بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر روش چند حسی فرنالد بر مهارت خواندن دانشآموزان دیرآموز پسر پایه دوم ابتدایی شهر لنگرود بود. روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دیرآموز پسر پایه دوم ابتدایی شهر لنگرود در سال تحصیلی 94 1393 تشکیل دادهاند.
نمونه پژوهش شامل 20 نفر از این دانشآموزان دیرآموز بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس محققساخته مهارت خواندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 18 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش مبتنی بر روش چند حسی فرنالد قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد.
برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری - مانکوا - استفاده شد. یافتهها نشان داد که آموزش مبتنی بر روش چند حسی فرنالد بر بهبود مهارت خواندن - سرعت خواندن، درستی خواندن و درک مطلب - دانشآموزان دیرآموز پسر پایه دوم ابتدایی در گروه آزمایش اثربخش بوده است . - P 0/01 - بنابراین، توجه به اثربخشی آموزش مبتنی بر روش چند حسی فرنالد بر متغیرهای مرتبط با مهارتهای خواندن - سرعت خواندن، درستی خواندن و درک مطلب - در دانشآموزان دیرآموز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مقدمه
توجه به دانشآموزان یک جامعه در دوره ابتدایی یکی از مهمترین مسایل و بهترین روشهای سرمایهگذاری برای آینده آن جامعه محسوب میگردد. این کودکان استعداد و ظرفیتهای گوناگونی دارند ولی برخی از آنها دیرآموز هستند. دانشآموزان دیرآموزٌ - مرزی - 13/6درصد کل جمعیت را تشکیل میدهند و بهره هوشی معادل 70 تا 85 درصد دارند. این گروه دارای هیچگونه علامت جسمی یا ظاهری نیستند و به جز در امور تحصیلی و فعالیتهای پیچیده ذهنی که ممکن است با شکست مواجه شوند، در سایر امور زندگی میتوانند مستقل عمل کنند و موفق باشند
دانشآموزان دیرآموز کودکانی هستند با توانایی فهمی پایینتر از حد معمول، با آنکه معلول نیستند ولی برای هماهنگ شدن با تقاضاهای سنتی کلاسهای درس عادی باید تلاش بیشتری کنند
این دانشآموزان عقب ماندگی ذهنیَ ندارند و در آزمونهای هوشی استاندارد در محدوده طبیعی عمل میکنند ولی مشکل اصلی آنها موفقیت تحصیلی است. این دانشآموزان به دلیل ناتوانی در یادگیری سریع، نیاز به تعدیلاتی در درسهای عادی دارند
در هر نظام آموزشی، پرداختن به امر تعلیم کودکان در زمینه خواندن و درک مطلب، از فعالیتهای اساسی آموزشی است؛ بهطوریکه بخش وسیعی از برنامه درسی را در طول سالهای اولیه دبستان تشکیل میدهد
کودکان باید یاد بگیرند بخوانند، برای اینکه بعدها بتوانند بخوانند که یاد بگیرند در واقع، خواندن، یکی از اصلیترین ابزارهای یادگیری است و شکست تحصیلی تا حد زیادی به سبب بیکفایتی مهارتهای خواندن رخ میدهد
مشکلات خواندن سادهترین نشانهای است که با کمک آن میتوان شکست کودک را در بسیاری از زمینههای تحصیلی دیگر پیشبینی کرد
خواندن، فرایند معناسازی از متن است و توانایی درک اطلاعات، شاخصی برای موفقیت در تحصیل است. کودکان دیرآموز در مهارتهای اساسی در تشخیص پیام اصلی متن، دچار اشکال میباشند. این مشکل در توانایی آنان در درک مطلب و یادآوری اطلاعات ارایه شده در متن و به دنبال آن بسیاری از فعالیتهای یادگیری در مدرسه اثر نامطلوب میگذارد پس چنانچه مشکلات خواندن برطرف نشود، دانشآموزان برای موفقیت در سایر دروس در کلاسهای بالاتر هم با مشکلات فزایندهای روبهرو خواهند شد.
برخی از پژوهشها در زمینه بهبود خواندن کودکان، کار خود را برمبنای توسعه انتقال بین حسی قرار دادهاند و »روشهای چند حسی«َ را پیشنهاد کردهاند. روشهای چند حسی بر برنامههایی تأکید دارند که دیدن، شنیدن، ترسیم کردن و نوشتن را مورد استفاده قرار میدهند. روشهای چند حسی بر این فرض مبتنی هستند که اگر اطلاعات به جای یک یا دو حس - شنوایی و بینایی - از طریق چند حس دریافت شوند، یادگیری تسهیل میشود
این روش مستلزم سازماندهی مواد و نظم منطقی است. ترتیب ارایه مواد نیز باید از ساده و عینی شروع و به مفاهیم پیچیده ختم شود در این روشها تا حد امکان از مجموعه حواس کودکان و سبکهای مختلف یادگیری استفاده میشود و حتی از فنونی مثل تکرار زیاد تکالیف، خواندن با صدای بلند، ردیابی حروف، انگشتهای رنگی و سینیهای شنی بهره گرفته میشود
روش چند حسی فرنالدْ، از مهمترین روشها در قالب روش ترکیبی است و نتایج پژوهشهای انجام شده نشاندهنده اثربخشی آن در کاهش مشکلات خواندن است - کرکَ و چالفانتُ، ترجمه رونقی و همکاران، . - 1377 روش چند حسی فرنالد که در آن توازن و تعادلی برای استفاده از حس بینایی، شنوایی و لامسه مورد نظر است و آن را روش »تعقیب حسی« نیز میگویند، از بقیه روشهای چند حسی کاملتر و دستورالعملهای آن مشخصتر است. علت وجه تسمیه این نام، آن است که در این روش تعقیب با انگشتان به حواس بینایی و شنوایی برای یادگیری، اضافه میگردد
به اعتقاد فرنالد نارساخوانیًٌ با ادراک جسمانی ارتباط دارد و کودکان نارساخوان قادر نیستند به روش معمول یاد بگیرند. بنابراین، باید ادراکهای جسمی دیگر خود را تقویت کنند. لذا روش فرنالد، روش دیداری، شنیداری، جنبشی و لمسی میباشد
با توجه به اهمیت مهارت خواندن به عنوان یکی از اساسیترین مهارتهای یادگیری دانشآموزان، پژوهشهای متعددی برای بهبود مهارتهای خواندن - سرعت خواندن، دقت خواندن و درک مطلب - دانشآموزانی که اختلالات ویژه در خواندن دارند، با شیوههای متفاوت بهویژه روش چند حسی انجام شدهاند. نتایج این پژوهشها نشان دهنده آن است که روش چند حسی در بهبود اختلال خواندن دانشآموزان دارای اختلال خواندن - نارساخوان - موفقیتآمیز بوده است
نتایج پژوهش دیگری حاکی از آن بود که طراحی یک چشمانداز پویا درباره اختلالات یادگیری - خواندن و نوشتن - با استفاده از روشهای آموزشی چند حسی میتواند برای پاسخگویی به موقع به نیازهای یادگیری کودکان مؤثر واقع شود و روشهای چند حسی همچون روش فرنالد میتوانند در کار با کودکان دارای اختلال یادگیری نتایج مثبت بهبار آورند
نتایج پژوهشهایی که به بررسی اثربخشی روش چند حسی فرنالد بر عملکرد خواندن و نوشتن دانشآموزان دارای نارساییهای ویژه یادگیری - نارساخوانی و دشواریهایی در نوشتن و املانویسی - انجام شدند، نشان دادند که روش چند حسی فرنالد بر عملکرد خواندن - مهارتهای سرعت، دقت و درک مطلب - و عملکرد نوشتن - درستنویسی - این دانشآموزان مؤثر است و سبب بهبود مهارتهای خواندن و نوشتن آنها میشود
با توجه به آنکه بخش وسیعی از دانشآموزان ایرانی را دانشآموزان دوره ابتدایی تشکیل میدهند که هنوز به مرحله تفکر انتزاعی نرسیدهاند و بیشتر یادگیری آنها به شیوه تجربی استقرایی صورت میگیرد و از طرفی، درصد قابل توجهی از جمعیت دانشآموزان مدرسهرو را دانشآموزان دیرآموز تشکیل میدهند که چون به لحاظ جسمانی، حسی و حرکتی، عاطفی، اجتماعی و ... تفاوت چندانی با دانشآموزان عادی ندارند، متخصصان تعلیم و تربیت عقیده دارند که بهتر است این دانشآموزان در مدارس عادی و همراه سایر همسالان خود تحصیل نمایند - افروز، - 1387؛ بهنظر میرسد که استفاده از یک رویکرد آموزشی مناسب در زمینه مهارتهای یادگیری پایه - خواندن، نوشتن، حسابکردن - که متناسب با رشد عقلانی حسی دانشآموزان دوره ابتدایی باشد، میتواند در ترمیم و تقویت مهارتهای خواندن و نوشتن دانشآموزان دیرآموز مفید واقع شود.
از آنجایی که مشکلات خواندن مهمترین عامل عدم موفقیت در مدرسه است و کودکانی که در خواندن ضعیف هستند، گروهی بسیار آسیبپذیر در یادگیری دروس مختلف در تمامی سالهای تحصیلی و بعد از آن هستند، زیرا اختلال در خواندن موجب میشود که این کودکان پیشرفتهای ناچیزی در امر تحصیل داشته باشند - مورگانْ، - 2009، بهکارگیری روش خاصی که اثردهی مطلوبی در جهت بهبود مهارت خواندن این کودکان داشته باشد، ضروری است. در همین راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر روش چند حسی فرنالد بر مهارت خواندن دانشآموزان دیرآموز پسر پایه دوم ابتدایی شهر لنگرود انجام شده است. نتایج این مطالعه میتواند راهگشای متولیان امر آموزش و پرورش - برنامهریزان آموزشی، برنامهریزان درسی و معلمان - در جهت کمک عملی به بهبود مهارتهای خواندن دانشآموزران دیرآموز باشد.
.6 نتیجه گیری
یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر روش چند حسی فرنالد در افزایش مهارت خواندن - سرعت خواندن، درستی خواندن و درک مطلب - دانشآموزان دیرآموز پسر پایه دوم ابتدایی شهر لنگرود تأثیر قابل توجهی دارد. این یافته با نتایج تحقیقات دیگر که در آنها اثربخشی آموزش چند حسی فرنالد بر مهارت خواندن دانشآموزان نارساخوان بررسی شده همخوانی دارد. در همین راستا، پژوهش فرستونَ - 1998 - نیز مؤید این امر است دانشآموزانی که با روش چند حسی فرنالد آموزش دیدهاند نسبت به دانشآموزانی که با دیگر روشهای چند حسی - روش چند حسی اورتونُ - یا روشهای سنتی آموزش دیدهاند، عملکرد بهتری در یادگیری داشتند. به نظر محققان، مهارت خواندن - سرعت، درستی و درک مطلب - دانشآموزانی که دارای اختلال خواندن هستند، از طریق آموزش به روش چند حسی بهبود مییابد