بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش تبیین وضعیت کارکرد مدیریت منابع انسانی در سطح مدیریت عالی در مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان است. روش پژوهش توصیفی – همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه کشاورزی و منابع رامین خوزستان، دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه صنعتی خاتم الأنبیاء بهبهان می باشد. نمونه آماری مطالعه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 111 نفر تعیین و به شیوه طبقه ای متناسب با حجم طبقه انتخاب گردیدند.. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسشنامه از طریق پانل کارشناسان ترویج و آموزش کشاورزی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ - - α = 0/96 مورد تأیید قرار گرفت.

نتایج نشان می دهد از دیدگاه پاسخگویان در وضعیت موجود کارکرد مدیریت منابع انسانی مدیران آموزشی در سطح مدیریت عالی در دانشگاه کشاورزی و منابع رامین خوزستان و دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه بهبهان نسبتاً نامطلوب و در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز نامطلوب می باشد. بین سن و سابقه خدمت پاسخگویان با دیدگاه آنان در رابطه وضعیت موجود کارکرد مدیریت منابع انسانی در سطح مدیریت عالی رابطه معناداری وجود ندارد. بین دیدگاه پاسخگویان در رابطه وضعیت موجود کارکرد مدیریت منابع انسانی در سطح مدیریت عالی بر حسب میزان تحصیلات تفاوت آماری معناداری وجود ندارد اما بر حسب مرتبه علمی آنان با اطمینان 95 درصد تفاوت آماری معنی داری وجود دارد.

کلمات کلیدی: مدیریت آموزشی، مدیریت منابع انسانی، آموزش عالی کشاورزی

مقدمه

یکی از مسئولیت های هر نهاد اجتماعی نیل به اهدافی است که علت وجودی آن سازمان را تشکیل می دهد. تحقق اهداف سازمانی در گرو همکاری و هماهنگی تمام عواملی است که تعامل قانونمند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا می بخشد. در این میان نقش نیروی انسانی از مواردی است که مورد توجه صاحب نظران علوم رفتاری و مدیریت منابع انسانی است. توجه به نگرش ها، نیازها و انگیزه های نیروی انسانی در سازمان های مختلف به دلیل نتایج قابل ملاحظه ای که می تواند بر بهبود رفتارهای سازمانی داشته باشد طی چند دهه گذشته مورد توجه پژوهشگران و صاحب نظران علم مدیریت و منابع انسانی بوده است - شکیبایی بیدرونی،. - 1386 مدیریت را فرایندبرنامه ریزی، سازماندهی،هدایت و کنترل کوششهای اعضای سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین تعریف می کنند؛ همچنین، مدیریت را فرایند انجام کارها به طور اثربخش و کارآمد به وسیله دیگران می دانند - مهربان و مدنی،. - 1390
فایول وظایف مدیریت را مشتمل بر برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل می داند - رضاییان،. - 1388 از دیدگاه صاحبنظران مختلف، وظایف مدیریت عبارتند از :
- برنامه ریزی:1 فرایند تعیین اهداف سازمانی و انتخاب سلسله اقداماتی برای تحقق آنهاست.
-سازماندهی:2 فرایندی است که طی آن کارکنان و مشاغل آنها با یکدیگر پیوند می خورند تا اهداف سازمانی را تحقق بخشند.
-مدیریت منابع انسانی:3 فرایند اطمینان از اینکه کارکنان شایسته گزینش شده، توانمند گردیده و از پاداش ها و مزایای لازم برای دستیابی به اهداف سازمانی برخوردار شده اند.                                -رهبری:4 فرایند تشویق فرد یا گروه ها برای آنکه مشتاقانه و هماهنگ به تحقق اهداف سازمان کمک کنند.
-کنترل:5 فرایند اطمینان از تحقق مؤثر و کارآمد اهداف سازمانی است - شعبانعلی فمی،. - 1389                                                                                                                                                  -ارزیابی:6 ارزیابی شامل تجزیه و تحلیل سیستماتیک و عینی نتیجه و تأثیر یک پروژه در رابطه با اهداف و مقاصد تعیین شده است. - Lloyd,0202 -

یک سازمان دارای سطوح مختلف مدیریت می باشد. سطوح مدیریت به حد فاصل بین موقعیت های مختلف مدیریت در سازمان اشاره دارد. سطوح مدیریت به اندازه سازمان، امکانات فنی و طیف وسیعی از تولیدات و خدمات بستگی داردبا توجه به سلسله مراتب قدرت و مسئولیت، مدیران از نظر سطوح سازمانی به مدیران عالی، میانی و عملیاتی - پایه - دسته بندی می شوند - . - Pal & Bansala ,0226

-مدیران عالی - ارشد - : مدیران عالی سازمان، برنامه ریزی های جامع و بلندمدت سازمان را طراحی می کنند، نوع تصمیم گیری آن ها راهبردی است و بیشتر به اطلاعات برون سازمانی توجه دارند.مانند:مقامات کشوری و لشکری،روسای سازمان،دانشگاهها،مدیران عامل؛

-مدیران میانی: مدیران میانی به طور مستقیم به مدیریت رده بالا گزارش می دهند و نقش حلقه واسط را میان مدیران عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند. مانند:مدیران کل،معاونی مدیران،معاونین دانشگاه؛

-مدیران عملیاتی - پایه - : مدیران عملیاتی پایین ترین سطح مدیریت در سازمان می باشند. نوع تصمیم گیری آن ها اجرایی است و در عملیات سازمانی مستقیماً درگیر هستند.مانند:روسای ادارات، بخش ها، دوایر، قسمت ها، مسئولین و سرپرستان - رهنورد و جویبار،. - 1387 در این مطالعه به تبیین کارکرد مدیریت منابع انسانی در سطح مدیریت عالی در مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان پرداخته خواهد شد.

مدیریت منابع انسانی فرایند بکارگیری کارا و اثربخش منابع انسانی از طریق جذب، آموزش و بالندگی و حفظ و نگهداری برای رسیدن به اهداف سازمانی براساس نظام حاکم بر جامعه است. - دعایی،. - 1384 در تعریفی دیگری، مدیریت منابع انسانی فرایند اطمینان از اینکه کارکنان شایسته گزینش شده، توانمند گردیده و از پاداش ها و مزایای لازم برای دستیابی به اهداف سازمانی برخوردار شده اند، بیان شده است - شعبانعلی فمی، - 0202 - Monica & Codruta . - 1389 اظهار می کنند،رویکرد مدیریت منابع انسانی نیاز به تمرکز بر توسعه فردی کارکنان در سازمان دارد.این فرایند شامل شناسایی منابع انسانی، نیازهای توسعه ، ایجاد روش ها و استراتژی های لازم برای توسعه کارکنان، اجرای برنامه های آموزشی و ارزیابی از نتایج می باشد.

موفقیت برنامه های توسعه منابع انسانی به شدت به تجزیه و تحلیل نیازهای آموزشی بستگی دارد. اما شناسایی نیازهای توسعه کارکنان درون سازمان به تجزیه و تحلیل نیازهای سازمانی و اهداف استراتژیک بستگی دارد .مدیریت منابع انسانی مزایایی مانند مشارکت در تحقق اهداف و بقای سازمان؛پشتیبانی و اجرای موفقیت آمیز استراتژی های کسب و کار سازمان؛ایجاد و حفظ مزیت رقابتی سازمان؛بهبود پاسخگویی و نوآوری بالقوه سازمان؛افزایش تعداد گزینه های استراتژیک عملی - امکانپذیر - را برای سازمان به ارمغان می آورد. - 0202 - Caliskan فعالیت های اصلی مدیریت منابع انسانی شامل:

-طراحی سازمان: طرحی که سازمان بتواند از طریق آن کلیه فعالیت های کلیدی خود را به انجام برساند و به نحوی کنار هم قرار دهد که یکپارچگی و همکاری سازمانی را تقویت کند.

-طراحی شغل: تصمیم گیری در مورد محتوای مشاغل، وظایف و مسئولیت های آنها و روابطی که میان دارندگان مشاغل و دیگر کارکنان سازمان وجود دارد.

-توسعه سازمانی: برانگیختن، برنامه ریزی و اجرای برنامه های طراحی شده به منظور افزایش اثربخشی که بدین وسیله سازمان بتواند باتغییرات سازگار گردد - حجاریان و عاشوری زاده،. - 1388 این فعالیت ها باید بر نیازهای اساسی زیر تأکید ورزند: - حمایت از استراتژیها و اهداف سازمانی؛

-تضمین اینکه فعالیت های منابع انسانی، ایجاد ارزش افزوده می کنند؛

-کشف و توسعه استعدادهای نهفته نیروی انسانی؛

-طراحی فرآیندهایی که موجب حداکثر شدن میزان مشارکت کارکنان شود؛

-فراهم آوردن فرصت های ارتقای شغلی برای کارکنان مستعد؛

-تأکید مستمر برآموزش و توسعه کلیه افرادی که در سازمان مشغول به کار هستند؛

-ارائه آموزش های حرفه ای خاص؛

-جذب نیرو، آموزش و پرورش کارکنان با ترکیبی مناسب از دانش فنی خاص و مهارتهای گسترده و دیدگاه های موردنیاز برای تأمین نیازهای در حال تغییرسازمان؛

-مدیریت نیروی انسانی که هر روز تنوع بیشتری می یابد با بهره گیری از الگوهای شغلی، انگیزه های شغلی و وفاداری کارکنان؛

-مدیریت روابط کارکنان، هم روابط گروهی، هم ر وابط فردی، و جلب تعهد آنها حین اعمال تغییرات؛

-طراحی، اجرا و مدیریت سیستم های پاداش و مدیریت عملکرد که موجب ترغیب کارکنان برای همکاری فردی وگروهی در جهت اجرای اولویت های سازمان و کسب نتایج مورد نظر؛

-حفظ و بهبود و ارتقای رفاه جسمی و روانی کارکنان از طریق فر اهم آوردن شرایط کاری مناسب و تأمین سلامتی وامنیت کارکنان - آرمسترانگ،. - 1381

هدف مدیریت منابع انسانی، عبارت است از افزایش کارآیی نیروی انسانی در سازمان. این هدف می تواند راهنمای مطالعه و به کاربردن اصول و مبنای مدیریت منابع انسانی باشد. مطالعات مدیریت منابع انسانی می تواند به این پرسش پاسخ دهد که مدیران منابع انسانی چه می کنند و چه باید بکنند. در عمل، مدیران منابع انسانی هدفهایی را با توجه به شرایط داخل و خارج سازمان برای خود مشخص و دنبال می کنند. این هدفهای مشخص شده می تواند راهنمای خوبی برای فعالیت های گوناگون مدیران منابع انسانی در سازمان باشد. مدیرانی که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید