بخشی از مقاله
چکیده
مدیریت منابع انسانی بهعنوان »دورنمایی از مدیریت امور کارکنان« - هندری و پتیگریو، - 1990 و »مفهومی برتر از این مدیریت« - آرمسترانگ، - 1996 توصیف شده است. برخی از مفسران ماهیت دگرگون ساز مدیریت منابع انسانی را برجسته ساخته اند.
دیدگاههای متعددی به منظور تبیین الگوهای مدیریت منابع انسانی به کار گرفته شده است؛ نظیر دیدگاههایی که به بررسی تطبیقی میزان تاثیرگذاری مدیران بر عملکرد شرکت و یا میزان پیچیدگی سبک رهبری آنان می پردازند. بر اساس نظر بوسیلی، رویکردهای متفاوتی به منظور بررسی طیف تعهد و کنترل در دسترس است که برخی بر ساختار، برخی بر فرهنگ و برخی دیگر بر استراتژی تمرکز یافته اند
در سالهای اخیر در گفتمان علمی مدیریت، مباحثی پیرامون »مدیریت جهادی« بروز و ظهور یافته است
مدیریت میتواند در اشکال گوناگونی خود را نشان دهد؛ اما زمانی میتواند دستاوردهای بزرگ مورد انتظار را تحقق بخشد، که این مدیریت با مولفه های جهادی همراه باشد. در صورتی که مدیریت خردمند با رویکرد جهادی به هدایت سازمان بپردازد می تواند علاوه بر اهداف مالی به اهداف غیر مالی و متعالی سازمانی نیز نائل گردد.
در این مقاله به تبین مفهوم مدیریت جهادی در عرصه منابع انسانی سازمان , نتایج دوری از مدیریت جهادی و ترسیم استراتژی های مدیریت جهادی از منظرحضرت ازعلی - ع - پرداخته شده است
مقدمه
مدیریت منابع انسانی در مرحله پیدایش خود بر اهمیت مسائلی چون یکپارچگی راهبردی، تعهد زیاد، کیفیت خوب و انعطاف پذیری تأکید داشت اما آنگونه که هندری و پتیگریو - 1990 - به آن پی بردند:
آنچه مدیریت منابع انسانی در این برهه انجام میدهد این است که در عین تمرکز بر کمبودهای چالش برانگیز موجود مدیریت امور کارکنان - در روش و رفتار، قلمرو، وابستگی و جهت گیری آن - مدیریت امور کارکنان برچسبی را برای پوشاندن تحولات قابل مشاهده فراهم کند.
شایان ذکر است که اصطلاح منابع انسانی برای اولین بار در نیمه دهه 1980 پدید نیامد. این اصطلاح در دهه 1970 بهطور عادی و به عنوان مترادف کلمه کارکنان بهکار گرفته میشد؛ بهعنوان مثال آرمسترانگ - 1977 - خاطر نشان کرده است که »مدیریت امور کارکنان با جذب و سازماندهی منابع انسانی مورد نیاز شرکت و ایجاد انگیزه در آنها سر و کار دارد.
هر انقلاب یا تغییر گسترده مترادف با معنای انقلاب در طول تاریخ، نیاز به نرم افزارهای ویژه خود برای تغییر جهت ها، استفاده از فرصت ها، نهادینه سازی نگاه ها و تعیین وضعیت مطلوب برای رسیدن به اهداف آرمانی اش دارد. انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و امام خمینی - ره - و یاران همراهش، پایه گذار نگاهی نو به سبک اداره و مدیریت کشور و ترویج و تثبیت فرهنگ انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف بوده اند؛ نگاهی که به شکل گیری نوعی رفتار، فرهنگ و سبک مدیریت سازمانی منجر شد و بعدها به عنوان مدیریت جهادی نام برده شد. این سبک مدیریت در نام گذاری مجموعه هایی همچون جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی و نظایر آن و به صورت عمومی به سبک مدیریت و فرماندهی نیروهای انقلابی در سال های اولیه انقلاب اسلامی به ویژه دوران دفاع مقدس نسبت داده می شود.
دریغا که این تجربه های بسیار ارزشمند کشور در سال های پس از انقلاب؛ از جمله تجربه گران سنگ هشت سال دفاع مقدس با آن همه لطافت ها، برجستگی ها و درخشندگی ها از نظرها دور مانده و گاه مورد بی مهری قرار گرفته است. جنگ یکی از مقاطع حساس تاریخ برای همه ملت هاست؛ چه در آن جنگ شکست بخورند، چه پیروز بشوند؛ بررسی این حادثه برای آن ملت ها، سرشار از درس است. نه اینکه فقط افتخار کنیم؛ افتخار کردن، یکی از بخش های قضیه است؛ اطلاعات فراوان، آگاهی های گوناگون، نشان دادن وضعیت هایی که وجود داشته است و وضعیت هایی که می تواند در آینده وجود داشته باشد، از بخش های دیگر قضیه است. در دنیا روی جنگ هایی
انقلاب اسلامی ایران تحولات زیادی را در عرصه آورد های مختلف به وجود که یکی از آنها مدیریت بود که در نهادهای انقلاب اسلامی ظهور پیدا کرد . در این نهادها سبک جدیدی از مدیریت شکل گرفت که با رویکردهای رایج مدیریت داشت به عنوان مثال در این سازمانها به جای روابط رئیس ومرئوسی روابط برادری حاکم بود و نیروهای سازمان، همچون ، اعضای خانواده بودند . این سبک مدیریت در سالهای بعد ، مدیریت جهادی شناخته شد ولی متأ سفانه پژوهشهای چندانی برای آن صورت نگرفت.ت در سالهای اخیر و با تاکید مقام معظم رهبری دوباره توجه به مدیریت جهادی آغاز شده است . در همین راستا و برای شناسایی مؤلفههای فرهنگ و مدیریت جهادی پژوهشهایی انجام گرفت.
شیوه رهبری و مدیریت در هر تمدنی بستگی به ساخت فرهنگی آن تمدن دارد. از جمله خاطره تلخ دانشمندان اروپا از دادگاههای تفتیش عقاید و بیم از تکرار مطالعات مدرسهای باعث شد تا تحلیل مبتنی بر تجربه صرف بشری پس از رنسانس بر روح تحقیق در غرب حاکم گردد و سرانجام انسان نیز به عنوان یکی از عوامل تولید در ردیف ماشین و دیگر منابع به شمار آید؛ یعنی انسانی که خود خالق ماشین است، در نظام ارزشی غرب، هم سطح مخلوق و گاه در آثار بعضی از متفکران، حتی در سطحی پستتر از ماشین جای گرفت و این بسیار شگفتآور است.
با مد نظر قرار دادن تأثیرپذیری غیرقابل اجتناب علوم انسانی از تحولات عظیم اجتماعی در طول تاریخ بشری، با نگاهی گذرا و مروری اجمالی بر تحولات متأثر این حوزه از رویش و رشد انقلاب عظیم اسلامی در دهه های اخیر، می توان به سهم این اتفاق بزرگ تاریخی بر تغییر فرهنگ و گفتمان حاکم بر رویکردهای مدیریتی موجود پی برد؛ رویکردی که به زعم کارشناسان علم مدیریت، معادلات موجود را بر هم زده و به تولد ادبیاتی با عنوان فرهنگ و مدیریت جهادی منتج می گردد.
×پیشینه پژوهش
هر چند مدیریت جهادی به عنوان یک موضوع جدی، در جامعه علمی مورد توجه قرار نگرفته بوده است اما وجود یک سند راهبردی دانشگاهی و قرار گرفتن تجربه مدیریت جهادی با عنوان»مدیریت بسیجی« به عنوان یکی از مباحث ده گانه خط مشی های کلی پژوهشی دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران در همان سال های جنگ تحمیلی توجه مخاطبان را به خود جلب می کند.
در مبحث ششم این خطی مشی نامه با عنوان» طرح تبیین و تئوریزه کردن مدیریت بسیجی به عنوان یک موضوع تحقیقی و تدریسی« به موضوعاتی همچون مطالعه و بررسی فرآیندهای اجرایی و کارآیی ارتش در دو نوع کلاسیک و مدرن و فناورانه و مقایسه آن با یک ارتش غیرکلاسیک و بسیجی، تبیین و تئوریزه کردن و تسری مدیریت جنگ تحمیلی به سایر امور و نیز بررسی مدیریت بسیجی در سایر ساختارهای نظام جمهوری اسلامی اشاره شده است
در سال های اخیر، نشانه هایی از بازتوجه به این سبک مدیریتی و فرهنگ سازمانی بومی مشاهده شده است برگزاری همایش های ملی فرهنگ و مدیریت جهادی توسط وزارت جهاد کشاورزی در سالهای 1386و1388 و نیز همایش علمی مدیریت جهادی در سال 1391زمینه را برای طرح مباحثی حول محور مدیریت جهادی هموارساخت از این رو می توان مقاله های منتشر شده در سالهای اخیر را به توجه کرد:
شماری از مقاله ها به موضوع مدیریت جهادی و تبیین ابعاد و مؤلفه های آن پرداخته و با استفاده از مبانی دینی و قرآنی، یا بر اساس سابقه فعالیت های جهادی و یا انجام مطالعه تطبیقی و تکمیلی در حوزه دانش مدیریت و سازمان, آنها را تشریح کرده.اند