بخشی از مقاله

چکیده

افزایش روز افزون شدت رقابت میان سازمانها در قرن کنونی باعث شده آنها همواره به دنبال راههایی برای کسب مزیت رقابتی و پیروزی در میدان رقابت برآیند. یادگیری سازمانی یکی از ابزارهای کسب مزیت رقابتی برای مدیران سازمانهای کنونی به شمار میآید. برنامه ریزی استراتژیک با تعیین اهداف استراتژیک و کلی سازمان، شناسایی و انتخاب استراتژی های مناسب برای دستیابی به اهداف و توسعه قابلیت های استراتژیک سازمان، احتمال رسیدن به اهداف را با استفاده بهینه از منابع سازمانی افزایش می دهد.

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری سازمانی و برنامه ریزی استراتژیک در سازمان ها است. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، پیمایشی می باشد.

جامعه آماری این تحقیق  نفر از کارکنان شهرداری منطقه تهران می باشد که با استفاده از جدول مورگان ٌََ نفر برآورد و در ادامه با نرم افزار spss به تحلیل و توصیف متغیرها و فرضیه های پژوهش پرداخته شد ه است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بین مؤلفه های یادگیری سازمانی - تعهد مدیریتی، چشم انداز سیستم، آشکار سازی و قابلیت آزمایش و یکپارچه سازی و به اشتراک گذاری - و برنامه ریزی استراتژیک رابطه معناداری وجود دارد.

مقدمه

سازمان ها در قرن بیست و یکم بی وقفه با تغییر مواجه اند . برای اینکه آنها را به رقابت مؤثر در بازارهای رقابتی توانمند سازیم، باید بدانیم که چگونه باید یاد بگیرند و دانایی جدید تولید کنند . بقا و رشد سازمان ها در دنیای پر تغییر کنونی مستلزم توانایی برای واکنش به موقع و مناسب در برابر تغییرهای پی در پی محیطی است . فقط سازمان های می توانند ضرورت ها و تغییرات محیطی را به موقع پیش بینی نمایند و بقای خود را در محیط دائماً متغیر ادامه دهند که بر یادگیری سازمانی تمرکز و تأکید کنند

مفهوم یادگیری سازمانی بر عوامل تسهیل کننده یادگیری در سازمان تأکید دارد . یادگیری سازمانی مقوله ای است که هم در بقای سازمان و هم در کسب موفقیت آن در صحنه رقابت نقش دارد؛ یادگیری به عنوان قابلیتی برای کسب مزیت رقابتی قلمداد می شود . این توافق بین صاحبنظران وجود دارد که یادگیری سازمانی مفهومی پیچیده و چندبعدی است و به همین دلیل یافتن تعریف واحد ی از آن که به طور وسیع پذیرفتنی باشد، دشوار است

برای افزایش بهره وری سازمان باید منابع سازمان توسعه کمی و کیفی یابند و به طور منطقی استفاده شوند. برنامه ریزی، با تخصیص صحیح منابع و جلوگیری از دوباره کاری ها، منجر به استفاده بهینه از منابع سازمانی می شود. با داشتن برنامه ریزی کلیه منابع موجود و در دسترس بخش های مختلف سازمان، به صورت منطقی تنها در راستای حصول اهداف استراتژیک سازمان مورد استفاده قرار می گیرند 

سازمان های ارائه دهنده خدمات رفاه اجتماعی با توجه به تغییر و تحولات زیاد محیطی در راستای کسب موفقیت، باید از نوعی برنامه ریزی بهره گیرند که آینده نگر بوده و با در نظر گرفتن تغییرات محیط داخل و خارج سازمان، استراتژی ها و تاکتیک هایی پیشنهاد کند که سازمان را به مزیت برتری یا نسبی برساند. این نوع برنامه ریزی در واقع همان برنامه ریزی استراتژیک است. برنامه ریزی استراتژکی، آماده سازی سازمان برای پاسخگویی مناسب و به هنگام در مقابل تغییرات محیط داخل و خارج سازمان است و به همین جهت از پویایی برخوردار است

مفهوم یادگیری محوری

یادگیری محوری به فرایند توسعه ی علوم جدید و بینش های ناشی شده از تجربیات مشترک مردم با سازمان و اثر رفتار های بالقوه اشاره دارد. یادگیری محوری به طوروسیع به عنوان توسعه ی دانش یا بینش های جدیدی که اثر بالقوه ای روی رفتارها از طریق ارزش ها و عقاید دارد، تعریف می شود؟ همچنین یادگیری محوری باتوسعه ی دانش جدید در سازمان مرتبط می باشد.

یادگیری سازمانی به عنوان کسب وکاربرد دانش، مهارت ها، ارزش ها، عقاید و نگرش های بهبودبخش در جهت نگهداری، رشد و توسعه سازمان بیان شده است.

جرسی؛مورالزوهمکارانش بیان کردندکه یادگیری فرآیندی است که به وسیله ی دانش، توانایی ها و طرز فکرها تجزیه و تحلیل شده است

یادگیری شامل کسب دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و همچنین به موفقیت های جدیدی می تواندتعمیم داده شود؟ چیواوالگرا یافتندکه قابلیت یادگیری سازمانی با پنج ابعاد یعنی تجربه، ریسک پذیری، تعامل با محیط خارجی، گفتگو و تصمیم گیری مشارکتی بستگی دارد ؟همچنین مفهوم قابلیت یادگیری سازمانی، داخلی و خارجی می تواند باشد؟ سازمان ها با کاربرد یادگیری، منابع موقعیتی و اهداف استراتژیک را بهتر به کار می برند

مزایای توانایی یادگیری سازمانی

سه روش سنتی برای استفاده ازمزیت رقابتی، توانایی های مالی، بازاریابی و تکنولوژی می باشد؟ مقصود از توانایی مالی افزایش کارایی های مالی است که به صورت سرمایه گذاری معقول و بازده مناسب و سودآور متجلی می شود؟ مقصود از توانایی های بازاریابی، ارایه محصولاتی مناسب، ایجادرابطه ی نزدیک با مشتریان و عرضه محصولات و خدمات به شیوه ای اثربخش است؟ مقصود از توانایی تکنولوژی به کارگیری تکنولوژی نوین، تحقیق و توسعه، ارایه محصولات جدید و تولید محصولات و عرضه خدمات است

مقصود از یادگیری در صحنه ی رقابت توانایی شرکت در افزایش توانایی های مالی، بازاریابی و تکنولوژی است تا بتوان بدان وسیله اندیشه کارایی را از مغز کارکنان خارج کرد و آنان را واداشت در اندیشه مسایل موجود و یافتن راه حل هایی برای آنها باشند و سازمان را در راه پذیرفتن تغییرات یاری دهند؟ هرقدر بر توانایی یادگیری سازمان افزدوده شود، بهترمی تواند خودرا با محیط در حال تغییر سازگار کند و در نتیجه موفق ترشود

مقصود از توانایی یادگیری این نیست که فرد اصول حسابداری یا بازاریابی را فراگیرد؟ مقصود تقویت سازمان و ظرفیت فرداست تا بتواندکارهایی را انجام دهدکه پیش ازآن پیش از آن از عهده آنها بر نمی آمد؟ این دانش از طریق کارهای مستقل، تجربه آموزی و با آزمون و خطا به آنها می توان دست یافت؟ دامنه ی تجربه اندوزی می تواند همانند کاری باشدکه یک مسئول حسابداری انجام می دهد و می کوشد تا یک نرم افزار جدید برای استراتژی سازمان تهیه نماید تا تغییرات و اصلاحاتی در محصولات داده شود و بدان وسیله شرکت می کوشد نیازهای در حال تغییر مشتریان را أتمین نماید

ابعاد یادگیری سازمانی

یکی از الزامات اصلی یادگیری سازمانی مبادله و سهیم شدن در مفروضات، خطوط راهنما و باورهای رایج درباره سازمان و محیط آن است. بدین منظور، اطلاعات مربوط به باورها و مفروضات باید گردآوری، توزیع و تعبیر و تفسیر شود. هوبر پنج عنصر زیر را به عنوان عناصر تشکیلدهنده یادگیری سازمانی مطرح کرده است.

الف - کسب دانش؛ که اشاره به جمع آوری اطلاعات مربوط از منابع درونی و بیرونی دارد. سازمانها به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز خود سازوکارهای مختلفی را از قبیل توسعه دهندگان مرز، ساختار سازمانی، نظامهای اطلاعات، ارتباطات غیررسمی و غیره به کار میگیرند. با کنکاش محیط درونی و بیرونی و شناسایی عوامل کلیدی، راهبردها و اولویتهای سازمان تعیین می شود.

ب - تحلیل دانش؛ این مرحله از اهمیت ویژهای در یادگیری سازمانی برخوردار است و طی آن کارکنان سازمان، اطلاعات را معنادار میکنند و متناسب با زمینه کاری و پیشینه خود ممکن است از اطلاعات مشابه برداشتهای متعددی را ارائه کنند. برای آشکارکردن معانی و نظرات واگرا و ناهمگون، سازمانها نیازمند بهروز کردن منابع دانش هستند.

ج - توزیع دانش؛ به منظور برطرف کردن مشکلات، تصمیمگیریهای مستقل در حوزههای وظیفهای مختلف سازمان انجام می شود. آگاهی از مشکلات و راه حلهای آن که بر سایر بخشهای سازمان تاثیر میگذارد نیاز به مبادله اطلاعات در بین بخشهای مختلف سازمان دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید