بخشی از مقاله
چکیده
توسعه پایدار،توسعه ایی است که نیازهاي اکنون را به گونه ایی برآورده نماید که توان نسلهاي بعدي را جهت تأمین نیاز، کاهش ندهد.کاربرد مفاهیم پایداري و اهداف توسعه پایدار در جهت کاهش اتلاف انرژي و آلودگی محیط زیست در معماري،مبحثی به نام معماري پایدار را به وجود آورده است.در این نوع معماري،ساختمان نه تنها با شرایط اقلیمی منطقه خود را تطبیق میدهد،بلکه ارتباط متقابلی با آن برقرار میکند.لذا معماران نیز همسو با سایر دست اندرکاران در پی یافتن راهکارهاي جدیدي براي تأمین زندگی مطلوب انسان هستند.بدیهی است که زندگی،کار،تفریح،استراحت و... همه و همه فعالیتهایی میباشند که در فضاهاي طراحی شده توسط معماران صورت پذیرفته و از آنجا که نقاط ضعف و قوت یک ساختمان بر زیستبوم جهان تأثیر مستقیم خواهد داشت،وظیفهاي بس حساس در این خصوص بر عهده معماران میباشد.از اینرو در این مقاله که مبتنی بر مطالعات کتابخانه اي می باشد،با پرداختن به مفاهیم و اصول معماري پایداري و ضرورت پیاده سازي آن توسط معماران ،سعی داریم به تبیین مفهوم توسعه و طراحی پایدار و لزوم احداث ساختمان به صورت سبز و پایدار پرداخته و زمینه ي تحقق این باور را ایجاد نماییم.چرا که تمام اصل معماري پایدار باید در یک پروسه کامل که منجر به ساخته شدن محیط زیست سالم میشود،تجسم یابد.
.1مقدمه
سیماي شهرهاي اقصی نقاط جهان که تا چندي پیش هرکدام درون خود دنیایی متفاوت داشت، هر روز با سرعتی افزون تر در پی محو شدن آن چیزي است که به آن هویت مستقل میداد و این امر همسانی و یکنواختی را به بار آورده است. معماري و شهر براي انسان قبل مدرن، محصول خلاقهاي بود که نتیجه محدودیتهاي اقلیمی و سازه ایی از طرفی و باورهاي جمعی افراد از طرف دیگربود. آنچه که فضاي مصنوع او را تشکیل میداد، برخاسته از بستر و همپا و همراستا با ویژگیهاي آن منطقه بود. این پیوند سبب گشته بود که محصول اندیشه ی معمار در حدود ویژگیها و بایدهایی که مصالح محلی و شرایط محیطی به اثر اجبار مینمود، امکان حرکت داشته باشد. از جهت دیگر به علت باورهاي متافیزیکی به طبیعت و پدیدههاي آن و لزوم حفظ این عرصه به عنوان موهبت، مدیریت پسماندها نیز به گونه ایی انجام می گردید که چرخه حیات مختل نگردد. لازم است ذکر شود که سرعت تحول و تغییرات نیز به گونه ایی بود که فرصت آزمایش و خطا و سپس تصحیح به جهت حفظ هرچه بیشتر ساختارهاي زیستی را ممکن مینمود. اما حریم باور متافیزیکی شکست و بشر تنها یک چیز و آن ذهن انسانی را محور قرار داد و دلیل بودن را در اندیشیدن و حتی بصورت افراطی در شک دائم یافت و چنان بر خود باور یافت و خود را از قید و بند رهایید که هر آنچه را انجام میداد، درست میپنداشت.
جالب اینجاست که سرعت این تغییرات نیز امکان سنجش بازخوردها را از بین برده بود. بشر به مدد بهرهگیري از تکنولوژي جهت جبران ضعفهایش و قرار دادن آن به عنوان بهترین دستاویز براي پاسخ به نیازهایش، دست یازیدن افراطی به طبیعت را به عنوان منبع تأمین نیازها مجاز دانست. این امر تأثیرپذیري معماري از خصوصیات محیطی و محلی را کاسته بود، به گونهاي که برخی با طرح معماري بینالمللی و منشور آتن، ادعاي حل همه ی مشکلات معماري و شهر را داشتند، اما طبیعت و شهر در حال از بین رفتن بود .جنگ اعراب و اسرائیل و جلوگیري از صادرات نفت به غرب، اولین صداي زنگ خطر را به گوش رساند .منابع در حال پایان است چه میکنید؟در واقع آنچه که امروز به عنوان توسعه پایدار یاد میشود، بازنگري اصلاح طلبانهاي است به مدرنیسم و سنت جهت یافتن راهی بینابینی. بطوریکه بر اساس گفته ریچارد راجرز، ساختمانها مانند پرندگان هستند که در زمستان پرهاي خود را پوش داده وخود را باشرایط جدید محیط وفق میدهند و بر اساس آن سوخت و سازشان را تنظیم میکنند.
.2 مفهوم معماري پایدار و لزوم احداث ساختمان به صورت سبز و پایدار
معماري پایدار که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است را شاید بتوان یکی از جریانهاي مهم معاصر به حساب آورد که عکسالعملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار میرود. براي مثال، 50 درصد از ذخایر سوختی در ساختمانها مصرف میشود که این به نوبه خود منجر به بحرانهاي زیستمحیطی شده و خواهد شد؛ بنابراین، ضرورت ایجاد و توسعه هرچه بیشتر مقوله پایداري در معماري بخوبی قابل مشاهده است. از طرفی تحول صنعتی انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوري، الگوي زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوي که انسانها براي گرم کردن خود به جاي پوشش بیشتر و استفاده از لباسهاي گرم، از سوختهاي فسیلی به عنوان گرمکننده استفاده نمودند. [1] بادگیرها، سایبانها و نورگیرها در ساختمان جاي خود را به تأسیسات گرمایشی و سرمایشی دادند. به این ترتیب تکنولوژي آسایش و راحتی روزافزونی رابراي انسان فراهم کرده است. درنتیجه هجوم شهرنشینی بسیاري از زمینهاي طبیعی و جنگلها دستخوش تغییرات شدهاست .
براي تردد، ساخت وساز، سرمایش و گرمایش مصرف انرژي افزایش یافته ودر نتیجه آلودگی هوا و آلودگی صوتی بیشتر شده است. شهرها انرژي را مصرف کرده وبه جاي آن زباله و آلودگی ایجاد میکنند. درنتیجه پیشرفت صنعت نیاز به بهرهبرداري ازمنابع طبیعی نیز بیشتر شده؛ به نحوي که بهرهبرداري غیرمنطقی از منابع طبیعی منجر به نابودي آنها میشود. براي ادامه زندگی دراین چرخه احتیاج انسان به انرژي بیشتر شده؛ ولی اکنون در مرحلهاي قرارداریم که منابع انرژي رو به اتمام هستند. با این نگرش و لزوم کاهش مشکلات، ایجاد ساختمانهاي سبز ودر عین حال پایدار باتوجه به مشکلات زیستمحیطی که وجود دارد برجسته میشود.
.4 رویکردهاي معماري پایدار
در عصر مدرن تأمین رفاه جامعه سرلوحه توسعه بود،اما با مطرح شدن مباحث مربوط به رابطه میان انسان، محیط زیست و توسعه در دهه 1970، مفهوم توسعه پایدار مورد توجه جدي قرار گرفت. با فعالیتهاي علمی دانشگاهها و متخصصان علوم انسانی در کنار کمیسیونِ جهانیِ »محیط زیست و توسعه »سازمان ملل در سال 1987، اصولی براي توسعه پایدار تعیین گردید.اما ورود رسمیِ مفاهیم توسعه پایدار به مسائل روز جهان در سال 1992 در کنفرانس محیط زیست و توسعه ریودوژانیرو اتفاق افتاد. شهرنشینی بعنوان یکی از چهار رکن اصلیِ دنیاي کنونی، باعث شده تا مباحث میان رشته ايِ مختلفی در شهرسازي براي نیل به توسعه پایدار مد نظر قرار گیرد - امروزه شهرها بعنوان متن مناسبی جهت تحقق سیاستهاي توسعه پایدار در نظر گرفته میشود - ،
که مهمترین آنها اقتصاد، محیط زیست و جامعه است. البته معماري با رویکرد پایداري نیز از مؤلّفه هاي پایداري شهر است که در متن آن از مفاهیم مشترکی تبعیت مینماید .محیط زیست، اقلیمِ زیستی و تغییرات آن، کاهش مصرف انرژي، ساختمان سبز و مسائل بوم شناختی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در شکل گیري رویکردهاي معماري پایدار در لایههاي گوناگون فرایند طراحی، فرایند ساخت و تولید مصالح می باشند. مفهوم معماري پایدار در ادامه گزارش گرُوهالم برانتلَند در سال 1987 بروز مینماید و عمدتاً بر دو اصل تکیه دارد؛ گروهی که به طراحی ساختمان بر اساس ارتباط و تأثیر آن بر محیط زیست توجه داشته و گروه دیگري که به کاهش مصرف انرژي در ساختمان اشاره دارد. بررسی جریانهاي گوناگون طراحی پایدار معماري و معماريِ پایدار جهت دستیابی به دستورالعملهاي راهبرديِ اقتصادي، اجتماعی و محیط زیستی پایدار، نیازمند شناخت مفاهیم پایداري و مطالعه تجربیات اجرائی چهار دههٔ◌ اخیر است.
آنچه در مورد اصول و روشهاي معماري پایدار میتوان مطالعه کرد عمدتاً در نشریات علمی و قوانین ساختمانی کشورهاي پیشرو - آلمان، آمریکا، کانادا، دانمارك ،... - در این زمینه و تجربههاي عملی آنها قابل بررسی است.[2]بعد از کشاورزي ساختمان دومین صنعت بزرگ در دنیا است. آلودگی ناشی از سرمایش و گرمایش ساختمانها و ساخت مصالح ساختمانی از آلودگی ماشینها فراتر میرود و سر چشمههاي تمام شونده را به سرعت مصرف میکند. سخن از پایداري در معماري را میتوان به تصور طراحی ساخت و سازهاي آینده تعبیر کرد. آن هم نه تنها بر پایداري فیزیکی ساختمان بلکه با پایداري و حفظ این سیاره و منابع آن. بر این اساس میتوان پایداري را بر پایه الگویی تصور کرد که در آن مواد و مصالح و منابع در دسترس بیش از هدر دادن یا نادیده گرفته شدن با کارایی بیشتر به کار گرفته شوند و به عبارتی بر قابلیت ساختمان براي تلفیق عوامل محیطی و جوي و تبدیل آنها به صورت کیفیتهاي فضایی و آسایش و فرم تمرکز کرد. معماري پایدار و فناوري پیشرفته بیان و ابراز دستاوردهاي علمی و فنی همواره از وظایف توسعه معماري مدرن بوده است و مدرنیستهاي اولیه به فناوري به مثابه نیرویی که تغیر را موجب میشوند توجه میکردند که در گذر زمان داراي جنبهاي انتقادي گردیده و در مواردي منجر به خلق فضاهاي خنثی انعطافپذیر و بیمصرف شده است.
.5اهداف معماري پایدار
اهمیت دادن به زندگی انسانها و حفظ و نگهداري از آن در حال و آینده، کاربرد مصالحی که چه در هنگام تولید ویا کاربري و حتی تخریب با محیط خود همگن و پایدار باشند، حداقل استفاده از انرژيهاي سوختی و حد اکثر بکارگیري انرژيهاي طبیعی، حداقل تخریب محیط زیست، بهبود فیزیکی و روانی زندگی انسان هاو کلیه ي موجودات زنده. هماهنگی با محیط طبیعی. هدف از طراحی این ساختمانها کاهش آسیب بر روي محیط، منابع انرژي و طبیعت است و شامل قوانین زیر میباشد
• کاهش مصرف منابع غیرقابل تجدید