیست، زیرا با نظام عادلانه الهی درتناقض است. در حقیقت تعریف ساده و درست از عدالت تمام اصول ارزشی وذاتی از قبیل کرامت انسانی، حق حیات، وجدان عقلی ، آزادی مسولانه را کامل می کند اما تناقض در این معنی یا عدم جامعیت ،این موارد را نیز تحت شعاع قرار می دهد وداده است.

عدالت در حقوق بشر
درنظامهای لیبرالی که ارزشهای دینی واخلاقی کنار گذاشته می شود، عدالت درراستای اهداف وخواسته ها وحقوق فردی تفسیرمی شودو هرگز عدالت به معنای واقعی آن تحقق نمی پذیرد. عدالت بمعنای حقیقی آن وقتی قابل وصول است که برمبنای عقلایی ومنطقی برپایه ابعاد نیازهای فطری وارزشهای الهی که فرامادی وفراتر از انگیزه های خودخواهانه بشری است،استواراست. درمبانی حقوق بین الملل بحث برسر مبنای تاسیس نیست بلکه ضمانت اجرایی است که اگر از سراراده کشورها - مکتب اراده گرایی - یا مقتضیات اجتماعی توسط یک مرجع صلاحیتدار باشد، چگونه است. مکاتب حقوقی از علت اصلی بروز وظهور حقوق بین الملل دورگشته وبه تبعات اجرایی آن پرداخته است وآنرا درقالب حقوقی که متضمن " آزادی فردی برابر " برای همگان است تعریف می کند.

برابری زن ومرد در ازدواج در ماده 16 اعلامیه حقوق بشر، ماده 1 کنوانسیون زنان، وبحث برابری جنسیتی درحقوق بین الملل، ازجمله مواردی است که مسلما در مذاهب مختلف متفاوت است واز منظر اسلام قابل قبول نیست، زیرا با نظام عادلانه الهی درتناقض است. در حقیقت تعریف ساده و درست از عدالت تمام اصول ارزشی وذاتی از قبیل کرامت انسانی، حق حیات، وجدان عقلی ، آزادی مسولانه را کامل می کند اما تناقض در این معنی یا عدم جامعیت این موارد را نیز تحت شعاع قرار می دهد وداده است.بنابراین تفاوت دیدگاه اسلام و رقیب در نظریه تناسب و تشابه متجلی شده است .

دیدگاه اسلام بر اصل تناسب استوار است و اگر از واژه تساوی بهره می جوید آن را در معنای متناسب و تعادل به کار می برد و دیدگاه غربی بر اصل تشابه کامل میان زن و مرد استوار است . واژه تساوی برابری در این دیدگاه به معنای تشابه و هم گونگی است . - 6 - کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان در ماده یک خود عبارت تبعیض علیه زنان را به معنی» قائل شدن هرگونه تمایز و استثناء یامحدودیت بر اساس جنسیت« می داند و راه حل» مساوات و برابری« را در رفع این اشکال گوناگون محرومیت برمیگزیند. - - 4

برابری در اعلامیه حقوق بشر اسلامی
در اعلامیه اسلامی حقوق بشر بر یکسان بودن زن و مرد در حیثیت انسانی داشتن شخصیت مدنی و ذمه عالی مستقل و در واقع اهمیت استیفای حقوق و نیز حفظ نام و نسب برای زنان تصریح شده ولی در عین حال اشاره شده که زن متناسب با وظایفی که دارد حقوقی نیز برایش در نظر گرفته شده است . ماده 6 اعلامیه می گوید :
الف - در حیثیت انسانی زن با مرد برابر است و به همان اندازه که زن وظایفی دارد از حقوقی نیز برخوردار است و دارای شخصیت مدنی و ذمه مالی مستقل است و حق حفظ نام و نسب خویش را دارد .
ب - بار نفقه خانواده و مسئولیت نگهداری آن از وظایف مرد است .ماده 5 ازدواج را حق هر زن و مرد دانسته و تصریح نموده که ملاحظات نژادی یا رنگی یا قومیتی نباید مانع ازدواج شود، ولی ازملاحظات مذهبی نامی نبرده است چرا که ازدواج مسلمان و کافر جایز نیست و مخصوصا زن مسلمان به هیچ عنوان نمی تواند بامرد کافر ازدواج نماید و این مسئله از ایرادات وارد بر اعلامیه است. - 5 -

مقایسه دو دیدگاه
در مقایسه اعلامیه قاهره با کنوانسیون منع تبعیض زنان که مسئله تشابه حقوق را با تساوی خلط کرده، به موارد زیر بر می خوریم :

- 1 حق مشابه در ازدواج : بند ب ماده 16 کنوانسیون قائل به حق مشابه در انتخاب آزادانه همسر می باشد که البته در اعلامیه قاهره در آن تصریح شده و از نظر اسلام به جهت حفظ کرامت فرد مومن و نیز حق فرزند در برخورداری از تعالیم متکامل والدین، این برابری باطل است - 7 - . - 2 در ماده 14 کنوانسیون آمده است دول عضو متعهد می شوند که برای زنان روستایی مساوی با مردان روستایی امکان شرکت در کلیه فعالیتهای جامعه را فراهم سازند .

در دیدگاه اسلامی هر چند زنان به مشارکت اجتماعی دعوت شده اند ولی برخی فعالیتهای اجتماعی اساسا غیرمجاز شمرده شده و زنان و مردان از آن منع شده اند . فعالیت اجتماعی که به مصلحت فرد یا جامعه نبوده و مخل به»حق زندگی در جامعه ای پاک از مفاسد اخلاقی « باشد ممنوع است . این نکته در ماده 17 اعلامیه قاهره توسط کشورهای مسلمان تصریح شده است.
- 3 بند ج ماده 13 کنوانسیون آمده است : » دول عضو وظیفه دارند اقدامات لازم جهت برخورداری یکسان زنان و مردان را برای شرکت در رشته های مختلف ورزشی و کلیه زمینه های زندگی فرهنگی فراهم آورند.« ولی مطابق اعلامیه قاهره برای حفظ سلامت اخلاقی فرد و جامعه برخی اشکال و شیوه های ورزشی - مانند شنا در محیط مختلط زنان و مردان - و یا مواردی از زمینه های زندگی فرهنگی - مانند رقص محرک - منع شده است.

- - 7 - 4 تفکر امانیستی حاکم بر کنوانسیون منجر به آن شده که بر استقلال فردی زن در کانون خانواده شدیدا تأکید شود.بنابراین بندهای - ج - و - ح - ماده 16 نیاز خانواده به مدیر را منتفی دانسته ماده 15 - بند - 4 اعلام می دارد این نوع نگاه نسبت به برابری زن و مرد از منظر کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان کاملا هدفدار و با برنامه است و ناشی از اندیشه فمینیستی - امانیستی حاکم بر فرهنگ غرب می باشد .نظریه برابری در »اقتصاد آزاد« آرمانی ست که بر اساس »آزادی و تساوی«مردان در روابط بازاری بوجود آمده و به نوبه خود باعث بیگاری از زنان می شود . همچنین می توان تلاش کرد تا زنان به بالای صحنه روابط بازار کار بیایند تا برابری آنها با مردان تضمین و حتمی شود بدون اینکه اساس داخلی این روابط زیر سؤال برود .

اما نتیجه آن این است که حجم کار زنان دو برابر می شود . انتخاب سومی هم وجود دارد که زنان »مرد شوند« و در محیط عمومی طوری عمل کنند که گویی مرد هستند . اما این انتخاب نیز به صورت فردی و گروهی به زنان آسبب می رساند . - 1 - یکی از ویژگیهای حقوق بشر اسلامی : - 1 برابری در تحمل تکلیف و مسئولیت : تفاوت عمده کلی اعلامیه حقوق بشر اسلامی با اعلامیه جهانی حقوق بشر در این است که اعلامیه جهانی حقوق بشر بی توجه به قواعد مذهبی است و یک سلسله حقوقی را به عنوان حقوقی که هر انسان به عنوان موجود انسانی دارد و در هر جامعه ای بخصوص از طرف حکومت باید رعایت شودبرشمرده است . مقایسه بین ماده دو اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده یک اعلامیه حقوق بشر اسلامی تفاوت بین دو دیدگاه را به خوبی بیان می دارد .ولی ماده یک اعلامیه قاهره به تساوی اصل شرافت انسانی برای همه و برابری در تکلیف و مسئولیت اشاره می کند و در واقع عدم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید