بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط سلامت روان مادران با مشکلات رفتاری و هیجانی فرزندان در خانواده های تک والد تحت سرپرستی مادر در کمیته امداد امام خمینی - ره - انجام شد.
روش: پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری در این پژوهش مادران و فرزندان خانواده های تک والد تحت سرپرستی مادر تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی - ره - در مدیریت مرکزی کمیته امداد شهر تهران بودند که 350 نفر از خانوارهای تک والد تحت سرپرستی مادر تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی - ره - به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند.
ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ - 1979 - و پرسشنامه مشکلات رفتاری هیجانی فرزندان راتر - فرم والدین، - 1994 بود. تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS شد و از آزمون همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد سلامت روان مادران با مشکلات رفتاری و هیجانی فرزندان در خانواده های تک والد تحت سرپرستی مادر تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی - ره - ارتباط دارد. هر چقدر مادران از سلامت روان بدتر برخوردار باشند فرزندان آنها بیشتر دچار مشکلات رفتاری و هیجانی می شوند.
از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که نارسا بودن مراقبت مادرانه به دلیل ابتلای مادر به بیماری های روانی از جمله اضطراب و بیخوابی، افسردگی سبب صدمات هیجانی و رفتاری در کودک می شود. از این رو پیشنهاد می گردد آموزشهایی چون آموزشهای مهارت های زندگی، مهارت های حل مسأله، آموزش راهبردهای مقابله ای در برابر استرس برای مادران تدارک دیده شود که به نظر می رسد این اقدامات می تواند به بهبود سلامت روان آنان کمک نماید. ارائه خدمات مشاوره ای، روانپزشکی و روان شناسی رایگان به مادران و خانواده های تحت پوشش کمیته امداد نیز می تواند اقدامی در راستای بهینه کردن سلامت روان مادران باشد.
مقدمه
یکی از این آسیبهای روانشناختی بروز مشکلات رفتاری در افراد است. مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوری که در عملکرد تحصیلی، رفتاری فرد دچار درماندگی و کاهش میزان کارایی می شود، این گونه افراد مرتب از سوی اطرافیان بطور مستقیم یا غیر مستقیم طرد می شوند و در مدرسه مرتب از آنها گله و شکایت دارند
می توان گفت که وجود والدین رکن اصلی خانواده است و با به وجود آوردن محیطی امن و سالم، رشد روانی فرزندان میسر می شود. همچنین عدم حضور هر یک از والدین در محیط خانواده، می تواند آثار سویی بر رشد طبیعی فرزندان داشته باشد. بررسی ها نشان داده که فرزندان در سنین مختلف درحدی و به نوعی نیاز به حضور و همراهی والدین خود دارند. الگوپذیری کودکان اولین بار از پدر و مادر آغاز می شود و به پذیرش این الگوها و نقشها مشکلاتی پدید می آید و درنتیجه فرآیند همسان سازی و هویت یابی آنان دچار اختلال می شود.
به علاوه نبود پدر یا مادر هریک مسایلی را ایجاد می کند. معمولامشکلات اقتصادی بیشتر با فقدان پدر و ناراحتی های عاطفی-روانی درحد زیادتری با نبود مادر ارتباط دارد. از طرف دیگر فشار اداره ی زندگی در زمینه های مختلف درخانواده های تک والدی بر دوش یک نفر است و اجبارا بخشی از این فشارها به فرزندان منتقل می شود و آنان را آسیب پذیرتر می سازد. میزان آسیب پذیری فرزندان در خانواده های تک والدی تاحدی بستگی به علت عدم حضور پدر یا مادر دارد
در خانواده های تک والد تحت سرپرستی مادر ، فشارهای روانی که در اثر نبود پدر خانواده به مادر وارد می شود ممکن سلامت روان وی را تهدید کند. بنا به مطالعات مشخص شده که هر کدام از مشکلات رفتاری در کودکان می توانند زمینه ساز مشکلات دیگری شده، و در بزرگسالی نیز به شکل های مختلف ظاهر شوند. از سوی دیگر بی شک مقوله سلامت مادران توجه بیشتری را می طلبد، زیرا اگر کودکان آینده سازان جامعه هستند، مادران پرورش دهنده آنها بوده و در واقع اینها هستند که آینده را می سازند.آینده سالم در گرو سلامتی مادران است.
یانگ - 2010 - 3 بر این باور است که سلامت روان توانایی دفع وضعیت های ناخوشایند و سازگار شدن با تغییرات محیطی و مقابله با استرس و ناراحتی است. برای اینکه بتوان در جهت پیشرفت سلامت و کاهش ناراحتی ها و ناتوانایی های روانی جامعه حرکت کرد، نیاز است از سلامت روان مادران به ویژه مادران آسیب پذیر که عمدتاً از خانواده هایی با وضعیت اقتصادی پایینی هستند شناخت بدست آورد.
اینکه سلامت روان مادران با مشکلات رفتاری فرزندان مرتبط است یا نه کمترمورد پژوهش قرار گرفته است. اما تحقیقات نشان داده که نحوه ارتباط والدین با کودکان قوی ترین عامل موثر بر الگوهای تعاملی خانواده محسوب میشود، خصوصاً در دوره هایی از زندگی کودکان که تحولات اساسی رشد روانی طی می شود و از آنجا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، لذا مهمترین نقش را در پرورش ویژگی های روانی و عاطفی کودک به عهده دارد و کانون سلامتی یا بیماری محسوب می شود
امروزه برخی از زنان به دلیل عدم حضور همسر - به علت فوت یا طلاق - سرپرستی خانواده خود را بر عهده گرفته و برای امرار معاش و گذران زندگی ناگزیر به حمایت از طرف نهاد های حمایتی چون کمیته امداد هستند مسأله اساسی پژوهش حاضر این است که آیا بین سلامت روان مادران با مشکلات رفتاری فرزندان در خانواده های تک والد تحت پوشش کمیته امداد که مادر به عنوان سرپرست خانوار ایفای نقش می کند ارتباط معناداری وجود دارد؟
نگارنده بر این باور است که سلامت روان مادران در خانواده های مورد مطالعه به دلیل تحمل استرس های بیشتر توسط این مادران و مسئولیت پذیری بیشتر در خانواده در معرض خطر است و این مهم می تواند بر رفتاری فرزندان آنها تأثیرگذار باشد و چنانچه این فرضیه در این پژوهش مورد تأیید قرار گیرد سازمان های متولی و نهادهای حمایتی در راستای ارتقای سلامت روان جامعه می توانند این مهم را مد نظر قرار دهند و در راستای بهینه سازی وضعیت سلامت روان مادران جامعه مورد مطالعه اقداماتی را بیندیشند.