بخشی از مقاله
چکیده
شناسایی انواع کاربری های زمین نیازمند ارزیابی دقیق استعدادها و ظرفیت های مکانی آن منطقه است. به منظور ارزیابی توان برای نوع خاصی از کاربریهای اراضی، توجه به مقوله های فضایی- مکانی در غالب برنامه های آمایش سرزمینی امری ضروری است. لذا شناخت اصول قابل تعمیم، مبانی اندیشه ای و روش شناسی مناسب موجب خواهد شد تا انتخاب گزینه ها و طراحی ها در تعیین دقیق و فنی کاربری اراضی رعایت گردد. تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی بسیار گسترده است و مسائل زیست محیطی را نیز به همراه دارد.
در عرصه های روستایی تقاضای زیادی برای تغییرات کاربری زمین وجود دارد و منبعی شکننده، لیکن با تغییرات به وجود آمده در روستا آسیب پذیری در عرصه های اراضی با چالش مواجه خواهد شد. در این راستا، روستا های منطقه جاجرود مورد ارزیابی واقع شده است، که مدل مورد استفاده در پژوهش، بر اساس هدف بنیادی و با روندی تجربی-پژوهشی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی با بهره مندی از روش قیاسی به استناد منابع دسته اول با متد نمونه گیری موردی احتمالی صورت گرفته است و علاوه بر مصاحبت های حضوری اقدام به توزیع پرسش نامه شد که حجم نمونه 74 خانواری را شامل می شود.
روش تحلیل این پژوهش روش سلسله مراتبی AHP است و نتایج اخذ شده بیان کننده؛ رشد سریع جمعیت، میزان بالای متقاضیان تغیرات کاربری اراضی به ویژه در روستای سعیدآباد است. روستاهای مورد بررسی از اصالت رایج یک روستا که در ذهن عموم متبین است خارج شده و تقریبا هیچ گونه فعالیت زراعی ندارد، لیکن برآیند رویکرد الگوی تغییرات مکاتی یک روستا را در معرض نظر قرار می دهد که تبدیل روستاهای بین محوری به روستاهای صنعتی، استراحت گاهی، تجاری، ویلایی از جمله آن است.
کلمات کلیدی: تناسب تخصیص، ضریب برخورداری، کارکرد ، آستانه متضمن زمین، بخش جاجرود.
مقدمه
نا همگونی ویژگی های محیطی و توان های انسانی از یک سو و نیاز به افزایش کارایی و همخوانی برنامه ریزی ها به بهترین و مناسب ترین شکل ممکن به منظور بهره گیری بهینه از قابلیت ها و امکانات بالقوه و بالفعل، ضرورت منطقه بندی را در پهنه یک سرزمین ایجاب می نماید. این امر به ویژه به هنگام تنوع خصیصه های طبیعی و تضادهای اجتماعی-فرهنگی و وجود سطوح نابرابر توسعه، لزوم و اهمیت بیشتری می یابد. تجزیه و تحلیل تناسب کاربری زمین روشی برای تخصیص مناسب ترین اراضی به بهترین کاربری ها بر اساس مجموعه ای از معیارهای تعیین شده و اهداف تجزیه و تحلیل است.
اگرچه در مجموعه فعالیت های مرتبط، پیوسته کوشش شده تا شناسایی، تملک و چهارچوب آماده سازی اراضی بر پایه معیارها و شاخص های متناسب استوار باشد، لیکن نبود اصول قابل تعمیم، مبانی اندیشه ای و روش شناسی مناسب موجب شده است تا انتخاب گزینه ها و طراحی ها آنچنان که باید و شاید دقت و کارایی لازم را نداشته و مسائل و نارسایی هایی را در اجرای طرح ها به دنبال داشته باشد. این امر را می توان معلول کلی و انتزاعی بودن معیارها و شاخص های انتخابی و ناکارآیی آنها جهت تعیین ویژگی های دقیق فنی و تخصصی اراضی و امکان مقایسه آنها برای رسیدن به گزینه مطلوب و طراحی بهینه دانست.
از آنجایی که کارکردهای شهری، متنوع، متفاوت و در برخی موارد، متداخل هستند و به خوبی تعریف و متمایز نشده اند، بنابراین مطالعات کاربری زمین از نظر هدف و شرایط، تفاوت هایی با یکدیگر دارند و در تقسیم بندی کاربری ها از الگوی واحدی تبعیت نمی کنند. برای اینکه بتوان به آسانی، نقشه جامعی از کاربری زمین تهیه کرد، بهتر است که کاربری های کاملا مشابه را در یک گروه و سایر کاربری های نا همانند ولی مرتبط را در گروه هایی با تفاوت اندک دسته بندی کرد.
در تعیین طرح های مکان یابی، کاربری اراضی در اماکن خاص و حساس. مدنظرقرار دادند تبعات محیط زیستی پروژه ها بسیار حائز اهمیت بوده و از پرداخت هزینه های؛ زمانی، مادی و معنوی جلوگیری خواهد کرد.در رویکرد جدید - راهبردی- ساختاری - شناسایی توان های محیطی، بررسی تنگناهای جغرافیایی، نحوه کاربری اراضی، نحوه ساماندهی به نظام فضایی و نحوه تنظیم روابط انسان با محیط و بررسی تأثیرات اقتصاد سیاسی و سایر عوامل موثر در اسلوبهای فضایی و غیره نقش بسیار بارزی می تواند در این حرکت جدید داشته باشد. آیا تخصیص سهم کاربریهای اراضی در بخش مورد ارزیابی از توزیع متناسبی برخوردار است؟الگوی مناسب طبقه بندی کاربری اراضی و حد متضمن یا آستانه کاربری های روستایی چیست؟
مبانی نظری
پیامد ناشی از ساماندهی کاربری زمین در طول یک قرن پس از انقلاب صنعتی انگلیس منجر به تصویب قوانین در این زمینه شد. در قرن 18و19 پیدایش مشکلات بهداشتی، تضادهای طبقاتی بین مهاجرین چشم اندازهای ناگواری را ترسیم می کرد. که به شکل گیری جریان فکری ساماندهی با عقاید آرمانگرایی انجامید و از نخسین ضوابط آن چگونگی تقسیم اراضی و تعیین مسائلی نظیر؛ مالکیت زمین، سوء استفاده های اقتصادی از زمین و ایمنی در برابر سوانح بود. در آمریکا نیز نخستین اقدامات مربوط به کاربری عمومی زمین در بردارنده حق دخالت دولت برای توزیع کاربری های زمین در نظر گرفته شد. بر اساس دیدگاه کارکردگرایی که تا نیمه دوم قرن بیستم تداوم یافت، ارزش زمین شهری به عنوان کانون تولید و خدمات مورد حفاظت است.
و مبتنی بر این دیدگاه منشور آتن در سال 1933در بیانیه کنگره بین المللی معماری مدرن - CIAM - مطرح شد. دیدگاه رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی به طور کلی برخی از معیارهای کیفی نظیر؛ رفاه، آسایش، حفاظت محیط، مشارکت اجتماعی، زیبایی منظر، بهبود گذران اوقات فراغت و کیفیت فضا را دارای اعتبار و اهمیت بیشتری می داند.
در دیدگاه توسعه پایدار لزوم هماهنگی و تناسب بین توسعه شیوه های زندگی و کنترل و حفظ محیط زیست کره زمین مطرح است. اما رویکرد اصلی در الگوهای برنامه ریزی کاربری زمین، چه در محتوا و چه در اهداف پیوستگی طرح های کاربری زمین بیان می گردد، که منجر به شکل گیری نگرش سیستمی در دهه های 1960تا 1970 بوده است. ارتباط متقابل اجزاء باعث حرکت، تکاپو و پویایی سیستم می شود. این اصل شامل سه مقوله کلی فرآیند برنامه ریزی یعنی شناسایی و طبقه بندی کاربری های زمین، پیش بینی نیاز فضایی و مکان یابی کاربری های زمین متأثر از فعالیت های انسانی را در بر می گیرد.
به طور کلی، اولین کوششها برای برنامه ریزی فضایی در اروپا، بین دو جنگ جهانی و بویژه در بریتانیا، آلمان، سویس، هلند و چکسلواکی آن زمان صورت گرفت. در انگلستان، دهه 1930 دلمشغولیهایی در زمینه توسعه مناطق عقب مانده از لحاظ اقتصادی به وجود آمد. به دنبال آن، رهنمودهایی برای نواحی بحرانی از لحاظ فعالیت های اقتصادی، مانند حوزه های استخراج زغال سنگ و غیره ارائه شد. امروزه برنامه ریزی مکانی- فضایی پیش از هر چیز بر رهنمودهای منطقه ای صنعتی تأکید می ورزد.
طی این گونه روندها، از آغاز دهه بیستم سمت گیری برنامه ریزی و ساماندهی متوجه سکونتگاههای روستایی بود، اما از سال 1931به بعد برنامه های ناحیه ای فراروستایی بیشتر مورد تأکید قرار گرفت. همچنین پس از جنگ دوم جهانی در کنار برنامه های ناحیه ای طرح برنامه ریزی کلان ملی - آمایش سرزمینی - نیز مطرح شد.از دهه های میانی قرن بیستم، که اندیشه های کارکردگرایان بر فرآیند برنامه ریزی شهری و کاربری زمین حاکم بود، تا کنون برنامه ریزان از ابزارهایی بنام استانداردهای فضایی برای تخصیص زمین لازم به هر کاربری و نیز برآورد میزان نیاز به کابری های مختلف در شهرها استفاده می کنند. استانداردهای فضایی مبین میزان فضای مطلوب مورد نیاز هر کاربری برای انجام فعالیت های انسان است.
به عبارتی در این استانداردها ، شرایط مطلوب فعالیت انسان و کارکرد کاربری ها ، مبنای تعریف واحدهای استاندارد فضایی قرار میگیرد. استانداردهای فضایی برای هر فرد ساکن شهر تعریف می شوند یعنی میزان فضای لازم برای برآورد مطلوب نیازهای یک فرد برای کارکردهای فضایی مختلف به صورت ارقام، تعیین و استفاده می شوند. در چنین ادبیاتی، برآورد نیازهای فضایی آینده یک مکان با وجود رقم جمعیت برآورد شده در افق دوره طرح به راحتی امکان پذیر می شود.
نتایج نامطلوب رهیافتهای بخشی به صورت عدم تعادل فضایی، نابرابری های اقتصادی- اجتماعی، عقب ماندگی نواحی روستایی و ... ضرورت ارائه تعریفی جدید از ابعاد و جنبه های مختلف توسعه را گوش زد می کند لذا نظریات نوین توسعه روستایی توسط صاحبنظرانی نظیر "مایکل تودارو 1، آنتوان داکوره 2، جان رابینسون3 و میسرا 4 ارائه شد و به مرور زمان، زمینه های تغییر در استراتژی های مراکز رشد را پدید آورد، با توجه به نظر میسرا بر عدم دوجنبه ای بودن توسعه و تأکید صرف به هر یک از جنبه های شهری، روستایی، کشاورزی و ... اعتقاد وی به اولویت قرار گیری اجزاء توسعه و به هم پیوستگی آن است که شهرنشینی موجب توسعه روستا گشته و پیشرفت روستا پشتیبان توسعه شهرها است. بدین سان طراحی یک نظام خدمات رسانی، تجدید مجدد نظام اسکان، توزیع اصولی ثمرات و... بر مبنای آمایش سرزمینی و جریان های علمی فکری مناسب پی ریزی شده است.
روش تحقیق
هم اینک حوزه وسیعی از فعالیت های پژوهشی و عملیاتی در رشته های مختلف جغرافیا را مباحث مرتبط با مسائل تصمیم گیری تشکیل می دهد. و پژوهشگر با فعالیت هایی از قبیل شناسایی، طبقه بندی، انتخاب، ارزیابی، مکان یابی و یا اولویت بندی مواجه می گردد، در واقع با مسئله تصمیم گیری روبروست. در این پژوهش تحلیل مطلوبیت چند شاخصه برای ارزیابی معیارها در جهت رتبه بندی گزینه ها مورد استفاده است، که در زیر مجموعه؛ تصمیم گیری چند معیارهMCDM، تصمیم گیری های چند شاخصه، روش مطلوبیت چند شاخصه و تابع مطلوب کل UTA قرار دارد.
از سوی دیگر برای درجه بندی روستاهای هدف تحلیل سلسله مراتبی باتوجه به سادگی، انعطاف پذیری، به کارگیری معیارهای کیفی و کمی به طور هم زمان و نیز قابلیت سازگاری در قضاوت ها، در بررسی موضوعات مربوط به برنامه ریزی می تواند کاربرد مطلوبی داشته باشد و طی آن برنامه ریز، قادر به رسیدن راه حل بهینه می شود که برای کشف اهداف و مقاصد ارزیابی صورت می پذیرد تا بر اساس شایستگی نسبی هر یک از گزینه ها، گزینه مطلوب یا بهینه انتخاب شود - همان - . که روش انتخابی برای تحلیل این پژوهش نیز همین روش - سلسله مراتبی - است - یافته های تحقیق - . روش AHP بر اساس مغز انسان برای مسائل پیچیده و فازی پیشنهاد گردیده است و کاربرد آن بر سه اصل زیرین استوار است؛ الف- برپائی یک ساختار و قالب رده ای برای مسأله.