بخشی از مقاله

چکیده

بانکها بعنوان یکی از عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی، شکلگیری ظرفیت و توان تولید کشورها و همچنین از ابزارهای اجرای سیاستهای پولی در سیستم اقتصادی محسوب میگردند و از آنجاییکه سودآوری از اهداف اساسی هر بنگاه تجاری میباشد تغییرات اقتصادی در هر جامعهای کسب و کارهای بانکی را بطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار خواهد داد که مهمترین آنها عوامل گوناگونی اقتصاد کلان میباشند.

هدف مقاله حاضر بررسی و تبیین اثر متغیرهای کلان اقتصادی و برخی از ویژگیهای بانکی بر عملکرد مبتنی بر سودآوری بانکهای ایرانی می باشد. جهت دستیابی به این هدف از بین بانکهایی که در دورههای 1386 تا 1390 عضو بورس اوراق بهادار تهران بودهاند، 6 بانک انتخاب گردید.

متغیرهای کلان اقتصادی شامل تولید ناخالص داخلی - GDP - ، نرخ تورم و نرخ ارز بوده و شاخص تبیین ویژگیهای بانکی شامل، نسبت کفایت سرمایه1، نقدینگی2 و اهرم3 بوده که نتایج بیانگر آن است که بین GDP با تمامی شاخصهای تبیین عملکرد مبتنی بر سودآوری و بین نرخ ارز با نرخ بازده داراییها - ROA - رابطه معناداری وجود دارد. در حالیکه بین نرخ تورم و عملکرد بانکها رابطه وجود نداشته است. همچنین نتایج نشان میدهد که از میان برخی از ویژگیهای بانکی، فقط نسبت کفایت سرمایه با ROA رابطه معناداری داشته است.

-1 مقدمه

تغییرات اقتصادی در هر جامعهای بخشهای مختلف فعال در آن را بطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار خواهد داد. عوامل گوناگونی درون این اقتصاد نقش اصلی را ایفا می کنند که می توانند بر کل سیستم تأثیرگذار باشند. از جمله این عوامل را می توان، بیکاری، نرخ تورم1، تولید ناخالص داخلی - GDP - 2، نرخ ارز3 و قیمت نفت اشاره نمود که برآیند تغییرات در این عوامل در بخشهای مختلف اقتصاد قابل لمس میباشد.

از سوی دیگر بانکها یکی از اصلیترین فعالان بازار پولی و اقتصاد جامعه می باشند که به عنوان یک واسطه، منابع مالی مازاد را در قالب انواع سپرده جذب نموده و آنها را بصورت تسهیلات به متقاضیان دریافت منابع مالی، پرداخت میکنند و با توجه به اینکه تمامی این فعالیتها درون اقتصاد انجام می شوند از اینرو هرگونه تغییر در وضعیت اقتصاد می تواند بر آنها نیز تأثیرگذار باشد

از آنجایی که، سود نیروی حیاتی کسب و کار میباشد و بدون آن کسب وکارها قادر به ادامه حیات در بازار رقابتی نخواهند بود، از اینرو منجر به بقای کسب و کارها می گردد و رشد و توسعه اقتصاد ملی را دربر خواهد داشت. همچنین توانائی خلق سود بوسیله مدیریت کسب و کارها وابسته به مهارت و تجربه آنان و همچنین به درک فضای اقتصادی کشور در فعالیتهایشان میباشد.

در بخش بانکداری، متغیرهای اقتصاد کلان و برخی از ویژگیهای بانکی ثأثیر معناداری بر سودآوری بانکها دارد. نسبتهای سودآوری شامل نرخ بازده داراییها - ROA - 4، حاشیه بهره خالص - NIM - 5 و نرخ بازده صاحبان سهام6 - ROE - میباشند که همگی بوسیله سپرده که بعنوان اجزا کلیدی ساختار سرمایه میباشد، تأثیر می پذیرند. اینکه چه مقدار بدهی در عملیات بانکها نیاز میباشد زمانی مهم تلقی می گردد که بانکها اهرم مالی بالایی بواسطه جذب سپرده داشته باشند. بدهی منجر به تأمین مالی دارییهای بلندمدتی میگردد که منجر به درآمد شرکتها میگردد.

بر اساس مطالعه بِراندِر و لویس - 1986 - 7 و ماکسیموویچ - 1986 - 8 بدهی بالای شرکت به منزله جسورانه بودن شرکت و منجر به افزایش بازدهی میگردد. این حاکی از آن است که شرکتهای بانکی با اهرم بالا با توجه به رقابت نامناسب و آسیب پذیری بواسطه هزینه قرضگیری بالا، در نرخ تورم بالا آسیبپذیرند. شارپ - 1995 - معتقد است که ماهیت چرخشی نیروی کار با اهرم مالی مرتبط میباشد.

سودآوری مستمر یک شرکت بانکی تا حد زیادی به کیفیت مدیریت وابسته است و معتقد است که جهت فراهم آوردن فرصتهای بهتر آتی، بهترین مدیران را انتخاب نمایید. این بدین معنی این است که بدهی های بالا ممکن است منجر به نقض مهارتهای تیم مدیریت امور بانک گردد و در نتیجه منجر به ناکارآمدی و سودآوری پایین گردد.

بر اساسمطالعات بیکِر و هو - 2002 - 1، یک رابطه مثبت بین سودآوری بانک و چرخه تجاری وجود دارد. سودآوری بانکها منجر به توسعه اقتصاد و کاهش بحران مالی می گردد. توسعه اقتصادی GDP - بالا - ، منجر به ایجاد شغل و کاهش بیکاری میگردد، که این مسئله منجر به پس انداز بیشتر در بانکها می گردد. کسب و کارها از بانکهایی که سود خود را بیشتر از حاشیه درآمد خالص افزایش دادهاند، وام میگیرند. در کشورهای با GDP پایین، بیکاری افزایش یافته و نتیجه آن قرضگیری پایین و نرخ معوق بالا منجربه عملکرد پایین بانکها میگردد.

مقداری که تورم بر سودآوری بانکها تأثیر می گذارد به قابل پیش بینی بودن نوسانات آتی نرخ تورم بستگی دارد. چنانچه نرخ تورم قابل پیش بینی باشد، سود بانکها بدرستی از طریق تعدیل نرخ بهره می گردد و درنتیجه درآمد افزایش می یابد بطوریکه مطالعات بورک - 1989 - 2، مولینیوکس و دورنتون - 1992 - 3 یک رابطه مثبت بین تورم و نرخهای بهره بلندمدت و عملکرد بانکها را نشان میدهد.گِرلاچ و همکاران - 2003 - 4 به این نتیجه دست یافتند که تغییر در سودآوری بطور مستقیم با حاشیه بهره خالص مرتبط میباشد. با توجه به مفاهیم فوق در این مطالعه بدنبال آنیم که در بانکهای ایرانی، اثر متغیرهای اقتصادی و برخی از ویژگیهای بانکی را بر عملکرد مبتنی بر سودآوری بانکها بسنجیم.

-2 پیشینه تحقیق

➢    دارابی و مولایی - 1390 - به بررسی اثر متغیر نقدینگی، تورم، حفظ سرمایه، تولید ناخالص داخلی بر سودآوری بانک ملت پرداختند و به این نتیجه رسیدند که بین نقدینگی با سودآوری رابطه معنادارای وجود دارد در حالیکه بین تورم با سودآوری رابطه معناداری وجود ندارد.

➢    گرلاچ و همکاران - 2003 - در تحقیق خود معتقد بر این بودند که، حاشیه بهره خالص و نسبت وامهای غیرجاری5 دو معیار مهم و تعیین کننده سودآوری بانکها میباشند.

➢    کاربو واورد و همکاران - 2007 - 6و اِلساس7 و همکاران - 2006 - معتقدند که بانکهای با سودآوری بالاتر زمانی حاصل میگردد که طیف وسیعیای از جریانهای درآمد بیشتر از منابع درآمدی باشد.

➢    کانت و هایزینگا - 1998 - 8 در تحقیقشان به تجزیه و تحلیل چگونگی اثرگذاری ویژگیهای بانک و محیط کلی بانک بر حاشیه نرخ بهره و بازده بانکها پرداختهاند. مبتنی بر نتایج، وضعیت تنظیمی و اقتصاد کلان بر حاشیه و سودآوری تأثیرگذارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید