بخشی از مقاله

چکیده

کودکانی که در حد فاصل بین افراد عقب مانده ذهنی و افراد با هوش قرار می گیرند که به این افراد دیر آموز می گویند. که منعکس کننده توجه و تمرکز ضعیف،تاًخیر وکندی در پاسخ دهی، گرایش به سوی فعالیتهای عینی و ابتدایی ، بیش فعالی، تکانشی بودن، تحمل کم در برابر ناملایمات و محرومیت ها، نوسانات خلقی، عواطف ابلهانه، دلتنگی، خشم، ترس و پایین بودن اعتماد به تفس آنها می باشد و در آ موختن مواد درسی کندتر وصرف وقت بیشتری نیاز دارند. این کودکان نیاز به فعالیت های یادگیری گام به گام و از ساده به مشکل و با حجم کمتری دارند . کار با دانش آموزان دیرآموز باید به دور از نگرش منفی و تعصب صورت بگیرد .باید این نگرش در جامعه آموزشی و خانواده ایجاد شود که دیرآموزان متعلق به جامعه عادی هستند و استثنایی تلقی نمی شوند . راهکارهایی مانند یادسپاری به وسیله بازی ببین وبگو تمرینات تمیزدیداری ، تن آگاهی، تقویت حافظه شنیداری و کمک به کودک در به خاطر سپردن و به یاد آوردن صحیح چیزی که می شنود . یادآوری اسامی آموزش مفاهیم اولیه در ریاضی شیوه نمایشی ، قصه و داستان در فهم درس ریاضی به این کودکان کمک شایانی می کند.

کلمات کلیدی: اختلالات یادگیری، کودکان مرزی - دیرآموز - ، راهکار درمان .

.1 مقدمه

هرانسانی ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد . که این تفاوتها در ابعاد مختلف جسمی ، ذهنی و رفتاری قابل مشاهده است. ولی این کودکان در مقایسه با سایر کودکان عملکردی در سطح پایین تری دارند. لذا باتوجه به اهداف برنامه آموزشی و پرورشی به این دانش آموزان ضروریست به توانایی ها و محدودیت ها ی آنان نگاه ویژه ای داشت وبراساس آن برنامه آموزشی را با دو رویکرد تخصصی یعنی توجه به نیازها ورفتارهای آموزشی انفرادی تهیه و تدارک دید - رحیمی ،. - 1392

کودکان دیر آموز

افرادی هستند که در حدفاصل بین افراد عقبمانده ذهنی و افرادی که با عملکرد هوشی طبیعی قرار میگیرند ودر حدود 14 درصد افراد جامعه را تشکیل میدهند که بهره هوشی آنها بین 85 تا 70 است . درواقع این گروه از افراد را میتوان تحت عنوان گروه افرادی که از نظر هوشی در محدوده طبیعی ضعیف هستند ، احتمالآ نمیتوانند از همان تواناییهایی که همسالان آنها - در شرایط یکسان - دارند ، بهره مند باشند. چنین محدودیتی مشخصآ اثر خود را بر روی مهارتهای تحصیلی و متعاقبآ پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان میگذارد و درنتیجه تنها نمود بارز در این دانشآْموزان که ما را به احتمال وجود محدودیتهایی در عملکرد آنها هدایت میکند همان مشکلات تحصیلی آنهاست .

ویژگی بارز کودکان دیرآموز این است که دیر می آموزند و زود فرا موش می کنند. در واقع کودکان دیرآموز به دلیل این که با توانایی آموختن مواد درسی راکندتر و صرف وقت بیشتری در کلاس های معمولی دارند در مقایسه با سایر گروه های عقب مانده ذهنی و براساس تعریف عقب مانده ذهنی نمی توان گفت و در واقع بیشتر آن ها نیاز ویژه به توجه خاص و شکیبایی مربیان دارند. و در بزرگسالی افراد دیرآموز توانایی سازگاری با محیط را دارند و قادرند از یک زندگی مستقل برخوردار شوند - افروز،. - 1381

بروفی و گود - 2002 - 1 ، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که انتظار معلمان در مدارس عادی از کودکان دیر آموز بسیار پایین است و این موضوع بر ویژگیهای رفتاری و عاطفی کودکان تأثیر دارد، و این دانش آموزانعمدتاً توجهات منفی را دریافت می دارند - هوسپیان و تات، . - 1386 این کودکان رفتارهایی دارند که منعکس کننده توجه و تمرکز ضعیف،تاًخیر وکندی در پاسخ دهی، گرایش به سوی فعالیتهای عینی و ابتدایی ، بیش فعالی، تکانشی بودن، تحمل کم در برابر ناملایمات و محرومیت ها، نوسانات خلقی، عواطف ابلهانه، دلتنگی، خشم، ترس و پایین بودن اعتماد به تفس آنها می باشد .این کودکان بسیاربی تجربه به نظر می آیند.

.3 اصول کلی آموزشی دانشآموزان دیرآموز:

-1 توجه به پیشنیازها ، بعنوان مثال پیشنیاز درس تقسیم در ریاضی جمع کردن و تفریق و ضرب کردن است.

-2 توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان

-3 عدم مقایسه دانشآموزان با یکدیگر

-4 مقایسه دانشآموز دیرآموز با خودش

-5 اهمیت دادن به تلاش دانشآموز دیرآموز به جای نمره کلاسی یا امتحانی

-6 اجتناب از بوجودآمدن موقعیتهایی که دانشآموز دیرآموز تجربه شکست داشته باشد.

-7 موفقیت دانشآموز دیرآموز به هر میزان بایستی مورد تشویق قرارگیرد.

-8 قبل از ارائه محتوا ی آموزشی باید از آمادگی و توانایی دانش آموز دیرآموز اطمینان داشته باشیم

. -9 با بوجودآوردن امکان تکرار و تمرین یادگیری را پایدار و کامل کنیم

-10 در یک زمان چند مفهوم تازه را آموزش ندهیم

به طور کلی برای برنامه ریزی وآموزش این کودکان در درجه اول باید آن ها را بطور کامل بشنیناسیم و برای شناخت کامل این کودکان با ارزیابی همه جانبه ای از آن ها به عمل آوریم تا بتوانیم نیازهای همه جانبه آنها را پاسخگو باشیم - سه مولفه هبرنامه ریزی ، اجرا و ارزیابی با هم در تعاملند - - افشار،آرین . - 1394 بهتر است فعالیت های یادگیری به صورت گام به گام و از ساده به مشکل وبا حجم کمتری انجام شود. تدریس با تکرار بیشتری همراه باشد و از بیان لفظی خود دانش آموز استفاده شود . در مورد پاسخ های درست و نادرست بازخورد فوری و همراه با توجه ، تحسین ، تشویق و البته در صورت لزوم از تنبیه خفیف استفاده شود . به کودکان کمک می شود که هرچه زودتر به مرحله عملیات عینی برسند - نامنی،حیات روشنایی ، میلانی ترابی، . - 1381

راهبردهایی برای آموزش و توانبخشی دانش آموزان مرزی - دیر آموز - : بر طبق قانون آموزش افراد با ناتوانی - PL -105-17-1997 - مقوله آموزش ویژه برای عقب ماندگی ذهنی مرزی در نظر گرفته نشدهاست - مرسر ، 1996 ، استوبینگ و شای وتیز ، - 1998 و در نتیجه خدمات آموزش تخصصی برای این گروه از افراد وجود ندار د. این گروه براساس برآورد توزیع نرمالتقریباً 14/1درصد جمعیت را تشکیل می دهند ولی مطالعات نشان داده است که درصد واقعی این اشخاص براساس نمرات آزمون هوشی 12/4 درصد می باشد ، که این درصد ده برابر بیشتر از تعداد افراد با اسکیزوفرنیا در ایالات متحده و دو برابر رایجتر از اختلال ADHD  می باشد - شاو،. - 2005 نمرات آزمون هوش کودکان دیرآموز بالاتر از آن است که برچسب عقب ماندگی ذهنی دریافت کنند و پایین تر از آن است که آنها را در گروه کودکان با ناتوانی یادگیر ی قرار دهیم - مرسر، - . - 1996به نقل از افشار، آرین . - 1394

 مسلم است که کار با دانش آموزان دیرآموز باید به دور از نگرش منفی و تعصب صورت بگیرد .باید این نگرش در جامعه آموزشی و خانواده ایجاد شود که دیرآموزان متعلق به جامعه عادی هستند و استثنایی تلقی نمی شوند . به عبارت دیگر، اگر یک کودک دیرآموز در نظام آموزشی تعلیم درست نبیند و سرانجام با برچسب استثنایی وارد مراکز ویژه شود نشان دهنده ناکارآمد بودن روش آموزشی است . اساسا کودکان دیرآموز برای رسیدن به پیشرفت و موفقیت نیاز به بکارگیری روشهای متناوب - جایگزین - و حمایتهای اضافی دارند در یک مدرسه عادی که برای برآوردن نیازهای این کودکان تخصیص داده شده است باید نکات زیر مورد توجه قرار داده شود:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید