بخشی از مقاله

چکیده

کاهش بحران و نیل به توسعه پایدار و جوامع تابآور نیازمند شناخت و تبیین درستی از ماهیت و ابعاد چندگانه اجتماعی- فضایی آسیبپذیري جوامع و مکانها در برابر مخاطرات طبیعی - زلزله - میباشد. در این ارتباط، شواهد و مطالعات موجود نشان دهندة توزیع و تمرکز آسیبپذیري بیشتر در بین خانوارها و محلات جنوبی کلاشنهر تهران میباشد. مسئلهاي که نیازمند تحلیل و تبیین مناسبی براي هدایت سیاستهاي مدیریت بحران میباشد.

از این رو، این پژوهش براي تببین مسئله فوقالذکر، پاسخ به این سوال علمی را پی گرفته است که: افتراق اجتماعی- فضایی آسیبپذیري کلانشهر تهران در برابر خطر زلزله چگونه قابل تبیین میباشد؟ جهت تبیین تئوریک مسئله و پاسخ به سوال پژوهش، سه دیدگاه تبیینکنندة زیستی- فیزیکی، ساخت اجتماعی و ترکیبی و نظریههاي ذیل آنها شناسایی و تحلیل تطبیقی گردیدند.

با محوریت دیدگاه دوم، چارچوب نظري و مدل مفهومی تبیین مسئله تحقیق تدوین و بر اساس آن فرضیه پژوهش بدین شکل ارائه گردید که: افتراق اجتماعی- فضایی آسیبپذیري با جداییگزینی و سکونت خانوارهاي متفاوت از نظر »پایگاه اقتصادي- اجتماعی« در محلات مختلف ارتباط دارد. بطوریکه، خانوارهاي محلاتی که از پایگاه اقتصادي- اجتماعی پایینتري برخوردارند، از میزان آسیبپذیري بالاتري برخوردارند.

براي داوري تجربی فرضیه تحقیق, در چارچوب »روش تحقیق رابطهاي« - کمی- پیمایشی - ، از روش »علی-مقایسهاي« و »همبستگی« استفاده گردید. لذا، با تعیین واحد تحلیل »خانوار در محله«؛ ابتدا از طریق روش کوکران، حجم خانوارهاي نمونه بدست آمد؛ سپس با طبقهبندي محلات کلانشهر تهران در چهار طبقه و انتخاب تصادفی یک محله از هر طبقه؛ خانوارهاي نمونه به روش سیستماتیک به نسبت از محلات نمونه انتخاب شدند. دادههاي مورد نیاز نیز از طریق پرسشنامههاي خانوار و برداشت میدانی، گردآوري و از طریق آمار توصیفی و استنباطی تحلیل گردیدند.

یافتهها، چهار قشر - یا حوزه - اجتماعی بالا، متوسط بالا، متوسط پایین و پایین را بترتیب با میانگین پایگاه اجتماعی- اقتصادي 276، 179، 123، 75؛ و میانگین میزان آسیبپذیري 30، 15، 72 و 84 نشان داد. در ادامه تحلیل واریانس یکطرفه با معنادار نشان دادن هر دو دسته میانگینهاي فوقالذکر، ضمن تایین رابطه معکوس بین پایگاه و میزان آسیبپذیري، بیانگر جداییگزینی اجتماعی- فضایی خانوارهاي مختلف شهر تهران و در نتیجه تمرکز آسیبپذیري در بین اجتماعات محلهاي جنوب شهر تهران میباشد.

بعلاوه، آزمون همبستگی پیرسون نیز با ضریب -0/638 تایید دیگري را براي فرضیه تحقیق ارائه نمود. همچنین، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نیز مدل نظري بیانگر چگونگی رابطه و تاثیر عوامل پایگاه و محله را بر میزان آسیبپذیري تایید نمود. نتیجه اینکه سیاستهاي مناسب پیشگیري از بحران، باید ابعاد و ماهیت اقتصادي- اجتماعی آسیب پذیري را در تعامل با ابعاد فیزیکی- فضایی آن مورد توجه قرار دهد.

1  مقدمه

کاهش آسیبپذیري نسبت به مخاطرات طبیعی، ارتقاي تابآوري و نیل به توسعه پایدار علاوه بر شناخت ماهیت طبیعی و مکانی- فضایی مخاطرات، نیازمند شناخت درخوري از ماهیت اجتماعی - فضایی آسیبپذیري جوامع نیز میباشد. چرا که مخاطرات طبیعی خودبخود منجر به نتایج زیانبار نمیگردند بلکه تنها بیانگر امکان وقوع آسیب میباشند. این در حالیست که آسیب واقعی وابسته به در معرض خطر بودن و خصیصههاي واحد دریافت کننده، یعنی آسیبپذیري میباشد.

بر این اساس، شناخت صحیح و مناسب از آسیبپذیري و ماهیت و الگوي اجتماعی - فضایی آن مبناي لازم را براي تدوین سیاستهاي مناسب براي کاهش آسیبپذیري و ارتقاي تابآوري فراهم میآورد. بر این مبنا، مرور مطالعات و بررسیهاي مختلف صورت گرفته در مورد کلانشهر تهران ، نشان دهنده تمرکز عمده آنها بر تحلیل فیزیکی- فضایی آسیبپذیري میباشد بطوریکه الگو و ماهیت آسیب پذیري کلانشهر تهران را با » آسیب پذیري - فیزیکی - بیشتر بخشهاي جنوبی شهر« مشخص کردهاند

مطالعات مذکور و نتایج حاصل از آن، ماهیت فضایی- کالبدي آسیبپذیري کلانشهر تهران را بخوبی نشان میدهند. اما در مورد ماهیت اجتماعی آسیبپذیري و نیز تعامل آن با ابعاد مکانی- فضایی هنوز چیز زیادي را ارائه نمیدهد . آنچه که بر مبناي دیدگاه ترکیبی براي سیاستگذاري صحیح و راهبردي کاهش آسیبپذیري و ارتقاي تابآوري ضروري است. چراکه آسیبپذیري پدیدهاي چندگانه و داراي ماهیتی انسانی-محیطی میباشد و لذا شناخت ابعاد متعامل اجتماعی- فضایی آن جهت تدوین سیاستهاي مناسب کاهش آسیبپذیري اهمیت بسزایی دارد. بر این اساس، سوال اصلی این است که »افتراق اجتماعی- فضایی آسیبپذیري کلانشهر تهران در برابر خطر زلزله چگونه قابل تبیین میباشد؟«

شکل -1 ارزیابی خطرپذیريهاي ناشی از رویداد زلزله

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید