بخشی از مقاله

مقدمه

از اهداف مهم فلسفه، کمک به متحول شدن انسان هاست.در این مسیر نقشتفکّر پرواضح وآشکار است.فلسفه تعلیم وتربیت که به نگرش دیوئی جوهرة فلسفه است وبه عبارتی فلسفه در عمل می باشد، در ایجاد بستر لازم جهت گسترشتفکّر فلسفی تلاش می کند.از آنجا که منش، شاکله شخصیتی افراد را تشکیل می دهد،ضرورت تعلیم وتربیت امروز،تربیت انسان هایی است که منش مناسب درتفکّر را کسب نمایند.

خلق فرهنگ تفکّر فلسفی نیازمند تلاش بی وقفه و مستمري است که باید بدین منظور در ارتقاء سطح آگاهی معلمان افزوده شود.منش تفکّر فلسفی ،یاددهی-یادگیري اصطلاحات فلسفی نیست،بلکه گرایش پایدار و تثبیت شده، توانایی و تمایلی است که رفتار متناسب با آن در فرد نهادینه می شود. اینجاست که فلسفیدن تحقق می یابد.

بیان مسئله:

فلسفه زمینه اي است براي اندیشه ورزي و پرورش قوةتفکّر. بستري است براي آفریدن انگار هاي جدید که نه تنها قوة استدلال و درك فراگیران را پرورش می دهد، بلکه ذهن را تحریک کرده و به چالش هاي عقلانی وا می دارد.در این میان به بالندگی افکار فلسفی کشف و تولید ابزار و اندیشه هاي جدید و پرورشتفکّر فراگیران می انجامد. فلسفه همان چیزي است که وقتیتفکّر،خود آگاهانه می شود، پدیدمی آید. فلسفه به جوانان فرصت می دهد هم براي هضم پاره اي وسیعی از مسایل شخصی،اخلاقی و اجتماعی تلاش کنند و هم نسبت به خودشان به عنوان متفکّراننقّاد،آگاه تر شوند.

فلسفه عبارت است از ایجاد معانی منسجم در کل قلمروتفکّر البته قلمروتفکّر بسته به حدود دانش واقعی مردم و دامنه اندیشه هاي آنان تفاوت دارد

اندیشه توانی طبیعی است که شباهتی درونی با حقیقت دارد،اندیشه3ماهیتاً به دنبال حقیقت است؛ طالب آن است و بر درستی آن عشق می ورزد

تفکّر و اندیشیدن منشأ اندیشه هاي نوین و تولید و ظهور در دنیاي انسان هاست.امتیاز اساسی انسان عقل واندیشه اوست و پرورش و هدایت آنها از اهداف مهم و واسطه اي در تعلیم وتربیت به شمار می آید

فلسفه سؤالاتی را برايتفکّر و آگاهی مطرح می کند تا این مهارت ها پرورش یابد. »وایتهد« معتقد است:نگرش فلسفی ،عبارت است از تلاشی راسخ واستوار در جهت بالا بردن فهم ودرك نسبت به حیطه کاربرد هر عقیده اي که وارد ذهن واندیشه ما می شود

هرگاه این خصوصیات به خوبی فهمیده شوند، می توان امیدوار بود که هر یک از افراد از طریق تلاش مداوم براي آشکار سازي آنها در طرز تفکّر خویش به تدریج متحول شود و بتوانند با کفایت و رضایت روزافزون براي خویش فلسفه ورزي کند

امروزه در حالی که تعمیق و گسترشعلم،تفکّر علمی و بینش علمی دردانش آموزان بیش از هر دورة دیگر ضرورتی طبیعی و غیرقابل اجتناب است ، لکن کمتر مورد توجه جدي در میان مربیان ،مدیران و حتی خانواده است.در نتیجه اغلب اقدامات و نتایج فعالیت هاي آموزشی مدارس جامعه ما چیزي جز درك گرایی صرف و انتقال و انباشت حجم زیادي از اطلاعات و محفوظات در فراگیران نیست،امري که همچنان جریان تحقق استقلال علمی و فرهنگی جامعه را با تأخیر و رکورد مواجه می سازد

در مقوله تعلیم و تربیت به جاي آموزش اندیشه ها و تمرکز بر حافظه پروري می بایست چگونه اندیشیدن را سر لوحه تعالیم آموزش قرارداد تا فراگیران پس از گذراندن دوران تحصیل قدرت فهم و ادراك بالایی داشته باشند و به کمال و ارزش یک فرد انسانی که در نیکو اندیشیدن و رشد عقلی است دست پیدا کنند.

از آنجایی که فلسفه منبعی بی نظیر از انگیزش است و با دلالت بر حس پرسشگري و کنجکاوي فراگیران باید راهکارهایی براي قرار گرفتن آنها در مسیرتفکّر فلسفی را جست و جو نمود، تا به این وسیله طریق آموزش تسهیل گردد .

سؤالات:

-1چه راهکارهایی مدارس ومعلمان را قادر می سازد تا در توانمند نمودن فراگیران درتفکّر فلسفی موفق گردند؟

-2الگوهاي تفکّرات ریزومی،خلاق،انتزاعی،اکتشافی و انتقادي چگونه منتج به توسعه تفکّر فلسفی می گردد و چه راهکارهاي عملی براي هر یک از آنها در کلاس درس پیشنهاد می شود؟

روش:

رویکرد تحلیلی در فلسفه تعلیم و تربیت بر ضرورت باز شناسی و تحلیل مفاهیم در عرصه تعلیم و تربیت تأکید دارد.تحلیل فلسفی یا فلسفه تحلیلی4 وظیفه خود را بررسی و طبقه بندي زبان گفتار هاي معمولی و علمی می داند.فیلسوفان تحلیلی علاقه مند به فلسفه آموزش و پرورش تلاش می کنند تا زبان مربوط به تدریس و یادگیري و صورت بندي اهداف و سیاست هاي تربیتی را با دیدي انتقادي بررسی کنند. - گوتک ،. - 1388باقري - - 1389بیان می دارد؛تحلیل به معناي جست و جوي ارتباط میان مفاهیم مختلف و بازشناسی روابط و شبکه هاي مفهومی.این نوشتار درصدد است تا با گردآوري دیدگاه ها و تحلیل آنها فرصتی براي بازاندیشی مفهوم فلسفهتفکّر و راهکارهاي اجرایی آن، فراهم آورد.

نتایج:

به اعتقاد باقري - " - 1391فیلسوف تعلیم وتربیت در واقع بیش از یک فیلسوف محض به عمل توجه دارد، زیرا به هر حال فیلسوف تعلیم وتربیت است وعرصه اي عملی را در دیدگاه خود قرار داده است" - ص. - 27با دلالت بر حس پرسشگري و کنجکاوي فراگیران باید راهکارهایی براي قرار گرفتن آنهادر مسیرتفکّر فلسفی را جست و جو نمود، تا بدین وسیله طریق آموزش تسهیل گردد .درادامه به تبیین چند مورد از این راهکارها پرداخته می شود.

الف - الگويتفکّر ریزومی:

تفکّر ریزومیتفکّري است که نقطه پایانش آغاز تازه اي دارد یا به واقع نمی توان براي آن آغاز یا پایانی را متصور شد

ازتفکّر ریزومی در جهت بهبود شرایط آموزشی با تبحر می توان بهره برد. از آنجایی که برخی ویژگی هاي فلاسفه در کودکان وجود دارد و همین خصوصیات موجب گردیده تامتفکّران آنان را فلاسفه طبیعی بنامند با حفظ و بهره گیري از همین ویژگی می توانتفکّر فلسفی را در فراگیران تقویت نمود .

شیوه هاي تقویتتفکّر ریزومی:

-استفاده از مهارت هاي فراشناخت در کلاس هاي درس.فراشناخت عبارت است از دانش فرد دربارة چگونگی یادگیري خودش

ب - الگويتفکّر خلاق:

در جهان معاصر،بدون تردید موفقیت در پیشرفت، در هرامرازآن افراد یا جوامعی است که خلاقند نه مقلد ،تولید کننده اند، نه فقط مصرف کننده.خلاقیت در هر امر مستلزم جرأت اندیشیدن ومطالعه کردن دربارة مسائل حال وآینده نقش خود است و توجه به این امر مهم که مسائل تازه را نمی توان باروش هاي قدیمی حل کرد

شیوه هاي تقویت تفکّر خلاق:

- کاربرد روش همیاري .این روش براي آموزش دروسی که نیاز به حل مسئله دارند و پاسخ هاي خلاقانه را می طلبد استفاده می شود

ج - الگويتفکّر انتزاعی:

در شیوهتفکّر انتزاعی با دریافت مفهوم، هدف آموزش ودریافت مفاهیم خاص از طریقتفکّر به منظور کمک به یادگیري مؤثر دانش آموزان طراحی شده است.گسترش این الگو دانش آموزان را در جهت کنترل بر محتوا ،تقویت قدرتتفکّر واستدلال وهمچنین آموختن راه حل یابی وبررسیتفکّر هدایت می کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید