بخشی از مقاله

چکیده

کودکان دیر آموز گروهی از کودکان هستند که بهره هوشی معادل 70 تا 85 دارند و حدود 13/6 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند. این گروه از کودکان دارای هیچ گونه علامت جسمی یا ظاهری مشخصی نیستند و به جز در امور تحصیلی و فعالیتهای پیچیده ذهنی که ممکن است با شکست مواجه شوند در سایر امور زندگی می توانند مستقل عمل کرده و موفق شوند.

در این مقاله برآنیم که به موضوع ویژگیهای کودکان مرزی ، مسئله آموزش و تحصیل این گروه از کودکان و نیز چالشهای موجود در روند آموزش آنها بپردازیم. همچنین سعی شده در پایان، اصول و راهکارهایی درزمینه آموزش و توانبخشی دانش آموزان مرزی مطرح گردد. امیدوارم مطالعه این مقاله گامی هرچند کوچک در زمینه کمک به این طیف از دانش آموزان کشور عزیزمان بردارد.

.1 مقدمه:

تولد و حضور کودکی با کم توانی ذهنی در هر خانواده ای می تواند رویدادی نامطلوب و چالش زا تلقی شود که احتمالا تنیدگی، سرخوردگی، احساس غم و نومیدی را به دنبال خواهد داشت. شواهد متعدد حاکی از آن است که والدین کودکان دارای مشکلات هوشی، به احتمال بیشتری با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و هیجانی که غالبا ماهیت محدود کننده، مخرب و فراگیر دارند، مواجه می شوند.

در چنین موقعیتی گر چه همه اعضای خانواده و کارکرد آن، آسیب می بیند فرض بر این است که مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکل دار، والدین، به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار می دهد بررسیها نشان داده اند که والدین دارای فرزند کم توان ذهنی، در مقایسه باوالدین کودکان عادی، سطح سلامت عمومی پایین تر و اضطراب بیشتر احساس شرم و خجالت بیشتر و سطح بهزیستی روانشناختی پایین تری دارند

در اکثر کلاس های عادی دانش آموزانی هستند که قادر نیستند با دیگر همکلاسی های خود به رقابت بپردازند و در نتیجه در پایان سال تحصسلس مردود می شوند و ناموفق میگردند این گروه از افراد که دانش آموزان دیرآموز نام دارند، به علت کمی رشد ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسایل همانند افراد عادی و همسن وسال خود نیستند و در میان گروه های عقب مانده ذهنی از بالاترین درجه رشد ذهنی برخوردار بوده و بزرگترین گروه از گروه های عقب مانده ذهنی را تشکیل میدهند و بهره هوشی آنها توسط اکثر محققان و متخصصان بالینی به عنوان وضعیت نرمال هوشی درنظر گرفته شده است.

این کودکان در یادگیری مطالب بسیار کند بوده و به زودی فراموش میکنند. از طرفی به علت بهره هوشی بالا قدرت سازگاری با محیط و قدرت تعمیم نسبتا بالاتر در سطح کودکان آموزش پذیر قرار نمیگیرند. اصطلاح کودک دیر آموز - مرزی - ناظر است بر کودکی که رفتار اجتماعی وتحصیلی او پایین تر از معیارهای سطح سنّی او است. فردی است که به علت ناتوانی در یادگیری سریع مواد درسی نیاز به تعدیلاتی در دروس کلاسهای عادی دارد. عقب ماندگی کودک به این معنا نیست که نیاز به کلاس ویژه و برنامه تحصیل متفاوت داشته باشد. وی کودکی است که صرفا” باید در چهار چوب کلاسش سازمان دهی ویژه ای انجام شود 

معمولاً برخی معلمان بدون توجه به محدودیت تواناییهای ذهنی این گروه از دانش آموزان آنان را سرزنش و با دیگران مقایسه میکنند و چنین برخوردهایی موجبات شکست و دلزدگی بیشتر آنان را نسبت به تحصیل فراهم میسازد، اصولاً یأس و ناامیدی ناشی از شکست در مدرسه، اعتماد و اطمینان به خود را کاهش میدهد و چنین القا میکند که من به درد هیچ کاری نمیخورم. درحالی که معلم آگاه و دانا باید در برخورد با چنین دانش آموزانی محدودیتهای ذهنی آنان را در نظر می گیرد

در این مقاله برآنیم که به موضوع ویژگیهای کودکان مرزی ، مسئله آموزش و تحصیل این گروه از کودکان و نیز چالشهای موجود در روند آموزش آنها بپردازیم. همچنین سعی شده در پایان، اصول و راهکارهایی درزمینه آموزش و توانبخشی دانش آموزان مرزی مطرح گردد.

.2 تعاریف موجود از دانش آموزان مرزی یا دیر آموز:

دانشآموزان دارای هوش مرزی، دانشآموزانی هستند که عملکرد آنها در آزمونهای هوش، در فاصله 1 تا 2 انحراف استاندارد پایینتر از میانگین جامعه قرار میگیرد. به این دانشآموزان کندآموز یا دیرآموز گفته میشود. شکل مقابل جایگاه اینگونه افراد را در نمودار توزیع نرمال بر حسب مقیاس وکسلر نشان میدهد. همانگونه که از شکل پیداست، کودکان مرزی 13/6% از جامعه را تشکیل میدهند و هوشبر آنها در مقیاس وکسلر بین 70-85 نمره قرار میگیرد. این دانشآموزان، عقب مانده ذهنی تلقی نمیشوند. از اینرو در طبقه بندی های معتبر ارایه شده از عقبماندگی ذهنی، اشارهای به آنها نشده است. معهذا بدلیل دشواریها و مشکلاتی که در یادگیری و بهویژه یادگیری آموزشگاهی با آن مواجهند، تحت عنوان دانشآموزان کندآموز یا دیرآموز مورد بررسی قرار میگیرند.

ویژگی بارز کودکان دیرآموز به دلیل این که توانایی آموختن مواد درسی را کندتر و با صرف وقت بیشتری در کلاسهای معمولی دارند در مقایسه با سایر گروههای عقب مانده ذهنی و بر اساس تعریف نوین عقب ماندگی ذهنی شاید به آنها عقب مانده ذهنی نمیتوان گفت و درواقع بیشتر آنها نیاز ویژه به توجه خاص و شکیبایی مربیان دارن. در سنین بزرگسالی افراد دیرآموز توانایی سازگاری با محیط را دارند و قادرند از یک زندگی مستقل برخوردار شوند

یافته های پژوهشی وتجارب عملی در ارزیابی و شناسایی دانش آموزان دیرآموزنشان می دهد این دانش آموزان در دو طیف عمده قرار دارند :

-1 دانش آموزانی که به علت محدودیت های محیطی - خانوادگی،فرهنگی،اجتماعی - دچارمحدودیتهای شناختی گردیده که این محدودیت درنتایج آزمون هوش بارز ودرنهایت به عنوان دانش آموزان دیرآموزتشخیص داده می شوند. این گروه از دانش آموزان با قرار گرفتن درمحیط مطلوب آموزشی وجبران محدودیت های اولیه می توانند درارزیابیهای بعدی به احتمال زیاد در طبقه متوسط قراربگیرند.

-2دانش آموزانی که علیرغم داشتن امکاناتمحیطی مطلوب واحیاناً استفاده از امکاناتی چون مهد کودک و طی دوره آمادگی، دیرآموز تشخیص داده می شوندکه در این موارد عملکرد تحصیلی کودک با نتیجه آزمون هوشی همخوانی خواهد داشت

.3 ویژگیها و چالشهای کودکان دیرآموز:

الف - ویژگی های شناختی-آموزشی کودکان دیرآموز:

یکی از مسائل مهم در عرصه تعلیم و تربیت کودکان دریرآموز، چگونگی ادامه تحصیل آنها است که حدود 95/13 درصد از تعداد کل سنین مدرسه را تشکیل می دهند.

اغلب محققان و متخصصان بر این عقیدهاند که اگر چه افراد دیراموز ممکن است نیازهای آموزشی ویژه داشته باشند با این حال برای جایابی در سیستم آموزشی ویژه مناسب نیستند و باید در مدارس عادی اموزش ببینند.

به طور معمول کودکان باهوش مرزی دارای ویژگی هایی می باشند که فر ایند آموزش رادر کلاس درس برای آنها دچار مشکل می سازد:

اولاً: کودکان مرزی در یادگیری مفاهیمی که ارتباط مستقیمی با فعالیتهای روزمره آنها نداشته باشد با مشکلاتی مواجه هستند و مفاهیم زمانی توسط اینکودکان بطور کامل یاد گرفته می شود که به سبک عینی ارائه شوند و از صورت انتزاعی خارج شوند .

ثانیاً: کودکان باهوش مرزی در تعمیم و انتقال مهارتها دانش و راهبردها دچار مشکلاتاساسی می باشند. هر چه این کودکان در فرایندهای آموزشی کلاس درس بیشتر درگیرشوند بیشتر سود می برند و بنابراین باید بیشتر آنهارا در کلاس درس به فعالیت واداشت

برخی از یژگیهای کودکان دیرآموز عبارتست از:

-1  در درک مفاهیم ویادگیری مطالب،کندتر از متوسط کلاسند.

-2  در تشخیص روابط پیچیده ضعیف هستند.

-3  از درک مفاهیم انتزاعی یا مجرد عاجزند.

-4  برای یادگیری مطالب درسی، به تمرینهای بیشتری نیاز دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید