بخشی از مقاله

چکیده

همچانکه ابن خلدون معتقد بود می توان تولد یا مرگ شهرها را به زندگی انسان یا برامدن و برکشیده شدن دولتها در تاریخ بشر تشبیه کرد و یکی از این شباهت ها البته نام و مسمی هر شهري است.فلسفه نام گذاري شهرها در طول تاریخ و تغییر و تحولات آن میتواند مبین تحولات اجتماعی ، سیاسی ، اقیلمی و فرهنگی در هر شهري باشد. هرچند هستند شهرهایی هم که در طول تاریخ نام و نماد و المان هاي انها کمتر دستخوش تغییر بوده است.

در چنین مواردي نیز نخستین نام گزینی ها می تواند موضوع جذابی براي تحلیل باشد. شهرهاي ایران هم در طول تاریخ و  برخی در دوران معاصر بارها تغییر نام یافتهاند.براي نمونه می توان به تغییر نام شهرهاي مانند رضائیه به ارومیه،یا کرمانشاه به باختران و ...پس از پیروزي انقلاب اشاره کرد.این مقاله سعی خواهد کرد مسمی برخی از مهمترین شهرهاي ایران - اغلب مراکز استانها - را تحلیل نمائید.توزیع نامها بر مبناي متغیر هاي جغرافیائی،دینی،سیاسی،وقایع و رخدادهاي تاریخی و ...بررسی شده و طبقه بندي اجمالی از مبانی نام گذاري شهر ایرانی ارائه کند.

برخی از تغییرات فوق به دلیل رخدادهاي سیاسی و اجتماعی یا ارتقاء جایگاه شهري و بعنوان یک مطالبه صورت گیرد اما در عین حال یکی دیگر از تبعات این تغییرات می تواند بعنوان هزینه هاي اداري و اجتماعی این امر باشد که در قالب نارضایتی هاي اجتماعی یا سردرگمی ها در اسناد اداري و دولتی و نیز حتی در امر گردشگري داخلی و خارجی نیز در جستجوهاي اینترنتی و ... نمایان گردد.

واژگان کلیدي:شهر، شهرنشینی، نام شهرهاي ایران

مقدمه

یکی از نشانه هاي هویتی افراد،مکان ها و اشیاء در نام و مسمی و محتواي نام گذاري ها نمود و بروز پیدا می کند.با مرور معانی مراکز و افراد می توان به بخشی از فرهنگ جوامع و روند تحولات اجتماعی پی برد.فرهنگ نام ها و تحول آن در کشورهاي مختلف یکی از راه هاي مطالعه تغییرات ارزشی و فرهنگی در جوامع می باشد.شهرها از آنجائیکه بسترهاي تحقق دستاوردهاي تمدنی بشمار می روند،نام هاي شهرها،متاثر از شرایط اقلیمی،تاریخی و تحولات سیاسی و یا بنیانگزاران و حوادث خاص شکل گرفته و در طول زمان ممکن است دستخوش تغییر و دگرگونی شده باشند.

در اینجا سعی شده است نام و مسمی برخی از شهرهاي ایران مرور و دلایل نام گذاري و تحولات بعدي آنها مرور گردد.با توجه به ضیق زمان در اینجا نام برخی شهرها و تغییرات و ریشه شناسی آنها مرور شده است و بررسی همه شهرهاي مهم کشور مستلزم زمان و تتبع عمیق و از زوایاي علوم مختلف زبان شناسی،تاریخ،جامعه شناسی،مردم شناسی و ...است.

تبریز

فاوستوس مورخ ارمنی که حوادث سدهي چهارم را تا 387 م. در اثر خود آورده، جنگ شاهپور دوم ساسانی  را با واساگ سردار ارمنی در سالهاي فوأظوث در تبریز به تصویر کشیده است: پادشاه ایران با سپاهیان خود به ارمنستان و سپس آترو پاتنه هجومی ترتیب داد. ارتش ایران در تاورژ اردو زدفلواساگ با سپاه 200 هزار نفري خود، قرارگاه پادشاه ایران را در آنجا آتش زد. در آنجا تصویر پادشاه را یافته و با پیکان آن را درید.

سطرهایی که به نقل از فاوستوس بوزاندي آورده شد، وجود تبریز را به عنوان شهري بزرگ در سدهي چهارم ثابت میکند. سپاهیان ایران و ارمنستان در اینجا جنگیدند. به دلیل اهمیت نظامی تبریز، قرارگاه شاهی و قسمت اصلی ارتش ایران در آنجا مستقر بود. بیتردید شهري که در سدهي چهارم بزرگ بوده، میباید خیلی پیشتر بنا شده باشدل جکسون استاد آداب، رسوم، دین و ادبیات ایران در دانشگاه کلمبیا که در 1903 به تبریز آمده، مینویسد.

تبریز چنان شهري است که تاریخ بناي آن دانسته نیست. ولی رقم هزار سال را میتوان براي سن آن جزئی شمرد. ایرانیان ادعا میکنند که زبیده خاتون همسر هارون الرشید بناي شهر را نهاده است. بدین ترتیب آنان قدمت آن را نادیده میگیرند. درست است که چشمهاي به نام زبیده در تبریز وجود دارد. با اینحال این شهر در دورهي ساسانیان یعنی 400 سال قبل از زبیده موجود بوده است.« جکسون کمی بعد مینویسد: »در تبریز از زیر زمین سکههایی بیرون میآید. من یک مهر و چند سکه مربوط به دورهي ساسانی و پارفیا را دیدمفلاین مهر را قطعاً میتوان به دورهي هخامنشیان مربوط دانست.

مهر به شکل تخم مرغ بود. اندازهي آن 25 میلی متر بود. در این مهر سنگ سرخ یاقوتی بود که بر آن تصویر شاه یا جنگاوري حک شده بود. او با خنجري دو تیغهاي در حال کشتن حیوان وحشی عجیب الخلقهاي بود. این تصویر به تصاویر روي سنگها تخت جمشید شبیه است. جکسون ادامه میدهد: ظریف کاري روي این مهر ثابت می کند که این مهر بعدها بر اساس تصاویر دیگر ساخته نشده است. هیچ دلیلی براي جعلی بودن آن وجود نداردفلجکسون نشان می دهد که پژوهشگرانی همچون ویلیام هیزوارد دانشمند آمریکایی انتساب این مهر به هخامنشیان را تصدیق میکنند.

بدین ترتیب انتساب این سکهها به ساسانیان و پارفیا و مهر به هخامنشیان، این امکان را فراهم میآورد که احتمال دهیم، تبریز در سدههاي هفتم تا چهارم پیش از میلاد موجود بوده استلبرخی نظرات دربارهي قدمت شهر تبریز ابراز شده است. نادرمیرزا مینویسد که تبریز بیش از سدهي هشتم جایی آباد بوده و حصاري داشته است. مینورسکی با اساس قرار دادن واژهي »داورژ« این شهر را به دورهي پارفیا و حتی پیش از ساسانیان منسوب میداند.

احمد کسروي تبریز را در فهرست قدیمیترین شهرها آورده است. جمال الدین فقیه دانشمند ایرانی معاصر اشاره میکند که تبریز حتی میتواند از قدیمیترین و نامدارترین شهرهاي مادها به شمار آیدل نظر دانشمندانی که نامشان در بالا آمد، به استثناي جکسون بی اساس بوده و مبتنی بر مدرك و دلیلی نیست. آنچنان که معلوم است هیچ شهري به یکباره پدید نمیآید. شرایط اقتصادي و اجتماعی معینی براي پیدایش آن لازم نیست.

شهرها با پیدایش طبقات و دولت به وجود میآیند. از سوي دیگر از قدیم شهرها در جاهایی مساعد براي دفاع در برابر دشمن ساخته شدند. فردریک انگلس مینویسد«ف،شهر جایی است که حصارهاي سنگی، کنگرهها، خانههاي آجري یا سنگی طایفه یا اتحادي از طایفهها را در بر میگیرد. این ترقی بسیار بزرگ هنر ساختمان را میرساند.

ولی هم زمان علامتی از افزایش خواستههاي دفاعی و خطر است. ثروت به سرعت افزایش مییافت ولی مانند ثروت شخص هاي دیگر.شهر تبریز مشخصات گفته شده در فوق را به کمال دارا بوده است :در سدهي هشتم قبل از میلاد، قلعهاي با دو لایه استحکامی وجود داشته است اطراف قلعه را خندق هایی پر از آب احاطه میکرد. دیوارهاي دفاعی از قدیم یک علامت تمایز شهر از روستا بوده است. شهرهاي قدیم همراه با داشتن نقش - اقرار - ، نقش تجارت و هنري نیز دارا بودهاند.

همچنان که در کتیبهي سارگن دوم دیده میشود، در آنجا - تبریز - انبار غله، گلهي اسب و ارزاق مختلف وجود داشتفل مساحت شهر آنقدر بزرگ شده بود که اهالی اطراف آن نیز به همراه حملهي سارگن در آنجا گرد آمده بودند. تمامی این دلایل ثابت میکند که تبریز در سدهي هشتم پیش از میلاد شهري بزرگ بوده است. گفتنی است که در دورهي مورد بحث، تبریز شهري در قلمرو دولت ماننا بودل به طور کلی تشکیل شهرها در آذربایجان به اواسط هزارهي دوم پیش از میلاد باز میگردد.

از کتیبهي سارگن دوم مشخص میشود که شهرهایی همچون ایزیرتو، اوشکایا - اسکوي کنونی - ، آنیاشتانیا، اولخو و... در اراضی ماننا موجود بوده استلشهر تارویی- تارماکیس - تبریز - در حوزهي آجی چاي، جنوب کوه سرخاب، شمال سهند و شرق دریاچهي ارومیه به میدان جنگ تبدیل شده بود. پیش از شرح کتیبهي سارگن دوم، موقعیت جغرافیایی تبریز را در این دوره به صورت مختصر مرور میکنیم. به هنگام تشکیل دولت ماننا سه نیم ناحیه در حوزهي دریاچهي اورمیه موجود بود.

یکی از آنها قیلزان در سواحل غرب دریاچه بود. دومی ناحیهي جنوب دریاچه با مرکزیت زاموا بود. همین ناحیه اساس حیات اقتصادي ماننا را در خود داشت. سومین ناحیه در شرق دریاچهي اورمیه قرار داشت. کوه سهند این ناحیه را به دو قسمت تقسیم میکرد. جنوب سهند »اویشدیش« - تقریباً غرب مراغه - در قلمرو ماننا بود. قسمتی که شامل تبریز کنونی بود یعنی منطقهي آجی چاي، به صورت مستقل محل زندگی طایفهي دامی بود. این قسمت به نسبت دو ناحیهي دیگر از نظر اقتصادي بسیار پیشرفت کرده بود.

در اینجا باغداري و صیفی کاري به صورت گسترده وجود داشتل ریشهي واژهي »تبریز« تاکنون مشخص نشده است. سید احمد کسروي که دیر زمانی پیرامون نام روستاها و شهرهاي آذربایجان پژوهش کرده، اعتراف میکند که دربارهي منشأ واژهي تبریز به نتیجهاي نرسیده است. »من پس از جستجویی دور و دراز، معناي واژهي تبریز را متوجه نشدم. از آن رو جستجو را ادامه ندادم.« به نظر کسروي تمامی نوشتههاي موجود در کتابها یا مسائل مشهور در افواه پیرامون معناي تبریز، از دایره ي علم و منطق خارج است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید