بخشی از مقاله

چکیده

ترویج کشاورزی در اندیشه و عمل، علمی میان رشتهای و یا حتی فرا رشتهای به شمار میرود که گستره وسیعی از زمینههای موضوعی از امنیت غذایی و پایدارسازی معیشت گرفته تا توسعه زنجیرههای ارزش، سرمایه اجتماعی، سلامت، حفاظت از محیط زیست، سازگاری با تغییر اقلیم و غیره را در بر میگیرد. دور از ذهن نخواهد بود که از منظر ساختار سازمانی،برآوردن مطلوبِ خدماتی چنین متنوع به تنهایی از عهده هیچ یک از کارگزاران نهادی فعال در عرصه توسعه کشاورزی ساخته نیست. در مقابل تنها به واسطه اقدامات جمعگرایانه و هم-افزایانه کلیه کنشگران ذیربط در یک چارچوب نهادی شبکهای مبتنی بر آمایش تخصصی و تقویت تعاملات سیستمی در دو بعد درون و برون شبکهای قابل حصول خواهد بود. در همین رابطه نوشتار حاضر با بکارگیری پارادایم تحقیق آمیخته به تبیین سطح تعاملات حرفهای میان کنشگران ترویجی مختلف در حوزه هماندیشی و مشورت میپردازد.

در فاز کیفی، جامعه تحقیق را 28 مطلع کلیدی از بخشهای دانشگاهی و اجرایی و در فاز کمی، نمایندگان کنشگران شناسایی شده در مرحله قبل تشکیل میدهند که در قالب نمونههای بارز، در استانهای البرز و تهران به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل دادههای کیفی به کمک تئوری داده بنیان و در چارچوب مفروضات کلان روششناسی سامانههای نرم - SSM - با هدف شناسایی کنشگران ترویجی به شیوه کلاسیک انجام گرفت. برای تبیین سطح روابط حرفهای میان کنشگران نیز از تکنیک تحلیل شبکههای اجتماعی - SNA - استفاده شد. بر اساس یافتههای مرحله کیفی، کنشگران مختلف تدارک بیننده انواع خدمات مرتبط با حوزه کارکردی نظام ترویج کشاورزی در 21 طبقه دستهبندی شدند. نتایج تحلیل شبکه نیز حکایت از آن داشت که چگالی کل شبکه روابط حرفهای میان کنشگران در حوزه هماندیشی و مشورت کمتر از حد متوسط میباشد.

اگر چه شاخصهای مرکزیت بر مطلوبیتی نسبی وضعیت شبکه روابط از این حیث دلالت داشت، یافتههای کیفی حاکی از آن بود که تعامل اغلب کنشگران بیشتر جنبه نمادین یا تکلیفی داشته و از چارچوب نظاممندی برخوردار نیست. بالاترین مرکزیت درجهای نیز به کارگزاری ترویج دولتی اختصاص یافت که از واسطهگری قدرتمند این کارگزاری و البته آسیبپذیری شبکه از این منظر حکایت دارد. بر اساس یافتهها پیشنهاد میگردد که از طریق نگاشت نهادی، ابتدا نقشها و مأموریتها در نظام خدماتی ترویج کشاورزی بازتعریف گردد. همچنین پیشنهاد میگردد که دایرهای فرابخشی متشکل از نمایندگان کنشگران مختلف به منظور تسهیل جریان هماندیشی و مشورت در جهت کمک به ارتقای اثربخشی خدمات ترویج کشاورزی و جلوگیری از بروز موازیکاری، اتلاف سرمایه و تعارضات احتمالی پایهریزی گردد.

واژههای کلیدی: ترویج کشاورزی، تعاملات حرفهای شبکهای، مشورت و هماندیشی، نظام کثرتگرا

مقدمه

گستره وسیع و تنوع فعالیتهای مبتنی بر فناوری در طول زنجیرههای تولید ارزش از مناسبات کشاورزی، امروزه تقاضای گروههای مختلف ارباب رجوع ترویج را برای انواع خدمات فنی و مشاورهای افزایش داده و اهمیت توسعه نوآوریهای فناورانه در پیشبرد توسعه بخش کشاورزی را از مراحل پیش از مزرعه گرفته تا فرایندهای متنوع پس از برداشت دو چندان نموده است - رضوانفر و علیمیرزایی، . - 1393در همین رابطه، بسیاری از صاحبنظران حصول به توسعه کشاورزی را در گرو دستآوردهایی چون تداوم توسعه نوآوریهای فناورانه، بهبود کیفیت منابع انسانی و اعمال تغییرات نهادی مناسب بر میشمارند - زمانیپور، . - 1387 این در حالی است که ظرفیتها و قابلیتهای ارزشمند فناوریهای پیشرفته کشاورزی در کشورهای در حال توسعه هنوز به طور کامل شکوفا نشده و عامه کشاورزان این مناطق به دلایل مختلفی نظیر پایین بودن سطح تحصیلات رسمی و عدم دسترسی به زیرساختهای مورد نیاز، در سازگاری با فناوریهای نوین مشکلات عدیدهای دارند.

از این رو میان آن چه که میتواند حاصل شود با آن چه که در مزارع واقعی به دست میآید شکاف عمیقی به چشم می-خورد . - Alene and Manyong, 2006 - نوآوری، منبعی بسیار مهم برای ارتقای بهرهوری، رقابتپذیری و رشد اقتصادی به شمار میرود و نقش مهمی در اشتغالزایی، افزایش درآمد، کاهش فقر و پیشبرد توسعه اجتماعی ایفا مینماید. از این رو چنان چه کشاورزان، صاحبان کسب و کارهای وابسته به کشاورزی و حتی ملتها به دنبال رقابت و توسعه در عرصه تغییرات اقتصادی و کشاورزی باشند، میبایست به طور پیوسته در زمینه توسعه نوآوری بکوشند . - world bank, 2011 - این در حالی است که در بسیاری از زیستبومهای کشاورزی ایران، فرایندهای مختلف کاشت، داشت، برداشت، انبارداری، تبدیل و فرآوری، بازار رسانی و حتی مصرف اغلب محصولات کشاورزی همچنان به شیوههای کاملاً سنتی و غیرعلمی انجام میگیرد و از این منظر، همه ساله هزینه فرصت بالایی به اقتصاد بخش کشاورزی و البته جامعه تولید کننده تحمیل میگردد.

لذا دستیابی به توسعه کشاورزی در ایران به موازات نیاز برای ساماندهی استلزامات قانونی، توسعه زیرساختهای فیزیکی و بهبود منابع انسانی، به توسعه نوآوری و عملکرد مطلوب نظام نوآوری کشاورزی در کلیه زیربخشهای آن وابسته است.در تئوری نشر نوآوری راجرز، نوآوری به عنوان یک فناوری نوینِ توسعه یافته توسط محققان در یک فرایند ارتباطی خطی در نظر گرفته میشد. در عین حال هم اکنون باور کلی بر آن است که نوآوری نه یک فرآیند پژوهش محور ساده برای انتقال فناوری، بلکه فرآیندی در جهت خلق، در دسترسگذاری و کاربرد نوآوری در میدان عمل به شمار میرود که میتواند از منابع مختلف و چندگانهای از جمله دانش خود کشاورزان نشأت بگیرد. چنان که دستور کار نقشآفرینی ذینفعان مختلف در این فرآیند و پیامدهای تعامل میان آنان با یکدیگر، به نوبه خود بر مناسبت فناوریهای نوآورانه اثرگذار خواهد بود.

بر این اساس تمرکز اصلی نظام نوآوری کشاورزی بر تقویت ظرفیت کنشگران مختلف توسعه کشاورزی در خلق، نشر و کاربرد دانش استوار است که در این میان، نظام ترویج کشاورزی نیز یکی از کلیدیترینِ این کنشگران به شمار میرود . - Rivera & Sulaiman, 2009 - اغلب نوآوریهای مورد نیاز در دنیای کشاورزی امروز ابعاد جمعگرایانه داشته و نیازمند اشکال جدیدی از تعامل، سازمان و مناسبات میان کنشگرانِ چندگانه هستند . - Leeuwis & Van den Ban, 2004 - در واقع در نظام نوآوری کشاورزی، هیچ یک از کنشگران امر نمیتوانند بدون در نظر آوردن دیگر همتایان فعال خود در این عرصه، اهداف نوآورانه خویش را جامه عمل بپوشانندچرا. که اصلاً از تواناییها و منابع مورد نیاز برای انجام چنین کاری برخوردار نیستند . - klerkx, et al., 2010 -

بر این اساس در حالی که بسیاری از ناکامیهای گذشته در عرصه نوآوری در ارتباط با منطق شکست بازار مورد بررسی قرار میگرفت، هماکنون تغییر نگرش به سمت منطق شکست سیستمی تغییر جهت داده و مواردی نظیر ضعف در زیرساختها، ضعف در قابلیتها، ضعف نهادی و به ویژه ضعف در تعاملات و روابط میان کنشگران این عرصه را در بر میگیرد . - OECD, 2013 - پر واضح است که کارکردهای نوآورانه مورد انتظار از نظام ترویج کشاورزی به طور مستقیم از ساختار آن تأثیر میپذیرد و البته، ساختار این نظام خدماتی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. برای توسعه نوآوری در خدمات ترویج کشاورزی چه در ابعاد درونی و یا بیرونی نظام ترویج کشاورزی، ساختار موجود این نظام خدماتی میبایست پشتیبان و ترغیب کننده نوآوری باشد.

موضوع مهمی که بسیار فراتر از حد ظرفیتها تواناییهای زیرنظام ترویج دولتی به نظر میرسد و این همان مسألهای است که لزوم اعمال تغییرات ساختاری در نظام ترویج کشاورزی موجود در کشور را که از ساختار غیرمنعطف و رویکرد غالبِ خطی در توسعه فناوری رنج میبرد ضرورت میبخشد.در همین رابطه تجارب گوناگون حاکی از آن است که نظام ترویج دولتی با ساختار تک شکلی و سلسلهمراتبی غیر منعطفِ خود دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای متنوع ارباب رجوع ترویج نبوده و در اغلب موارد توجیه هزینه فایده نیز ندارد. سایر کنشگران ترویجی نیز به دلایل مختلفی نظیر ضعف تخصصی، عدم کفایت منابع و تجهیزات، ملاحظات سیاسی اجتماعی و مواردی از این قبیل، به تنهایی توان انجام مسئولیتهای ترویجی را ندارند.

در مقابل برآوردن خدماتی چنین متنوع به شکل اثربخش و کارآمد، تنها به واسطه اقدامات جمع-گرایانه و همافزایانه کلیه کنشگران ذیربط در یک چارچوب نهادی شبکهای مبتنی بر آمایش تخصصی و تقویت تعاملات سیستمی در دو بعد درون و برون شبکهای قابل حصول خواهد بود. بر این اساس میتوان ادعا نمود که ترویج کشاورزی هم از منظر فلسفه بنیادین آن و هم از نظر روششناسی اجرایی، در دو بخش ساختی و کارکردی پدیدهای کثرتگرا محسوب میگردد.ناکامی نظامهای تکبخشی ترویج کشاورزی تغییر جهتی کلی را از ابتدای قرن بیست و یکم در پارادایم غالب این نظام خدماتی در پی داشته است.

به گونهای که حرکت از یک رهیافت خطی انتقال تکنولوژی به سوی درک نقشهای چندگانه طیف وسیعی از کنشگران در چارچوب یک نظام نوآوری کشاورزی همراه با تدارک خدمات در قالب الگویی چند بخشی را به منظور پاسخگویی هر چه بیشتر به تقاضاهای متنوع کشاورزان تشویق نموده و کثرتگرایی را به عنوان یکی از راهکارهای رایج برای اصلاح ساختار نظامهای ترویج معرفی نموده است. تقاضا محوری در ترویج کشاورزی نیز به نوبه خود نیازمند کثرتگرایی در تدارک خدمات در جبهه عرضه است. به گونهای که کشاورزان تنها در صورتی میتوانند دست به انتخاب گزیدارهای خدماتی ترویج بزنند که طیفی از تدارک بینندگان انواع خدمات ذیربط وجود داشته باشند . - Chipeta et al., 2008; Garforth et al., 2013 -

از منظر نهادی و بخشی، نظام ترویج کشاورزی را میتوان به زیرنظامهای ترویج دولتی، ترویج نیمهدولتی و ترویج خصوصی تقسیم نمود که بخش خصوصی به نوبه خود، دو زیر بخش انتفاعی و غیر انتفاعی را شامل میشود. بر اساس این دستهبندی، ارایه دهندگان بالقوه خدمات در یک نظام ترویج کشاورزی را میتوان به چهار گروه اصلی بخش دولتی، بخش نیمهدولتی، بخش خصوصیِ غیر انتفاعی و بخش خصوصیِ انتفاعی تقسیمبندی کرد - اومالی و نینجر، . - 1377 در حالی که بخش دولتی و بنگاههای خصوصی دو نقشآفرین عمده در نظام پژوهش و توسعه فناوری کشاورزی به شمار میروند - سوانسون و همکاران، - 1381، به نظر میرسد که طی سالهای اخیر به موازات افزایش سطح پیچیدگی و حساسیت اطلاعات فنی و مشاورهای، مشوقهای بیشتری برای کنشگران بخش غیر دولتی در جهت تولید، سادهسازی و تدارک اطلاعات و فناوریهای بهرهبردارپسند5 به وجود آمده است . - Samy et al., 2003 -
مشارکت بخشهای مختلف شامل کارگزاریهای ترویج کشاورزی دولتی، بنگاههای انتفاعی و حامیان غیر انتفاعی در جهت برآوردن اهداف مشترک، منابع ارزشمندی را برای برنامههای ترویج به همراه میآورد که در رویکرد تکبخشی غیر قابل دسترسی است. افزون بر این از آن جا که هر یک از کنشگران مربوطه دیدگاه اختصاصی خود را از موضوعات مورد بحث دارند، مشارکت جمعی موجب شناسایی بهتر مشکلات طرح راهحلهای پیشنهادی مفیدتری میگردد - Pritchett et al., 2012 - انجمن جهانی خدمات مشاورهای روستایی - 2012 - 6 با تأکید بر اهمیت نقش کثرتگرایی در نظام ترویج و خدمات مشاورهای کشاورزی برای بهرهگیری از مزیتهای نسبی موجود، مواردی نظیر هماهنگی تعامل میان کنشگران مختلف، اجتناب از دوبارهکاریها، جلوگیری از پسرفت تکنیکی و نظارت حاکمیت بر کیفیت خدمات را از عوامل مهم اثرگذار بر توسعه یک نظام ترویج کشاورزی کثرتگرا برمیشمارد.

بنا بر مفروضات رهیافت نظامهای نوآوری کشاورزی، ایده بنیادین حرکت به سمت توسعه یک نظام ترویج کشاورزی کثرتگرا آن است که کنشگران و کارگزاران مختلف تدارک بیننده خدمات ترویج دارای استعدادها، ظرفیتها و توانمندیهای متنوع و متفاوتی نیز هستند - Kilelu et al., 2013 - و در نتیجه از طریق استقرار یک شبکه نهادی کثرتگرا، همه این قابلیتهای موجود در رویهای همافزایانه تجمیع شده و در نهایت ارزش افزوده بالاتری حاصل خواهد شد . - Gemo et al ., 2012 - لذا ضروریست که راهکارهایی برای تحریک و ساماندهی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید