بخشی از مقاله

خلاصه :

در پی روند روبه رشد شهرنشینی ، توجه به منظر شهری و یکی از ارکان اساسی آن،گرافیک محیطی امری ضروری است. تصاویر حک شده در جداره ی خیابان ها،میادین، بزرگراه ها توجه شهروندان را به خود جلب می کندو با شهروندان ارتباط بصری برقرار می کند.نقش مهم طراح گرافیک در برقراری ارتباط صحیح با مخاطب اثر علاوه بر تبلیغ یک کالای تجاری نقشی مهم در کیفیت زندگی شهروندان ایفا می کند.این پژوهش در پی شناسایی مفهوم کیفیت عینی زندگی و ارتباط تبلیغات محیطی و کیفیت زندگی می باشد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای و به روش کیفی است.

مقدمه

محیط اطراف ما، خانه های که در آن زندگی میکنیم، خیابانی که در آن تردد میکنیم و حتی فضای سبزی که در آن قدم میزنیم، همه نیاز به ارتباط منطقی بصری مناسب دارند. چرا که انسان به واسطه گرافیک محیطی با محیط پیرامون خود سخن میگوید و با دیگران ارتباط برقرار میکند.از طرفی موضوع منظر در فضای شهری با وجود سادگی،تا حدی ناشناخته باقی مانده است.محیط شهری مطلوب ،فضایی است واجد سرزندگی،تحرک و جنب و جوش که لازمه یک منظر خوب شهری است.هدف اصلی دستکاری ماهرانه در عناصر شهری هستند تا اینکه تاثیر ان ها بر روی حواس تامین شود[1] میدان و خیابان به عنوان دو عنصر اساسی فضای شهری شناخته می شوند.خیابان ها از جمله مهم ترین و موثرترین فضای عمومی به حساب می ایند .در واقع اهمیت خیابان از چند جهت است:بخش مهمی از سطح هر شهر به خیابان ها و معابر عمومی اختصاص یافته است،خیابان ها به عنوان عنصر اصلی شکل شهر شناخته می شوند و محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیت های شهری به یکدیگر هستند،خیابان ها به عنوان نماد فرهنگی بوده و مهم ترین وسیله و ابزار طراحی شهری به شمار می روند[2] بر اساس تعریفی که گوردون کالن از منظر شهری ارایه می کند،منظر شهری هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری به مجموعه ساختمان ها،خیابان ها و مکان هایی ست که محیط شهری را می سازند[3] نشانه های عینی و ذهنی در طول مسیرها ،به نحوی که برای شهروندان قابل ادراک باشند ،باعث می شود که شهر وموقعیت خود را نسبت به کل شهر و همچنین موقعیت زمانی خود را نسبت به گذشته خود و یا گذشته جمعی که به ان تعلق دارد ،همواره احساس کند.بی نظمی و اشفتگی موجود در تبلیغات محیطی هویت بصری متمایز و منحصر به فرد به فضای شهری می بخشد.[4] بنابراین، بهنظر میرسد که اراستگی شهر و متناسب بودن ان بر وضعیت رضایتمندی و نتیجتا کیفیت زندگی شهروندان تاثیر میگذارد . لذا در راستای تحقق راهبرد توانمند سازی، شناخت وضع موجود، بررسی کیفیت زندگی و میزان رضایتمندی مردم ساکن در شهرها، برای بهبود شرایط ضروری به نظر می رسد.

.2تعریف کیفیت زندگی:

کیفیت زندگی موضوعی چند رشته ای و چند شاخهای است، از این رو مفهومی چند بعدی است[5] .لیو - - Liu در سال 1983 کیفیت زندگی را به عنوان "نامی شیک برای مفهوم قدیمی بهزیستی مادی و روانی مردم در محیط زندگی شان " توصیف کرده است.[6] اسمیت - - Smith ان را بهزیستی اجتماعی* و اندروز - - Andrews رفاه عمومی تعریف کرده اند. مولر - - Moller در سال 1983 کیفیت زندگی را میزان رفاه افراد و گروهها تحت شرایط اجتماعی و اقتصادی عمومی تعریف می کند. گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی - - WHOQOL GROUP، کیفیت زندگی را ادراک فردی از وضعیت زندگی در متن نظام های فرهنگی و ارزشی جامعه و در ارتباط با اهداف، انتظارات ، استانداردها ، علایق و نگرانی های فرد توصیف می کند. فو - - 2000 کیفیت زندگی را به عنوان رضایت کلی فرد از زندگی اش تعریف می کند[7]کیفیت زندگی را به عنوان بهزیستی یا عدم بهزیستی مردم و محیط زندگی انها تعریف کرده است.

کیفیت زندگی یک مفهوم پیچیده و چند بعدی در رابطه با وضعیت جمعیت، در یک مقیاس جغرافیایی خاص - روستا ،شهر، کشور و... - است که هم متکی به شاخص های ذهنی یا کیفی و هم متکی به شاخص های عینی یا کمی است .[8] کامینز در سال 1999 بیش از صد تعریف در مورد کیفیت زندگی جمع اوری کرده است، که تعدادی از انها در ادامه امده است: "کیفیت زندگی به طور گسترده ای به عنوان شادکامی یا رضایت افراد از زندگی و محیط شامل نیازها و ارزوها، سبک زندگی و سایر فاکتورهای ملموس و غیر ملموس که بهزیستی کلی را تعیین می کنند، تعریف شده است. تعریف جغرافیایی کیفیت زندگی دربرگیرنده مفهوم بهزیستی فردی است، اما با تمرکز بیشتر بر مکان تا فرد. تعریف جغرافیایی کیفیت زندگی دربرگیرنده اندازه های عینی و ذهنی شرایط اجتماعی و محیطی در یک مکان و چگونگی ادارک این شرایط توسط مردم ساکن ان مکان است .

.3رویکردهای انتخاب شده توسط پژوهشگران در باب کیفیت زندگی :

در اواسط دهه 1970، مطالعاتی در مورد متوسط کیفیت زندگی در امریکا و پیشبینی وضعیت ان در اینده صورت گرفت. نمونه بارز این مطالعات، کتاب ترلسکیج - 1976 - با عنوان ارتقاء کیفیت زندگی: براورد امکانات در امریکا 1983-1974 بود که در طی ان با استفاده از شاخصهای اجتماعی 1973 و 1974، وضعیت 10 سال بعد پیش بینی شده است. در این میان، محققان امیدوار بودند به یک شاخص کلی از کیفیت زندگی دست یابند. بدین منظور تلاش کردند با ترکیب شماری از معرّفهای اجتماعی عینی به معرّف یگانهای برسند. اما ساختن معرف کلی کیفیت زندگی با مسایل مهمی در زمینه سنجش و مفهوم سازی مواجه بود. بسیاری از محققان به این نتیجه رسیدند که کیفیت زندگی از نظر مردم بیشتر بر کیفیتهای ذهنی، مثل احساس خوشنودی استوار است تا بر کیفیتهای عینی مثل هوای سالم .[9] به عنوان مثال، اندروز و ویزی - 1976 - از مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه میشیگان برای معرّفهای کیفیت زندگی تعدادی سنجه خوشنودی عام ابداع کردند. سنجه کلی، سنجهای برای کشف دیدگاههای بسیار کلی و سوگیریهای کلی است. به نظر این دو محقق، ارزیابی خود مردم برای کسانی که با تلاش برای رفع نیازهای مردم در پی رضایت مردماند، برای کسانی که در پی دامن-زدن به اختلافات و نارضایتیاند، برای کسانی که خواهان جلوگیری از احساس نارضایتی یا بیان نارضایتی عموم یا کاهش ان هستند و مهمتر از همه برای خود مردم حایز اهمیتی اساسی است. [10] همین ادراکی که مردم از سعادت یا عدم سعادت خود دارند، در نهایت کیفیت زندگی انها را اندروز و ویزی بعد از تحلیل انواع مختلف سنجههای کلی درمییابند که بهترین سنجه کلی خوشنودی این پرسش مستقیم از خود پاسخگویان است: » کلا چه احساسی نسبت به زندگی خود دارید؟« که پاسخ ان شامل مقیاس هفت درجهای است: کاملا راضی، خیلی راضی، نسبتا راضی، نه راضی نه ناراضی، نسبتا ناراضی، خیلی ناراضی، کاملا ناراضی. [11]
با در نظر گرفتن دو رویکرد فوق، بروس ویک و دافی سه دیدگاه کلان در باره کیفیت زندگی ارایه دادهاند : الف - کیفیت زندگی از دید شرایط واقعی زندگی یک شخص، ب - کیفیت زندگی از دید رضایتمندی فرد از شرایط زندگی، و ج - کیفیت زندگی از دیدی ترکیبی، هم از زاویه شرایط واقعی زندگی و هم از زاویه رضایتمندی فرد ازان شرایط. مرور انتقادی این سه دید و مدل کلی به همراه چهارمین مدل مفهومی کیفیت زندگی-که در شکلهای زیر به ترتیب ترسیم شده است از سوی فلسه و پری از صاحبنظران بزرگ کیفیت زندگی صورت گرفته است. [12]

.4کیفیت عینی زندگی

رویکردهای عینی یا شاخصهای اجتماعی، معیارهایی هستند که انعکاس دهنده شرایط عینی مردم در یک واحد جغرافیایی و فرهنگی مفروض است. این رویکرد مبتنی بر دادههای کمی و عینی از شرایط زندگی است تا این که بر ادراک ذهنی افراد از محیط اجتماعی متکی باشد. تحت لوای مفهومی شاخصهای اجتماعی، متغیرها طیف وسیعی از حوزههای اجتماعی را مورد بررسی و اندازهگیری قرار میدهند. برای مثال متغیری مانند مرگ و میر نوزادان، طول عمر و سرانه پزشک در حوزه سلامت مورد بررسی قرار میگیرند. میزان خودکشی، تعداد قتل و تعداد پلیس به ازای هر نفر و میزان هتک حرمت در ابعادی از کیفیت زندگی که مرتبط با جرم و جنایت است اندازهگیری میشوند. شاخصهای دیگری نیز در حوزههایی چون اکولوژی، حقوق انسانی، رفاه و اموزش در این مبحث قرار میگیرند .[13] عینیت * یکی از نقاط قوت شاخصهای اجتماعی است. این دسته از شاخصها را میتوان با سهولت نسبی تعریف کرد و بدون اتکاء زیاد به ادراکات افراد به شکل کمی اندازهگیری نمود. درنتیجه به لحاظ فنی و روششناختی، مقایسه شاخصهای اجتماعی کشورها، مناطق و بخشهای جمعیتشناختی در طی زمانهای مختلف به اسانی قابل انجام است - . - Ibid

کیفیت عینی زندگی، شرایط خارجی زندگی به عنوان مثال سطح تحصیلات و نرخ جرم و جنایت را نمایش می دهد - Das, .2008 - کیفیت عینی زندگی با استفاده از شاخص های عینی که مرتبط با واقعیات قابل مشاهده زندگی و مستخرج از داده های ثانویه هستند، اندازه گیری می شود. مثال هایی از داده های ثانویه شامل تراکم جمعیت، نرخ جرم و جنایت، سطوح اموزشی و خصوصیات خانوار است. شاخص های عینی، محیط های زندگی و کار افراد و گروهها را توصیف می کنند، مثل امکانات اموزشی، بهداشتی، تسهیلات فراغت، مسکن و.... [14] شاخص های عینی، شاخص های اجتماعی و اقتصادی قابل سنجش برای انعکاس میزان تامین نیازهای انسانی هستند که از طریق به کار گیری داده های حاصل از گزارشات و امارهای رسمی بدست امده اند. این شاخص ها وضعیت ظاهری و ملموس زندگی را نمایش میدهد. در این روش می توان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید