بخشی از مقاله
واژگان کلیدی : برنامه ریزی استراتژیک ، تجزیه و تحلیل SWOT ، مدیریت استراتژیک منابع انسانی
چکیده :
هدف مدیریت استراتژیک منابع انسانی ،ایجاد چشم اندازی است که با آن مسائل اساسی مرتبط با کارکنان مشخص می شود . امروزه با توجه به رویکرد اکثر سازمان ها به سوی سازمانهای پروژه محور و طراحی ساختار متناسب با فعالیتهای خود ، ضرورت نگرش به طراحی و بهبود منابع انسانی یعنوان مهمترین منبع سازمان در چنین سازمان هایی بیش از گذشته احساس می شود. در همین ارتباط طی سالهای اخیر تلاش گسترده ای جهت ارائه روشهایی جهت طراحی و بهبود منابع سازمان در سازمان های پروژه محور صورت پذیرفته است.این تحقیق در 12سازمان پروژه محور در سطح کشور ایران انجام شده است و در آن ابتدا به کمک تکنیک های تدوین استراتژی ، مهم ترین عوامل اثر گذار داخلی و خارجی در سازمان های پروژه محور شناسایی شد و با استفاده از ماتریس نقاط قوت و ضعف ، فرصت ها و تهدیدات - SWOT - ، که توسط آن استراتژی های اولیه برای سازمان ها تدوین می شود استفاده گردید. حاصل این پژوهش ، تدوین و شناسایی اولویت استراتژی های منابع انسانی در سازمان های مورد مطالعه با استفاده از تکنیک SWOT می باشد . با بکارگیری این تکنیک می توان به تدوین استراتژی های کارا و موثر بر عملکرد منابع انسانی سازمان ، اقدام نمود . و در پایان به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات در مورد سیاست ها و استراتژی های کاربردی در حوزه منابع انسانی برای سازمان های پروژه محور خواهیم پرداخت .
مقدمه :
در عصر رقابتی امروز ، همه سازمان ها تحت تا ثیر چالش هایی نظیر تغییر توقعات و خواسته های جدید مشتری ها ، بهبود کیفیت ، حوادث شغلی گسترش رقابت و تحولات گسترده اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و فناوری قرار می گیرند و باید راهکارهایی را انتخاب کنند که با استفاده از آن به حیات ادامه دهند . مدیریت استراتژیک با تحلیل جامع وضعیت درونی و بیرونی سازمان ، با انتخاب استراتژی رقابتی و اثربخش ، بین محیط داخلی و بیرونی سازمان تناسب قابل توجهی ایجاد می کند . مطمئنا یکی از اهداف استراتژیک و مهم در سازمان های ما ، ارتقاء عملکرد کارکنان ، توسعه فرهنگ سلامتی و بهبود کیفیت خدمات می باشد که واحد منابع انسانی سازمان می تواند در این زمینه خدمات فراوانی را ارائه نماید و در چارچوب مدیریت استراتژیک ، نقش مهمی در برنامه های افزایش بهره وری ، بهبود مستمر و ارتقاء کیفیت زندگی شغلی ایفا نماید .رویکرد ها و فنون بسیاری رویکردها و فنون بسیاری در فرآیند مدیریت استراتژیک مورد استفاده قرار می گیرند .>7@
در میان آنها ، تجزیه و تحلیل SWOTمتداول ترین است. تجزیه و تحلیل SWOTیک ابزار پشتیبانی مهم برای تصمیم گیری می باشد و معمولا به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل نظاممند محیط های درونی و بیرونی سازمان بکار می رود. [18] تجزیه و تحلیلSWOTمهم ترین عوامل درونی و بیرونی سازمان را خلاصه می کند. این عوامل تحت عنوان عوامل استراتژیک تاثیر گذار بر آینده سازمان شناخته می شوند .[19] اگر چه بکار گیری مناسب و منطقی SWOTمبنای خوبی را برای تنظیم استراتژی های موثر ایجاد می کند، ولی تجزیه و تحلیل SWOTدر مرا حل اندازه گیری و ارزیابی بدون نقطه ضعف نیست. در تجزیه و تحلیل SWOTسنتی اهمیت عوامل برای تعیین اثر هر عامل بر روی برنامه یا استراتژی پیشنهادی کمی نمی شد. >22 ] به عبارت دیگره تجزیه و تحلیل SWOTدر این حالت ابزار مناسبی را برای تعیین اهمیت نسبی هر یک از عوامل فراهم نمی کرد . >21@ در حالیکه تجزیه و تحلیل SWOTعوامل مورد نظر را در فرآیند تحلیل مشخص می کند، اما هر یک از عوامل - به صورت مجزا و جداگانه - به طور خلاصه و خیلی کلی توصیف می شوند .
اتخاذ تصمیمات راهبردی و تدوین استراتژی در حوزه منابع انسانی، همانند استراتژی در سایر حوزه های وظیفه ای مستلزم بررسی محیط خارجی و شنا سایی فرصت ها و تهدید های محیطی و نیز انجام ارزیابی داخلی برای آشکار شدن نقاط قوت و ضعف در این حوزه می باشدل . [3] در این مقاله با ارزیابی محیط داخلی و خارجی سازمان و ایجاد ماتریس SWOT و به کارگیری تکنیک تحلیل شبکه در صدد انتخاب بهترین استراتژی برای سیستم منابع انسانی سازمان های پروژه محور مورد مطالعه هستیم.
مدیریت استراتژیک منابع انسانی :
مدیریت استراتژیک منابع انسانی، رویکردی برای تصمیم دربارهمقاصد و طرح های سازمان در قالب سیاست ها، برنامه ها و عملیات مربوط به روابط استخدامی، کارمند یابی، آموزش و بهسازی و مدیریت عملکرد می باشد.[1] پژوهش ها نشان میدهد که مدیریت استراتژیک دراقتصاد دانش محور، نیروی انسانی را کلیدی ترین منبع دست یابی به مزیت رقابتی سازمان می داند . [13] , [5] از سال 1980مدیریت استراتژیک منابع انسانی، موضوع بسیار مهمی در تحقیق پژوهشگران می باشد.[32] ,[29] استراتژی منابع انسانی به ایندلیل جایگاهبرجسته ای پیدا کرد که توانست ابزاری را برای ایجادمزیت رقابتی و بهبوداثر بخشی مدیریتی تهیه نماید[8]، [9]، .[32]
فرضیه ی رابطه فیزیکمدیریتاستراتژیک منابع انسانی و استراژی سازمان وبهینه در فظربه ی مدیریتاقتضایی دارد. این فرظیهچنین بیان می کند که روش های مدیریت منابع انسانی بر اساس شکلاستراتژیرقابتی سازمان شکل می گیرد . سازمانهایی که هماهنگی نزدیکیمیان استراتژی منابع انسانی و فعالیت های سازمانی برقرار کرده اند، عملکرد بهتری را نسبت به سازمان هایی دارند که این هماهنگی کمتریا اصلا وجود ندارد .[14] می توان پژوهش در زمینه مدیرت استراتژیک منابع انسانی را به دو دسته کلی تقسیم کرد : الف - در زمینه پشتیبانی و همراستایی عمودی با استراتژی کلی شرکتانام شده است. ب - در زمینه همراستابی افقی وظایف حوزه مدیرف منابع انسانی برای دستیابی هرچه بیشتر به انطباق عملکردی ابعاد مختلف این حوزه، صورت گرفته است. [32] , [10] در همراستاییافقرویکرد بدین شکل است که حوزه وظایف مدیرت منابع انسانی را بدون لحاظ موقیت محیطی به صورت مجموعه وظایفی می بینیم که بابسنی با یکدیگر در ارتباط باشند و یکدیگر را پشتیبانی کنند.[3]
همراستایی عمودی استراتژیهای منابع انسانی اغلب با مدل های اقتضایی مدیریتاستراتژیک رابطه داشته و وظایف مدیرت منابع انسانی را به رویکردهای مدیرت استراتژیک ارتباط می دهد. مدیرت استراتژیک منابع انسانی فرایندی است که از شکل دهی استراتژی های منابع انسانی حاصل می شود . واژه های - - مدیریت استراتژیک منابع انسانی - - و - - استراتژی منابع انسانی - - اغلب جای هم به کار می روندی اما فرقی دارند. مدیرف استراتژیک منابع انسانی یک رویکرد فلسفی-مدیریتی است که مقاصد سازمان در رابطه با مسیرآینده ی آن را در بر می گیرد. آنچه از ابن فرابند نتیجه می شود جریانی از تصمیمات در مرور زمان است که الگوی انتخا بی سازمان برای مدیرت منابع انسانی اش را شکل می دهد و زمینه هایی را که در آن ها استراتژیهای خاص منابع انسانی بابد توسعه پیدا کننده تعریف نمایند . استراتژی های منابع انسانی بر مقاصد سازمان و در رابطه با اینکه چه نیازهایی باید برآورده شوند وچهنیازهاییتغییر نمایند دارد.[1]
رویکرد بیشترین سازگاری در مدیریت استراتژیک منابع انسانی:
ابن رویکردبر اهمیتاستراتژی های منابع انسانی با شرایط سازمان از جمله فرهنگ ,فرایند های عملیاتی و محیط خارجی تاکید می نماید. استراتژیهای منابع انسانی باید نیازهای خاص سازمان و افراد آن را در نظر بگیرد. نقطهشروعتجزیه و تحلیلنیازهای سازمان با توجه به محیط - فرهنگ ،ساختار،تکنولوژی و فرایندها - است و این ممکن است به وضوح نشان دهد که چه کاری بابد انجام پذیرد و ابن اعضا به طور مناسبی با هم ترکیب شوند که همگام با نیازهای شناخته شده سازمان به کار روند .