بخشی از مقاله

چکیده

امروزه بیکاری بیش از پیش به منزلهی توسعهی ناکافی در کشورهای جهان سوم مطرح شده است. در این بین، مشاغل خانگی راهکار مهمی برای ایجاد اشتغال و درآمد محسوب میگردند. اما شناخت کافی در زمینه آثار و نتیج اجرای این گونه طرحها در جوامع روستایی وجود ندارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش و اثرات طرحهای آموزش مشاغل خانگی در توسعه و معیشت پایدار روستایی انجام گرفت.

روش پژوهش مورد استفاده پژوهش حاضر به روش مروری و با بهرهگیری از مطالعات پیشین در زمینه نقش و اثرات طرحهای آموزش مشاغل خانگی در توسعه و معیشت پایدار روستایی انجام گرفت. در این راستا، برای گردآوری اطلاعات جهت تدوین هدف پژوهش، تبیین روش پژوهش و مرور پیشینه پژوهش از روش اسنادی بهره گرفته شد.

لذا، از مقالهها اینترنتی، مجلهها، کتابها، گزارشها، پایاننامهها و رسالههای علمی در زمینههای مرتبط با عنوان مقاله استفاده گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که به طور خلاصه این اثرات را درقالب اثرات اثرات اقتصادی - افزایش پسانداز و تمکین مالی - ، اثرات اجتماعی یا تأثیرات بر محیط اجتماعی - مانند تقویت شبکههای اجتماعی- ارتباطی - و اثرات چالشی - مانند عدم حمایتهای دولتی و نبود بازار برای فروش محصولات - خلاصه نمود.

این اثرات سهگانه به نظر میرسد که از مهمترین اثرات طرحهای آموزش مشاغل خانگی باشد که معیشت پایدار آنان را تحث تأثیر قرار میدهد. اما از طرف دیگر، به نظر میرسد که ویژگیهای فردی و حرفهای کشاورزان مانند جنسیت، میزان درآمد ماهانه و ... از مهمترین عواملی هستند که طرحهای آموزش مشاغل خانگی رقم میزنند. در این راستا، پیشنهاد میشود که برای ایجاد یک دید منطقیتر در زمینه اثرات این طرحها، بر روی پژوهشهای علمی بیشتر در این زمینه تأکید زیادی شود.

مقدمه

امروزه بیکاری بیش از پیش به منزلهی توسعهی ناکافی در کشورهای جهان سوم مطرح شده است. در بسیاری از کشورها بیکاری آشکار در مناطق شهری دامنگیر بخش وسیعی از نیروی کار و بهویژه افراد 15 تا 24 سال است. بخشهای وسیعی از نیروی کار در روستاها و شهرها گرفتار کمکاری یا اشتغال ناقص میباشند. به این معنا که منابع و فرصتهای لازم برای افزایش درآمدهایشان را ندارند و نمیتوانند آن را به سطحی برسانند که با درآمد افراد دارای مشاغل شهری در بخش مدرن مقایسه شدنی باشد

این در حالی است که برخورداری از شغل مناسب یکی از اجزای اصلی تشکیلدهنده حقوق شهروندان به شمار میرود که شاید اهمیت آن از حقوق سیاسی آنها کمتر نباشد؛ ازاینرو، اشتغالزایی متناسب با نیازهای جامعه و ریشهکن کردن بیکاری یا همان اشتغال کامل، ازجمله وظایف بنیادین دولتها است. افزونبراین، اشتغال در ارتباط مستقیم با توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیجامعه است و به سرعتِ روند توسعه جامعه و موفق بودن یا موفق نبودن برنامههای توسعه بستگی دارد. همچنین، اشتغال تابعی از ارزشهای حاکم بر یک جامعه میباشدو بدیهی است که مستقیماً در ارتباط با نیازهای زیستی، آموزشی، بهداشتی، رفاهی، روحی و معنوی جامعه باشد

موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل موردنظر از اساسیترین نیازهای یک جامعه محسوب میشود. یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و ازجمله کشور ایران، کاهش بیکاری و توسعه فعالیتهای شغلی است. بیکاری به عنوان یک پدیده مخرب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی مطرح است و رفع آن همواره ازجمله دغدغههای اساسی برنامهریزان بوده است

در این بین، مشاغل خانگی راهکار مهمی برای ایجاد اشتغال و درآمد محسوب میگردند. قابلیت انجام این نوع مشاغل در منزل سبب ایجاد مزایای بسیاری برای شاغلان آنها میشود که ازجمله میتوان به ایجاد توازن بین مسؤولیت خانوادگی زنان و اشتغال آنان، حذف هزینههای مربوط به خرید، رهن و اجاره کارگاه و رفت وآمد، استفاده از نیروی کار سایر اعضای خانواده و ایجاد زمینههای کار خانوادگی، امکان انتقال تجارب ازطریق آموزش غیررسمی به شیوه استاد شاگردی بین اعضای خانواده و ... اشاره نمود.

این مشاغل که روزانه درسراسر جهان تعداد آنها رو به فزونی و تنوع است، این امکان را فراهم میآورند تا افراد بتوانند در محیط خانه با استفاده از رایانه و وسایل جانبی موردنظر که مورد نیاز است، به انجام کسب و کارهای گوناگون در این حوزه بپردازند. در ایران نیز طی سالیان اخیر ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی یکی از برنامههای وزارت کار و امور اجتماعی بوده است 

با این وجود و درکنار اثرهای مثبت مشاغل خانگی نباید از پیامدهای ناخواسته و گاهی آنها غافل شد. بنابراین، با توجه به مزایای حاصل از مشاغل خانگی و راهاندازی کسب و کارهای کوچک، میتوان گفت که در شرایط ناپایدار امروزی که جوامع به گونههای متفاوتی با آن در حال دست و پنجه نرم کردن هستند، توسعهی مشاغل کوچک به عنوان یک پارادایم نوین در راستای دستیابی به توسعه و معیشت پایدار روستاییان عمل میکند. زیرا، بیشتر الگوههای توسعهای قبلی به اصطلاح "یکی برای همه" بوند. ولی، این رویکرد شرایط زمینهای و ویژگیهای هر منطقه و قشر و .... را مد نظر قرار داده و متناسب با ویژگیهای آنها راهی را برای دستیابی به معیشت پایدار پیشنهاد میکند.

اما، همانگونه که گفته شد، در رویکردهای جدید توسعه، به جای توجه به ارتقای شاخصهای رشد اقتصادی، تأمین و تدارک فرصتها و ظرفیتهای مناسب به منظور بهبود نقشآفرینی گروههای مختلف مردم مورد توجه قرار میگیرد

واضح است که شناسایی و استفاده از تمام ظرفیتهای انسانی و بهویژه زنان به عنوان نیمی از جامعه امری ضروری میباشد - ویسی و بادسار، . - 1384 امروزه توجه به زنان و مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، یکی از معیارهای مهم در ارزیابی موفقیت برنامههای توسعه در کشورها میباشد

تقریبا از اوایل دههی1970میلادی، موضوع مشارکت زنان در برنامههای توسعه به تدریج وارد دستور کار سازمانهای توسعهای در سطوح ملی و بینالمللی شد و تا سال1980 بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی مسائل مربوط به زنان را به وضوح در برنامههای توسعه خود قرار داده و در راستای آگاهسازی و حساسسازی جوامع نسبت به اهمیت و جایگاه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی زنان جامعه تلاش نمودهاند

اما با این وجود، در بیشتر جوامع و بالاخص جوامع در حال توسعه فرصتهای برابر در دسترس همه افراد جامعه نبوده و در مقایسهی بین زنان و مردان همواره نوعی نابراببری وجود داشته است - ویسی و بادسار، . - 1384 چنین نابرابریهایی در جوامع روستایی بیشتر نمود پیدا میکند و زنان روستایی در بهرهگیری منابع و پتانسیلهای موجود از محرومت بیشتری برخوردار هستند. به همین دلیل، فعالیتهای اقتصادی مربوط به زنان در سطحی بسیار محدود و با درآمد کمتر انجام میشود. به تبع این قضیه نیز، زنان روستایی وضعیت اجتماعی اقتصادی مطلوبی نسبت به سایر اقشار جامعه پیدا نمیکنند

این موضوع در حالی است که زنان و دختران یکی از گروههای تأثیرگذار جامعه روستایی و حتی شهری محسوب میشوند. لذا، تقویت و زمینههای کسب و کار آنها راهکاری خوب در راستای ارتقای شاخصهای اشتغال و کاهش بیکاری در توسعه است - حیدری ساربان، . - 1391 اما به علت وظایف گوناگون زنان مانند لزوم اختصاص وقت بیشتر به تربیت فرزندان و انجام دادن مسؤولیتهای مربوط به خانه، به اشتغالی متفاوت از اشتغال مردان محتاج هستند 

مشاغل خانگی به عنوان یک راهکاری متناسب با شرایط زندگی فردی و اجتماعی زنان روستایی، میتواند باعث ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنان شود. به گونهای که بیشتر دارندگان مشاغل خانگی و کسب و کارهای کوچک بر این باور هستند که کار کردن در خانه کیفیت زندگی آنها را بهبود میبخشد

به همین دلیل، مشاغل خانگی میتواند به منزلهی راهکاری مناسب به منظور گسترش اشتغالهای خرد و متوسط برای جمعیت وسیعی از زنان، که مهارت کافی برای انجام دادن برخی از کارها را دارند ولی به دلیل وضعیت نامناسب اشتغال نمیتوانند جذب بازار شوند، محسوب شود

دلایل کافی برای توجیه این مسأله وجود دارد که مشاغل خانگی به عنوان یکی از گزینههای مناسب برای اشتغال زنان روستایی و ابزاری قدرتمند برای رسیدن به توسعه و معیشت پایدار روستایی است. همانگونه که گفته شد، آگاهسازی و حساسسازی جوامع نسبت به اهمیت و جایگاه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی زنان جامعه امری صضروری به نظر میرسد. در همین راستا و برای فراهم ساختن زمینهای برای ایفای نقش مؤثر زنان در فعالیتهای اقتصادی اجتماعی و توسعه فرصتهای کسب و کار در جامعه و به تبع آن دستیابی به سطح بالاتری از بهرهوری در بخش نیروی انسانی، طرح توسعه مشاغل خانگی به عنوان یکی از راهکارهای موفق آزمون محسوب می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید