بخشی از مقاله
فاصله بین برنامه درسی قصد شده و کسب شده فیزیک از منظر تحقق اهداف دانشی
چکیده
آنچه پیش رو دارید پژوهشی است که به منظور تعیین بررسی فاصله بین برنامه درسی قصد شده و کسب شده فیزیک از منظر اهداف دانشی سال اول متوسطه انجام گردیده است. بنا بر ماهیت موضوع پژوهش، هدفها و سؤالها، این پژوهش از نوع مطالعات برآوردي و ارزشیابی است و از نظر اجرایی در زمره پژوهشهاي زمینهیابی قرار دارد. بدین منظور 436 نفر از دانش آموزان مدارس متوسطه شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش جهت ارزشیابی برنامه درسی کسب شده در حیطه دانشی از آزمون پیشرفت تحصیلی با سؤالات چهارگزینهاي از 5 بخش کتاب فیزیک 1 استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهاي آماري توصیفی (فراوانی، درصدها، میانگین و انحراف معیار) استفاده شده است. نتایج نشان داد که در حد متوسطی اهداف دانشی برنامه درسی در میان دانشآموزان سال اول مناطق مختلف آموزشی شهر تهران تحقق یافته است و بین برنامه درسی قصد شده و کسبفا شده فیزیک صله وجود دارد.
واژگان کلیدي: برنامه درسی، برنامه درسی قصد شده، برنامه درسی کسب شده، آموزش فیزیک، اهداف دانشی.
-1 مقدمه
تعلیم و تربیت از نظر کانت مشکلترین مسألهاي است که انسان با آن درگیر است. در این میان آنچه تعلیم و تربیت را به صورت پیچیده درمیآورد، همان تعدد عوامل مؤثر در فرایند تعلیم و تربیت و روابط نامحدود بین آنهاست. با این توجه اولیه به پیچیدگی تعلیم و تربیت و کثرت عوامل مؤثر در فرایند تعلیم و تربیت و به خصوص با توجه به اینکه تعلیم و تربیت کوششی هدفمند، مبتنی بر وجود راهبرد مؤثر در تعامل بین یاددهنده و یادگیرنده و هدایت یادگیري است، جهتگیري و انتظارات متفاوت مربیان، دستاندرکاران، اندیشمندان و صاحبنظران این حوزه در شکلگیري این فرایند تأثیر بهسزایی دارد (سلسبیلی، .(1379
برنامه درسی محتوا و جریان رسمی و غیر رسمی است که از طریق آن یادگیرنده معلومات و روش فهمیدن را تحت نظارت مدرسه کسب می کند، مهارتها را فرا می گیرد و نگرش، ارزش گذاري و ارزشها را تغییر می دهد (دال، .(1992
با توجه به اینکه در چند سال اخیر نظام آموزشی کشور بنا به مصوبه شوراي عالی انقلاب فرهنگی تغییر بنیادي نموده است، لذا به منظور اصلاح و ارتقاء بخشیدن به برنامههاي درسی مدارس شامل (کلیه تجارب، فعالیتهاي گروهی و فردي، محتواي دروس
æ سایر اعمالی که شاگردان باید تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه جهت رشد خویش انجام دهند.) تغییرات اساسی و حساسی در این برنامهها بوجود آمد. و چند سالی است که از آغاز این تغییرات در مقطع متوسطه گذشته است. حال با توجه به اهمیت و جایگاه برنامههاي درسی که مهمترین عنصر تشکیل دهنده نظام تعلیم و تربیت بوده و به منزله قلب آن نظام است و نیز با توجه به اینکه، ارزشیابی یکی از ارکان بسیار مهم برنامهریزي درسی، به حساب میآید، لازم است برنامههاي درسی به اجرا گذاشته شده در نظام آموزشی کشورمرتباً مورد ارزیابی و بازنگري قرار گیرد.
جهان پیچیده و متغیر امروز، نیاز به آموزش و پرورش پویا و متحول را اجتنابناپذیر ساخته است. آموزش و پرورش که نیازها
æ انتظارات افراد و جامعه را به صورتی جامع و همهجانبه برآورده سازد و برنامههاي آن از چنان کیفیتی برخوردار باشد که مقاصد تربیتی را به صورت بهتر و مؤثرتر تأمین نماید و قدرت سازگاري و سازندگی در فراگیران ایجاد کند. کودکان و نوجوانان امروز، شهروندان فعال فرداي جامعهاند و زندگی فردا، ابعاد و ویژگیهاي دیگري خواهد داشت. بدین سبب، برنامههاي درسی مدارس باید مطالب و محتوایی داشته باشد که نیاز عمومی نسل امروز را برآورده سازد و آنان را براي ساختن فردایی بهتر تربیت نماید (احمدي،
.(1382
برنامههاي درسی نخستین مظهر فلسفه تعلیم و تربیت و مهمترین عامل اساسی در عمل یادگیري است و از مهمترین انواع برنامهریزي در آموزش و پرورش به حساب میآیند. در گذشته، برنامه درسی عبارت بود از مطالب کتابهاي درسی، که توسط معلم تدریس و به وسیله دانشآموز حفظ میشد، و غرض از برنامهریزي درسی نیز تهیه رئوس مطالب درسی و تدوین آنها بود.
اما امروزه، مفهوم برنامهریزي درسی وسیعتر از تهیه و تدوین رئوس مطالب درسی است و آن عبارت است از پیشبینی کلیه فعالیتهایی که دانشآموز، تحت رهبري و هدایت معلم در مدرسه براي رسیدن به هدف هاي معین باید انجام دهد.امروزه، برنامه یک دروه آموزشی- ترکیب دروس و محتواي دروس- نمیتواند بر پایه قرار گرفتن اتفاقی یک سلسله از معارف با محتواي پراکنده و نامرتبط باشد. در یک برنامه درسی، که بر پایه علمی استوار است،الزاماً انتخاب دروس و محتواي آنهاصرفاً از هدف، یا اهداف، دوره آموزشی پیروي می کند. به سخنی دیگر، برنامه درسی از چنان ترکیب و بافتی برخوردار است که کلیه دروس و محتواي آنها به مثابه عاملی مثبت در نیل به رفتار و تغییر رفتار موردنظر عمل میکنند.
ارزشیابی برنامههاي درسی گاهی به منظور تعیین اثربخشی برنامه درسی یا مواد آموزشی انجام میشود که شامل ارزشیابی از عواملی چون روشهاي آموزشی، کتابهاي درسی، مواد دیداري- شنیداري و امکانات و تجهیزات برنامه در مدارس است. پس ارزشیابی برنامه درسی ممکن است شامل همه عناصر برنامه درسی یا یک عنصر یا جزئی از هر برنامه درسی مانند استفاده از فیلمهاي آموزشی مورد توجه قرار گیرد و ارزشیاب به عنوان واکنشی در مقابل نیازهاي تصمیمگیرندگان، ایفاي نقش کند. ارزشیابی منظم از برنامه درسی جهت اطمینان یافتن از اینکه این برنامه تأثیر مطلوبی بر دانشآموزان داشته است، ضروري است.
ارزشیابی برنامههاي درسی با اهداف زیر صورت میگیرد:
میزان تحقق اهداف برنامه، پی بردن به نقاط قوت و ضعف، بهبود برنامه اجرا شده، تسهیل زمینههاي اجراي برنامه، پیشبینی نیازها، قضاوت در مورد ادامه، توقف و یا اصلاح برنامه، پاسخگویی. در واقع ارزشیابی برنامههاي درسی اطلاعاتی فراهم می کند که تصمیمگیران و طراحان برنامه میتوانند با استفاده از آن، جایگاه و میزان موفقیت یک برنامه درسی را تعیین کنند. در ادبیات برنامه درسی موارد نادري وجود دارد که ارزشیابی به عنوان یکی از عناصر برنامه مورد نظر قرار نگرفته باشد و همین امر حاکی از
اهمیت آن است. بررسیهاي انجام شده در سط ح محلی و بینالمللی نشان میدهد درك نادرست از کارکرد ارزشیابی و تأکید صرف بر پیشرفت تحصیلی در برخورد با برنامههاي درسی باعث غفلت از نقاط قوت و ضعف آنها شده و برنامهریزان از دسترسی به اطلاعات موثق و دقیق در تصمیمگیري درباره برنامه درسی باز می مانند (یادگارزاده، .(1388
هر چند ادبیات ارزشیابی برنامه درسی در حال شکلگیري است و در کشورمان تجارب زیادي در این زمینه وجود ندارد اما در کشورمان ارزشیابی آموزشی از حالت بیم و امید خارج شده و وارد مرحله امیدواري شده است (موسیپور،.(1381 بر این اساس در پژوهش حاضر تلاش خواهد شد بخشی از برنامهدرسی تحت عنوان برنامه درسی کسب شده (یادگرفته شده) در حوزه آموزش علوم (فیزیک) مورد ارزشیابی قرار گیرد.
-2 بیان مسئله و ضرورت آن
در دهههاي اخیر، با پیشرفت تکنولوژ ي، تغییرات اساسی در متغیرهاي سیستم آموزشی همچون معلمان،و دانشآموزان محیط یادگیري بهوجود آمده است (صبري و همکاران، .(2009 از آنجایی که پیشرفتهاي علمی و فناورانه، چهره ي جهان پیرامون ما را بهطور کلی دگرگون ساخته است، لذا آگاهی از این پیشرفتها در زمینه برنامهریزي درسی و دانستن راههاي استفاده درست از آنها از یکسو و ایجاد زمینه بروز و شکوفایی نبوغ ، خلاقیت و استعدادهاي ذ اتی افراد جامعه از سویی دیگر ما را بابر آن میدارد تا شناخت نیازهاي واقعی دانشآموزان و درك زمینههاي گوناگون علاقهمندي آنان، برنامه درسی مناسبی را طراحی و تولید نماییم
(ملکی،.(1387
برنامه درسی شامل فرصتهاي یادگیري و کلیه تجاربی است که با نظارت و مسئولیت نظام آموزشی منظور(یامدرسه) و به ایجاد تغییرات مطلوب در دانشها، مهارتها و نگرشهاي فراگیران طراحی و اجرا میشود و عملکرد و بازده آن مورد ارزشیابی قرار میگیرد (احمدي، .(1376 برنامه درسیالزاماً طرحی براي یادگیري است و هر برنامه درسی هدف هایی براي یادگیريهاییوروش
براي نیل به این اهداف است (تقی پورظهیر، (1376 در فرایند طراحی، تولید و اجراي برنامههاي درسیمعمولاً از سه نوع برنامه درسی قصدشده1، اجرا شده 2و کسب شده3 سخن به میان میآید.
برنامه قصد شده به آرمانها، هدفها، محتوا، روشهاي یاددهی -یادگیري و وسایل پیشبینی شده در برنامه درسی توجه دارد که در یک نظام آموزشی پیشنهاد و تجویز میشود. منظور از برنامه درسی اجرا شده، مجموعه اقدامات و فعالیتهاي یاددهی– یادگیري است که براساس برنامهدرسی قصد شده و آنچه معلمان از آن برداشت کردهاند در محیط واقعی کلاسهاي درس به اجرا در میآید. منظور از برنامه درسی کسبشده یادگیريها و به عبارت دیگر تغییر رفتارهایی است که از طریق به اجرا درآمدن برنامه درسی در مجموعه دانشها، مهارتها و نگرشداهاي نش آموزان بهوجود میآید. در این مرحله از دانشآموزان انتظار میرود که بتوانند به بخش قابل توجهی از هدفهاي برنامه قصد شده دست یابند (احمدي، .(1380
در اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش باید گفت که تغییر و تحولات سریع در سطح جهانی ایجاب میکند تا برنامههاي درسی را با تمام صلابت و پیچیدگی آن مورد توجه قرار داده و از راهبردهاي سادهانگارانه پرهیز نماییم (سرکارآرانی، .(1382 ارزشیابی برنامههاي درسی یکی از جنبههاي سیستم آموزشی به شمار میرود. دلایلی که اغلب در ضرورت انجام ارزشیابی در برنامه مطرح میشوند بسیار زیادند و مهمترین دلیل براي ارزشیابی میل به پیشرفت و بهبود جریان اجراي برنامه است. بدین وسیله مشخص میشود که چه مواردي باید بهبود یابد واصولاً این بهبود چگونه انجام می شود، و اینکه تا چه حد به هدف هاي برنامه نایل میشویم. گسترش فعالیتهاي برنامهریزي درسی حرکتهایی براي ارزشیابی برنامههاي آموزشی را موجب میشود. هم شرکتهاي سرمایهگذاري و هم مصرفکنندگان تمایل دارند تا شواهدي را بدست آورند که برنامههاي جدید نتایج رضایتبخشی تولید نمایند. اطلاعاتی که مورد جستجو میباشند عبارتند از: تناسب برنامه جدید با نیازهاي جامعه و یادگیرنده، اعتبار و اهمیت علمی مواد مطالعاتی جدید با نیازهاي جامعه و یادگیرنده، توانایی برنامه براي گزینش معلم مطمئن و رفتارهاي دانش آموز/دانشجو و نتایج واقعی استفاده از یک مجموعه از مواد آموزشی مشخص. دو دهه قبل ارزشیابی برنامه درسی بهعنوان یک حوزه مطالعاتی مستقل در رشته علوم تربیتی ظاهر شد . ریشه آن بیشتر در حوزههاي کلی ارزشیابی آموزشی، آزمودن و اندازهگیري یافت میشود. با وجود این، مسأله اصلی ارزشیابی دانشآموزان است تا ارزشیابی برنامههاي آموزشی، نیازي که احساس شده بود تا یک مجموعه از مفاهیم، اصول، روشها، نظریهها و الگوهاي جدید را تدوین نماید. این عقاید و روشهاي جدید مبناي حوزه جدید ارزشیابی برنامه درسی هستند (مؤمنی مهمویی، .(1388
امروزه علوم برخلاف دوران پیشین در زندگی انسان وارد شده است و بهطوري ملموس و عینی و در کنار انسان حضور دارد و شئون مختلف زندگی انسان امروزي را تحت تأثیر قرار می دهد. خواه نا خواه دانشآموزان چه در زندگی روزمره و چه در زندگی آتی با علوم در ارتباط هستند. میزان تسلط و آگاهی عملکرد موفقیت آمیز آنان در درس علوم و از جمله فیزیک ضامن پیشرفت شخصی و اجتماعی آنان در زندگی روزمره و در زندگی آینده شان خواهد بود. فیزیک جزئی تفکیکناپذیر از کلیه علوم استکهو از آنجا برنامه درسی فیزیک دوره متوسطه به دنبال علوم تجربی دوره راهنمایی و متأثر از آن از یکسو و تحت تأثیر برنامههاي آموزشی دوره متوسطه از سوي دیگر قرار دارد بر این اساس ارزیابی محتواي درس فیزیک، سنجش میزان موفقیت فراگیران در تسلط بر مهارتهاي عملی و عملکردهاي مورد انتظار در این درس اهمیت و ضرورت خود را بیش از پیش نمایان میسازد. بنابراین لازم است تا برنامه درسی فیزیک از نظر تطابق با اهداف آموزشی موردنظر در این دوره مورد بررسی تحقیقی قرار گیرد تا چنانچه کاستیهایی در محتوا و سازماندهی مطالب و مفاهیم و یا راهبردهاي یاددهی- یادگیري و سایر عناصر برنامه درسی مربوطه وجود دارد، با گردآوري دادههاي لازم در جهت بهبود آنها اقدام ضروري صورت گیرد.
-3 پیشینه پژوهش
برنامه درسی، به عنوان یک حوزه تخصصی و یک رشته تحصیلی، موضوعی جدید است و به عنوان مسأله مورد علاقه بشر، تازگی دارد. والدین و سایر افراد جامعه همواره در این فکر بودهاند که چگونه به فرزندان خویش کمک کنند تا بهتر رشد کرده و به بلو غ همه جانبه برسند. مسئ ولیت خطیر آنان در این امر تاریخ نانوشتهاي از برنامه درسی غیررسمی در تفکر و عمل را نشان میدهد. به تدریج که جوامع تخصصیتر و پیچیدهتر شدهاند، نهادهاي مخصوصی در درون آنها جهت مرتفع کردن نیازهاي خاص بشر شکل گرفتهاند، و مدارس نیز در جهت کمک به دانشآموزان براي رشد بهتر، به عنوان یک نهاد تخصصی به وجود آمدند تا به کودکان و جوانان شیوههاي زندگی اجتماعی را بیاموزند و عنایت و توجه به میراث فرهنگی را در آنان برانگیزند.
فرض اینکه جامعه در جهت رشد و تعالی فرزندان خویش مسئ ول است، صاحبنظران را به تفکر جدي در جوامع مختلف برانگیخت. فیلسوفان نظریهپردازان اجتماعی، رهبران سیاسی و مذهبی، متخصصان تعلیم و تربیت و گروه کثیري از والدین مس ئول و معلمان در برابر این پرسش قرار گرفتند که »چه چیز باید آموزش داده شود«؟ برخی درصدد یافتن پاسخ به پرسشهاي فوق برآمدند، که این پرسش و پاسخ ها ریشههاي تاریخی برنامه درسی را تشکیل داده است (قورچیان، .(1374
با تغییر در دیدگاه هاي تربیتی و دیدگاههاي معلمان، فراگیران و برنامه درسی کسب شده از سوي آنها در محوریت قرار گرفت (لیونور، .(1385 از آنجا که مهمترین رسالتهاي فرایند تعلیم و تربیت و برنامهریزي درسی، ویادگیري دانشآموزان است براي آن منابع متنوع و متعددي صرف شده، به نظر میرسد شناخت و گزارش نتایج یادگیري دانشآموزان بسیار حیاتی است. ترسیم دقیقتر از این نوع برنامه درسی از آن نظر اهمیت دارد که تسلط دانشآموزان بر دانش و مهارت ارائه شده در برنامه درسی را
نشان میدهد و در عین حال بازخوردهاي مناسبی را به طراحان برنامه درسی و معلمان در خصوص اینکه کدام هدفها تحقق یافتهاند و کدامیک عقیم ماندهاند، فراهم میکند تا در دورههاي بعدي برنامهریزي درسی اصلاح شوند (فتحی واجارگاه، .(1386 فرزانه بهزادپور نشان داد که آزمایشگاههاي فیزیک داراي مشکل امکانات هستند، با وجود اینکه نیروي انسانی آزمایشگاه ها از کیفیت لازم برخوردار است، ولی مشارکت دانشآموزان در انجام آزمایش ها اندك است و یادگیري دانشآموزان در حداقل ممکن است (بهزادپور، .(1383 نتایج پژوهش غلامعلی احمدي در سال 1380، ضمن ارائه تصویري روشن از برنامه درسی علوم در سه مرحله قصد شده، اجراء شده و کسب شده حاکی از آن است، با آنکه برنامه درسی علوم، طراحی مناسبی دارد اما در مرحله اجرا با مشکلات بسیاري مانند ناکافی بودن آموزش معلمان، عدم دسترسی به امکانات و تجهیزات موردنیاز براي آموزش علوم و.... روبهرو است. بر اساس بررسی نمرات دانشآموزان در طول سال تحصیلی و نتایج دو آزمون دانشی و عملکردي که در پایان سال تحصیلی به عمل آمد، گر چه اکثر دانشآموزان توانستهاند به اهداف برنامه قصد شده علوم (بالاي 70 درصد و در حد خوب) دست یابند اما سهم دستیابی به اهداف دانشی بیشتر از اهداف نگرشی و عملکردي بوده وعملاً 30 درصد هدفها محقق نشدهاند (احمدي،
.(1380
در سال 2009 صبري1و همکاران پژوهشی تحت عنوان ارزیابی برنامه درسی فیزیک پایه نهم بر اساس دیدگاه هاي معلمان انجام