بخشی از مقاله
چکیده
ظرفیت سازی و توسعه منابع انسانی از اهمیت کلیدی در تحقق توسعه پایدار کشاورزی برخوردار بوده و موضوع اساسی پایداری به شمار می آیند. توسعه منابع انسانی از طریق حرفه آموزی در پی بهبود اثربخشی فردی، گروهی و سازمانی است. در این راستا، ترویج کشاورزی ابزار بسیار مؤثری برای دستیابی به توسعه منابع انسانی محسوب میشود. با وجود این، بررسی ها نشان می دهد که این ابزار در ایران از چالش های اساسی رنج می برد که مانع از نقش آفرینی آن می شود. این مطالعه، با استفاده از روش اسنادی، پس از بررسی تنگناهای مراکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی، به عنوان پایگاه اصلی فعالیتهای ترویجی، راهکارهای مناسب را ارایه نموده است.
کلمات کلیدی: توسعه منابع انسانی، حرفهآموزی، مراکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی
مقدمه
امروزه، دانش به عنوان رکن اقتصادی چهارم، در کنار زمین، نیروی کار و سرمایه شناخته میشود - , Becker . - 1964; Drucker,1968 دانش نهاده ها را مولد ساخته و علت موفقیت برخی را در شرایطی که دیگران حتی در شرایط استفاده از نهادههای فیزکی یکسان و برابر، با شکست مواجه میشوند را تبیین میکند. دانش، قابلیت افزایش بازده حتی در زمانی که میزان نهاده ثابت است را دارد. بنابراین دانش و اطلاعات برای غلبه بر محدودیت های تولید، افزایش بهره وری و ارتقاء مزیت های نسبی، کلیدی میباشند. در واقع، کاربرد دانش در نظامهای تولیدی و زنجیرههای ارزش، نیازمند افراد آموزش دیده و برانگیخته به عنوان منبع اولیه و اساسی میباشد . - Rivera and Alex, 2008 -
از سوی دیگر، جایگاه بین المللی یک کشور در علم و فناوری، نشان دهنده مزیت نسبی آن در سطح جهان است. دانش هم محصول و هم ابزار است. یکی از اصول اساسی که به مدیران آموزش داده می شود، آن است که یک سازمان وقتی در کارآمدترین حالت خود قراردارد که از منابع فیزیکی، مالی و انسانی استفاده مناسبی به عمل آورد. استفاده هوشمندانه از منابع مالی، فیزیکی و اطلاعاتی و به طور کلی، بهره وری سازمان به میزان زیادی به کارکرد مؤثر و کارآمد منابع انسانی در داخل سازمان بستگی دارد. با وجود این، منابع انسانی، به میزان زیادی، توسط بسیاری از خدمات آموزش و ترویج کشاورزی در سراسر جهان، به دست فراموشی سپرده شدهاند - چیذری و همکاران، . - 2001
به هر حال در یک اقتصاد دانشی، منابعی از قبیل مهارتها، تخصص و فراست فکری، غالباً حیاتی تر از سایر منابع اقتصادی از قبیل زمین و نیروی کار و حتی سرمایه می باشند. این حقیقت، به طور برجسته تری در مورد کشاورزی صادق است. تجاری سازی بیشتر نظامهای کشاورزی و رشد آزادسازی تجاری، تحقق ظرفیت بیشتر در بخش نیروی کار کشاورزی در قرن 21 را ضروری می سازد. در هر صورت، مدیریت دانش در حال حاضر باید به گونه ای انجام شود که منجر به ظرفیت سازی نهادی شود. ظهور اقتصاد دانش بنیان و پیدایش بازارهای رقابتی جهانی که برخورداری از اطلاعات و دانش، شرط اصلی بقاء فعالیت ها در آن است، توسعه منابع انسانی و ظرفیتسازی بهویژه در بخش کشاورزی را بسیار ضروری ساخته است.
توسعه منابع انسانی
منابع انسانی به همراه سرمایه انسان-ساخت و منابع طبیعی، برای توسعه ضروری هستند. هاربیسون1 مینویسد: »منابع انسانی... پایه اصلی ثروت ملت ها را تشکیل می دهد. سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیدند، در حالی که انسان ها عوامل فعالی هستند که سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند... به وضوح، کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحو موثری بهره برداری کند، قادر نیست هیچ چیزی دیگری را توسعه بخشد« - شهبازی،. - 1381 سرمایه طبیعی و مالی می توانند ضروری باشند، ولی سرمایه انسانی- منبع مهارت های مولد و دانش فنی که در نیروی کار نهادینه شده است - به منظور بهرهبرداری از سرمایههای فوق و برای توسعه سرمایه نهادی و اجتماعی اساسی هستند.
سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه - 1998 - سرمایه انسانی را به عنوان دانش، مهارتها، صلاحیتها و سایر نگرش های افراد که با فعالیت اقتصادی مرتبط هستند، تعریف کرده است. امروزه سازمانهای فراوانی به طور فزایندهای متوجه شده اند که انسان، مهم ترین و باارزشترین منابع آنان به شمار میرود و لذا به طور جدی مقوله توسعه منابع انسانی در ادبیات توسعه مطرح گردیده است. در واقع، توسعه منابع انسانی، استفاده یکپارچه، از حرفهآموزی و توسعه سازمانی و