بخشی از مقاله
چکیده
امروزه دانش به عنوان یک دارایی ارزشمند و منبع استراتژیک خلق ارزش در سازمانها و نیز شایستگی محوری سازمان های دانش بنیان تلقی می شود. از طرفی، تصمیم سازی در شرایط عدم قطعیت مهم ترین چالش رهبران در عصر دانایی است که از پویایی محیط سازمانها و رشد و توسعه شتابان علم و فناوری نشات می گیرد. لهذا، تدوین استراتژی های دانشی بطوریکه همراستا با استراتژی های کلان سازمانی بوده و انعطاف پذیری لازم جهت اجرا را داشته باشد، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر، الگویی جامع جهت تدوین استراتژی های دانشی همراستا با راهبردهای کلان سازمانی ارائه داده که به ترسیم آیندهای ممکن، محتمل و مطلوب می انجامد. در همین راستا رویکرد برنامه ریزی بر پایه سناریو - سناریو نویسی - به عنوان ابزاری مناسب جهت تدوین استراتژی های دانشی در سازمان های دانش بنیان برگزیده شده است. روش تحقیق حاضر مطالعه کتابخانه ای بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری از منابع اطلاعاتی - مقالات و پایان نامه ها - در اینترنت و کتابها و مجلات بوده است.
مقدمه
در ادبیات مدیریت دانش، امروزه مفهوم دانش همانند سایر مفاهیم مدیریتی با مفهوم استراتژی پیوند خورده است. مطالعه همزمان سیر تکوین مدیریت دانش و مدیریت استراتژیک موجب خلق مفاهیم "همراستایی استراتژیک" و نیز "استراتژی دانشی" گردیده است. برقراری موازنه میان شایستگی ها و منابع دانشی و دانش مورد نیاز برای تهیه محصولات و خدمات به روشی برتر از رقبا تعریفی است که زاک2 در سال 1999 از استراتژی دانشی ارائه نموده - نیکوکار، - 1388 و انعکاسی است از چالش های مدیریت در عصر حاضر که بیش از هر چیز، ناشی از رشد فزاینده علم و فناوری، روند جهانی شدن و گسترش رقابت از بازارهای ملی و محلی به بازارهای بین المللی می باشد. از سویی دیگر، پارادایم حاکم بر فضای کسب و کار سازمانها در قرن بیستم که "دانش" را قدرت تلقی می نمود، دستخوش تغییر شده و هم اکنون، "تبادل دانش" به عنوان عامل ارزش آفرین در فضای رقابت و کسب وکار مطرح گردیده است. به بیان دیگر، دانش به سرمایه استراتژیک و دارایی ارزشمند سازمانها بدل شده که فرآیند تصمیم سازی و برنامه ریزی در سازمانها در گرو تولید، توسعه، تسهیم و تجاری سازی دانش است. در سازمانهای دانش بنیان، علاوه بر این که دانش یک منبع راهبردی و دارایی ارزشمند برای سازمان محسوب می شود، شایستگی محوری چنین سازمانهایی نیز هست. فرآیند تصمیم گیری و برنامه ریزی در شرایط عدم قطعیت و عدم اطمینان محیطی، توانایی مدیران در یادگیری سریعتر نسبت به رقبایشان را به یک ضرورت بدل نموده است بطوریکه دوگاس3 تنها مزیت رقابتی سازمانهای آینده را در سرعت یادگیری آنها می داند. بر همین اساس، تدوین و اجرای استراتژی های بلند مدت که همراستا با اهداف کلان سازمانی بوده و نیازهای و تقاضاهای پنهان امروز و آینده را برآورده سازد، مهمترین چالش مدیران سازمانی در سده 21 خواهدبود. به نظر می رسد، تاکید و اصرار بر الگوهای سنتی و قدیمی و پیش بینی سرمایه گذاری های تحقیقاتی برای یک یا دو سال آینده مشکل اصلی سازمانهاست. زمینه نظری استراتژی دانشی و همراستایی استراتژیک در تحقیقات پیشین، به ارائه الگوهایی انجامیده که پر کردن شکاف های استراتژیک موجود در سازمان ها - عمدتا سازمان های دانش بنیان - را از مسیر تدوین استراتژی های دانشی ممکن می داند. این تحقیقات و مدلهای ارائه شده در آنها، اگر چه، چارچوب مناسبی جهت برنامه ریزی استراتژیک سازمان ها فراهم می آورند با این حال، جوابگوی چالش های جدید سازمانی در سده 21 نبوده و افق بلند مدت برنامه ریزی استراتزیک را مد نظر قرار نمی دهند.
ایده اصلی پژوهش حاضر، پی گیری نگرش استراتژیک در برنامه ریزی با بهره گیری از روش های نو و بدیع می باشد و در این راستا مدلی را با تاکید بر روش سناریو نویسی ارائه می دهد که فلسفه وجودی آن، یادگیری سازمانی و پاسخگویی سریع به تغییرات محیطی است. بر همین اساس، این پژوهش با مروری برمبانی نظری مدیریت دانش و استراتژی های دانشی از یک سو و روش سناریو نویسی به عنوان ابزاری کارآمد از سوی دیگر، مدل های مطرح شده در تحقیقات پیشین را مطالعه کرده و در نهایت الگویی را جهت تدوین استراتژیهای دانشی با رویکرد سناریونویسی ارائه می دهد. روش تحقیق حاضر مطالعه کتابخانه ای بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری از منابع اطلاعاتی - مقالات، کتب و پایان نامه ها - بوده است.
.1 مبانی نظری مدیریت دانش
مدیریت دانش، به عنوان یک رشته علمی حاصل تفکر متخصصانی همچون دراکر4در 1970، اسویبی5 در دهه 1980 و نوناکا 6 و تاکاچی7 در دهه 1990 بوده است. اگر دانش را ترکیبی از اطلاعات ،تجارب و ارزش ها و پیش زمینه های ذهنی و محیطی شخص تعریف نماییم، مدیریت دانش فرآیند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، تسهیم، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانش مناسب در زمان مناسب، توسط فرد مناسب در سازمان است که از راه ایجاد پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمان صورت می پذیرد - آدامسون، . - 2005 مدل های متعددی برای مدیریت دانش و پیاده سازی آن در سازمانهای مختلف ارائه شده است. این مدل ها متاثر از نوع نگرش و رویکرد مطالعاتی به این موضوع می باشد. مدل پایه ای که در این پژوهش به عنوان مبنای مطلعاتی انتخاب شده، مدلی است که توسط »پروبست، روب و رمهاردت - 2002 - «8 به نام »مدل پایه های سنگ بنای ساختمان مدیریت دانش« نامگذاری شده است.
برنامه ریزی استراتژیک و استراتژی دانشی
اولین بار براون در سال 1993 مفهوم استراتژی دانشی را بکار برد و آن را به صورت مجموعه ای از باورها در مورد اینکه جستجوی دانش چگونه انجام شود، تعریف کرد. شناسایی منابع دانشی که باید در موضوعات دانش محور کسب و کار شرکت به کار گرفته