بخشی از مقاله

چکیده            
تبیین علی ابرازگری هیجانی بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری  خودشفقتورزی    دانشآموزان هدف این پژوهش بود. بدین منظور تعداد ًُِ دانش آموز دبیرستانی - ٌٍّ دختر و ٍَُ پسر - شهر شیراز    با روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطی خانواده - فیتزپاتریک و ریچی، ٌُُُ - ، پرسشنامه ابرازگری هیجانی - کینگ و امونز، ًٌُُ - و پرسشنامه خودشفقتورزی - نف، ًًٍَ - را تکمیل کردند. پایایی و روایی ابزارها بررسی شد و مطلوب بود. نتایج تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS نشان داد که مدل پیشنهادی با دادههای این پژوهش برازش مناسب دارد. یافته ها نشان داد که جهتگیری گفت و شنود خانواده به طور مستقیم ابرازگری هیجانی مثبت را افزایش میدهد و علاوه بر این به طور غیرمستقیم و با افزایش خودشفقتورزی به کاهش ابرازگری هیجانی منفی منجر میگردد. جهتگیری همنوایی دارای نقش دوگانه مثبت و منفی است، بدین صورت که از یک طرف به طور مستقیم به افزایش ابرازگری هیجانی مثبت می انجامد و از طرف دیگر به طور غیرمستقیم و با کاهش خودشفقتورزی ابرازگیری هیجانی منفی را افزایش میدهد. در مجموع، نتایج این پژوهش بر نقش مثبت الگوی ارتباطی گفت و شنود خانواده برای افزایش ابرازگری هیجانی مثبت و کاهش ابرازگری هیجانی منفی از راه افزایش خودشفقت ورزی تاکید دارد.

مقدمه

تقریبا در دو دههی اخیر گرایش به مطالعهی جنبههای مثبت انسان و سلامت روانی وی افزایش یافته است. گروهی از پژوهشگران حوزهی سلامت روان، با استفاده از روانشناسی مثبتنگر، رویکرد نظری و پژوهشی متفاوتی برای تبیین و مطالعه این مفهوم برگزیده اند و شاخصهایی را برای آن درنظر گرفتهاند. ابرازگری هیجانی   یکی از شاخصهای مهم در روانشناسی مثبت است که بر تربیت و یادگیری ثمربخش و موفقیتآمیز فرد اثر میگذارد . ابرازگری هیجانی به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی هیجانها و به معنی نمایش بیرونی هیجان بدون توجه به ارزش - مثبت یا منفی - یا شیوه ابراز آن - چهرهای، کلامی یا رفتاری - در نظر گرفته می شود - سانتراک، ًًٍَ - . مطابق گراس و جان - ٌُُْ - هیجانها در رفتار ظاهر میشوند و تحت تأثیر تعامل های اجتماعی و روابط بین فردی با اعضای خانواده و دیگران میگیرند. اگر هیجان به سبکی غلط ابراز شود یا در بافتی نامناسب رخ دهد یا خیلی شدید باشد و زیاد طول بکشد مشکلآفرین خواهد بود. کینگ - ًًٍَ - معتقد است که ابراز کلامی تجارب آسیبزا فر ایند مقابله را آسان میکند و افشای هیجانی ، نوعی خانه تکانی شناختی ایجاد میکند. براین اساس، مطالعهی ابرازگری هیجانی و شناسایی پیشایندها و پیامدهای این سازه از اهمیت اساسی در روانشناسی سلامت برخوردار است.

کینگ و امونز - ًٌُُ - اولین بار سازهی ابرازگری هیجانی را مطرح کرده و آن را بر اساس سه بعد ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمیت مفهومسازی کردند. به نظر آنها ابرازگری بهخودیخود عاملی برای سلامتی نیست بلکه احساس زیربنایی شخص درباره ابرازگری خویشتن است که میتواند سودمندی یا زیانآوری آن را مشخص کند. منظور از ابرازگری  منفی، درجهای است    که گرایش به پاسخ های هیجانی منفی مثل نفرت ، خشم، بیزاری و شرمساری در رفتار ابراز میشود . ابرازگری مثبت بیانگر درجهای است    که گرایش به پاسخ های هیجانی مثبت مثل شادمانی، خشنودی، علاقهمندی ودوستداشتن    در رفتار ابراز میشود و    ابراز صمیمیت، بیانگر داشتن رفتار صمیمانه با دیگران است - هاسکت، استلتر، پروفیت و نایس، ًٌٍٍ؛ سالوینسکینی و زاردکیتی- ماتئولیتن، ًٌٍُ - . ابرازگری هیجانی همانند سایر سازههای روانشناختی، تحت تأثیر عوامل فردی و محیطی نیز قرار دارد. در این پژوهش خودشفقتورزی  به عنوان یک عامل فردی مهم و ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده به عنوان یک عامل محیطی اساسی مورد توجه قرار گرفته است. خودشفقتورزی به عنوان    یکی از پیشایندهای فردی به دلیل نوبودن، کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است. این سازه یکی از شکلهای سازشیافتهی پذیرش خود است و در بسیاری از مطالعات بهعنوان پیشبینیکنندهی قوی برای سلامت روان بهشمار رفته است. این عامل فردی میتواند در بسیاری از رفتارها و موفقیت فردی نقش موثری داشته باشد و بیشتر، در پژوهشهایی به چشم میخورد که به مفهوم خود و نگرش خود پرداختهاند - نف ، ًًٍَ - . نف - ًًٍَ - معتقد است که ابرازگری هیجانی تحت تاثیر نگرش فرد نسبت به خود یا پذیرش خویشتن است. کینگ و امونز - ًٌُُ - معتقدند که پذیرش خود به عنوان یک متغیر واسطهای مهم، نقش مؤثری در کاهش تنیدگی و بیماریها دارد - نیکولیوا، ًٌٍُ - . مطابق این مبانی نظری است که در پژوهش حاضر این فرض مورد بررسی قرار گرفته است که خودشفقت ورزی بر ابرازگری هیجانی تاثیرگذار است.        
نف - ًًٍَ - معتقد است خودشفقتورزی دارای سه جنبه است: اول، مهربانی و درک خود، دوم، در نظر گرفتن تجربههای انسانی مشترک و سوم، ذهنآگاهی. افرادی که خودشفقتورز هستند با خود مهربان هستند و بدون نگرانی رویدادهای منفی را تجربه میکنند و این به معنای این نیست که به خود ترحم میکنند. از نظر نف -     ًًٍَ - خودشفقت ورزی با احساس دوست داشتن خود و نگرانی و مراقبت در مورد دیگران نیز مرتبط است، اما به معنای خودمحوری یا ترجیح نیازهای خود به دیگران نیست. به اعتقاد وی افرادی که خودشفقتورزی بالایی  دارند نسبت به افرادی    که خودشفقتورزی کمی دارند، چون احساس شکست را بهعنوان یک تجربهی انسانی درک میکنند،    دچار درجات کمتری از ناسازگاری روان شناختی شده و سلامت روان شناختی بیشتری نشان میدهند. افراد خودشفقتورز در موقعیتهای    درد و شکست با تجربه کمتر موقعیتهای ناراحتکننده و کاهش ابراز هیجانات منفی روبهرو هستند. دلیل این امر آن است که این افراد دارای یک نگرش حمایتگرانه نسبت به خود هستند. یافتههای پژوهشی، در رابطه با خودشفقتورزی نیز بیشتر بیانگر رابطه آن با عملکردهای روانشناختی عمومی مثبت از جمله شادی، خوشبینی، خلق و خوی مثبت، ابتکار شخصی، کنجکاوی و اکتشاف - نف، کرکپاتریک و رود  ، - 2007 هستند و یکی از سوالات اساسی مربوط به نقش خودشفقتورزی در ابرازگری هیجانی است.

همچنان که گفته شد ابرازگری هیجانی همانند سایر سازههای روان شناختی، تحت تأثیر عوامل محیطی نیز قرار دارد.    یکی از پیشایندهای محیطی مهم که کمتر مورد توجه پژوهشگران حوزه بالینی قرار گرفته، الگوهای    ارتباطی خانواده    است. اولین مدل در زمینه الگوهای ارتباطی خانواده توسط چفی، مکلئود و آتکین - ٌٌُْ - ارائه شد و طبق آن محیط ارتباطی خانواده بر تحول ادراک، واقعیت فرزندان و جامعه پذیری آنان تأثیر میگذارد - فیتزپاتریک، ًًٍُ - . پس از آن، فیتزپاتریک و ریچی - ٌُُُ - با بررسی نظریه چفی و دیگران - ٌٌُْ - دو نوع جهتگیری ارتباطی خانواده را مطرح کردند: جهتگیری گفت وشنود و جهتگیری همنوایی . از نظر آن ها جهتگیری گفت وشنود درجهای است که خانوادهها شرایطی را فراهم میکنند تا همه اعضا تشویق به شرکت آزادانه و راحت در تعامل ها و بحث و تبادل نظر درباره گستره ای وسیعی از موضوع ها بدون محدودیت زمانی شوند. جهتگیری همنوایی نیز به میزان تأکید خانوادهها بر یکسانسازی بازخوردها، ارزشها و عقاید اطلاق میشود در نظر گرفتند. در الگوی همنوایی تأکید تعامل  های خانواده بر اجتناب از تعارض، حرفشنوی فرزندان از والدین و بزرگسالان و عمل کردن مطابق میل والدین است - فیتزپاتریک، ًًٍُ؛ لیرلی و هوبر، ًٌٍَ - . در زمینه نقش خانواده در ابرازگری هیجانی، چویی - ًٌٍٍ - نشان داد والدینی که روابط خانوادگی مطلوب دارند و به فرزندان فرصت شرکت در بحث و گفت وگو میدهند و از سبکهای گرم و پذیرنده استفاده میکنند، فرزندانشان در ارتباطات اجتماعی خود با دیگران، هیجانهای مثبت بیشتری را بروز میدهند. برخی محققان - چنگا و دیگران، ًٌٍُ؛ ماتیجویکا، تودروویکب و جووانوویک، ًٌٍُ؛ مورالس، ریستینا، جانکوویسکی، ولمر و راندلر، ًٌٍُ؛ فریارا، نلاس، دورت، گریلو و ناو، ًٌٍَ؛ صبری، فولادچنگ، محمدی دهقانی و گلزار، ٌٍَُ - نیز مشاهده کردند والدینی که از الگوهای سختگیرانه استفاده میکنند و رابطه همنوایی با فرزندان دارند، فرزندانشان دارای رفتارهای پرخاشگرانه و مشکلات

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید